مؤذن کوچک

با او در مسجد فاطميه منطقه آزادشهر مشهد آشنا شدم. با سن کمش بين همه ي نماز گزارها اذان گفت و بعد فهميدم مکبّر هم هست و حتي در پخش چايي و قند به نمازگزارها کمک مي کند. بيش تر مي خندد و کساني که براي نماز خواندن به مسجد مي آمدند، او را تشويق مي کردند. گفت و گويي که مي خوانيد با اين مؤذّن کوچک است.
چهارشنبه، 30 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مؤذن کوچک

مؤذن کوچک
مؤذن کوچک


 

نويسنده: علي محمدپور




 
با او در مسجد فاطميه منطقه آزادشهر مشهد آشنا شدم. با سن کمش بين همه ي نماز گزارها اذان گفت و بعد فهميدم مکبّر هم هست و حتي در پخش چايي و قند به نمازگزارها کمک مي کند. بيش تر مي خندد و کساني که براي نماز خواندن به مسجد مي آمدند، او را تشويق مي کردند. گفت و گويي که مي خوانيد با اين مؤذّن کوچک است.

اول خودت را معرفي کن؟
 

- مهدي درودي

چند سالت است، آقا مهدي؟
 

- 8 سالم است.

کدام مدرسه درس مي خواني؟
 

- استاد شهريار

از کي در مسجد فاطميه اذان مي گويي؟
 

- الان يک سال است، آخر قبلاً خانه ي مان در منطقه ي ديگر بود.

چه طور شد که تصميم گرفتي در مسجد اذان بگويي؟
 

- اول به آقاي رستمي گفتم که مي خواهم اذان بگويم. آقاي رستمي گفت با حاج آقا صحبت کنم و از ايشان اجازه بگيرم. من هم به حاج آقا گفتم، خوش حال شد و گفت:« بله که مي شود اذان بگويي. من هم از شب بعد در مسجد اذان گفتم.

در مسجد غير از اذان گفتن چه کار ديگري انجام مي دهي؟
 

- بعضي وقت ها چايي مي دهم، بعضي وقت ها قند مي دهم، بعضي وقت ها مهرها را جمع مي کنم و کارهاي ديگر.

دَرست چه طور است، آقا مهدي؟
 

- درسم خوب است، معدلم 20 است.

قرآن هم مي خواني؟
 

- در مدرسه ي مان در مسابقه ي قرآن نفر اول شدم.

مي داني هم نام چه کسي هستي؟
 

- بله، امام زمان (عج)

از اين که اسمت را مهدي گذاشته اند چه حسي داري؟
 

- خيلي خوش حالم. از اسمم خيلي خوشم مي آيد. وقتي کسي مرا صدا مي کند در فکر فرو مي روم و به اسمم فکر مي کنم. آخر من درباره ي امام زمان (عج) کتاب خوانده ام چيزهايي که خوانده ام يادم مي آيد.

فکر مي کني تا کي بيايي و در مسجد کار کني؟
 

- تا وقتي که بتوانم مي آيم.

چرا مي آيي در مسجد اذان مي گويي؟
 

- تا خدا از من راضي باشد.
يعني چه که خدا راضي باشد؟
- خب وقتي در مسجد کار مي کنم و اذان مي گويم و چايي مي دهم، خدا از من راضي مي شود و از اين کارها خوشش مي آيد.

آقا مهدي مي خواهي در آينده چه کاره بشوي؟
 

- آرزو دارم در آينده درس بخوانم و معلم بشوم تا به بچه ها درس بدهم.

فکر مي کني آمدن به مسجد و کمک کردن به نمازگزاران چه تأثيري در زندگي بچه ها مي گذارد؟
 

- خب برايشان خيلي امتياز دارد خدا به آنها برکت مي دهد. در درس شان کمک مي کند تا آدم موفقي بشوند.
ما هم اميدواريم تو هميشه موفق باشي و خدا هميشه به تو برکت بدهد.
منبع: ماهنامه مليکا شماره 39



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.