نقش بازرگاني در جهاد اقتصادي
نویسنده : علی محمد حیدرنداقی
اهميت بازاريابي خارجي
منظور از تقسيم بازار اين است كه بازاري وسيع را با روشي صحيح به بخشهاي كوچكتر تقسيم كنيم كه در هر كدام از آنها يكنواختي بيشتري از نظر عرضه و تقاضا وجود داشته باشد.
مصرفكنندگان، خصوصياتي مشترك و مشابه دارند. معيارهايي كه تقسيم بازار بر اساس آنها صورت ميگيرد، شامل عوامل جغرافيايي، جمعيتي، رواني، رفتاري، بازاريابي و اقتصادي است. پس از بررسي بازار و تقسيم آن به بخشهاي مشابه، مديريت بازاريابي بايد تصميم بگيرد كدام يك از اين بخشها را به عنوان بازار هدف، انتخاب كند. البته او ميتواند بيش از يك بخش را بر اساس تركيب و توانايي كاركنان بازاريابي، توان رقابتي و خط مشي بازرگانان سازمان خود برگزيند.
اهميت بازاريابي بينالمللي
قيمت مساوي نخواهد بود. علت اوليه مبادلات بينالمللي، در ظاهر، اختلاف قيمت كالا و خدمات كشورهاست. تفاوت قيمتها نيز يا به دليل تفاوت در شرايط عرضه يا امكانات توليد و يا تفاوت در شرايط تقاضا يا الگوي مصرف و يا تركيبي از آنهاست. تفاوت در شرايط عرضه، ممكن است ناشي از تفاوت در منابع طبيعي، كارايي، مهارت كار، سطوح تكنولوژي توليد، فراواني عوامل توليد و غيره باشد. با اين حال، تفاوت در هزينه يا شرايط عرضه، به تنهايي عامل اختلاف قيمت نيست بلكه تفاوت در شرايط تقاضا كه عمدتاً توسط سطح درآمدها و الگوي مصرف متفاوت كشورها شكل ميگيرد، در ايجاد اختلاف قيمتها، به اندازه ي تفاوت عرضه تأثير دارد.
هر كشوري با شروع مبادله بينالمللي ميتواند عوامل توليد خود را در توليد محصولاتي به كار برد كه بازده بيشتري دارند و آنه را با محصولات ديگر كشورها مبادله كند. مبادلات بينالملل، زمينه ساز ايجاد تخصص بينالملل ميشود.
مؤسسات اقتصادي با دسترسي به بازراهاي خارجي از طريق صادرات، رشد بيشتري پيدا كرده و به اين وسيله محصولات خود را با كيفيت بهتري به بازار داخلي و خارجي عرضه ميكنند و سود بيشتري به دست ميآورند.
تمايل به ادامه سرمايهگذاريهاي صنعتي، ضرورت رشد اقتصادي، انگيزه كسب برتري و شهرت در صحنه بازرگاني، تأكيد بر ارتقاي كارآيي و سودآوري، اشباع بازارهاي داخلي، سياست توليد انبوه و نياز به درآمدهاي ارزي، از جمله عواملي هستند كه ضرورت و اهميت
بازاريابي بينالمللي را بيشتر آشكار ميسازند.
با توجه به تغييرات سريعي كه در اقتصاد بينالملل رخ داده است، برنامه ريزي براي فعاليت در بازارهاي خارج نيز به مراتب مشكلتر و پيچيدهتر از گذشته است. عوامل متعددي در اين زمينه دخالت دارند كه از ميان آنها ميتوان به موارد زير اشاره كرد: شدت رقابت، تحولات سريع سياسي و اقتصادي، افزايش موانع و محدوديتهاي تجاري در كشورهاي مختلف، گرايش بيشتر به سياست هاي حمايتي، پيشرفت ها و نوآوريهاي سريع در تكنولوژي و گستردگي تبليغات بازرگاني.
به طور كلي، در سالهاي اخير رقابت در محيط بازرگاني بينالمللي، بويژه در بازار محصولات صنعتي و كالاهاي مصرفي بادوام، شدت يافته و ورود عرضهكنندگان جديد از جمله كشورهاي در حال توسعه را به اين بازارها با مشكلات جدي روبه رو ساخته است.
بازرگاني
نه، هرگز چنين نيست. چه اينگونه آزادي-با مفاسد بزرگ و عمدهاي كه دارد-قسط اسلامي و عدالت اقتصادي و حفظ حقوق مردم، بخصوص طبقه ضعيف را پايمال ميكند، از اين رو با دين و مديريت عادلانه اقتصادي آن، و با روش قطع دين در نظارت بر امور به سود تودهها بويژه مستضعفان و محرومان، سازگار نيست.
همچنين آزادي تباهي آفرين ياد شده، با سوق دادن جامعه به اقامه حق در دادن و گرفتن آن، و پايبندي در چارچوب «تعهد»، و حركت به طرف پايهگذاري پايگاههاي توازن و دادگري در تضاد است، و آشكار است كه وارد كردن آزاد جنس از خارج موجب وابستگي اقتصادي ميشود بويژه از سرزمينهاي غيراسلامي؛ و نتيجه «وابستگي اقتصادي» تسلط يافتن غيرمسلمانان بر مسلمانان و سرزمين ايشان خواهد شد، كه اين خود امري است كه اسلام آن را بشدت طرد ميكند، چرا كه به حكم خدا نبايد كافران بر مسلمانان راه تسلطي پيدا كنند «و لن يجعل الله للكافرين علي المؤنين سبيلاً». اين، خود علت مهم ديگري است كه اسلام وارد كردن آزاد و بيحد و مرز اجناس را طرد كند.
اينك تعاليمي مهم از آيات و احاديث، درباره بازرگاني و كسب:
«أحلّ اللهُ البيع و حَرّمَ الرِّبا...»()
«خداوند خريد و فروش را حلال كرد و ربا را حرام كرد...»
«ويل للمطففّين، الّذين إذا اكتالوا علي النباي يستوفون، و إذا كالوهم أو وزنوهم يُخسرون، ألاّ يظنّ أولئک أنهم مبعوثون، ليوم عظيم، يوم يقوم النّاس لربّ العالمين؟»(2)
«واي بر كم فروشان، آن كساني كه چون از مردمان به پيمانه ميخرند، تمام ميگيرند، و چون خود با ديگران با پيمانه يا ترازو داد و ستد ميكنند، به آنان كم ميدهند. آيا اينان گمان ندارند كه در روزي بزرگ (رستاخيز) برانگيخته خواهند شد؛ روزي كه مردمان در برابر پروردگار جهانيان (خاشعانه) ميايستند؟»
قال رسول الله (ص): «البركة عشرة أجزاء، تسعة أعشارها في التّجارة، و العُشر الباقي في الجُلود».(3)
پيامبر خدا (ص) فرمود: «بركت ده قسمت است. نه دهم آن در تجارت و يك دهم باقي مانده در پوست (گوسفندان) است».
عن النّبي (ص) قال: «تسعة أعشار الرِّزق في التّجارة، و الجزءُ الباقي في السابيا يعني الغنم».(4)
پيامبر خدا (ص) فرمود: «نه دهم روزي، در تجارت و يك دهم باقي مانده در گوسفند (و دامداري) است».
عن أبي عبدالله (ع) قال: التِّجارة تزيد في العقل.(5)
امام صادق (ع) فرمود: «تجارت عقل را زياد ميكند».
قال أميرالمؤمنين (ع): تَعرّضوا لِلتّجارة فإنّ فيها غني لكم عمّا في أيدي النّاس.(6)
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «تجارت كنيد، زيرا از اموالي كه در دست مردم است بينياز ميشويد».
عن أبي عبدالله(ع) قال: ترك التّجارة يَنقُصُ العقل.(7)
امام صادق (ع) فرمود: «ترك كردن تجارت، عقل را كاهش ميدهد».
عن أبي عبدالله (ع) في قول الله عزّو جلّ: رجال لا تُلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر الله» قال: «كانوا اصحاب تجارة فإذا حضرت الصّلاة تركوا التّجارة و انطَلَقوا إلي الصّلاة و هم أعظم أجراً ممّن لم يتّجر.(8)
امام صادق (ع) در تفسير آيه« رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله» فرمود: «مراد، تجّاري است كه هنگام نماز دست از تجارت كشيده و نماز را برپا ميدارند، و اين گروه اجر بيشتري از تجّاري دارند كه (هنگام نماز) تجارت ميكنند».
پينوشتها:
1. - بقره،275.
2. - مطففين،1-6.
3. - وسائل، ج12، ص3.
4. - همان.
5. - وسائل، ج12، ص4؛ فروع، ج1، ص370.
6. - وسائل، ج12، ص5؛ فقيه، ج2، ص6.
7. - وسائل، ج12، ص4.
8. - وسائل، ج12، ص8؛ فقيه، ج2، ص63.
/ج