همه خوب اند مگر خلافش ثابت شود

زندگي تنها سفري است که همه ما در اين دنيا پيش رو داريم و مي توانيم به رغم کمبودهاي خود و نواقص دنيايي که در آن به سر مي بريم، کاري کنيم که سفر خوبي باشد. به زعم دکتر اريک برن، کتاب وضعيت آخر يک راهنماي عمومي براي تحليل رفتار متقابل يا تحليل تبادلي است و اين سيستمي بود که خود او ابداع کرد. تحليل رفتار متقابل از
يکشنبه، 1 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
همه خوب اند مگر خلافش ثابت شود

همه خوب اند مگر خلافش ثابت شود
همه خوب اند مگر خلافش ثابت شود


 






 
زندگي تنها سفري است که همه ما در اين دنيا پيش رو داريم و مي توانيم به رغم کمبودهاي خود و نواقص دنيايي که در آن به سر مي بريم، کاري کنيم که سفر خوبي باشد. به زعم دکتر اريک برن، کتاب وضعيت آخر يک راهنماي عمومي براي تحليل رفتار متقابل يا تحليل تبادلي است و اين سيستمي بود که خود او ابداع کرد. تحليل رفتار متقابل از ديدگاه روانشناختي، بهترين سيستمي است که تا امروز به منظور درک و توصيف رفتار انساني تدوين شده است. تحليل رفتار متقابل براي کساني که مي خواهند درک عملي از رفتار خود به دست آورند، مفيد است و نشان مي دهد که چگونه همه مي توانند اگر بخواهند، تغيير کنند. اهداف اين مقاله، چگونگي برخورد با احساسات بد و توليد احساس هاي خوب و اصلاح قانون اساسي زندگي ماست ( من خوب هستم، شما خوب هستيد)، هر چه نسبت به اين روش جديد نگاه کردن به خود و ديگران آگاهي بيشتر داشته باشيم، با آمادگي بيشتري مي توانيم ماهيت رفتارهاي متقابل روزانه خود (سلام و احوال پرسي ها، نگرش ها، و واکنش در مقابل فشارها و چگونگي مقابله با احساس هاي خود) را تغيير دهيم. ستاره راهنماي ما، همانا ايمان به امکان وجود رابطه اي است بهتر از مقابله هاي خصمانه و سلطه گرانه موجود ميان انسان هاي دنيا که امروز ما را به نابودي تهديد مي کند. نمادهاي تحليل رفتار متقابل سه دايره است که هر کدام نمودار يک قسمت از شخصيت يک انسان مي باشد: شخصيت، والد، بالغ، کودک. يک رفتار متقابل يا تبادل واحد اصلي رفتار است. تحليل رفتار متقابل فهميدن اين واقعيت است که کدام يک از سه قسمت شخصيت من اين تبادل رفتار را شروع مي کند و کدام يک از سه قسمت شخصيت تو پاسخ مي دهد. تحليل رفتار متقابل بر اين اساس است که همه ما سه شخصيت در يک قالب هستيم: «والد»، «بالغ»، «کودک». ابزارهاي اصلي کلامي «تحليل رفتار متقابل» را تشکيل مي دهد. هدف ما استفاده از ابزار« تحليل رفتار متقابل» براي مقابله با احساسات بد و ايجاد احساس خوب است. احساس هاي خوب انرژي لازم را براي تجدد قوا در سفر زندگي فراهم مي سازد. بسياري از افراد در احساس هاي بد، محصور هستند و هر روز بيش از پيش انرژي خود را از دست مي دهند. ناکامي و وابستگي و سردرگمي در واقع مي تواند ما را کم کم از پا درآورد و برنامه هاي ما را خراب کند و ارتباط ها و پيوند هايي را که طالب آن هستيم، در هم بشکند و نهايتا ما را به اعماق سرخوردگي و يأسي بکشاند که احساس کنيم مطلقاً بيهوده ايم. واقعيت امروز اين است که ما کاملاً ناتوان نيستيم. منظور از «تحليل رفتار متقابل» آن است که معلوم شود کدام جنبه از شخصيت من-(والد، بالغ، کودک) ايجاد انگيزه کرد و کدام جنبه از تو پاسخ داد. واقعيت، مهم ترين ابزار درماني ماست. احساس ها واقعيتي مقدماتي و دانش مستقيم ما از زندگي دروني خودمان است و اعتراف به احساس ها اولين گام براي تغيير است.

با تغيير خود به خلق احساس هاي زيبا کمک کنيد!
 

ما خودمان عامل اصلي بيشتر بدبختي هاي مان هستيم و اغلب اين خود ما هستيم که بايد تغييرکنيم. تغيير در رفتار نهايتاً مي تواند باعث تغيير در احساس هاي مان شود. ابتدا فهرستي از آنچه دلتان مي خواهد، تهيه کنيد. هرچه به فکرتان مي رسد، بنويسيد؛ چه خواسته ها فوري باشد و چه بلندمدت و احمقانه و يا جذاب. ارزش فهرست در صراحت و في البداهه بودن آن است. اين گونه خواسته ها، از آن دسته خواسته هاي دقيق و مشخصي است که در طي روز به شکلي آگاهانه به ذهن ما خطور مي کنند. تهيه چنين فهرستي در عين حال به ما کمک مي کند که بدانيم ديگران نيز مانند ما خواهان چيزهاي مشخص و حتي عجيب و غريب هستند. پس از تهيه اين فهرست، گام بعدي شروع مي شود. با خواستن نيمي از راه رسيدن به مقصد را طي کرده ايم. نيم ديگر، تغيير کردن است. حقيقت اين است که هر قدر هم سعي کنيم و بخواهيم ديگران را تغيير بدهيم، باز هم نمي توانيم. بنابراين، فقط مي توانيم خودمان را تغيير بدهيم. وقتي ما تغيير کنيم، ممکن است تغيير ما در ديگران نيز اثر کند؛ اما به هر حال ما بايد از خودمان شروع کنيم. بخش بزرگي از زندگي ما تحت سلطه عادت هاست و بي آنکه فکر کنيم، برحسب عادت همان روش هاي قبلي را ادامه مي دهيم. هر روز و هر سال با دريافت پاداشت و تکرار آن، انگيزه لازم براي تغيير حتي ريشه دارترين عادت ها ايجاد مي شود؛ عادت هايي که فکر مي کنيم هرگز عوض نخواهد شد و من همينم که هستم. بدن ما از عادت ها به عنوان وسيله اي براي صرفه جويي در انرژي استفاده مي کند. بيشتر کارهايي که مي کنيم برحسب عادت است و بيشتر اوقات ما فقط به عادت هاي منفي فکر مي کنيم؛ يعني همه عادت هاي بدي که لازم است آنها را ترک کنيم. به هر حال، عادت ها چه براي ما خوب باشند و چه بد، خود به خود عمل مي کنند و در مدارهاي اصلي مغز ضبط شده اند و رفتاري را ايجاد مي کنندکه کمترين مقاومت را دربردارد. تا زماني که نيروي ما آگاهانه و مکرر در مسيرهاي جديد به کار نيفتد، ما به همان کارها و به همان مسيرهاي قديمي ادامه مي دهيم. مهم نيست چه نيرويي داريم-( عاطفي يا جسماني يا نوع ديگر)-همه آنها را مي توان براي ايجاد عادت هاي جديد به کار گرفت. تغيير راه و روش هايي که به آن عادت کرده ايم، وقت مي خواهد و نبايد انتظار داشته باشيم که يک شبه و کاملاً تغيير کنيم. تغييرات کوچک و تدريجي و مداوم، بهتر و مطمئن تر از ظهور پر غوغاي يک «من جديد» مي توانند در رفتار هاي زندگي موثر واقع شوند. همانطور که مي توانيم در هر سني که هستيم عادت هاي جديد را جايگزين عادت هاي قبلي کنيم، مي توانيم آجرهاي شخصيتي جديدي نيز بسازيم و خانه اي را که در آن زندگي مي کنيم، نوسازي کنيم. مي توانيم به تدريج همان کسي بشويم که مي خواهيم؛ مشروط بر اينکه برنامه و الگو داشته باشيم. در فيلم «صحنه هايي از يک ازدواج»، اثر اينگماربرگمن، يکي از قهرمانان داستان مي گويد: «جهنم جايي است که ديگر هيچکس به حل مشکلات اعتقاد ندارد»! گام مهم بعدي؛ بخشيدن و گذشت کردن است. تمايل به تغيير کردن نيز مهم است. ثابت قدم بودن فضيلت است، اما محک زدن آن نيز فضيلتي ديگر است. بعضي اوقات بخشيدن و گذشت کردن بهتر است. بخشش و گذشت پادري نيست، در است؛ دري که با گذشتن از آن مي توانيم به دنياي پررنج و درد انساني ديگر وارد شويم و سعي کنيم بفهميم شکست، پيري، جريحه دار شدن عواطف، فروريختن روياها، ترس و صدمه زدن به کسي که دوستش داريم يعني چه. با گذر از در بخشايش، در بسته اي باز مي شود؛ در بسته نفرت و نارضايتي، و خشم فرو خورده و زخم هاي فراموش نشدني. ما مي بخشيم تا آب رفته را به جوي بازگردانيم، آنچه را که از دست داده ايم، بازيابيم، از احساس گناه رهايي پيدا کنيم، فرصت ديگري به دست آوريم، رفتارمان را تغيير دهيم و دستاوردهاي گذشته را حفظ کنيم. بخشيدن به معناي رفع يک اشتباه نيست، اصلاح يک رابطه است.
منبع: نشريه دنياي زنان شماره 69



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.