![دوريت هو فلايت (1907-2007) دوريت هو فلايت (1907-2007)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/f9132ba4-0ac5-4180-b579-e5beea416b90.jpg)
دوريت هو فلايت (1907-2007)
نويسنده:شادي حامدي آزاد
وقتي دختربچه ي خردسالي بود از باغ خانه ي پدر شبدرهاي ريز چهار پَر را مي چيد و آن ها را به مهمانان هديه مي داد، بزرگ که شد از همين ديد بسيار قوي بهره جُست و شکارچي تيزبين ستاره هاي متغير در صفحه هاي عکاسي شده در رصدخانه ي هاروارد شد.
وقتي 12 ساله بود پس از خواندن مقاله اي درباره ي قوانين وراثت تصميم گرفت هرگز ازدواج نکند زيرا مي ترسيد فرزندانش ويژگي هاي مادربزرگش را، که در گوشه اي آسايشگاه رواني درگذشت، به ارث ببرند.وقتي در رصدخانه ي نَن تاکت کار مي کرد، در توفاني مهيب نزديک بود بر اثر اشتباهي جانش را از دست بدهد.اما با وجود مسايل بزرگ و کوچک در زندگي خصوصي و حرفه اي همواره ديدي شاد و خوش بينانه به زندگي داشت؛ تا جايي که عنوان «بدبياري، نعمتي در لباس مبدّل»را براي خود زندگي نامه اش برگزيد.دوريت هوفلايت هر مشکلي در زندگي را سرآغاز اتفاق هاي خوب مي دانست.
دوريت براي تحصيل رياضي وارد کالج رد کليف شد و دو دوره نجوم هم در آنجا گذراند.سپس در مقام دستيار پژوهش با دستمزد 40 سنت در ساعت وارد رصدخانه ي هاروارد شد.او اين کار را در برابر کار آمار با دستمزدي به مراتب بيشتر انتخاب کرد و هميشه به دانشجويان خود براي انتخاب شغل چنين توصيه مي کرد:«ببينيد کمترين دستمزدي که مي توانيد با آن زندگي کنيد چقدر است و سپس در همان محدوده شغلي را انتخاب کنيد که از همه بيشتر دوست داريد.وگرنه هرگز از کارتان راضي نخواهيد بود.اگبته اگر هدف تان پول درآوردن است هيچ اشکالي ندارد اما اگر به نجوم علاقه منديد دور پولدارشدن را خط بکشيد».به سبب پشکار و دقتش در کار، هارلو شِيپلي-که در آن زمان مدير رصدخانه بود-او را به ورود به دوره ي دکتري تشويق کرد.او در سال 1948 در مقام اخترشناس به استخدام رصدخانه ي هاروارد درآمد.کار او بيشتر بررسي ستاره هاي متغير، سرعت شهاب ها، و اندازه گيري فاصله ي ستاره ها با استفاده از اختلاف منظرهاي مثلثاتي و طيفي بود.
اما دوريت هر روز بهتر از روز پيش به کارش ادامه مي داد.در سال 1956، پس از چند سال کارکردن زير نظر مدير جديد رصدخانه که روي خوشي به او نشان نمي داد، سرانجام به رصدخانه ي يِل رفت و تا آخرين سال هاي زندگي در آنجا مشغول به کار بود.در اين ميانه او 21 سال هم رييس رصدخانه ي ماريا ميشل در جزيره ي نَن ناکت در ماساچوست و سه سال رييس انجمن آمريکايي رصد گران ستاره هاي متغير(AAvso)بود.هرچند در 68 سالگي بازنشسته شد؛ هرگز دست از کار نکشيد و تا زمان شدت گرفتن سرطانش مشغول به کار بود.او هر روز با اشتياق دانشجويي جوان از اول صبح تا غروب به کار مشغول بود.معروف است که هميشه مي گفته:«بيشتر مردم کار مي کنند که زندگي کنند، من اما زنده ام که کار کنم».او چند هفته پس از تولد صد سالگي اش درگذشت.
درسال 1987/1366 انجمن بين المللي نجوم (IAU)تصميم گرفت براي تقدير از او سيارکي را به نام دوريت 3416 نام گذاري کند.او به شوخي مي گفت اين سيارک خانه ي من پس از مرگ خواهد بود.
زماني درمصاحبه اي از خانم هوفلايت پرسيده شد که به نظرش مهم ترين عامل موفقيت هر اخترشناس چيست؟ و او در پاسخ گفته بود:«نه تنها کنجکاوي بلکه عشق به علم ضامن موفقيت هر دانشمندي است.بعد از عشق است که کنجکاوي و سعي در ارضاي اين کنجکاوي مهم مي شود».
منبع:نجوم شماره205
وقتي 12 ساله بود پس از خواندن مقاله اي درباره ي قوانين وراثت تصميم گرفت هرگز ازدواج نکند زيرا مي ترسيد فرزندانش ويژگي هاي مادربزرگش را، که در گوشه اي آسايشگاه رواني درگذشت، به ارث ببرند.وقتي در رصدخانه ي نَن تاکت کار مي کرد، در توفاني مهيب نزديک بود بر اثر اشتباهي جانش را از دست بدهد.اما با وجود مسايل بزرگ و کوچک در زندگي خصوصي و حرفه اي همواره ديدي شاد و خوش بينانه به زندگي داشت؛ تا جايي که عنوان «بدبياري، نعمتي در لباس مبدّل»را براي خود زندگي نامه اش برگزيد.دوريت هوفلايت هر مشکلي در زندگي را سرآغاز اتفاق هاي خوب مي دانست.
دوريت براي تحصيل رياضي وارد کالج رد کليف شد و دو دوره نجوم هم در آنجا گذراند.سپس در مقام دستيار پژوهش با دستمزد 40 سنت در ساعت وارد رصدخانه ي هاروارد شد.او اين کار را در برابر کار آمار با دستمزدي به مراتب بيشتر انتخاب کرد و هميشه به دانشجويان خود براي انتخاب شغل چنين توصيه مي کرد:«ببينيد کمترين دستمزدي که مي توانيد با آن زندگي کنيد چقدر است و سپس در همان محدوده شغلي را انتخاب کنيد که از همه بيشتر دوست داريد.وگرنه هرگز از کارتان راضي نخواهيد بود.اگبته اگر هدف تان پول درآوردن است هيچ اشکالي ندارد اما اگر به نجوم علاقه منديد دور پولدارشدن را خط بکشيد».به سبب پشکار و دقتش در کار، هارلو شِيپلي-که در آن زمان مدير رصدخانه بود-او را به ورود به دوره ي دکتري تشويق کرد.او در سال 1948 در مقام اخترشناس به استخدام رصدخانه ي هاروارد درآمد.کار او بيشتر بررسي ستاره هاي متغير، سرعت شهاب ها، و اندازه گيري فاصله ي ستاره ها با استفاده از اختلاف منظرهاي مثلثاتي و طيفي بود.
اما دوريت هر روز بهتر از روز پيش به کارش ادامه مي داد.در سال 1956، پس از چند سال کارکردن زير نظر مدير جديد رصدخانه که روي خوشي به او نشان نمي داد، سرانجام به رصدخانه ي يِل رفت و تا آخرين سال هاي زندگي در آنجا مشغول به کار بود.در اين ميانه او 21 سال هم رييس رصدخانه ي ماريا ميشل در جزيره ي نَن ناکت در ماساچوست و سه سال رييس انجمن آمريکايي رصد گران ستاره هاي متغير(AAvso)بود.هرچند در 68 سالگي بازنشسته شد؛ هرگز دست از کار نکشيد و تا زمان شدت گرفتن سرطانش مشغول به کار بود.او هر روز با اشتياق دانشجويي جوان از اول صبح تا غروب به کار مشغول بود.معروف است که هميشه مي گفته:«بيشتر مردم کار مي کنند که زندگي کنند، من اما زنده ام که کار کنم».او چند هفته پس از تولد صد سالگي اش درگذشت.
درسال 1987/1366 انجمن بين المللي نجوم (IAU)تصميم گرفت براي تقدير از او سيارکي را به نام دوريت 3416 نام گذاري کند.او به شوخي مي گفت اين سيارک خانه ي من پس از مرگ خواهد بود.
زماني درمصاحبه اي از خانم هوفلايت پرسيده شد که به نظرش مهم ترين عامل موفقيت هر اخترشناس چيست؟ و او در پاسخ گفته بود:«نه تنها کنجکاوي بلکه عشق به علم ضامن موفقيت هر دانشمندي است.بعد از عشق است که کنجکاوي و سعي در ارضاي اين کنجکاوي مهم مي شود».
منبع:نجوم شماره205