بیانات در مراسم بيعت وزير آموزش و پرورش و معلمان و جمعى از دانش آموزان استان تهران، 26/3/68
امروز استكبار جهانى و قلدرهاى سياسى عالم و امپراتوريهاى زر و زور در سرتاسر جهان كه در فساد و انحطاط غرقند، با اسلام و نظام اسلامى دشمن هستند؛ زيرا افشاگر و تهديد كنندهى آنها، اسلام و بيدارى مسلمين است. طبيعى است هر كارى كه عليه اسلام و نظام اسلامى و جمهورى اسلامى از عهدهى آنها برآيد، مىكنند.
پيام به حجاج بيتاللَّه الحرام، 14/4/68
دشمنان زخمخوردهى انقلاب، انتظار روز فقدان او را مىكشيدند، تا در غيبت آن ديدهبان بيدار و نگاهبان نيرومند، به مولود و ميراث و تلاش او - يعنى جمهورى اسلامى در ايران و نهضت بيدارى مسلمين در جهان - دستبرد زنند و چشمزخم وارد آورند؛ اما بيدارى انقلابى و ايمان آگاهانه و وفاى عاشقانهى ملت بزرگ ايران كه در تشييع جنازهى بىنظير و عزادارى تاريخى آن بزرگوار و حوادث پس از آن بروز كرد، و نيز پيوند و رابطهى عميقى كه مسلمانان جهان در آسيا و اروپا و آفريقا نسبت به ملت ايران و امام فقيد نشان دادند، دشمنان را مأيوس، و تحليلها و پيشبينيهاى آنان را افسانه و پندار ساخت.
بیانات در مراسم چهلمين روز ارتحال امام(ره)، 22/4/68
مسلمانان سراسر عالم، پيوند خود را با برادرانشان در جمهورى اسلامى مستحكم كنند. دلهاى آحاد امت بزرگ اسلامى بايد روزبهروز به هم نزديك شود. وسايل و ابزارهاى تفرقه و اختلاف كه به وسيلهى دشمن بر ملتهاى مسلمان تحميل شده است، نبايد در فضاى بيدارى امروز مسلمانان مؤثر افتد. مسلمين علىرغم بعد منطقهيى و جغرافيايى و اختلاف زبانى و نژادى، بايد با يكديگر همدل و همزبان و همفكر و همگام باشند و به سمت هدفهاى بزرگ اسلامى حركت كنند.
... دولتهاى استكبارى تصور مىكنند با تحميل جنگ هشتساله بر ما و محاصرهى اقتصادى و تبليغاتى و شايعهپراكنى و تهمت در سطح عالم، خواهند توانست به ما ضربه زنند؛ غافل از آنكه اسلام و بيدارى مسلمانان، تختهاى قدرت آنها را به لرزه درآورده است، و هر روز كه بگذرد، امواج سهمگين بيدارى اسلامى، تختهاى قدرت فرعونهاى عالم را بيشتر خواهد لرزاند.
بيانات در ديدار جمعى از مسؤولان نهادها و سازمانهاى خدماتى و حمايتكننده از مستضعفان و محرومان، 12/7/68
شما مىبينيد همهى قدرتمندان عالم، همان كسانى كه در دنيا به دخالت در كشورها و اقدام عليه مصالح آنها شناخته شدهاند و استعمار را به وجود آوردند و جنگهاى خونين را به راه انداختند و ملتها را ذليل كردند و سرمايههاى مردم را نابود و ضايع كردند، در تلاشند تا به قول خودشان براى مسألهى لبنان راه حلى پيدا كنند. اين راه حل چيست؟ آيا راه حل مشكل مردم است يا راه حل مشكل استكبار؟! چون در لبنان فقط مردم نيستند كه مشكل دارند؛ امريكا و دولتهاى مرتجع هم در لبنان بهخاطر بيدارى مردم و شيوع و رواج تفكر اسلام ناب محمدى(صلىاللهعليهوالهو سلم) و اعتقاد مردم به مجاهدت و مبارزه و عدم سكوت و عدم ذلت، مشكل پيدا كردهاند. اين راه حلى كه مىخواهند پيدا كنند، راه حل كيست؟ آيا راه حل مشكل استكبار را مىخواهند جستجو كنند يا راه حل مشكل مردم را؟ اينجاست كه حق و باطل، ملاك و معيار و علامت پيدا مىكند.
بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعهى تهران، 20/11/68
ما از بيدارى اسلامى در سراسر دنيا حمايت مىكنيم و مسلمانهايى را كه در نقاط مختلف عالم مىخواهند به زندگى و فرهنگ اسلامى خود برگردند، تأييد مىكنيم؛ چون حق آنهاست. آنچه كه امروز در دنيا شنيده مىشود، همه يكطور نيست. شعارها، همه به يك حقيقت اشاره نمىكنند. قضاوت دربارهى مسائل مسلمانها در عالم، قضاوت يكسانى نسبت به همه نيست؛ اما آنچه براى ما محترم است، همان بازگشت به اسلام از سوى مسلمانهاست. امروز، مسلمانان عالم حق دارند اسلام و قرآن را گرامى و عزيز بدارند و گرامى و عزيز هم خواهند داشت و به زندگى اسلامى هم برخواهند گشت و تلاشها و سركوبها هم هيچ فايدهيى نخواهد داشت.
بیانات در ديدار جمع كثيرى از علما و طلاب حوزهى علميهى قم و مدارس علميهى تهران، 2/12/68
همين حركتى كه امام بزرگوارمان كرد، امروز دنيا را در يك كورهى عظيم التهاب انداخته و شرق و غرب را دور خودشان مىچرخاند. اين حوادث دنيا - بعضى مستقيم و بعضى غيرمستقيم - به انقلاب اسلامى ما مربوط است. اينكه امروز در دنياى شكل گرفتهى دو قطبى، يك قطب از صحنهى سياسى عالم برداشته شد و ديگر چيزى به نام بلوك شرق و سوسياليسم وجود ندارد، اينكه معادلات جهانى در روابط قدرتها و دولتها و كشورهاى كوچك و ملتها و رژيمهاى گوناگون، كاملا به هم ريخته، مربوط به پيروزى انقلاب اسلامى و دين در ايران و مربوط به بيدارى مسلمانها و آگاه شدن حس دينى در وجدانهاست.
بیانات در ديدار جمع كثيرى از پاسداران در سالروز ميلاد امام حسين(ع)، 10/12/68
عصبانيت دستگاه استكبار و بخصوص امريكا از اين است كه مىبينند در سرتاسر جهان اسلام، بيدارى اسلامى روزبهروز بيشتر مىشود. اينها اميدوار بودند كه با گذشت زمان، شعارهاى جمهورى اسلامى در دنيا كهنه و بىاثر بشود؛ ولى ديدند كه نشد. اينها دل بسته بودند كه با رحلت و فقدان امام - كه شمع جمع مشتاقان در سرتاسر دنيا بود - شعارهاى اسلامى بىاثر و فراموش بشود؛ ولى ديدند كه نشد.
بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعهى تهران، 10/1/69
جمهورى اسلامى، در مقابل اين همه خصومت و دشمنى، با قدرت و استحكام ايستاد، ضعيف نشد، بلكه قويتر شد و در خارج از وجود خود، مسلمانان را هم بيدار كرد و ما امروز شاهد بيدارى مسلمين هستيم. هميشه عرض كردهايم، باز هم تأكيد مىكنيم كه اين دوران، دوران پيشرفت و بيدارى و پيروزى اسلام و مسلمين است، و اين به بركت جمهورى اسلامى است.
پيام به مناسبت روزجهانى قدس، 24/1/69
خوشبختانه بيدارى اسلامى ملت فلسطين، افقهاى آينده را تا حدود زيادى روشن كرده است. امروز نسل نوين ملت فلسطين، با نام خدا و تمسك به ايمان اسلامى مبارزه مىكند و اين مبارزهيى بسيار اميدبخش است و چنانچه مشهود است، دشمن - چه حكام صهيونيست، چه امريكا و ديگر پشتيبانان اسرائيل و چه خيانتكاران منطقه - از اين حركت جديد كاملا سراسيمه و دهشتزده است و براى لوث كردن و پوشاندن جهت اصلى مبارزه، به هر شيوهيى متوسل مىشود كه آخرين آن، همين شعار توخالى و دروغين حمله به اسرائيل است كه حكام دستنشاندهى عراق بر زبان آوردند.
بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد فطر، 7/2/69
عظمت اسلام در طول تاريخ، به مسلمانان ساخته و پرداخته و حقيقتا آمادهى براى بندگى خداست. اگر ملت ايران آمادهى بندگى خدا نبود، نمىتوانست اين حركت عظيم را انجام بدهد و امروز به عنوان الگو و نمونهى جامعهى اسلامى در ميان مسلمانان سرتاسر عالم، بلكه نمونهى مجاهدت و فداكارى و بيدارى و آگاهى در ميان همهى ملتهاى مستضعف، معرفى بشود. اگر امروز هم ملت ايران بخواهد اين بار سنگين امانت را بر دوش خود حمل كند و به سرمقصد مطلوب برساند، جز خودسازى هيچ راهى ندارد.
بیانات در ديدار ميهمانان و شركتكنندگان كنفرانس جهانى اهلبيت(ع)، 4/3/69
در دنياى اسلام، بحمدالله بيدارى اسلامى به وجود آمده است. صهيونيستهاى غاصب، تقريبا بعد از چهل سال آسايش، كه جز گاهى چند روزى مختصر حملهيى از طرف دولتها شده بود و بعد هم خساراتشان به اضعاف مضاعف از طرف امريكا جبران شده بود، امروز در داخل سرزمينهاى فلسطين، از سوى اسلام تهديد مىشوند. اين اسلام است كه آنها را تهديد مىكند. سازمانهاى فلسطينى، آنها كه از دين فارغ و نسبت به آن بيگانه بودند، ناتوانى خودشان را نشان دادند. امروز كار به جايى رسيده است كه سردمداران به اصطلاح سازمانهاى فلسطينى، به فلسطينيهاى داخل سرزمينهاى اشغالى و بعضى مناطق ديگر پيغام مىدهند كه كار را سخت نكنيد، ايجاد مشكل نكنيد. آنها براى خودشان، مبارزهى حقيقى را مشكل به حساب مىآورند! سرنوشت حركتى كه از دين جدا باشد، بهتر از اين نيست. اما دين، فلسطين را نجات خواهد داد. اسلام، فلسطين را از دست متجاوزان پس خواهد گرفت.
شما ببينيد، در هر گوشهى عالم كه مجموعهى مسلمانى هست، از يك طرف احساس هويت اسلامى مىكند، و از طرف ديگر سختگيرى نسبت به آنها، بيش از ديگران است. نمونهى ديروزى آن، مناطق آذربايجان شوروى و بعضى مناطق ديگر، و نمونهى امروزى آن، كشمير است. مسلمانان در آنجا، حرف حق خودشان را مىزنند. آن كسى كه از قضايا و سرگذشت كشمير مطلع باشد، مىداند كه آنچه مسلمانان بيچارهى كشمير مىگويند، يك سر سوزن از حق دور نيست. كسانى كه آنها را خاموش مىكنند، ناحق مىگويند. كسانى كه به آنها حمله مىكنند، عمل ناحق انجام مىدهند. متأسفانه دنيا هم به اين قضايا، با خونسردى نگاه مىكند.
پيام به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)، 10/3/69
راز بزرگ در اعتلاى امروزين اسلام و بيدارى عمومى مسلمين، اين بود كه در كانون اين حركت - يعنى ايران اسلامى - مولود مبارك انقلاب بار ديگر از شجرهى طيبهى اسلام به وجود آمد و محصول آن - يعنى جمهورى اسلامى - با بنيهى مستحكمى كه از ايمان اسلامى رهبر و ملت يافته بود، در راه و جهت درست پايدار ماند و وسوسهى شيطانها و تيغ خشم و كين آنان بر او كارگر نشد و با مظلوميتى قدرتمندانه و سرافراز، چهرهى منور خود را در برابر چشم جهانيان قرارداد و با وجود و بقا و استقامت و صلابت خود، مبلغ اسلام شد.
پيام به حجاج بيتاللَّهالحرام، 7/4/69
از خداوند متعال، پيروزى اسلام و مسلمين را مسألت نموده و اميدواريم با پايدارى و استقامت و بيدارى و آگاهى مسلمانان، مخصوصا علما و متفكران و روشنفكران و نويسندگان و شعرا و هنرمندان در كشورهاى اسلامى، و توجه به عظمت وظيفهيى كه بر دوش آنان است، دست كفار و مستكبرين از جوامع اسلامى قطع شود و عزت و عظمتى كه خداوند براى مؤمنان مقدر فرموده، به جوامع مسلمان برگرداند.
... امروز هم كه روز بيدارى مسلمانان و طرح شعارهاى اساسى اسلام است، حج - اين فريضهى بزرگ امتساز و دشمنشكن - از مضمون واقعى خود بركنار بماند و قالبى به اين عظمت و شكوه، معنايى به تناسب خود نداشته باشد.
بیانات در ديدار با فرزندان ممتاز شاهد، جانبازان شهرهاى مشهد و تهران و استان كردستان، 21/6/69
بسيارى از دولتهايى كه در طول ده سال گذشته به عراق كمك كرده بودند، امروز اعتراف مىكنند كه اين كمك، عليه ايران و براى كوبيدن اسلام و انقلاب اسلامى ايران بوده است! امروز اعتراف مىكنند كه با حركت اسلامى ملت ايران، دشمنى و خصومت داشتند.
اين خصومت از طرف كيست؟ از طرف قدرتها؛ كسانى كه مىخواستند دنيا و ملتها را بچاپند؛ ولى اسلام و بيدارى اسلامى و حركت اسلامى را مزاحم خودشان به حساب مىآوردند؛ حقيقت هم همين است. اسلام و بيدارى اسلامى، در مقابل هرگونه سلطهگرى ايستاده است و خواهد ايستاد. هر حركت اسلامى كه صادقانه باشد، مسلمانان دنيا را كه جمعيت كثيرى هستند، به خود جلب خواهد كرد و اين براى قدرتهاى بزرگ، يك خطر است. براى همين است كه استكبار جهانى، از انقلابهاى ديگر در ساير نقاط عالم، به قدر انقلاب متكى به اسلام واهمه نداشته است.
امروز بخش عظيمى از حساسترين نقاط دنيا به لحاظ اقتصادى، منابع، سوقالجيشى و وضعيت اجتماعى، در اختيار مسلمانان است. نقاط التقاى سه قارهى بزرگ و مهم عالم - يعنى آسيا و آفريقا و اروپا - در اختيار مسلمانان است. مهمترين منابع نفت و بسيارى از منابع ديگر عالم، در اختيار مسلمانان است. امروز دنياى استكبارى و امپراتوريهاى زر و زور مىدانند كه اگر اسلام در دل مسلمانان و جوامع اسلامى حيات دوباره پيدا بكند، منافع آنها - منافع متكى به سلطه و زورگويى و دو قطبى بودن عالم - به خطر خواهد افتاد.
بیانات در ديدار با روحانيون و طلاب آزاده، 5/8/69
اگر روزى اين حرفها، گندهگويى و مبالغه و دور از ذهن به نظر مىرسيد، امروز ديگر با پيروزى انقلاب اسلامى و با بيدارى مسلمين در همه جا و با آشكار شدن ضعف ذاتى استكبار و قدرتهاى جهانى، اين حرف، حرف شگفتآورى نيست. ممكن است كه طول بكشد، اما خواهد شد و ملتهاى مسلمان و جوامع اسلامى، زودتر از همه نجات خواهند يافت.
بیامات در سمينار «تبيين حكم تاريخى حضرت امام خمينى(ره)»، در سالروز ميلاد امام عصر(عج)، 11/12/69
امروز دولت ظالمى مثل امريكا، با اينكه ثروتش زياد، تجهيزاتش مدرن، و تكنولوژى و علم و امكاناتش هم فراوان است؛ اما همين ظالم و شيطان متجاوزى كه ملتهاى دنيا را قدرتمندانه تحقير مىكند، براحتى قابل سركوب شدن در منطقهى اسلامى ماست؛ به شرط اينكه ملتهاى مسلمان، به آيندهى خود اميد داشته باشند و با دلگرمى و اميد، اقدام و قيام و حركت كنند. خوشبختانه ملتها خيلى بيدار شدهاند؛ اما فقط بيدار شدن كافى نيست. بعد از بيدارى، بايد حركت كنند و اين حركت، به اميدوارى احتياج دارد.
بیانات در ديدار با جمعى از روحانيون، ائمهى جماعات و وعاظ در آستانهى ماه مبارك رمضان، 22/12/69
امروز ملتها به احكام اسلامى نياز دارند. امروز حتى ملتهاى غيرمسلمان، به احكام اسلامى نياز دارند؛ چه برسد به ملتهاى مسلمان. اين ملتهايى كه مىبينيد پشتشان زير بار قدرتهاى بزرگ خم شده و زجر مىكشند، بهخاطر دورى از اسلام است. بيدارى اسلامى، ملتها را نجات خواهد داد. به همينخاطر است كه امروز هوشمندترين انسانها در كشورهاى مختلف، به خط اسلام - همان راهى كه قرآن به آنها نشان مىدهد - رو آوردهاند؛ چون راه عزت و راه نجات است. در حال حاضر، دنياى اسلام با تمام وجود، به نقشى كه ممكن است امروز معممان و روحانيون و علما و گويندگان و وعاظ و طلاب علوم دينيه و ائمهى جماعت و همهى ملبسان به لباس تبليغ و دعوت و دين ايفا كنند، نيازمند است.
پيام به حجاج بيتاللَّهالحرام، 26/3/70
از خداوند متعال، بيدارى همهى مسلمانان عالم و شرف و عزت و رهايى آنان از چنگال استكبار و پيروزى آنان در مصاف دشمنان خدا را مسألت مىكنم... آخرين سخن، مسألهى بسيار مهم سلطهى روزافزون شيطان بزرگ بر ذخاير كشورهاى اسلامى و حضور بيشازپيش سياسى و اقتصادى و حتى نظامى آن در اين كشورهاست. اين ابرقدرت ظالم و سلطهطلب، پس از تحولات اخير جهان كه منتهى به فرو ريختن نظامهاى الحادى كمونيستى شد و شوروى از موضع رقابت با امريكا فرو افتاد، درصدد است كه سراسر جهان و بخصوص مناطق زرخيز اسلامى را به منطقهى نفوذ بىرقيب خود مبدل سازد و پس از فراغت از - به اصطلاح - جنگ سرد، به جنگ همهجانبهيى با بيدارى اسلامى - كه مانع مستحكمى در راه اين نفوذ است - كمر بسته است.
... امروز كه ملتهاى مسلمان، پس از چند قرن انحطاط و ركود و ذلت، در چهارگوشهى جهان اسلام، به بيدارى و قيام لله گراييدهاند و عطر آزادى و استقلال و بازگشت به اسلام و قرآن، در فضاى بسيارى از كشورهاى اسلامى منتشر گشته است، بيش از هميشه مسلمانان نياز دارند كه پيوند خود را با آن گذشتهى نورانى و معجزنشان، با دوران قيام لله و مبارزهى اسلامى دوران نخستين اسلام مستحكم كنند. خاطرات اسلامى در اين سرزمين، براى هر مسلمان متدبر، در حكم داروى شفابخشى است كه او را از ضعف و زبونى و يأس و بدبينى نجات مىدهد و راه دستيابى به هدفهاى اسلام را - كه هميشه براى هر انسان برخوردار از عمق و حكمت، هدف زندگى و تلاش است - نشان مىدهد.
بیانات در ديدار با مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، 23/5/70
امروز كوچكترين ناكامى براى ملت ما، پنجاه سال يا بيشتر نهضت بيدارى اسلام را به عقب خواهد انداخت. اين جوانانى كه در آفريقا و آسيا و خاورميانه و حتى شهرهاى كشورهاى اروپايى، به نام اسلام شعار مىدهند و به اسم جمهورى اسلامى به هيجان مىآيند، اينها اسلام را با پيشرفتش، با آن امام، با آن چهرهى نورانى، با آن كلمات نورانى، با آن ادارهى الهى جامعه و با آن تقوايى كه به بركت انقلاب از قلهى جامعهى ما مىريخت و تمام اقشار جامعه را كم و بيش فرا مىگرفت، ديدهاند. اگر شكستى باشد، ناكامىيى باشد، عمل بدى باشد، همه دگرگون خواهد شد و دشمن جرى خواهد گرديد.
بیانات در ديدار با خانوادههاى شهدا، جانبازان و آزادگان، 17/7/70
امروز اگرچه قدرتهاى استكبارى در يك ميدان بىرقيب و بىمنازع، چهار اسبه مىتازند، اما در دنيا كار به جايى رسيده است كه بزرگترين قدرتهاى استكبارى هم از احساسات معنوى و دينى ملتها مىترسند! در مقابل قدرت بىمهار و بىرقيب امريكا، امروز تنها چيزى كه ايستاده است و مقاومت مىكند و امريكا را مىترساند، همين بيدارى معنوى انسانهاست؛ بخصوص در مناطق اسلامى. اين روح دينى و گرايش به معنويت كه در ميان بسيارى از ملتها پيدا شده است، اينها را شما كرديد؛ مبارزهى شما كرد.
پیام در پی برگزاری كنفرانس صلح خاورمیانه، 25/7/70
دشمن درصدد است فلسطين را يكباره از پيكر دنياى اسلام جدا كند و شجرهى ملعونهى صهيونيسم را در خانهى مسلمين ماندگار سازد. امريكا درصدد است با تثبيت رژيم اشغالگر، همهى سررشتههاى زندگى در اين منطقهى حساس را به دست گيرد و خود را از نگرانى خيزش اسلامى در خاورميانه و آفريقا نجات دهد. دشمنان اسلام مىخواهند همهى كينهى ديرين خود با اسلام و شكستهايى را كه در سالهاى اخير بر اثر بيدارى مسلمين تحمل كردهاند، در اينجا جبران كنند. اين حادثه با هيچيك از توطئههاى چند سال اخير دربارهى خاورميانه قابل مقايسه نيست؛ اينجا سخن از غصب يك كشور و دربهدرى مستمر و ابدى يك ملت و جداسازى نهايى پارهى تن جهان اسلام و مركز جغرافيايى وطن بزرگ اسلامى و قبلهى اولاى مسلمين است.
بیانات در جمع روحانيون و طلاب حوزهى علميه و ائمهى جمعه و جماعات استان بوشهر، 11/10/70
آينده بحمدالله آيندهى خوبى است. آنچه كه ما در افق آينده مىبينيم، اين است كه به فضل الهى دشمن در دنيا محاصره خواهد شد. سعى كردند ما را در منطقه محاصره كنند؛ اما خداى متعال از اطراف اينها را محاصره خواهد كرد؛ «يغشيهم العذاب من فوقهم و من تحت ارجلهم»؛ حالا نمونههايش را در اينجا داريد مشاهده مىكنيد؛ اين بيدارى اسلامى از اين قبيل است؛ اين تلاشى كشور اتحاد جماهير شوروى سابق از اين قبيل است؛ اين اختلافات داخلى و نژادى و قومى در اروپا از اين قبيل است. ما آرزوى جنگ براى كسى نمىكنيم؛ اما كار خدا تماشايى است!
بیانات در ديدار با مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى در سالروز عيد سعيد مبعث، 13/11/70
ما بحمدالله افق را روشن مىبينيم. ما اين بيدارى را، بيدارى مباركى بهحساب مىآوريم. ما احساس مىكنيم كه حربهى ابرقدرتها روزبهروز كندتر مىشود؛ همچنان كه آن ابرقدرت متلاشى شد و آن مجموعهى عظيم از جغرافياى عالم محو گرديد و آن ابرقدرتى كه آنگونه در دنيا حكم مىراند، امروز از او عين و اثرى نيست؛ اين، رفتار عالم را به ما نشان مىدهد.
... ملتهاى اسلامى بايد به اسلام برگردند. البته دروازهها گشوده شده است. قرن گذشته - يعنى قرن سيزدهم هجرى - قرن فريادگرى فريادگران اسلام بود. از اوايل قرن كه ميرزاى شيرازى - مرجع تقليد بزرگ اسلام - در برخورد با كمپانى انگليسى، آن فتواى قاطع را داد و يك ملت را به حركت درآورد، تا واقعهى مشروطيت در ايران، تا حركتهاى اسلامى در هند، تا بيدارى اسلامى در غرب دنياى اسلام - در خاورميانه و در منطقهى شمال آفريقا - و بزرگانى كه سخن گفتند و سيد جمالالدينها و ديگران و ديگران، تقريبا قرن فرياد و قرن مبارزات بود، و قرن بعد، قرن تجربه است. اين قرنى كه ما امروز در آن قرار داريم، قرن تجربه است. قرن چهاردهم هجرى، قرن فرياد و بيدارگرى و اعلام بود، و اين قرن پانزدهم - از آغاز و از افتتاح آن - قرن تجربه و عملكرد است.
مىبينيم كه ملتهاى اسلامى مجرب شدهاند و دارند عمل مىكنند؛ يك نمونه، جمهورى اسلامى بود؛ و اين نمونهى اول بود. ما به خاطر اينكه اولين نمونه بوديم، مشكلات بسيارى را گذرانديم. مسلمانان بايد از اين نمونه، تجربه بيندوزند. آن ملتهايى كه امروز بخواهند در كشورهاى خودشان حركت اسلامى را تحقق ببخشند، مىتوانند كار جامعترى از ملت ايران نشان بدهند و به منصهى ظهور بياورند؛ اگر خدا كمك كند و اگر آنها همت كنند.
گفت و شنود مقام معظم رهبری با ميهمانان خارجى شركت كننده در مراسم دههى فجر، 14/11/70
امروز خوشبختانه بيدارى وسيعى در دنياى اسلام به وجود آمده است؛ بايستى اين بيدارى را به سمت صحيحى هدايت كرد؛ مسؤوليت اين كار با علما و متفكران و انديشمندان عالم اسلام است؛ بايد كارى كنند كه اين بيدارى به سمت حاكميت اسلام منتهى بشود. البته كار مشكل است؛ شما نمونهاش را در الجزاير مشاهده كرديد. در الجزاير انتخابات آزادى برگزار شد كه يك گروه بكلى جداى از حكومت برنده شدند؛ و گروهى كه خودشان انتخابات را اجرا مىكردند، مغلوب شدند؛ اين خودش بهترين دليل براى اين است كه انتخابات، انتخابات صحيحى بود؛ درعينحال اين انتخابات را به هم زدند! البته استدلالى هم درست مىكنند؛ مىگويند اين دمكراسىيى است كه به سمت استبداد خواهد رفت! در حالى كه آنها حكومتهاى استبدادى را در كشورهاى ديگرى كه با خودشان همپيمانند، كاملا پذيرفتهاند و شايد هم مىدانند كه حكومت اسلامى، حكومت استبدادى نيست؛ ليكن بالاخره بايد بهانهيى آورده بشود، و آن بهانه اين است! اينها احتمال مىدهند كه اين وضعيت در كشورهاى ديگر اسلامى هم تكرار بشود؛ لذا زمزمهى حضور سازمان ملل در برگزارى انتخابات كشورها را مىكنند. سازمان ملل، يعنى امريكا؛ يعنى دولتهاى داراى «حق وتو» و در رأسشان امريكا! اين معنايش آن است كه اگر در كشورهايى احتمال اين وجود دارد كه اسلام با انتخابات پيروز بشود، بايستى امريكا يك طريق به ظاهر قانونى درست كند، آنجا حضور پيدا كند و مانع از اين كار بشود! مسلمانان بايد در مقابل چنين توطئهيى بايستند.
پيام به كنفرانس انديشهى اسلامى، 15/11/70
اين انقلاب، حجت را بر همهى مسلمانان جهان تمام كرد. اين انقلاب و شجرهى طيبهى جمهورى اسلامى در اين سرزمين، نشان داد كه اقتدار و هيمنه و خشونت خداوندان زر و زور نمىتواند بر ارادهى قاهر ملتهاى برخوردار از آگاهى و صبر و خلوص و فداكارى غلبه كند و در مبارزهى ناگزير ميان حركت اسلامى و دشمنان ثروتمند و مسلح اسلام، پيروزى با اسلام است. البته با رعايت آن شروط، از هيچكس اين عذر پذيرفته نيست كه از ترس خشونت و قدرت دشمن، از دفاع از اسلام و تلاش براى حاكميت اسلام دست بكشد.
بحمداللَّه ملتها بيدار شده و در راه اسلام قدم گذاشتهاند؛ نمونهى زنده، ملتهاى شمال آفريقا، مخصوصاً سودان و الجزايرند. مقاومت اين ملتها و پذيرفتن ابتلائاتى كه خداوند در قرآن فرموده است، سرنوشت قطعى آنان را پيروزى خواهد ساخت؛ «و لنبلونّكم بشىء من الخوف و الجوع ونقص من الأموال و الأنفس و الثّمرات و بشّر الصّابرين».
مسلمانان بايد آگاه باشند و بمانند؛ فريب دشمن و تبليغات ترفندآميز او را نخورند. وحدت و همدلى ما، نخستين آماج آنهاست. بايد اجازه نداد كه بهانههاى فرقهيى و مذهبى و طايفهيى، بهانههاى اختلاف شود. بايد اجازه نداد كه فشارهاى توأم با وعده از سوى استكبار، ارادهها را ضعيف كند. بايد اجازه نداد كه بىخبران از اسلام و دشمنان خصلتى آن، دربارهى حلال و حرام خدا و تفسير آيات خدا، به لاطائلات بپردازند و اسلام را به ميل خود و در خلاف جهت پيام و رسالت اسلام و قرآن، تحريف و معنى كنند. اگر اين كارها بشود - كه البته نيز خواهد شد - اسلام پرچم نجات بشر را در بخش عظيمى از جهان خواهد گسترانيد. به اميد آن روز و با تكيه و اعتماد به وعدهى الهى، شما را به خدا مىسپارم.
بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز ميلاد حضرت مهدى (عج)، 30/11/70
امروز كار دشمنان اسلام و حاكميت قرآن به جايى رسيده است كه پوشيده نمىدارند كه با اسلام و حاكميت اسلام مخالف و دشمنند؛ يك روز اين را مخفى مىكردند؛ يك روز ادعا مىكردند كه هرچه ملتها بخواهند؛ يك روز مىگفتند كه ما با اديان، با مذاهب و با افكار و عقايد مردم مخالفتى نداريم؛ اما گذشت زمان موجب شد كه سنتهاى الهى عمل كند. امروز بيدارى مردم، اسلامخواهى مردم، حضور مردم در صحنهها، فعاليتهاى تلاشگرانهى ملتهاى مسلمان، استكبار را در موضع ضعف و انفعال قرار داده است؛ مجبورند صريحا بگويند كه ما با حكومت اسلامى و با حاكميت اسلام مخالفيم؛ ناگزيرند اين را اعتراف كنند؛ اين يكى از تناقضهايى است كه در زندگى آنها وجود دارد؛ اين يكى از چيزهايى است كه سنتهاى الهى بر آنها تحميل مىكند.
اگر قدرتهاى استكبارى عالم مىتوانستند، مىخواستند به ملتها اينطور وانمود كنند كه به مقدسات و دين و عقايد آنها احترام مىگذارند؛ براى اينكه ملتها را فريب بدهند! اما پيشرفت كارها، بيدارى ملتها و مبارزات پيگير ملتهاى مسلمان موجب شده است كه آنها ديگر نتوانند مافىالضمير خودشان را كتمان كنند؛ حالا صريح مىگويند كه ما با حكومت اسلامى، با نظام اسلامى، با جمهورى اسلامى، با روى كار آمدن اسلامگرايان و به قدرت رسيدن طرفداران اسلام مخالفيم؛ اين را صريح بيان مىكنند! چهرهى آنها در مقابل ملتها بايد روزبهروز بيشتر افشاء بشود؛ يعنى آن سرانجام تلخى كه در انتظار مستكبران است، بايد نزديكتر بشود و نزديكتر خواهد شد.
منبع:www. khamenei.ir
/ع