اهداف و راهبردهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران(2)

1. جهاني سازي اسلام: امروز و پس از خرد شدن استخوانهاي مكاتب دست‌ساز بشري در زيرفشار پيچيدگي و گستردگي مسائل زندگي فردي و اجتماعي انسان، زمان آن فرا رسيده است كه دين اسلام به عنوان يگانه مكتبي كه هم داعيه دار اداره جامعه انساني است و هم سازو كار مناسب آن را در اختيار دارد، وهم توان خود را در اداره
پنجشنبه، 5 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اهداف و راهبردهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران(2)

اهداف و راهبردهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران(2)
اهداف و راهبردهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران(2)


 

نويسنده:هادي شجاعي*




 
ب.اهداف فراملي
1. جهاني سازي اسلام: امروز و پس از خرد شدن استخوانهاي مكاتب دست‌ساز بشري در زيرفشار پيچيدگي و گستردگي مسائل زندگي فردي و اجتماعي انسان، زمان آن فرا رسيده است كه دين اسلام به عنوان يگانه مكتبي كه هم داعيه دار اداره جامعه انساني است و هم سازو كار مناسب آن را در اختيار دارد، وهم توان خود را در اداره نظامي كه از ابتداي تولدش هدف مرگبارترين تهاجم هاي نظامي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي و... بوده است به اثبات رسانده است، به پيشگاه ملتهاي جهان عرضه شود تا همه بشر در اقصا نقاط عالم از اين موهبت الهي بهره مند گردند.
قرآن كريم درباره رسالت پيامبران الهي مي فرمايد: (الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه ولايخشون احدا الاالله و كفي بالله حسيبا)(احزاب:39)؛(پيامبران) پيشين كساني بودند كه تبليغ رسالت هاي الهي مي كردند و(تنها) از او مي ترسيدند، و ازهيچ كس جزخدا بيم نداشتند و همين بس كه خداوند حسابگر(و پاداش دهنده اعمال آنها) است.
يكي از اساسي ترين اهداف سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، كه در انديشه هاي امام راحل (قدس سره)نيز تحت عنوان «صدور انقلاب» مطرح گرديد، جهاني سازي اسلام است.
البته ما اين واقعيت و حقيقت را درسياست خارجي و بين الملل اسلامي مان بارها اعلام نموده ايم كه در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كردن سلطه جهانخواران بوده و هستيم.(1)
اين تعبير اگرچه ممكن است به مذاق برخي خوش نيايد، چنان كه طرح مسئله صدور انقلاب امام را به مصلحت نمي دانند، اما شجاعت و خودباوري نيروهاي انقلابي، ايجاب مي كند با مسلح شدن به سلاح فكر و انديشه، به آوردگاه علم و دانش وارد گرديده و اين دُر گران بها، يعني اسلام عزيز را، در برابر ديدگان منتظر جامعه جهاني به نمايش بگذارند تا همه با حقانيت اين مكتب بيش از پيش آشنا گردند(الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلاه وآتوا الزكاه و امروا بالمعروف و نهواعن المنكر ولله عاقبه الامور)(حج:41)؛ همان كساني كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مي دارند، و زكات مي دهند، و امر به معروف و نهي از منكر مي كنند و پايان همه كارها ازآن خداست.
2. بسط و گسترش ارزشهاي الهي و انساني: عدالت، آزادي، مساوات و...از مفاهيم مقدسي هستند كه همواره قرباني مطامع زورگويان عالم گرديده اند. سنت ديرينه سلطه گران، آنجا كه فضا را براي لگدكوب كردن اين آرمانهاي مقدس الهي- انساني، مهيا ديده اند، بر زيرپا نهادن اين اصول و ارزشها مقرر گرديده و آنجا كه شرايط مقدس، نيات پليد خود را محقق كرده اند، كه نمونه هاي فراوان آن صدر تا ذيل تاريخ حيات بشري را فراگرفته است.
ازاين روست كه خداوند متعال يكي از اهداف مهم رسولان خويش را بسط و توسعه اين ارزشها معرفي مي كند: (لقدارسلنا بالبينات وانزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط...)(حديد:25)؛ ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب(آسماني) و ميزان(شناسايي حق از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند.
قبح ناديده گرفتن و زيرپا نهادن ارزشهاي الهي،
انساني در انديشه اسلامي به حدي است كه اميرالمؤمنين(ع) به عنوان فرمانرواي مسلمانان حتي حاضر نيست آنچه را از اين جهان متصور است به او بدهند و در برابر آن به اندازه گرفتن پوست جويي از موري، ظلم روا دارد. حضرت در پاسخ به اشعث بن قيس كه براي درخواست نابه جايي با هديه حلوا به درخانه حضرت آمده بود، فرمود:
مادرت در سوگ تو بگريد! آيا از راه دين آمده اي (باعنوان هديه) مرا بفريبي؟ آيا مي فهمي يا ديوانه اي يا بيهوده مي گويي؟ بخدا سوگند، اگر هفت اقليم را با هرچه در زيرآسمانهاي آن است به من دهند تا با ربودن پوست جويي از مورچه اي، خدا را نافرماني نمايم(بي عدالتي كنم) هرگز نمي كنم.(2)
در اين آشوب زمانه، نظام جمهوري اسلامي، كه خود برپايه همين ارزشها شكل گرفته و در تعاملات منطقه اي و بين المللي همواره پايبندي خود به اين ارزشها را نشان داده است، وظيفه اي دوچندان در بسط و گسترش اين ارزشها در جهان از راههاي گوناگون دارد. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، يكي از وظايف دولت را بسط و گسترش ارزشهاي انساني و ايجاد محيط مناسب براي رشد فضايل اخلاقي مي داند.(3)
3. مبارزه با قدرتهاي سلطه‌گر و حمايت از مستضعفان:
مبارزه با قدرتهاي سلطه گر و حمايت از مستضعفان جهان، همانگونه كه يكي از اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران مي باشد، از اهداف آن نيز به شمار مي رود.
اسلام، سعادت انسان دركل جامعه بشر را يكي ازاهداف خود برمي شمارد و استقلال، آزادي و عدالت اجتماعي را حق همه انسانها مي داند. برهمين اساس، هيچ مسلماني نمي تواند نسبت به تجاوز به حقوق انسانها، مظلوميت بي گناهان و ظلم ظالمان بي تفاوت باشد. قرآن كريم مسلمانان را اينگونه مورد خطاب قرار مي دهد:
(ومالكم لاتقاتلون في سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النساء والولدان الذين يقولون ربنا اخرجنامن هذه القريه الظالم اهلها واجعل لنا من لدنك وليا واجعل لنا من لدنك نصيراً)(نساء:75)؛ چرا در راه خدا،و(در راه) مردان و زنان و كودكاني كه(به دست ستمگران) تضعيف شده اند، پيكار نمي كنيد؟ همان افراد(ستمديده اي) كه مي گويند: پروردگارا مارا از اين شهر(مكه) كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر و از طرف خود، براي ما سرپرستي قرار ده و از جانب خود، يار و ياوري براي ما تعيين فرما.
دوران پرفراز و نشيب پس ازانقلاب، نشان مي دهد كه سياست كلي نظام جمهوري اسلامي ايران برحمايت از مظلومان و مبارزه با مستكبران عالم قرر گرديده است.
امام راحل (قدس سره)و خلف صالح او نيز، همواره براين مسئله تأکيد داشته اند. امام خميني(قدس سره) در اين زمينه مي فرمايند:
ملت آزاده ايران هم اكنون از ملتهاي مستضعف جهان در مقابل‌آنان كه منطقشان توپ و تانك و شعارشان سرنيزه است کاملاً پشتيباني مي نمايد. ما از تمام نهضت هاي آزادي بخش در سراسر جهان كه در راه خدا و حق و حقيقت و آزادي مبارزه مي كنند، پشتيباني مي كنيم.(4)
اصل 154قانون اساسي نيز در مورد حمايت از مستضعفان عالم مي گويد:
جمهوري اسلامي ايران سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود مي داند و استقلال و آزادي و حكومت حق وعدل را حق همه مردم
جهان مي شناسد. بنابراين، در عين خودداري كامل از هرگونه دخالت در امور داخلي ملتهاي ديگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هرنقطه از جهان حمايت مي كند.(5)
نكته مهم دراين باره اين است كه نبايد توجيهات سست و بي پايه موجب گردد مسئولان نظام از اين هدف اساسي غفلت كرده و تحت عناويني همچون تنش زدايي، كه البته درجاي خود نيكوست، خود را به بي خيالي زده و نسبت به ستم ستمگران و آه مظلومان عالم بي تفاوت شوند، كه اگر اينگونه شود بايد فاتحه ي نظام و انقلاب را خواند.
4. تشكيل امت واحده اسلامي: اسلام روح برادري را بر جامعه اسلامي حاكم دانسته و مسلمانان را، اگرچه از لحاظ جغرافيايي از هم دور باشند، عضو يك جامعه لحاظ جغرافيايي از هم دور باشند، عضو يك جامعه مي داند. قرآن كريم مي فرمايد: (ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون)(انبيا:92)؛ اين(پيامبران بزرگ و پيروانشان) همه امت واحدي بودند(و پيرو يك هدف) و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش كنيد.
شايد اولين باري كه مسلمانان با اصطلاح«امت واحده» آشنا گرديدند، هنگام تدوين منشور مدينه توسط رسول خدا بود. منشور با اين جملات آغاز مي گرديد:‌«بسم الله الرحمن الرحيم، هذا كتاب من محمدالنبي بين المؤمنين و المسلمين، من قريش و يثرب ومن تبعهم فلحق بهم و جاهد معهم. انهم امه واحده من دون الناس»(6) اين نوشته اي است از محمد پيامبر ميان مؤمنان و مسلمانان از قريش و مردم يثرب و كساني كه ازآنان پيروي كرده و به آنان ملحق شده اند و با آنان در جهاد شركت نموده اند. اينان جداي ازساير مردم، امت واحده مي باشند.
در اين منشور، پيامبر(ص) مسلمانان را «امت واحده» معرفي مي كنند و مبناي تشكيل آن را، نه زبان و رنگ و نژاد، بلكه افكار و باورهاي مشترك اسلامي مي دانند. امام صادق(ع) درباره برادري امت اسلامي مي فرمايند:
مسلمانان برادر مسلمان است، به او ستم روا نمي دارد و او را وانمي گذارد و به او خيانت نمي كند. و بر مسلمانان سزاوار است در همبستگي و همياري با عطوفت و مواسات براي نيازمندان تلاش نمايند و در عطوفت با يكديگر چنان باشند كه خداوند عزوجل- به شما دستور داد: با يكديگر مهر مي ورزند- باهم مهربان‌اند و نسبت به امري كه مربوط به آنهاست و فوت شده، اندوهگين هستند، به همان روشي كه گروه انصار در زمان رسول خدا بودند.(7)
تشكيل امت واحده اسلامي لزوماً و در ابتداي امر، به معناي اين نيست كه مرزهاي جغرافيايي حذف گرديده و همه سرزمينهاي اسلامي با مركزيت واحد اداره گردند، بلكه به اين معناست كه همه مسلمانان، كه قريب يك سوم جمعيت دنيا را تشكيل مي دهند، بر مبناي نقاط مشترك خود، در عمل اجماع كرده و هماهنگ باهم، در جهت عملياتي كردن آرمانهاي قرآن كريم و رسول اكرم(ص) به حركت درآيند.
امام خميني(قدس سره) در وصيت نامه سياسي- الهي خود در اين باره خطالب به مسلمانان جهان مي فرمايند:
وشما اي مستضعفان جهان، و اي كشورهاي اسلامي و مسلمانان جهان، به سوي يك دولت اسلامي با جمهوريهاي آزاد و مستقل به پيش برويد.(8)
ظرفيت عظيم دنياي اسلام و غناي تفكر و انديشه اسلامي اگر با اتحاد مسلمانان همراه گردد، قطعاً فضاي بين المللي را دستخوش دگرگونيهاي عميق خواهد كرد.

پي نوشت ها :
 

* کارشناس ارشد علوم سياسي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(قدس سره) .
1- صحيفه امام،ج21،ص81.
2- نهج البلاغه، ترجمه صبحي صالح،خ224، ص346.
3- قانون اساسي، ص44.
4- صحيفه امام، ج12،ص138.
5- قانون اساسي، ص121.
6- ابن هشام، السيره النبويه، ج2،ص147.
7- محمدبن يعقوب كليني، كافي، ج3،ص253.
8- صحيفه امام،ج21،ص309.
 

منبع:نشريه معرفت، شماره153..



 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما