بررسي آفرينش زن در قرآن، احاديث و تورات (2)

ذيل آيات مربوط به آفرينش- زن و مرد- به احاديث متعارضي بر مي خوريم، به گونه اي كه برخي، ناظر به وحدت مبدأ آفرينش انسان هستند و برخي خلقت زن «حوا» را از دنده چپ «آدم» مي دانند. بنابراين، در اين مجال، به بررسي آن ها مي پردازيم تا از خلال اين بررسي، نظر صحيح را آشكار و تبيين نماييم.
دوشنبه، 5 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسي آفرينش زن در قرآن، احاديث و تورات (2)

بررسي آفرينش زن در قرآن، احاديث و تورات (2)
بررسي آفرينش زن در قرآن، احاديث و تورات (2)


 

نويسندگان:دکترغلامحسين تاجري نسب(1)واعظم بهادري(2)




 
3. بررسي نمونه اي از روايات وارده در خلقت زنان
ذيل آيات مربوط به آفرينش- زن و مرد- به احاديث متعارضي بر مي خوريم، به گونه اي كه برخي، ناظر به وحدت مبدأ آفرينش انسان هستند و برخي خلقت زن «حوا» را از دنده چپ «آدم» مي دانند. بنابراين، در اين مجال، به بررسي آن ها مي پردازيم تا از خلال اين بررسي، نظر صحيح را آشكار و تبيين نماييم.
الف) دسته اول احاديثي كه خلقت زن (حوا) را از دنده چپ (آدم) دانسته و معتقدند كه خلقت اصيل از آن مرد است و زن طفيلي و فرع بر او آفريده شده است:
1. محمد بن علي بن الحسين باسناده عن السكوني عن جعفر عن ابيه(ع): «انّ علي بن ابيطالب(ع) كان يورث الخنثي فبعد أضلاعه فان كانت أضلاعه ناقصة من أضلاع النساء بضلع ورث ميراث الرجال لأن الرجل تنقص أضلاعه عن اضلاع النساء بضلع لأن حواء خلقت من ضلع آدم القصوي اليسري فنقص من أضلاعه ضلع واحد» (حر عاملي، 26 /287 و صدوق،
4 /326)
اميرالمؤمنان(ع) براي تعيين ارث افراد خنثي، دنده هاي آنان را مي شمرد، اگر يك دنده كمتر از زنان داشت، به او ارث مردان را مي داد؛ زيرا مرد يك دنده كم تر از زن دارد و اين نيز از آن جهت است كه حوا(ع) از دنده چپ آدم(ع) خلق شد، لذا مرد يك دنده كم تر دارد.
2. و باسناده (الصدوق) من عاصم بن حميد عن محمد بن قيس عن ابي جعفر(ع)... فقال:
«إنّي حكمت عليها بحكم اللّه إن اللّه تبارك و تعالي خلق حواء من ضلع آدم الايسر الاقصي و أضلاع الرجال تنقص و أضلاع النساء تمام» (حر عاملي، 26 /228 و صدوق، 4 /327 و نوري، 17 /221 و ابن شهر آشوب، 2 /376)
اميرالمؤمنان(ع) فرمود: من بر اساس كتاب خدا داوري كردم، خداوند حوا را از دنده چپ آفريده و دنده مردان كم تر از دنده زنان است.
3. الدقاق عن الاسدي عن النخعي عن محمد النوفلي عن علي بن ابي حمزه عن ابي بصير عن ابي عبداللّه(ع) قال: «سميت المراه(ع)، مرأة لأنها خلقت من المرء يعني خلقت حواء من آدم» (مجلسي، 11/ 109؛ 57 /265؛ صدوق، 1 /16)
امام صادق(ع) فرمود: زن را زن ناميدند؛ زيرا از مرد آفريده شده؛ يعني حوا از آدم خلق شده است.
4. الكليني عن محمد بن يحيي، عن عبداللّه بن محمد عن علي بن الحكم عن ابان بن عثمان عن عبد الرحمن بن سيابه عن ابي عبداللّه(ع) قال:
»إنّ اللّه خلق حواء من آدم فهمة النساء الرجال فحصنوهن في البيوت». (الحر عاملي، 20 /62، و الكليني، 5 /337؛ مجلسي، 11 /116)
امام صادق(ع) فرمود: خداوند حوا را از آدم آفريد، بدين جهت ميل زنان به سوي مردان است، از اين رو، زنان را در خانه ها محصور كنيد.
5. تحفة الخوان للمولي الفاضل المولي سعيد المزيدي: عن ابي بصير عن جعفر بن محمد الصادق(ع) في حديث طويل قال:
« فلما نام آدم(ع) خلق اللّه من ضلع جنبه الأيسر مما يلي الشراسيف و هو ضلع اعوج فخلق من حواء...« (نوري، 14 /324)
امام صادق(ع) فرمود: هنگامي كه آدم را خواب ربود، خداوند از دنده چپ آدم كه كج و سوي شكم است، حوا را خلق كرد.
و در حديثي ديگر آمده است:
ابن اسحاق در آنچه از طريق اهل كتاب و ديگران از اهل علم، از قبيل ابن عباس به او رسيده است، مي گويد: «خداوند بر آدم خواب را مستولي ساخت، سپس دنده اي از دنده هاي پهلوي چپ او را برداشت و جاي آن را گوشت پر كرد، در حالي كه خواب بود تا اينكه خداوند همسرش حوا را از دنده او آفريد». (طبرسي، 4 /151)
سند برخي ازاين احاديث داراي اشكال است و نيز از روايات اولاً با دسته ديگري از روايات- كه به آن ها اشاره خواهد شد- معارض است، ثانياً اين احتمالات با متن تورات كه مورد قبول يهوديان و مسيحيان است، انطباق دارد.
در تورات، سفر پيدايش آمده است:
و خداوند خوابي گران بر آدم مستولي گردانيد تا بخفت و يكي از دنده هايش را گرفت و گوشت در جايش پر كرد و خداوند از آن دنده كه از آدم گرفته بود، زني را بنا كرد و وي را به نزدش آورد. و آدم گفت: همانا اين استخواني است از استخوان هايم و گوشتي از گوشتم، از اين سبب «نساء» ناميده شد؛ زيرا از انسان گرفته شد». (كتاب مقدس، 2 /22)
علامه طباطبايي(ره) در مورد اين احتمال كه زن از دنده چپ مرد خلق شده است، مي فرمايد:
اين احتمال گر چه از لحاظ عقلي محال و غير ممكن نيست، اما از لحاظ دلالت مطلب، آيات قرآن كريم بر آن دلالتي ندارند». (طباطبايي، 4 /232) بنابراين آن را احتمالي ضعيف شمرده اند.
نكات حائز اهميت آن است كه اولاً برخي از اين روايات از لحاظ سندي داراي اشكال هستند. ثانياً برخي از آن ها با وجود سند صحيح متن آن ها از لحاظ دلالي (محتوايي) مخدوش است و هيچ مؤيد و شاهدي از قرآن بر آن ها وجود ندارد و با ظاهر آيات قرآن ناسازگار است، در ضمن با برخي از روايات معصومان(ع) نيز متعارض است. ثالثاً بر خلاف مشاهده و حس است؛ زيرا با توجه به روايات مرد بايد يك دنده از زن كم تر داشته باشد كه اين مشاهده طبيعي دنده هاي مرد مردود است؛ زيرا زن و مرد هر دو از لحاظ جسمي داراي دنده هاي مساوي هستند.
در رابطه با اين مطلب مترجم و شارح كتاب «من لا يحضر الفقيه» مي نويسد:
«استاد ما مرحوم ميرزا ابوالحسن شعراني(ره) مي فرمود:
اينكه پنداشته اند دنده هاي مرد يكي كم تر از دنده هاي زن است، پنداري بيش نيست و ما خود بالحس العيان مي بينيم كه عدد دنده هاي زن و مرد مساوي اند، هم از سمت راست و هم از سمت چپ؛ و تكذيب امام
از خبر، مؤيد اعتبار است و نيازي به تأويل و توجيه آن نخواهد بود». (صدوق، 5 /6)
سيد قطب در اين زمينه مي گويد:
«به هر حال ما فقط مي دانيم كه حضرت آدم(ع) همسري از جنس خود داشته است، اما نمي دانيم كه چگونه خلق شده است و نصوصي كه از روايات و آيات در اختيار داريم، راجع به كيفيت خلقت حواء و حضور او به عنوان همسر آدم سخن نگفته اند. تمامي رواياتي كه بر خلقت حواء از دنده آدم دلالت مي كند، منسوب به اسرائيليات بوده و قابل اعتماد نمي باشد، تنها چيزي كه مي توان به آن جزم و يقين يافت، اين مطلب است كه خداوند براي آدم(ع) همسري از جنس خود او آفريد». (سيد قطب، 3 /1266 و 1267)
پس، روايات اين دسته، به علت عدم موافقت با آيات قرآن و نيز تعارض با ديگر روايات قابل قبول نيستند.
ب) دسته دوم رواياتي هستند كه خلقت اوليه زن (حوا) را از باقيمانده (زيادي) گل آدم مي دانند.
1. عن عمرو بن ابي المقدام عن ابيه قال: «سالت ابا جعفر(ع) من أي شيء خلق اللّه حواء؟ فقال: أي شيء يقول هذا الخلق؟ قلت يقولون: ان اللّه خلقها من اضلاع آدم. فقال: كذبوا أكان يعجزه أن يخلقها من غير فقلت: جعلت فداك يابن رسول اللّه! من اي شيء خلقها؟ فقال: أخبرني ابي عن ابائه(ع) قال: قال رسول اللّه(ص) ان اللّه تبارك و تعالي قبض قبضه من طين فخلطها بيمينه و كلتا يديه يمين فخلق منها آدم و فضلت فضله من طين فخلق منها حواء». (شيباني، 1 /140؛ مجلسي، 11 /16؛ العياشي، 1 /216؛ الجزائري، 28)
ابومقدام گويد: از اما باقر(ع) پرسيدم: خدا از چه چيز حوا(ع) را آفريد؟ فرمود: ديگران چه مي گويند؟ گفتم معتقدند خدا حوا را از دنده چپ آدم خلق كرد، فرمود: دروغ مي گويند. آيا خداوند ناتوان بود كه حوا را مستقل بيافريند؟ گفتم كه فدايت گردم اي پسر رسول خدا(ص) پس حوا چگونه خلق شد؟ فرمود كه پدرم از پدرش و جدش، تا برسد به رسول خدا(ص) نقل كرده است كه خدا مشتي خاك از زمين برداشت با دست خود- كه هر دو دست او راست است- آن را به هم زد و از آن آدم را بيافريد و از باقي آن حوا را خلق كرد.
2. قال النبي(ص): «خلق اللّه عزوجل آدم من طين و من فضلته و بقيته خلقت حواء...» (مجلسي، 9 /289 و الصدوق، 193 و الصدوق، 2 /512) پيامبر(ص) فرمود: خدا آدم را از گل آفريد و از اضافي آن حوا را خلق كرد.
با توجه به روايات، خلقت حوا از دنده چپ آدم رد شده است. و اين بيانگر آن است كه
حوا از همان جنسي (خاك و گلي) كه آدم خلق شده، آفريده شده است و نه از اجزاي بدن آدمي، اما اين روايات با روايات دسته اول و نيز رواياتي ديگر- كه اشاره خواهد شد- تعارض دارند.
3. محمد بن علي بن حسين به اسناده عن زرارة بن اعين انه قال:
«سئل ابو عبداللّه(ع) عن خلق حواء و قيل له إن عندنا اناساً يقولون إن اللّه خلق حواء من ضلع آدم الايسر الاقصي. فقال: سبحان اللّه تعالي عن ذلك علواً كبيراً. يقولون من يقول هذا إن اللّه لم يكن له من القدرة ما يخلق لآدم زوجه من غير ضلعه و يجعل للمتكلم من اهل التشنيع سبيلاً الي الكلام أن يقول إن آدم كان ينكح بعضه بعضاً اذا كانت من ضلعه ما لهؤلاء حكم اللّه بيننا و بينهم الحديث...(حر عاملي، 20 /352؛ مجلسي، 11 /220؛ صدوق، 1 /17؛ صدوق، 3 /379؛ فيض كاشاني، 21/21 و 22). إن اللّه عزوجل خلق آدم من طين ثم ابتدع له حواء...» (حر عاملي، 13 /1)
از امام صادق(ع) سؤال شد گروهي مي گويند: حوا از دنده چپ آدم آفريده شده است؟ فرمود: خداوند از اين نسبت منزه و پاك است. آيا مي توان گفت كه خداوند توان نداشت براي آدم همسري بيافريند كه از دنده او نباشد و راهي براي سخن ملامت گران باز گذارد كه بگويند: انسان با بخشي از بدن خودش ازدواج مي كند، (آدم با خودش ازدواج كرد) چرا چنين حكم مي كنند؟ خدا ميان ما و آنان داوري كند. خداوند آدم را از خاك آفريد، سپس حوا را به طور نوظهور براي او پديد آورد.
اين روايت حاوي نكات مهمي است:
1. خلقت حوا از دنده چپ آدم را رد نموده است.
2. خلقت حوا را همانند خلقت آدم دانسته، بلكه خلقتي نو و بديع بوده است.
3. همان طور كه در مباحث قبلي در تفسير «ثم جعل منها زوجها» گفته شد، ثم، تأخر زماني را بيان مي كند و نه تأخر رتبي و مقامي.
در مجموع و با بررسي اين دو دسته روايات متعارض، بر اساس سفارش اهل بيت(ع) آنچه با كتاب الهي موافق است را پذيرفته و آن چه مخالف است را كنار گذاشته و يا تأويل مي كنيم. بنابراين دسته دوم از روايات را كه موافق آيات قرآن است را مي پذيريم و دسته اول روايات را كه با آيات قرآن متعارض است- گر چه برخي داراي سند صحيح نيز هستند- كنار نهاده و يا تأويل مي كنيم.

نتيجه گيري:
 

در نهايت در موضع آفرينش زن با توجه به آيات قرآن و روايات معتبر و نظر مفسران مي توان گفت:
1. خلقت آدم و حوا از مبدأ واحد نشأت گرفته است و هر دو داراي يك سرشت واحدند.
2. زن از وجود مرد يا از اجزايي از اجزاي او (دنده چپ) آفريده نشده، پس طفيلي و وابسته به مرد نيست و وجودي مستقل و اصيل دارد.
3. نكته مهم ديگر اينكه حتي با فرض اينكه زن از مرد آفريده شده و وابسته و طفيلي اوست، همه اين موارد شامل جسم زن است و تنها زن از لحاظ جسمي از مرد و وابسته به اوست، اما از لحاظ اصل و گوهر ذاتي و حقيقت وجودي اش هيچ گونه وابستگي به مرد ندارد، بلكه وجودي مستقل و آزاد دارد.
نكته ديگر آنكه، بايد دانست پيام آسماني اصالت زن- و اينكه موجودي تبعي و طفليل مرد نيست- در شرايطي به گوش زمينيان مي رسد كه به دوران «جاهليت» شهرت يافته است. دوراني كه نه فقط در شبه جزيره عربستان و در ميان عرب بيابان گرد و منحط، بلكه در همه نظام‌هاي موجود بشري، زن از هدف مندي عاري و از همه حقوق اجتماعي و انساني محروم بود و چونان كالايي مبادله مي شد. در شرايطي كه داشتن دختر مايه ننگ و سر افكندگي بود و مرگ وحشيانه او- زنده به گور كردن- تنها راه چاره محسوب مي شد. آري در چنين زمانه اي بود كه پيام پروردگار به همه زنان و مردان و همه عصرها و نسل ها ابلاغ شده كه «ما شما را از «نفس واحد» آفريده ايم، از يك جنس «خاك» و هر دو در پيشگاه پروردگار، بنده، برابر و يكسان و انسان هستند و اين گونه بود كه خط بطلاني بر همه توهمات و خرافات كشيده شد و بزرگ ترين گام براي احياي شخصيت زن برداشته شد». (مهريزي، 146)
بنابراين بر اساس ظاهر آيات الهي و روايات (موافق قرآن) زن و مرد، هر دو از يك هويت و حقيقت انساني واحد و يكسان برخوردارند و هيچ يك بر ديگري برتري ندارند.

پي نوشت ها :
 

1. عضو هيئت علمي دانشگاه اصول الدين
نشاني الكترونيكي: ghtnasab @ yahoo. Com
2. كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث.
نشاني الكترونيكي: im- hihi 22 @ yahoo. Com
* تاريخ دريافت مقاله: 15 /2 /1389
* تاريخ پذيرش مقاله: 7 /3 /1389
 

منابع:
1. كتاب مقدس
2. ابن شهر آشوب المازنداراني، محمد بن علي، المناقب آل ابي طالب(ع)، تحقيق يوسف البقاعي، قم، ذوي القربي، 1421ق
3. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ سوم، 1413ق /1993م
4. الجزائري، نعمت اللّه، النور المبين في قصص الانبياء و المرسلين، قم، نشر حبيب، 1420ق
5. جوادي آملي، عبداللّه، زن در آيينه جلال و جمال الهي، قم، نشر اسراء، 1388ش
6. حر عاملي، محمد بن الحسن، تفصيل وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، تحقيق عبدالرحيم رباني شيرازي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1391ش
7. خامنه اي، سيد محمد، حقوق زن، انتشارات علمي و فرهنگي، 1375ش
8. داودي، سعيد، زنان و سه پرسش اساسي، قم، مدرسة الامام علي بن ابيطالب(ع)، 1382ش
9. راغب اصفهاني، حسين بن محمد، المفردات لالفاظ القرآن، بيروت، دار العلم الدر الشافية، 1412ق
10. رشيد رضا، محمد، تفسير المنار، بيروت، دار المعرفة، بي تا
11. سيد بن قطب، في ضلال القرآن، بيروت، دار الشروق، 1412ق
12. شيباني، محمد بن الحسن، نهج البيان عن كشف معاني القرآن، تهران، مؤسسه دائرة المعارف اسلامية، 1413ق
13. صدر المتألهين، محمد بن ابراهيم، تفسير القرآن الكريم، تحقيق محمد خواجوي، قم، انتشارات بيدار، 1366ش
14. صدوق، ابو جعفر محمد بن علي بن بابويه القمي، علل الشرايع، نجف، منشورات مكتبة الحيدرية و مطبعتها، 1385ق / 1966م
15. صدوق، ابو جعفر محمد بن علي بن بابويه القمي، من لا يحضره الفقيه، شرح علي اكبر غفاري، تهران، نشر صدوق، 1369ش
16. طالقاني، سيد محمود، پرتويي از قرآن، قم، صبح صادق، 1384ش
17. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، 1982ق
18. طبرسي، فضل بن الحسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، مكتبة العلمية الاسلامية، بي تا
19.طبري، ابو جعفر محمد بن جديد، جامع البيان عن تاويل آي القرآن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1412ق
20. طريحي، فخر الدين، مجمع البحرين، تهران، مكتبة المرتضوية، 1395ق
21.طنطناوي، جوهري، الجواهر في تفسير القرآن الكريم، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1412ق
22. عياشي، محمد بن مسعود، تفسير العياشي، تهران، مكتبة العلمية الاسلامية، بي تا
23. فتاحي زاده، فتحيه، زن در تاريخ و انديشه اسلامي، قم، مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1378ش
24. فراهيدي، خليل بن احمد، العين، تحقيق مهدي المخزومي و ابراهيم السامرائي، تهران، انتشارات اسوه، 1414ق
25. فيض كاشاني،محمد محسن، الوافي، اصفهان، مكتبة الامام امير المؤمنين علي(ع)، 1406ق
26. فيومي، احمد المقري، مصباح المنير، مطبعة الاميدية، 1929م
27. كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، تصحيحي علي اكبر غفاري، دار الكتب الاسلامية، مطبعة حيدري، 1388ش
28. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار(ع)، مؤسسه بيروت، الوفاء، 1403ق
29. مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1365ش
30. مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، بي تا
31. مكارم شيرازي، ناصر، نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1374ش
32. مهريزي، مهدي، زن در انديشه اسلامي، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1381ش
33. نوري، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت، 1408ق
منبع: نشريه علوم ومعارف قرآن کريم، شماره 6.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط