قلب تپنده

در نخستين سال هاي آغاز دوره دوم فيلم سازي در ايران(1327 به بعد) ، دکتر اسماعيل کوشان تلاش کرد امکانات فني را در ايران از طريق تاسيس يک استوديوي بزرگ(شايد با طرح و ايده اي همچون چينه چيتا) گسترش دهد . روند رو به رشد توليد فيلم پس از طوفان زندگي (نخستين توليد سينماي ايران در اين دوره تازه) نياز به وجود لابراتور
شنبه، 19 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قلب تپنده

قلب تپنده
قلب تپنده


 





 
«استوديو فيلم ساز»، يکي از قديمي ترين لابراتورهاي بخش خصوصي ايران
در نخستين سال هاي آغاز دوره دوم فيلم سازي در ايران(1327 به بعد) ، دکتر اسماعيل کوشان تلاش کرد امکانات فني را در ايران از طريق تاسيس يک استوديوي بزرگ(شايد با طرح و ايده اي همچون چينه چيتا) گسترش دهد . روند رو به رشد توليد فيلم پس از طوفان زندگي (نخستين توليد سينماي ايران در اين دوره تازه) نياز به وجود لابراتور را که قلب تپنده فيلم سازي محسوب مي شود ، اجتناب ناپذير مي کرد. کوشان در استوديويش امکان چاپ نگاتيو و ظهور پوزيتيو را به تدريج فراهم آورد. افرادي در آنجا صرفاً بر مبناي تجربه کار کردند و کار آموختند؛ تا اينکه سال هاي بعد دانش آموختگان لابراتوريست عهده دار مسئوليت شدند کم کم استوديويي همچون ميثاقيه، مهرگان فيلم ،ايران فيلم،مهتاب فيلم، استوديو شهاب و در بخش دولتي نيز استوديو ارتش، لابراتور اداره کل هنرهاي زيباي کشور، و بعدتر لابراتور تلويزيون ملي ايران راه اندازي شدند. همه اين لابراتورها در بدو تاسيس فقط امکانات ظهور و چاپ سياه و سفيد داشتند . کمي بعد برخي از آنها ظهور رنگي فيلم ريورسال را تجربه کردند سرانجام در اوايل دهه(1340) با گسترش رنگ در سينما ، مسير لابراتورهاي رنگي آرام آرام هموار شد.
در اين ميان ، استوديو فيلم ساز درکنار مرکز خدمات صنايع فيلم ايران،(لابراتور بديع) يکي از دو لابراتور بزرگ ايران در بخش خصوصي است که (43) سال از آغاز فعاليت آن مي گذرد. مرحوم اسماعيل فيجاني ،که يکي از موسسان استوديو فيلمساز، خودش يک لابراتوريست باسابقه بود که در لابراتور اداره هنرهاي زيباي کشور کار مي کرد و مسئوليت داشت. بيژن جباري مدير عامل کنوني لابراتور فيلمساز در سال (1338) به اين اداره پيوست، مي گويد:«من از (1338) آمدم به اداره کل هنرهاي زيباي کشور و با حقوق حدود ماهي (240) تومان به صورت پيماني استخدام شدم . اتفاقاً زماني وارد آنجا شدم که اواخر دوره سيراکيوز بود وحدود هفت هشت ماه به اتمام اين دوره مانده بود. کساني چون پرويژ مشحون، هوشنگ شفتي ، سيروس شبديز ، سيار و تعدادي ديگر در حال گذراندن اين دوره بودند. در بدو ورود من، لابراتور سياه و سفيدي با يک دستگاه نگاتيو مارک آري و يک دستگاه چاپ يونيون آمريکايي فعاليت مي کرد. از آنجايي که اويل کار اين لابراتور هم بود، دستگاه ها چندان گسترده نبود. درحقيقت تلاش داشتند آن را راه بياندازند. من بيست و يکي ساله بودم . ديپلم گرفتم و پس از يک سال کار در شهرم رشت آمده بودم جايي استخدام شوم .به تدريج و بعدتر، يک ماشين چاپ اپتيکال پرينتر مارک آري خريديم و يک دستگاه ظهور پوزيتيو ديگر گرفتيم. اوايل همه فيلم ها خبري و (16) ميلي متري بود که بعداً اين تجهيزات به (35) ميلي متري تبديل شدند.اگر يادم مانده باشد چهارشنبه ها تعداد زيادي کار چاپ مي کرديم و تقريباً در همه سينماها اين فيلم ها ، که مربوط به اخبار روز بود نشان داده مي شد. ورود من و اسماعيل فيجاني، به اداره کل هنرهاي زيباي کشور تقريباً با اختلاف زماني يکي دو ماه اتفاق افتاد. يعني ابتدا من وارد شدم و فاصله کوتاهي ايشان آمد. همان موقع که فيجاني وارد لابراتور شد، از باتجربه ها به حساب مي آمد. کار فيلم برداري مي کرد، با ارتش همکاري داشت ، در استوديوهاي خصوصي فيلم فيلم ظاهر مي کرد و امور لابراتور را هم خوب مي شناخت. اصلاً او را به عنوان يک متخصص لابراتور دعوت کرده بودند. از کارکنان لابراتور هنرهاي زيبا که در آن سال ها و پيش از ورود من، يک آقايي به نام مخلص بود ، ديگري بيهقي بود، چند تا دانشجو هم داشتيم .که در کنار درس خواندن در آنجا کار مي کردند. يکي شان طباطبائي نام داشت که دکتر دارو ساز بود وقتي درسش تمام شد رفت از سال حدود (40 يا 41) تصميم گرفتيم لابراتور رنگي را وارد ايران کنيم . البته دکتر اسماعيل کوشان لابراتور رنگي داشت اما سيستمي که در اين اداره راه افتاد ، يک سيستم کاملاً حرفه اي و علمي بود. دو نفر فرانسوي را هم آورده بودند به نام هاي وانيه که شيميست بود و آلبرت نيمن متخصص همه امور لابراتور بود. در حقيقت در جاهاي مختلفي در دنيا لابراتور نصب کرده بود و در آن زمان به ايران آمده بود. نصب تجهيزات حدود يک يا يک سال ونيم طول کشيد . يادم هست که اولين ماشين تصحيح رنگ که آورده بودند، فرانسوي و مارک اوتالکو بود. ماشين گنده اي بود که تست هاي دو فريمي را از نگاتيوها جدا مي کرديم و به همديگر مي چسبانديم و تلق تلق دو فريم به فريم دستگاه نور مي داد. البته در مجموع تجهيزات اين اداره بهترين ها در کل ايران بود. از طرفي بسياري از اين بچه ها را براي ديدن دوره هاي تخصصي به خارج مي فرستادند. من خودم سال (1347) به فرانسه رفتم و حدود يک سال و نيم در لابراتورهاي ژتسه واتسه فرانسه دوره ديدم و کار اتالوناژ انجام مي دادم. خانمي از همکاران هم شيميست بود که با وانيه کار مي کرد؛ ابتدا او را به فرانسه فرستادند، پس از او آقاي فيجاني را فرستادند که رئيس لابراتور بود ، و بعد هم من رفتم. پس از بازگشت ما اکثر بچه هايي را که هميت الان در لابراتور فيلم ساز کار مي کنند، و همه فارغ التحصيل دانشگاه بودند و آن زمان در هنر هاي زيبا کار مي کردند، براي ديدن دوره هايي به خارج فرستادند. اين ديدگاه خيلي خوبي بود که در همه زمينه هاي لابراتور نيروهاي متخصص تربيت کنند.»
عموي بيژن جباري نيز، غلام حسين خان جباري، که معاون اداره کل هنرهاي زيبا بود به گفته اهل فن يکي از کساني است که به وجه فني سينماي کشور خدمت وکمک فراواني کرد. اواسط دهه چهل ، فيجاني از اين اداره کل که تازه نامش به اداره فرهنگ و هنر تغيير يافته بود، جدا شد . پس از فيجاني ، بيژن جباري مسئوليت لابراتور هنرهاي زيبا رل برعهده گرفت. دليل اصلي خروج فيجاني از آنجا، راه اندازي يک لابراتور در بخش خصوصي بود. او که يکي از موسسان استوديو فيلم ساز است ، با مشارکت افراد ديگري همچون هايراپطيان، که فيلم بردار بود، هارون (پرويژ) يشايايي که دفتر تهيه فيلم هاي تبليغاتي داشت و تعداد ديگري از فعالان اين عرصه، براي راه اندازي لابراتور فيلم ساز اقدام کردند . ابتدا قرار بود نام آن شرکت استوديو رنگين کمان باشد، اما سرانجام با نام«شرکت استوديو فيلم ساز» با مسئوليت محدود در (23) فروردين (1346) در دفتر شرکت نامه ثبت شرکت ها با شماره (11397) به ثبت رسيد . موضوع فعاليت اين شرکت « تهيه هرنوع فيلم اعم از فيلم هاي داستاني ، تلويزيوني، مستند، تبليغاتي ، خبري از طريق ايجاد وسايل فيلم برداري و دستگاه چاپ و لابراتور رنگي و سياه و سفيد و خريد مواد
لازم جهت فيلم برداري و چاپ و لابراتور و انجام امورد تجارتي و توليدي و صادرات و واردات مربوط به اين عمليات» ثبت شده است. در شرکت نامه رسمي استوديو و فيلم ساز، اسامي شرکا به اين شرح ذکر شده :1- آقاي گريوم هايراپطيان،2- آقاي اسحق فنزي، 3- آقاي اسماعيل قيجاني،4- آقاي هارون يشايايي،5- آقاي بيژن جزني، 6- آقاي منوچهر کلانتري 7،- آقاي مسعود کلانتري ، ميزان سهم الشرکه نيز به اين ترتيب بود که هايراپطيان، فنزي،فيجاني، جزني، يشايايي ومنوچهر کلانتري با مبلغ (000 /450)ريال هر کدام (15) درصد از سهام و مسعود کلانتري با (000 /300) ريال (10) درصد از سهام شرکت را در اختيار داشتند.

قلب تپنده

بيژن جباري مي گويد:« به عنوان اولين قدم، ابتدا رفتيم نزد مهندس کامراني ، کسي که او هم خيلي به سينماي اين مملکت خدمت کرد. مهندس کامراني در استوديو سانترال يک دستگاه ظهور سياه و سفيد داشت و پس از اينکه لابراتور خودش را راه انداخته بود و مدتي بعد اين کار را ادامه نداد ، بي استفاده مانده بود. ما اين دستگاه را خريديم. در پيچ شميران ، تقريباً اوايل خيابان تنکابن ، دست چپ ، يک ساختمان دو طبقه نبش يک کوچه بود [شماره 8] که حيات بزرگي هم داشت و آن را اجاره و به تدريج دستگاه ها را نصب کرديم .البته چون پول چنداني نداشتيم که دستگاه هاي ديگري بخريم ، ناچار دو تا از دستگاه ها را هم خودمان ساختيم .فردي به اسم مهندس پور کمالي که مهندس فني بود و در زمينه ساخت همين دستگاه ها فعاليت مي کرد، و پرويز انصاري ، که از فارغ التحصيلان هنرستان صنعتي و رشته اش ماشين سازي و فلز کاري بود ، برادر ناصر انصاري مسئول فعلي لابراتور فيلم ساز را آورديم و کاتولوگ هاي نمونه اصلي دستگاه را به شان نشان داديم نيازهايمان را هم گفتيم .اين دو نفر دستگاه ظهور نگاتيو و دستگاه چاپ رنگي را براي ما ساختند و الحق هم خوب ساختند.»
لابراتور فيلم ساز رسماً کارش را از همان سال (1346) آغاز کرد و با همان تجهيزات ، طي سال ها به فيلم هاي سينماي ايران خدمات لابراتور، ارائه مي داد.اواخر سال (1349) و اوايل (50) ظاهراً شرکت کداک ( که بخش اصلي لابراتور ، همچنين نگاتيو و پزويتيو موجود در ايران از اين مارک بود و مدت ها بعد آگفا و فوجي وارد اين بازار شدند) نگاتيوي با امولسيون جديدي به نام اي سي ان – تو طراحي کرده بود که براي ظهورش به تانک هاي بيش تري نياز داشت . درنتيجه اين سيستم با دستگاه هاي ظهور موجودي که توسط پورکمالي و پرويز کلانتري ساخته شده بودند هم خواني نداشت. به همين دليل استوديو ناچار شد يک دستگاه ظهور نگاتيو جديد براي ظاهر کردن همين نگاتيو هاي کداک بخرد. استوديو در سال هايي که توليدات (16) ميلي متري فراوان بود، به بخش هاي زيادي از فيلم هاي مستند از جمله فيلم هاي (16) ميلي متري بهداشتي که وزارت بهداشت آن زمان توليد مي کرد و در روستاها نمايش مي داد، و همچنين توليدات فراوان تبليغاتي ، خدمات لابراتوري ارائه مي داد اما عمده ترين خدمات استوديو متوجه فيلم هاي سينماي ايراني بود.
در سال (1350)،مديران شرکت فيلم ساز، تلاش کردند محلي را که لابراتور در خيابان تنکابن در آن مستقر بود ، از مالکش بخرند اما به تفاهم نرسيدند. بنابراين تصميم گرفتند پيش از نصب دستگاه هاي جديدي که خريده بودند، محلي را براي ساختمان جديد لابراتور پيدا کنند. سرانجام زميني را که محل فعلي ساختمان استوديو فيلم ساز در آن است در خيابان روزولت (مفتح فعلي)، ضلع شمال دانش سراي (دانشگاه تربيت معلم فعلي) درکوچه کيوان(بوربور کنوني)، شماره(3) پيدا کردند که به گفته جباري ، زمين خرابه اي با يک آلونک بود . اواخر سال (1350) زمين خريده شد و يک مهندس بر مبناي نيازها و ايده هايي که صاحبان لابراتور به او داده بودند، ساختماني اساساً براي لابراتور طراحي و نقشه هايش را آماده کرد و بلافاصله هم ساخت استوديو آغاز شد. اواخر سال (1351) بود که لابراتور فيلمساز از محل قبلي اش به محل فعلي و دائمي استوديو نقل مکان کرد. استوديويي که در بدو ورود، نماي آجري و معماري با هويت آن توجه را جلب مي کند. البته بعدها و با گسترش لابراتور دستگاه ها و تجهيزات جديدي از خارج خريداري شد که جباري در اين باره اشاره مي کند«تقريباً از سال (1354) بار ديگر شروع به خريد تجهيزات جديدي کرديم. دستگاه ظهور نگاتيومان که مارک آلن آمريکايي است مال همان موقع است، ظهور پزيتيومان مارک گالافيت ايتاليا است، دستگاه هاي چاپ مان آمريکايي است، اپتيکال پرينترمان مارک آگزبري است که از آمريکا خريديم. با خريد اسکنر جديدمان بايد بگذاريمش جزو آهن پاره ها. اگر درست به ياد داشته باشيم ما از مهندس کامراني فقط دو دستگاه چاپ اپتيکال پرينتر خريديم که يکي را به موزه داديم و ديگري را هنوز داريم. اسماعيل فيجاني در سفزهاي فتوکينو که هر دو سال يک بار مي رفت بهترين ها مي ديد و پس از مطالعه انتخاب مي کرديم و مي خريديم الان سال هاست که به اين نمايشگاه جهاني نمي رويم اما قبلاً ده دوره به طور مداوم حضور داشتيم . »

قلب تپنده

شرکت استوديو فيلم ساز، بعدها از قالب شرکت با مسئوليت مربوط به « شرکت سهامي خاص» تغيير وضعيت داد. اما از جمع سيزده چهارده نفره شرکاي فعلي استوديو فيلمساز، فقط بيژن جباري ، محمد فيجاني ، (فرزند اسماعيل فيجاني ) ، پرويز يشايايي ، کلانتري، آقايان «عبدلي » ها صاحبان ماکسيم که اواخر (1349) به جمع سهامداران پيوستند، به عنوان قديمي ها حضور دارند. بيژن جباري که تا پيش از سال (1382) مسئوليت لابراتور را برعهده داشت که پس از فوت اسماعيل فيجاني به عنوان مدير عامل در استوديو حضور داشته است، درباره تجربه هايش درآن روزگار و در قياس با امروز مي گويد: «نکته مهم در آن سال ها اين بود که در همه زمينه ها رقابت وجود داشت واين به رشد سينما کمک مي کرد. مثلاً کداک، آگفا و بعدتر که فوجي آمد، اين ها رقيب هم بودند. اگر ما از نگاتيو يا پزيتيو يک مارک تجاري ناراضي بوديم ،
آن ها نگران مي شدند که نکند از آن به بعد به سراغ محصول رقيب برويم . براي همين سعي مي کردند خدمات بهتري به ما بدهند . الان ما مي دانيم که نگاتيو ايراد دارد ، اما مي روند و مي خرند ، به کسي هم نمي توانيم حرفي بزنيم . زماني بود که کمپاني کداک «تست سر » ؟؟؟؟؟ را براي ما مجاني مي فرستاد که بر مبناي منحني هايي که در کار ما وجود دارد ، بتوانيم نگاتيوها را تست بزنيم و بررسي کنيم اما الان سال هاست که بابت آن از ما پول مي گيرد. آقايي براي مان چهار تا حلقه پنجاه فوتي آورده و (890) هزار تومان از ما پول گرفته است . »
يکي ديگر از مشکلات لابراتوار، بالا رفتن فشار کارد در ايام جشنواره است . جباري مي گويد :«پيش از انقلاب » فشار کار ما در هفته هاي پيش از نوروز بود که همه تهيه کننده ها مي خواستند فيلم شان را به اکران نوروز برسانند و به همين دليل هم شتاب داشتند .اما پس از انقلاب ، اين فشار کار از نوروز به جشنواره فيلم فجر تغيير کرده است . خيلي از مواقع تهيه کننده مي آيد و در حالي که فيلم هنوز از دستگاه چاپ خارج نشده مي گويد آن پرده پرده بفرستيد و گرنه اکران ازدست مي رود ! به تهيه کننده مي گوييم اين کپي صفر است و اقلاً يک بار ديگر بايد رويش اتالوناژ انجام صود و کارهاق فني اش کامل شود . مي گويد "مهم نيست " اما بعد که صورت حساب را مي فرستيم ، مي گويد اين کپي اي که چاپ کرديد کيفيت نداشت !»
با توجه با اين که لابراتوار ، گران ترين بخش صنعت فيلم است ،به قدر اهميتش توجه مديران و سياست گذاران را در پي نداشته نداشته است . مثلاً ابداع اسکنر و فيلم رکوردر تحولي جدي در زمينه مسائل چاپ در دنيا ايجاد کرده به گونه اي که ديگر دستگاه عريض و طويل اپتيکال پرينت کاربردي نخواهد داشت. جباري مي گويد :«نگاتيو اخراجي ها را به ما دادند که (120) کپي از آن چاپ کرديم . هر چه هم گفتيم يک اينترمديت بکشيد که اقلا نگاتيو اصلي (که سرمايه تهيده کننده است و دست کم سي صد ميليون هزينه اش شده )سالم بماند ، کسي گوش نکرد».

قلب تپنده

اين سيستم اسکنر و فيلم رکوردر اکنون در استوديو فيلمساز نصب شده و کمک مي کند تا هزينه اينترمديت (که درصد اندکي از هزينه تهيه يک فيلم است ) پايين بيايد . جباري مي گويد با احتساب پاداش و عيدي ، به طور متوسط هزينه ماهانه حقوق کارکنان اين لابراتوار بيش از (22) ميليون تومان است ، درحالي که هزينه هاي مربوط به تأمين مواد مصرفي و داروها بسيار بيش تراست و جباري اين رقم را با کلمه «وحشتناک » توصيف مي کند : «اگر روزي نتوانيم به کار ادامه بدهيم ، کارکنان مان مي دانند که "نتوانستيم " ، نه اين که "نخواستيم "».
يک نکته مهم در لابراتوارها ، نحوه نگه داري از نگاتيوهايي است که حجم زيادي را اشغال مي کند . جباري مي گويد : «تهيه کننده ها گمان مي کنند که مثلاً چون سال (1364) فيلم ساخته اند ، و ما هم کارهاي لابراتوراي اش را آن موقع انجام داده ايم ، وظيفه داريم بدون هيچ هزينه اي نگاتيوشان را تا ابد در اين جا نگه داريم . بعد هم اگر کوچک ترين اتفاقي براي نگاتيو بيفتد ، طلب کار باشند . در قراردادهايي که براي امورلابراتوراي هر فيلم با تهيه کننده امضا مي کنيم ، قيد مي شود که پس از چاپ کپي هاي مورد نياز ، مالک فيلم موظف است نگاتيوهايش را از لابراتوار منتقل کند . البته با اين وجود و به لحاظ اخلاقي ، ما حداکثر پنج سال اين نگاتيو ها را نگه مي داريم و پس از آن اعلام مي کنيم که براي انتقالش اقدام کنند . اگر اين کار را نکنند، نگاتيوها را به فيلم خانه ملي تحويل بدهيم . هم چنان که خيلي از آثار دهه هاي پيش را به فيلم خانه داده ايم و اکنون فقط آثار دهه اخير را نگه داري مي کنيم . در فيلم خانه بايگاني فوق العاده خوبي درست کرده اند که بي نظير است .»
اکنون سرپرستي لابراتوار فيلم ساز بر عهد، ناصر انصاري از پيش کسوتان عرصه لابراتوار است . او کارش را از (1347) در لابراتوار وزارت فرهنگ و هنر آغاز کرد و سال(1377) که باز نشسته شد مسئول .احد ترو کاژ آن جا بود : «پس از نصب دستگاه اپتيکال پرينتر آگزبري در لابراتوار ، يک فرانسوي به نام شارل دريو مسئوليت اآن را بر عهده داشت . پس از رفتن او ، که دو سه سال هم در فيلمساز بود ، مرحوم صادق نوذري اين مسئوليت را بر عهده گرفت که يکي از پيش کسوتان عرصه تروکاژ لابراتواري بود . تروکاژهاي فيلم ناصرالدين شاه آکتور سينما را همراه با ايرج تقي پور طراحي کرد ، و سپس همراه من ، که آن موقع در لابراتوار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي کار مي کردم ، و تعدادي ديگر از همکاران ام اجرا شد . »
اسدالله مجيدي پيمان يکي ديگر از کساني است که در زمان حضور دريو با او کار کرده و اينک سال هاست که مسئوليت امور تروکاژاستوديو فيلم ساز را دارد . مجيدي علاوه بر مسئوليت اين دستگاه ، متخصص فيلم برداري انيميشن هم هست و بدون استثنا همه فيلم هايي که از لابراتوار فيلم ساز طي چهل سال گذشته بيرون رفته اند ، امور عنوان بندي و تروکاژهاي شان را او انجام داده است ؛ گر چه با ورود اسکنر مارک سينتل ساخت انگلستان ، دايناسور جذاب اپتيکال پرينتر ، به تدريج ناچار است جاي خود را به اين رباط ديجيتالي هوش ربا بسپارد .

قلب تپنده

... و چند نکته
-در بخش صداي ليزري لابراتوار که ير نظر محمد صادق جوادي اداره مي شود ،فيلم ها هم امکان چاپ صداي استريوي اس آر(SR) و هم مونو را دارند . دستگاهش هم مارک (NVI)ساخت آلمان است .
-سي سال است کارخانه سازنده دستگاه چاپ گالافيت ساخت ايتاليا تعطيل شده اما اصغر مشهديان که بخش فني تعمير و نگه داري دستگاه هاي چاپ و ظهور را اداره مي کند، با تمهيدهاي غير معمول و با امکاناتي محدود تلاش مي کند اين دستگاه ها را سر پا نگه دارد . او پس از اين که فيلم هاي هشت ميليمتري از رده خارج و منسوخ شد ، يک دستگاه ظهور هشت ميليمتري به دستگاه ظهور (35) ميليمتري تبديل کرد !
-دستگاه ظهور رنگي آلن هم که ساخت آمريکاست از(35) سال پيش در لابراتوار فعال است .اين دستگاه تماماً از جنس فلز تيتانيوم است تا خورندگي مواد ظهور و بليچ آن را از بين نبرد . تانک هاي ظهور دستگاه هم در قسمت تاريک و بسته قرار دارند .
-پرويز انصاري که نخستين ماشين هاي چاپ رنگي را براي فيلم ساز ساخت ، بعدها به استراليا مهاجرت کرد .
-به رسم عنوان بندي پايان فيلم ها ، براي ثبت در تاريخ اين گزارش رابا نام و مسئوليت کنوني کارکنان لابراتوار فيلم ساز به پايان مي برم : مسؤول لابراتوار (ناصر انصاري )، اتالوناژ(جمشيد مجد وفايي،محسن جمشيدي ) ، عنوان بندي و تروکاژ (اسدالله مجيدي پيمان ، آتوسا کلانتري ) ، سانسيتومتري (محسن چيت ساز ) ، قطع نگاتيو (موسي مکوندي ، ياسمن مهدوي ) ، ظهور نگاتيو (حسن قهرماني ) ، چاپ (محمود کريمي ، پيام رحماني ) ظهور پزيتيو (سيامک سعيدي ، مهدي منظمي )، شيمي (اشکان يزدي ، راحله محمد طالبي ) ، اپتيک ليزري (محمد صادق جوادي ) ، تله سينما (ماهان سليماني )، تنظيم باند نوري (الهه موسوي ) ، کنترل (عباس شمس ) ، امور فني مهندسي (مهندس فرامرز ثمر ، اصغر مشهديان ، فرهاد خان شقاقي ).
م.ر.ب
منبع:ماهنامه سينمايي فيلم شماره 415




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
پاسخ به شبهات و سوالات واقعه ی شهادت خادم الرضا، رئیس جمهور شهید
پاسخ به شبهات و سوالات واقعه ی شهادت خادم الرضا، رئیس جمهور شهید
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
play_arrow
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
play_arrow
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
play_arrow
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
play_arrow
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
play_arrow
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
play_arrow
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
play_arrow
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
play_arrow
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
play_arrow
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
play_arrow
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
play_arrow
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
play_arrow
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
play_arrow
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه
play_arrow
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه