ازدواج رشد بالنده

ازدواج امری تقدس دار است که به صورت عقد بین زن و شوهر واقع می شود و قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بدان ترغیب و تأکید دارند به طوری که بهترین فائده بعد از اسلام، برگزیدن همسری مناسب و همتا شمرده شده است، ولی این امر مقدس با موانعی از جمله، بدگمانی به خداوند متعال، ازدواج مانع تحصیل، اختلاف پدر و مادر
پنجشنبه، 19 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ازدواج رشد بالنده

ازدواج رشد بالنده
ازدواج رشد بالنده


 

نويسنده:احمد ابراهیمی هرستانی
منبع : اختصاصي راسخون



 

احمد ابراهیمی هرستانی

چکیده
ازدواج امری تقدس دار است که به صورت عقد بین زن و شوهر واقع می شود و قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بدان ترغیب و تأکید دارند به طوری که بهترین فائده بعد از اسلام، برگزیدن همسری مناسب و همتا شمرده شده است، ولی این امر مقدس با موانعی از جمله، بدگمانی به خداوند متعال، ازدواج مانع تحصیل، اختلاف پدر و مادر برخورد می کند که ما در این مقاله آنها مورد تحلیل قرار داده و بعد از آن به ثمراتی که ازدواج مناسب می‌تواند داشته باشد پرداخته ایم.
کلید واژه: ازدواج، ارزش، سنت، اسلام، موانع، ثمرات.
مقدمه
خداوندی که انسان و جهان را آفرید پیوند مستحکمی بین ذرات عالم مترتب نمود و اثرات فراوانی و حساس و ظریفی را برقرار کرد که چشم هر بیننده ای را بر خود متعجب می کند که چگونه خالقی اینگونه بین ذرات عالم نظمی قرار داده است و علاوه بر آن ارتباطی را میان انسان ها با سلیقه های مختلف همراه با کمال و سعادت یابی آنها ایجاد کرده است که هر عاقلی به اهیمت و ارزش آن پی خواهد برد.و وقتی انسان مسلمان آیات قرآن و روایات اسلامی را در پیش روی خود قرار می دهد درمی یابد که روش پیشوایان ما بر آن است که همه اتفاق نظر دارند که « ازدواج» امری مقدس و با ارزش است و یکی از پیچیده ترین اسرار عالم هستی که پسر و دختر خود نمی دانند، اهداف عالیه خلقت انسان را می تواند در ازدواج ظاهر و آشکار نمود و آرامش فردی و اجتماعی را نیز با آن برای خود و جامعه به ارمغان آورد. بنابراین در این مقاله آنچه بیشتر مورد تأکید است آن است که هر چند موانعی برای ازدواج وجود پیدا می کند اما ثمرات آنرا که می نگریم می‎بینیم موانع خودبخود از صفحۀ میدان به کنار زده می شود از این جهت موانع را خوب بشناس و ثمرات ازدواج را نیز مورد اهمیت قرار ده و سپس به تصمیم گیری و انتخاب بیاندیش و در طول زندگی درست عمل کن و به موفقیت و کمال و رشد والا دست یاب.

مفهوم ازدواج
 

این واژه در لغت به معنی آمیزش جنسی و عقد است که برخی از پیشوایان لغت، وضع آن را درمعنی اول و برخی دیگر در معنی دوم و بالتبع در دیگری به استعاره دانسته اند. و در اصطلاح شرع نیز عقدی است که به نحوه خاص، مشتمل بر ایجاب و قبول بین زن و مرد منعقد می گردد. و ازدواج یک امر عادی شمرده نمی شود بلکه امری مقدس است که قرآن مجید و روایات معصومین علیهم السلام بر آن تأکید فراوان دارند و با واژه های ازدواج، انکاح و ... بیان شده است. ازدواج در حقیقت قرین هم شدن یا به تعبیری جفت شدن زن و مرد را گویند به طوری که جدایی بین آنها به راحتی صورت نمی گیرد.

ازدواج در قرآن
 

قرآن می فرماید: « وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَ رُحمُةً...»(1) ؛ (و از نشانه های او اینکه خلق کرد برای شما از خود شما جفت هایی تا با آنها انس بگیرید و آرامش یابید و قرار داد بین شما دوستی و رحمت را....)« فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ...»(2) ؛(او آفریننده آسمان‎ها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفت هایی از چهارپایان آفرید و شما را به این وسیله [به وسیله همسران] تکثیر کند...) در اسلام و قرآن ازدواج از مبانی زندگی سالم و آرام و معنوی معرفی شده.
ازدواج بهترین فائده پس از اسلام
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «مَا استَفادَ امرُءٌ مُسلِمٌ فائِدَةً بعدَ الإسلام أفضَلُ مِن زَوجَةٍ مُسلِمَةٍ تَسُرُّهُ إذا نَظَرَ إلَیهَا وَ تُطیعُهُ اذا اَمَرَها و تَحفَظُهُ إذا غَابَ عَنها فی نَفسِها و مَالِهِ»(3) ؛(پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند: هیچ مسلمانی بعد از اسلام سودی برتر از زن مسلمانی که با نگاه به او شاد شود و آن زن سخن او را گوش دهد و خیال او از دارائی و همسر خویش وقتی بیرون می رود، راحت باشد نبرده است.) لذت زندگی آن سان برای آدمی فراهم می گردد که با همتایی زندگی را ادامه دهد که با داشتن او آرام باشد به طوری که وقتی نگاه به او می کند شاد گردد و دلهره ای و اضطرابی از بابت مسائل اقتصادی و اموالش نداشته باشد، اینچنین زندگی تقدس دارد و بعد از اسلام فائده‌ترین سودهاست که انسان می تواند بدان دست یابد.و این خود از محبوب ترین عبادت ها نیز به شمار می رود. زیرا وقتی شوهر انسان بر همسرش لبخند می‌زند این خود نوعی عبادت محسوب می گردد.

ارزش همسر
 

قال الباقر علیه السلام: «مَا أحِبُّ أنَّ لِیَ الدّنیا و ما فیها و أنّی بِتُّ لَیلَةً وَ لَیسَت لِی بِزُوجَةٍ»(4)؛ (امام باقر علیه السلام فرمود: دوست ندارم دنیا و آنچه در آن است برای من باشد و من یک شب بدون همسر باشم.) مضاعف شدن اعمال خیر و دوری از گناه از ثمرات ازدواج است به طوری که با داشتن همسری نیکوسرشت، انسان شب را به صبح می کند در حالی که مهمترین مبنای اعتقادش ـ ایمان ـ سالم می ماند. بنابراین ارزش همسر آنجایی تحقق می یابد که انسان ادراک می کند که با داشتن او ایمانش از دستبرد شیطان مصون است و این بالاترین ارزش است که در ازدواج نهفته است. و جز با تشکیل خانواده آشکار نمی گردد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حدیثی درهمین زمینه فرمودند: هر که ازدواج کند نصف دین خود را حفظ کرده است. پس از خدا تقوا پیشه کنید در نیمۀ دیگر(5). (زیرا شیطان بیشتر از راه شهوت جنسی جوان را فریب می‌دهد و از این نظر در امان است مگر اینکه خود بخاطر زن و بچه آخرتش را بفروشد.)

ازدواج سنت مقدس
 

رفتار انسان بر اساس سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از یک طرف نشأت از فطرت خداجویی اوست و از طرفی علاقه مندی به آن حضرت را نشان می دهد به طوریکه اشخاص با مراجعه به سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از شکوه و عظمت والایی انسانی و کمالات والای او بهره مند می شوند و هر کدام از سنت های رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرایندی از تکامل را در پیش دارد و یکی از آن سنت های که اسلام به آن ترغیب فراوان دارد، سنت مقدس ازدواج است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر کس خواهد بر فطرت من باشد باید به سنت من رفتار کند، یکی از سنت های من ازدواج است.»(6) و از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام رسیده است که فرمود : «تَزّوجوا فانّ التزویج سنة رسول الله (صلی الله علیه و آله) فانه کان یقول: من کان یحب أن یتبع سُنتی فانّ من سنتی التزویج»(7) ؛ (ازدواج کنید که همانا ازدواج کردن سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که همواره می‌فرمودند: هر کسی که دوست دارد از سنت من تبعیت کند، همانا «ازدواج کردن» از سنت من است.) همچنین حضرت فرمودند: «هر که برای پاک نگه داشتن خود از آنچه خداوند حرام کرده است ازدواج کند بر خداست که به او کمک کند.»(8) و این احادیث نشان می دهد که ازدواج یک سنتی الهی و مقدس و از محبوب‎ترین عبادت‎ها به حساب می آید و با اقدام به این امر مقدس، لذت زندگی را می توان احساس کرد و شخصیت اجتماعی را از سقوط و انحراف و هوس های شیطانی حفظ کرد. ازدواج در اصل یک عمل مستحب مؤکد است و اما اگر کسی در اثر نداشتن همسر مرتکب گناه گردد در این صورت واجب است زن بگیرد و خود را از ارتکاب به حرام و از تحمل ناراحتی های جنسی نجات دهد.

ازدواج رحمتی از طرف خداوند
 

قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): «یفتح ابواب السماء بالرحمة فی اربع مواضع عند نزول المطر و عند نظر الولد فی وجه الوالدین و عند فتح باب الکعبة و عند النکاح»(9)؛ (پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: درهای رحمت آسمانی در چهار وقت گشوده می شود: 1.موقع بارش باران 2.زمانی که فرزند به چهرۀ پدر و مادرش بنگرد 3.هنگام گشوده شدن در کعبه 4.هنگام ازدواج کردن) وسعت رحمت الهی در این زمان ها خاص است نه اینکه در زمان های دیگر او رحمتش را بر بندگانش نازل نمی‎کند. از این جهت خود را در معرض رحمت او قرار دادن دارای اهمیت است.و چه بسا پدر و مادری که فرزندان خود را بخاطر سلیقه های ناموزون خود از این رحمت الهی دور می‌نمایند و نادرستی و انحراف او را به میان می آورند. و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آنان را مورد لعن خود قرار داده است، در حدیثی است از ایشان که فرمودند: «یا علیّ لعن الله و الدین حملا ولدهما علی عقوقهما»(10)؛ (ای علی! از رحمت خدا دور باد آن پدر و مادری که با رفتار و گفتار نادرستشان موجبات بدکاری فرزندان خود و نارضائی خویشتن را از وی فراهم آورند.) آری فیضی مقدس ـ ازدواج ـ را باید در معرضش قرار گرفت و از آن دوری نکرد و هر کسی که به دلایلی غیرمنطقی از آن جلوگیری کرد مورد غضب خداوند متعال قرار خواهد گرفت و علاوه بر آن عواقب سوء آن نیز نه تنها فرزندان را بلکه پدر و مادر او و اجتماع را فرا خواهد گرفت که شاید بتوان گفت به آسانی تعدیل آن صورت نخواهد گرفت.

عوامل و انگیزه های دوری از ازدواج
 

1.بدگمانی بر خداوند
قال الصادق (علیه السلام): «مَن تَرَکَ التَّزویجَ مُخافَةَ العیلَةٍ فَقد اَساءَ بِاللهِ الظَّنَ»(11)؛ (امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرکه از ترس مخارج زندگی ازدواج نکند به خدا گمان بد برده است.)بالاترین عمل زشت انسان، این است که به خداوند متعال گمان بد ببرد، خداوندی که خالق اوست و آفرینش و تربیت او را بر عهده دارد و لحظه به لحظه فیض بی منتهای خود را به انسان می رساند و اگر کمتر از ثانیه‌ای آن فیض را بردارد انسان متلاشی می شود و همین عقیده کافی است که بداند اگر بخاطرنداشتن مال مانع ازدواج خود و یا دیگران گردد به خدای خود سوء ظن برده در زمره بدکاران قرار داده است.قرآن کریم می فرماید:«إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم»؛(اگر چنانچه فقیر و تنگدست باشند خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد، خداوند واسع و آگاه است.)از آنجایی که بسیاری از مردان و زنان برای فرار از زیر بار مسئولیت الهی و انسانی، عذرهایی از جمله نداشتن امکانات مالی را بیان می کنند در آیه فوق صریحاً گفته شده است که «فقر» نمی تواند مانع راه ازدواج گردد بلکه چه بسا ازدواج سبب بی نیازی می شود دلیل آن با ادراک و دقت روشن می شود، زیرا انسان تا زمانی که به صورت مجرد به سر می برد احساس مسئولیت نکرده و ابتکار و نیرو و استعدادش را به اندازه کافی برای کسب درآمد مشروع قرار نمی‎دهد. اما بعد از ازدواج شخصیت او، شخصیتی اجتماعی است که شدیداً مسئول حفظ و حراست از همسر و ابروی خانواده و تأمین وسایل زندگی و فرزندان آینده است و در این زمان انسان متأهل می اندیشد که درآمدهای خود را به گونه‌ای خرج کند و در این راه تلاش کند تا خانواده اش در آسایش به سر ببرند. بنابراین هم تلاش کرده تا درآمدی حلال به دست آورد در حین این تلاش خود بخود به جایی می رسد که با برنامه ریزی صحیح به بی نیازی و غنی شدن دست پیدا می نماید.امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «روزی همراه همسر و فرزند است.»(12) و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند از ما نیست.»(13) پس بخاطر کمبود مال یا فقر هیچ گاه نمی توان آن را به عنوان مسألۀ بزرگ برای خود تلقی نمود و از ازدواج صرف نظر کرد بلکه باید به بزرگی خداوند متعال که صادق الوعد است توجّه نمودو از او در این راستا استعانت جست تا خداوند متعال نیز وسایل و مقدمات این امر بزرگ را فراهم آورد.
2. عدم سازگاری تحصیلات با ازدواج
انحرافی که دربعضی از خانواده ها مشاهده می شود نوعی توهم زایی و ساختگی «ازدواج مانع تحصیل است» می‌باشد. بدرستیکه تحصیلات علمی و پیشرفت روزافزون علم، دلگرمی و امیدی است که هر جوان می تواند بدان امیدوار باشد.اما نمی تواند مانعی برای دستیابی به تشکیل خانواده و زندگی گردد. زیرا که در بیشتر خانواده های موفق که نظر بیاندازیم، مردان و زنانی رامشاهده می کنیم که در کنار همدیگر و مکمل هم بوده اند به عبارتی در کنار هر مرد موفقی زنی شایسته هست و در کنار هر زن سعادتمند مردی لایق وجود داشته است. بایدتوجه داشت که با طرح «برنامه ریزی» در طول زندگی هیچ گاه به علم آموزی ضربه ای وارد نخواهد آمد.همانطور که زندگی زناشویی را ادامه می دهید در کنار آن همراه با همسر خود، تحصیل علم کنید، البته ممکن است در بین حرکت صعودی هر انسانی به سمت تعالی و رشدش موانعی حاصل گردد ولی با استعانت از خداوند و صبر و همدلی و همفکری می توان بر این مشکلات فائق آمد، نه آنکه یأس و ناامید شد و تصمیمی نابهنگام گرفت و از تحصیل و علم آموزی جدا شد.این نکته را نیز نباید فراموش نمود که اگر دختر یا پسری حالت روانی مطلوبی را نداشته باشد چگونه می‌تواند تحصیل موفق و شایسته ای را دنبال کند. پس ازدواج خود راهی صحیح فرا روی دختران و پسران است تا از طریق ازدواج با همدیگر تعادل روحی خود را به دست آورده و درکنار آرامش خاطری که دارند مشغول به ادامه تحصیل گردند. و عدم توجه به این نکته ممکن است افراد را دچار اختلالات روانی جدی نماید. که تعدیل یا مهار نمودن آن با مشکلات دیگر همراه می شود.
3. اختلاف پدر و مادر
به کار بستن معیارهای زندگی موفق با انس و الفت در خانواده می انجامد و بی توجهی به آن عامل بروز تشنج و اختلاف درخانواده است. صفای زندگی، نعمت بزرگی است که برخورداران از آن باید پیوسته شکرگذار آن باشند و قدر و قیمت خانۀ بی اختلاف و نزاع را بدانند. اگر پدر و مادر، اهل منطق نباشند و حرفهای خودرا غیر مستدّل و در فضایی تعصب انگیز و لجاجت و پرخاشگری برای هم بازگو نمایند یکی از خطری که آنها را تهدید می کند، این است که فرزندان آنها دچار و ضعیف بحرانی شدیدی می شوند به طوریکه بخاطر عملکرد پدر و مادر یا دچار ازدواج زودهنگام می شوند یا دیرهنگام و ناهماهنگی در تناسب سن حقیقی ازدواج خود عاملی برای نامطلوب بودن زندگی می‌گردد.یا اینکه بخاطر پدر و مادر دچار ازدواج زودهنگام عجولانه می شوند. زیرا، فرزند می خواهد خود را از رفتارهای پدر و مادر جدا کند و به هر طریق شده تن به ازدواج با هر کسی می دهد اگرچه آن شخص همتایی و اشتراکی با او نداشته باشد.بنابراین اختلاف پدر و مادر در خانواده، شعله های آتشی است که فرزندان از آن سوخته می‎شوند و حرارت‎های آن شاید تا سال های متمادی گریبانگیر نسل فرزندان آنان نیز باشد پس قرآن کریم اگر می فرماید: «قو أنفُسَکُم و أهلیکُم ناراً»(14) حفاظت از آتش دوزخ به وسیله پرهیز از گناهان است، همین طور بروز اختلافات در یک خانواده شعله‎های هستی سوز است که باید با رفتار صحیح خانواده را از سوختن نگه داشت تا فرزندان نیز با داشتن آرامش کافی و شرایط صحیح تن به ازدواج مورد دلخواه خود زده، زندگی متعالی و دارای رشد و کمال را داشته باشند.
4. توقعات طاقت فرسای خانواده
شایستگی یک خانواده با شخصیت و مفید که مقدس ترین نهاد اجتماعی و پیوند دهندۀ افراد به شمار می‌آید، نیست که بنیان نهاد خانواده را ـ که زمینه سازی بروز تکامل افراد است ـ با توقعات ناسالم و انگیزه های نادرست بر هم بزنند و بحران رنج آفرین را برای زوج های جوان ایجاد کنند. همچنین لازمه بدوش کشیدن تعهد ادارۀ یک زندگی این نیست که جوانان را با توقعات ناسالم خود دچار سردرگمی نمائیم و ازدواج آنها را به طول بیاندازیم. با توقعات سنگین همچون مهریه زیاد داشتن خانه و فلان شغل کذایی، بستر مناسب رشد را از آنان بگیریم. بعضی خانواده‎ها مهریۀ سنگین را دلیل بر شخصیت زن و موقعیت ممتاز شوهر می پندارند در حالی که اینان به انسان موقعیت و مقام نمی دهد. در این زمینه به نمونه خواستگاری عجیب و پرتوقع در تاریخ می نگریم؛ «عبدالرحمن بن عوف» همان مرد ثروتمندی که مطابق راه و رسم جاهلیت، به همه چیز از دریچۀ مادی می نگریست و مهریۀ سنگین را دلیل بر شخصیت زن و موقعیت ممتاز شوهر می پنداشت. او به خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: «اگر فاطمه را به همسری من درآوردی یکصد شتر که بار همۀ آنها پارچه های گرانقیمت مصری باشد به اضافۀ ده هزار دینار طلا مهریۀ او کنم!»پیامبر(صلی الله علیه و آله) از این خواستگاری زشت و بی معنی چنان خشمگین شد که مشتی سنگریزه برداشت و به طرف عبدالرحمن پاشید و گفت: «تو گمان کردی من بندۀ پول و ثروتم که با پول و ثروت می‌خواهی بر من فخر بفروشی!»(15) آری باید در خواستگاری الگوهای اسلامی مشخص شود و سنت های جاهلیت پایمال گردد. منشأ این توقعات ناصحیح «شرک» به خداوند و «هوس های آلوده» است. زیرا اینان مقام و موقعیت و دیگر ظواهر زیبای دنیایی را از بنده‌های می خواهند که خودشان در برابر خداوند فقر محض اند در حالی که اگر مشرک نبودند و توحیدشان قوی بود بانگاه توحیدی خود، امر عظیم ازدواج را آسان می کردند تا زوجین جوان به اهداف عالی خود رسیده و از گناه دوری گزینند نه آنکه بخاطر ظواهر زیبای دنیای معامله بزرگ با خداوند را از دست بدهند و دچار خسران گردند.
5. خودارضائی
از موضوعاتی که قشری از جوانان را گریبان گیر آن نموده است «عمل خودارضائی» است که منشأ عادت‌های انحرافی و غلط شهوانی است که جوان در اثر این عمل به آثار سوء آن مبتلا شده که نجات پیدا کردن از آنها به سادگی امکان پذیر نیست از این آثار می توان ، ضررهای جسمانی همچون کاهش و تحلیل قوای جسمانی ضعف بینایی، آسیب پذیری در برابر بیماری ها، پرخاشگریها و بداخلاقی ها یا اختلات روحی و روانی و ضررهای اجتماعی آن را که احساس گریز از اجتماع است را نام برد.چنین افرادی با توجه به لذات شخصی و خیالی خود، سبب می شوند که در حضور دیگران بودن را لذت نپندارند، که در دراز مدت باعث می شود از فکر ازدواج دور شده و گوشه گیری و تنهایی را مقدم بر ازدواج بدانند. یکی از انگیزه های دست زدن به چنین عملی ناشی از دوستی های انحرافی در دوران بلوغ می باشد. و روشن است که نوجوان پسر و دختری که زودتر از وقت طبیعی به بلوغ جنسی می رسند دچار مشکلات بیشتر و بینش‎های فراوان‌تری می شوند و برای ارضای منطقی و مطلوب نیاز جنسی خود باید فاصله زمانی طولانی تری را تحمل کنند. بدین روی، اگر به دستورات اخلاقی و تربیتی و دینی توجه ننمایند و به خودسازی معنوی نپردازند، و در انتخاب دوست نیز تصمیمی شتابزده داشته باشند. احتمال ابتلای آنان به خودارضائی و آلوده شدن به این عمل ناپسند زیاد است.بنابراین اولین قدم برای رهایی از این عمل ناپسند، ازدواج در سریع ترین زمان ها و سپس رفتن به سمت معنویت و ارتباط با خداوند و اولیاء طاهرینش می باشد.

اسلام با ترک ازدواج مخالف است
 

امام رضا علیه السلام فرمودند: روزی زنی به خدمت امام باقر علیه السلام آمد و عرض کرد من (مُتبتله) هستم. امام علیه السلام پرسید: منظورت از (تبتل) چیست؟ پاسخ داد قصد کرده ام که هرگز ازدواج نکنم! پرسید برای چه؟ گفت: می خواهم از این عمل، به فضل و برتری دست یابم. امام فرمود از این فکرت منصرف شو، اگر در این کار فضیلتی وجود داشت، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برای رسیدن به آن، از تو شایسته تر بود، زیرا هیچ کس در فضیلت بر او پیشی نگرفته است.(16) درحدیث دیگر پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «رُذّالُ مُوتاکُم اَلعُزّابُ»(17)؛(یعنی در میان اموات افراد پست، کسانی هستند بی همسر بودند.)بنابراین افرادی که در انتظار موفقیتی قابل پیش بینی شده توسط خود هستند بدون آنکه به امر ازدواج توجّهی داشته باشند.به طور مسلم، سخت در اشتباه فرو رفته اند. زیرا همانطور که در حدیث فوق امام معصوم بیان فرموده بودند اگر فضیلتی بدون ازدواج قابل دست یافتنی است ائمه اطهار بدان اولی ترند. اما در سیره آنان می بینیم که ازدواج مورد تأکید است و هر کدام از آن حضرات برای خود همسری گزیده اند. پس افرادی که اندیشه ترک ازدواج برای رسیدن به فضائل را دارند، اگرچه بتوانند خود را از ابتلاء به گناهان بصری و شهوات جنسی محافظت نمایند، دل و افکار مزاحم و وسوسه های شیطانی و شهوانی را به راحتی نمی توانند از خود دور کنند و لذا دائماً باید در حال مدافعه و جنگ با افکارخود باشند و نوعی دل مشغولی منفی خواهند داشت.و از طرفی دیگر روح چنین افرادی جز ایجاد حالت های کاذب عرفانی چیز دیگر نخواهد داشت و همین مسأله صدمات مهلکی را به بدنۀ وجودی و شخصیت اجتماعی او خواهد زد ولی ازدواج وسوسه و ریشۀ فساد را علاج کرده از وجود چنین حالت های در روح جلوگیری می کند.

ثمرات ازدواج
 

1.شکوفائی استعدادها
دختر و پسر هنگامی که بر اساس فطرت و طبیعت و به پیروی از دستور احق و راه و روشن انبیاء الهی ازدواج کردند و از بند خطرات شیطان و دچار شدن به لعنت خدا، که همه از اوصاف مرد و زن عزب است نجات پیدا کردند و در سایه ازدواج به آرامشی دست پیدا کردند. در اینجا زمینه تفکر صحیح و آینده نگری برای آنان فراهم می شود و راه برای شکوفائی استعدادهای نهفتهباز می شود و این شکوفائی در مردان خدا بسیار دیده می شود که از طریق ازدواج به مدارج عالیه علمی رسیدند از نمونه مرحوم علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان،قسمتی از کمالات و ترقیات علمی و معنوی خود را مرهون همسر با کرامت خویش می دنستند. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند:«ثلاثَةٌ من السَّعادَةِ: الزُّوجَةُ المُؤاتِیَةُ و الوَلَدُ البارُّ و الرِّزقُ یُرزَقُ مَعِیشَةٍ یَغدُوا عَلی صِلاحِها و یَرُوحُ علی عیالِهِ»(18)؛ (سه چیز از خوشبختی است: همسر سازگار، فرزند نیکوکار و درآمدی که روزهنگام آن را به دست آورد و شب نزد خانواده‌اش برگردد.)بنابراین زمینه مساعد و مناسب برای شکوفا شدن توانمندی ها و استعدادهای درونی ازدواج است که از خوشبختی و سعادت انسان شمرده شده است. و این استعدادها می تواند، استعداد مدیریت خانواده، تولید نسل، جمع‌گرائی و واقع گرائی باشد که به هر طریق زمینه اش را ازدواج فراهم می آورد.
2. نیکو شدن اخلاق
فرایندی که می توان از طریق آن به کمالات معنوی و رشد اخلاقی منسجم رسید «ازدواج» است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «زَوِّجُوا أیامکم فإنَّ اللهَ یُحسِنُ لََهُم فی أخلاقِهِم»(19) مردان عزب خودرا زن دهید چرا که با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند.) و یکی از اخلاقیات آن است که انسان در تمام امورات خود حتی در عبادت اعتدال را رعایت کند. وقتی آدمی ازدواج می کند نشاط فراوان در زندگی او را به سمت چنین برنامه‌ای سوق می‎دهد در ارتباط با گفتار باهمسرخ ویش یا در بکارگیری اقتصاد در زندگی، اگر راه اخلاق و راه اعتدال را درپیش نگیرد، خودبخود رو به زیان و تزلزل استحکام خانواده پیش می رود از این جهت ازدواج راهگشای برای برقراری اخلاق نیکو در تمام زمینه ها در خانواده است.
3. علاج وسوسه های فکری
از نشانه های ورحی ناآرام و مضطرب، افکار بدور از ثبوت و سکون است که به مرور زمان انسان با افکار ناآرام دچار وسوسه های بی محتوا می شود و بُروز چنین افکاری بیشتر در زمان بلوغ به بعد است که انسان در مواجه با آن دو دسته می شود؛ عده ای راه تحمل و مقابله را درپیش می گیرند و عده ای راه تن دادن به ناآرامی و یأس را. بنابراین وجود وسوسه های فکری در انسان امری انکارناپذیر است. راه مقابله با چنین وسوسه هایی ازدواج است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خیارُ اُمتی المُتَأَهِلُّونَ و شِرارُ اُمتی العُزابُ»(20)؛(بهترین امت من زن‌داران و بدترین آنان عزب ها هستند) و نیز فرمود: «لو خرج الزاب من موتاکم إلی الدنیا لَتَزّوجُوا»(21) ؛ (اگر آنان که عزب مردند به دنیا برگردند، حتماً ازدواج خواهند کرد.)
4. احساس مسئولیت
کسی که ازدواج نکرده است، خود را آزا حسّ می کند و مسئول نمی شناسد. در نتیجه استعدادها و خلاقیت‎های انسانی او هم بروز نمی کند. اما با ازدواج، بار «اداره زندگی» را بر دوش می کشد. این تعهد و احساس مسئولیت، سازنده است. کلاً هر نوع مسئولیت پذیری، انسان رابه تلاش و آشکار ساختن استعداد و توانایی خویش وامی‎دارد.
5. حق شناسی
ازدواج سبب می شود «حقوق متقابل» میان دو انسان پدید آید. ارتباط های خانوادگی و پیوندهای فامیلی، دامنۀ این حقوق و وظایف اخلاقی و اجتماعی را گسترده می سازد و سامان بخش روابط انسانی می گردد.امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «اگر دربارۀ ازدواج و دامادی، آیتی محکم و سنتی پیروی شده(از رسول خدا) هم نبود، باز موضوع نیکی به خویشاوند و مأنوس شدن با دیگران که خداوند در این امر قرار داده است، انگیزه ای بود که خردمند صاحبدل به ازدواج رغبت کند و عاقل درست اندیش به آن بشتابد.»(22)
6. کنترل دوستی های افراطی
دوستی های افراطی قبل از ازدواج در بین جوانان با عواطف شدیدی روبرو است که گاهی این دوستی‌ها راه انحراف و خطا را طی می کند که مهمترین آنها غفلت از خانواده و شخصیت اجتماعی خویش است. که نجات‎دهندۀ چنین دوستی های سراب گونه و توهم آمیز «ازدواج» صحیح و مناسب است.
7. آرامش
آرامش درونی، هدیه است الهی که خداوند متعال چون باران رحمت بر قلب های مؤمنان فرو می فرستد: «هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ»(23) که رهاورد چنین آرامشی در پرتو ازدواج میسر است. انسانی که آرامش دارد، با اطمینان خاطری به زندگی ادامه می دهد و شیفه مهرورزی به دیگران و امید به آینده است.

نتیجه
 

ازدواج از هدف های بزرگ و عظیمی است که خداوند متعال در قرآن کریم بدان اشاره فرموده و آن آرامش روحی و روانی است که در پرتو ازدواج میسر است. بنابراین ازدواج را نه برای خاموش نمودن شعله های آتش شهوت بلکه برای رسیدن به اهدافی بالاتر باید دانست و البته موانعی برای رسیدن بدان وجود دارد که به نظر می رسد هر انسان عاقلی با فراگیری ثمرات ازدواج تقدم ازدواج را بر عزب بودن بداند و موانع را به راحتی از سر راه خود برداشته و با امیدواری به خداوند متعال وارد میدان ازدواج و رسیدن به تعالی و رشد و تکامل شود.

پي نوشت ها :
 

1.روم، آیه 21.
2.شوری، آیه 11.
3.وسائل الشیعه، ج 1، ص 23.
4.وسائل، ج 14، ص 7.
5.کافی، ج 5، ص 329.
6.ازدواج در اسلام، مشکینی، ص 21.
7.وسائل الشیعه، ج 14، ص 4.
8.میزان الحکمه، ج 5، ص 2252.
9.بحارالأنوار، ج 103، ص 221.
10.وسائل، ج 5، ص 115.
11.وسائل، ج 14، ص 7.
12.تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 595.
13.میزان الحکمه، ج 5، ص 2252.
14.تحریم، آیه 6.
15.تذکرة الخواص، ص 306.
16.شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، ج 3، ص 515.
17.وسائل، ج 14، ص 3.
18.میزان الحکمه، ح 8563.
19.میزان الحکمه، ح 7814.
20.بحار، ج 100، ص 220 ـ 221.
21.ازدواج در اسلام، ص 27.
22.مدیریت خانواده، مهدی نیلی پور، ج 1، ص 30؛ به نقل از میزان الحکمه.
23.فتح، آیه 4.
 

منابع و مآخذ
1.قرآن کریم
2.وسائل الشیعه، حر عاملی ، محمد بن حسن ، نشر آل البیت ، قم ، چاپ اول ، 1411 ه
3.میزان الحکمه، محمدی ری شهری، محمد، نشر دارالحدیث، چاپ سوم، 1381.
4.بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر، نشر الوفاء، چاپ بیروت.
5.الکافی ، کلینی ، ابو جعفر ف محمد بن یعقوب ابن اسحاق ، نشر دارالکتب الاسلامی ، چاپ سوم ، 1388 ه
6.ازدواج و روابط زن و مرد، نجفی یزدی، سیدمحمّد، نشر اسلامی، چاپ ششم، سال 1383.
7.رهگشای جوانان، رستمی چاقی، علی، چاپ 1420.
8.نظام خانواده در اسلام، انصاریان، حسین، پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریان.
9.تاریخ تحلیلی اسلام، نصیری رضی، محمد، نشر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، چاپ سوم، 1378، قم.
10.مدیریت خانواده، نیلی پور، مهدی،نشر سلسبیل، چاپ اول، 1385.
11.الفبای زندگی، محدثی، جواد، نشر بوستان کتاب، چاپ چهارم، 1385.
12.نرم افزار شباب، دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، عروج.
13.نرم افزار بانوی ایرانی، مرکز تحقیقات امیرالمؤمنین اصفهان.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط