نقش دريا در جهاد اقتصادي
بهرهوري از دريا
امروزه ساخت كشتيهاي غول پيكر به يكي از رشتههاي صنعتي پول ساز دنيا تبديل شده است. در اين راستا بسياري از كشورها با سرمايه گذاريهاي فراوان، همه ساله با ساخت كشتيهاي كوچك و بزرگ درآمدهاي ارزي هنگفتي را نصيب خود ميكنند.
سواحل كشورهاي پيشرفته دنيا، جزء فعالترين و پردرآمدترين مناطق، و محل كسب منافع ملي آنها محسوب ميشوند. اهميت دريا با كشف منابع انرژي و با توسعه بهرهبرداري از آنها هر روز افزون شده و آينده بشر را به جرأت ميتوان وابسته به بهره برداري صحيح و گسترده از درياها دانست. اما رفته رفته با ورود فن آوري ارتباطات و اطلاعات به عرصههاي مختلف، صنعت كشتي سازي نيز از اين فرايند بينصيب نمانده و خود را با فن آوريهاي روز دنيا تطبيق داده است.
اهمّيت دريا و فوايد آن و بهره برداري از راههاي دريايي-در مناطقي كه دريا در آنها وجود دارد-امري معلوم است. و در قرآن كريم آيات متعدّدي درباره اهمّيت دريا و سفر از راه آن، و بيرون آوردن موادّ غذايي و غير غذايي از آن آمده است.
شيخ ابو علي طبرسي، در تفسير آيه ي 14، از سوره نحل: «و هو الّذي سخّر البحر لتأكلوا منه لحماً طريّاً» چنين ميگويد: «يعني خدا دريا را رام و در فرمان شما قرار داد و راه سفرهاي دريايي و استخراج منافع دريا را بر شما آسان ساخت تا از آن انواع ماهي صيد كنيد و گوشت آنها را بخوريد...»(1)
و در تفسير آيه 66، از سوره ي اسرا: «الّذي يُزجي لكم الفلك لتبتغوا من فضله» ميگويد: «كشتيها را براي شما در دريا»-با آفريدن بادها، و آفريدن آب به صورتي كه حركت كشتي در آن امكان پذير باشد (و با قانونمند ساختن اين امور)، روان ساخت، تا با سوار شدن بر كشتيها بر روي آب، به جست و جوي فضل و نعمت خداي متعال بپردازيد و امور بازرگاني و معاملات خويش را سامان دهيد...»(2)
و در دريا فايدههايي بزرگ و منافعي سترگ، براي انسان و جامعه ي انساني-از جهات متعدّد-وجود دارد كه هر يك داراي اهمّيتي ويژه است:
1- دريا از منابع عمده ي مواد پروتئيني است.
2- دريا از مهمترين منابع شناخت زندگي (و اسرار حيات) و
گسترش دادن آفاق تجربههاي علمي از جمله درباره ي انواع گوناگون جانوران است.
3- دريا از سودمندترين وسايل براي حمل اجناس و كالاهاي بزرگ از جايي به جاي ديگر؛ و بهرهبرداري از راههاي دريايي داراي فوايد اقتصادي و حياتي بسيار مهم است.
4- دريا و سواحل آن گردشگاه بزرگي براي سفر و پرداختن به سياحت است؛ و فوايد و منافعي كه در آنها وجود دارد.
5- دريا مضمون توحيدي بزرگي دارد، هم از لحاظ بديع بودن آفرينش آن و هم از لحاظ بزرگي آن و شگفتيهايي كه در آن وجود دارد، از اين رو در حديث آمده است كه: «نگاه كردن به دريا عبادت است».(3)
مسلمانان نيز گامهاي مهمي در مورد «دريا» و علوم و تخصّصهاي دريايي، و كشف راههاي دريايي و آنچه به اين امور تعلّق دارد برداشتهاند، و دليل آن، تأليفات درياشناسان و دريانوردان مسلمان از جمله رسالهها و كتابهاي درياشناس و دريانورد معروف، «ابن ماجد» است.(4)
«احلّ لكم صيد البحر و طعامه...».(5)
«صيد در دريا و استفاده ي خوراكي از آن براي شما حلاال است...».
«و هو الذّي سخّر البحر لتأكلوا منه لحماً طريّاً....»(6)
«او (خدا) است كه دريا را مسخّر شما كرد تا از آن گوشت تازه بخوريد...»
«مرج البحرين يلتقيان...يخرج منهما اللّؤلؤ و المرجان».(7)
«دو دريا را روان كرد تا به هم برسند...از آن دو، مروايد و مرجان بيرون ميآيد....»
«... و الفلك التّي في البحر بما ينفع النّاس...»(8)
«كشتي كه در دريا براي فايده رساندن به مردم روان است...»
قال علي (ع): في خطابه لأهل البصرة...سخّر لكم الماء يغدو عليكم و يروح، صلاحا، لمعاشكم، و البحر سبباً لكثرة اموالكم...(9)
امام علي (ع) در خطاب به مردم بصره فرمود: «.. آب را مسخّر شما كرد كه صبح و شام در اختيار شماست، تا معاش شما را راست كند؛ و دريا را سبب فزوني درآمد شما قرار داد..»
قال الصّادق (ع)... و كذلك اعطي (الانسان) علم ما فيه صلاح دنياه كالزّراعة... و ركوب السّفن ، و الغوص في البحر، و ضروب الحيل في صيد الوحش و الطّير و الحيتان...(10)
امام صادق (ع) فرمود: «...به آدمي آموختند كه چگونه امور دنياي خود را سامان دهد (و نيازهاي خويش را در زندگي برآورده سازد)، مانند كشاورزي... و استفاده از كشتي و غوّاصي در دريا، و تدبيرهاي گوناگون براي شكار كردن دَدان و پرندگان و ماهيان...»
قال الصّادق (ع)...فان شككت في منفعة هذا الماء الكثير المتراكم في البحار و قلت:ما الأرب فيه؟ فاعلم انّه مكتتف و مضطرب ما لا يحصي، من أصناف السّمك، و دوابّ البحر، و معدن اللؤلؤ و الياقوت و العنبر، و أصناف شتّي تستخرج من البحر، و في سواحله منابت العود و اليلنجوج، و ضروب من الطّيب و العقاقير، ثمّ هو بعد مركب النّاس و محمل لهذه التّجارات، الّتي تجلب من البلدان البعيدة، كمثل ما يجلب من الصّين الي العراق، من العراق إلي الصّين. فانّ هذه التّجارات لو لم يكن لها محمل الاّ علي الظّهر، لبارت و بقيت في بلدانها و أيدي أهلها، لأنّ أجر حملها كان يجاوز أثمانها، فلا يتعرّض أحد لحملها، و كان يجتمع في ذلك أمران: أحدهما فقد اشياء كثيرة تعظم الحاجة إليها، و الآخر انقطاع معاش من يحملها و يتعيّش بغضلها.(11)
امام صادق (ع) فرمود: «.. اگر در سودمندي اين آب فراوان انباشته در درياها شك داري و ميگويي كه فايده آن چيست؟ پس بدان كه اين آب محلّ زندگي تعداد بيشماري از گونههاي ماهي و جانوران دريايي است، و معدن مرواريد و بسّد (مرجان سرخ) و عنبر، و گونهها و چيزهايي ديگري است كه از دريا استخراج ميشود؛ و ساحلهاي آن جايگاه روييدن عود و يلنجوج (عود خوشبو) و گونههايي از گياهان معطّر و دارويي است؛ سپس دريا مركب مردم و راه حمل و نقل كالاهاي بازرگاني است كه از سرزمينهاي دور به دست مردم ميرسد - مانند كالاهايي كه از چين به عراق ميرسد يا از عراق به چين فرستاده ميشود-اگر بنا بود كه اين كالاها فقط با چارپا جابهجا شود، از رواج ميافتاد و در محل و در دست صاحبان خود باقي ميماند، چه مزد حمل آنها از بهاي خود آنجا تجاوز ميكرد، و هيچ كس آماد? حمل آن نميشد. و در اين صورت دو پيامد داشت: يكي نايابي بسياري از چيزهايي كه نياز فراوان به آنها وجود دارد، و ديگري قطع شدن وسيل? معاش كساني كه آنها را حمل ميكنند و از بركت آنها زندگي خود را ميگذرانند.
پينوشتها:
1. - مجمع البيان، ج6، ص354.
2. - مجمع البيان، ج6، ص427.
3. - بحار، ج10، ص368.
4. - شهاب الدّين احمد بن ماجد، سده نهم هجري.
5. - مائده،96.
6. - نحل،14.
7. - الرّحمن، 19و22؛ مجمع البيان، ج9، ص201.
8. - بقرة،164.
9. - بحار، ج60، ص39.
10. - بحار، ج3، صص82-83.
11. - بحار، ج3، صص 122-123.
/ج