بررسي تحليل و تطبيقي مفهوم زن و زادن در سياق سوره هاي قرآن (3)
تين و علق
مي توان سير اين چهار نام و اشارات نمادين آن ها را نيز مد نظر قرار داد كه مراحل سير انسان و آمدن برگزيدگان را نشان مي دهد: تين، مي تواند اشاره به عبارت « وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ» (اعراف، 22) باشد. در سفر پيدايش آمده است كه اين برگ ها، برگ هاي بزرگ «درخت انجير» بوده اند. (1) تورات براي پايان طوفان نوح از آمدن كبوتر با برگ زيتوني بر منقار سخن مي گويد؛ طور مأواي «درخت مشتعل» و محل اعطاي شريعت به موسي است تا اين همه به «بلد امين» و رسالت خاتم ختم شود. پس از اين قسم ها، از آفرينش انسان در «احسن تقويم» سخن گفته مي شود. مي بينيم كه در سوره علق از كيفيت اين آفرينش و رويش و رشد انسان سخن مي رود:
قسم به چهار پديده اي كه مايه پرورش جسم و جان انسان اند:
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ (1) وَطُورِ سِينِينَ (2) وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ (3)
وصف آفرينش انسان:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ
مردودي انسان:
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ
خوي تكذيب در انسان و پرسشي از او:
فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ (7) أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ (8)
ارائه راه باز گشت:
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
خلقت انسان و قرائت و تعليم او:
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1)... اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3)
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2)
«قرائت» و كرامت ربّ «اكرم» در حق او، تنها سبب طغيان او شد:
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى
أَرَأَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى (2) أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى (3)
إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى (8)... كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ (19)
برخي مفسران عهد عتيق، وجود زيتون را دراين داستان، رمز و آب و رنگ فلسطيني داستان مي شمارند؛
(نگا. Bible، ترجمه تفسير اوستي، 100). سرزمين اصلي تين و زيتون، كناره هاي مديترانه و آب و هواي مطبوع آن است.
و آن وصفي كه از «شجرة مباركة زيتونة لا شرقية و لا غربية» آمده، صورت زميني اش زيتون كرانه هاي مديترانه، اين خاستگاه كهن اديان و مقصد اسراي پيامبران است. زيتون، ثمره محترم و معتبر دنياي ديروز و تمدن هاي كهن مصر، روم، يونان و فنيقيه از چهار هزار سال پيش تا امروز است: بسيار عمر مي كند، هميشه سبز است و در پيري نيز چون مو و خرما سرزنده و بار آور است و خواص گوناگون خوراكي، بهداشتي و دارويي اين ميوه و گياه در خور كتابت كتب مستقل است. (2)
ماليدن و ريختن روغن زيتون بر چيزي، نشانه تقديس آن بوده است. اين روغن روي قرباني اي مي ريختند كه نذر مكان مقدس مي شد. بنابر نقل تورات، درختان از زيتون خواستند تا بر آنان سلطنت كند. (نگا. هاكس، 453؛ داوران، 9، 8؛ برپلس، 646) نام مسيح، مأخوذ از Messias (لاتيني) است كه از طريق يوناني از زبان آرامي و سرياني آمده است. meschikha (آرامي) كسي است كه با روغن مقدس، توسط پروردگار مسح شده و به طور خاص عبارت از حضرت مسيح است. (پيكوش، 316) اين مفهوم در زبان يوناني khristos ترجمه شده و Christ (انگليسي و فرانسه) از آن اخذ شده اند. (دار منهل الحياة، 294 و جفري، 382) در بازي هاي المپيك يونان باستان، كه بازي هايي ديني و داراي ريشه در مبارزات خدايان و قهرمانان بودند، جايزه برندگان، تاج ساخته شده از زيتون وحشي بود. (نگا. ساكلار اكيس، پ 67). تعبير «سال زيتوني» (olivy yerars) در زبان اقوام آنگلوساكسون به معناي سال پر بركت و نماد دوره طلايي (golden age) بود و معاني مقدس ديگري را نيز در فرهنگ ديني و اسطوره اي داشت (نگا. هال، 228). زيتون در ايران باستان نيز ميوه اي مقدس بود. (نگا. آخته، 49) «درخت نور خدا» در اساطير و ادبيات كهن رومي، هديه خدايان به انسان و نماد حكمت و بصيرت بود كه در وجود مي نرو (Minerve)، ايزد بانوي هنر و حكمت تجلي يافت. اين درخت در ادبيات توراتي، علاوه بر آنكه نماد باروري و صلح و آرامش است، نماد نيرو و ناميرايي نيز گرديد و عروج عيسي نيز از «جبل زيتون» صورت گرفت. (نگا. هال، 228؛ فيلي بر، 205 و رمي، 771، نورما، 307)
حضور تمثيلي زيتون را در يكي از مزامير داوود مي بينيم:
«خوشا به حال كسي كه از خدا مي ترسد و بر طريق هاي او سالك مي باشد... خوشا به حال تو و سعادت با تو خواهد بود. زن تو مثل مو بارآور به اطراف خانه خواهد بود. پسرانت مثل نهال زيتون گرداگرد سفر تو» (مزامير، 128)
قيامت و انسان
طلاق و تحريم
سوره مجاور سوره تحريم، مسمي به طلاق است. (5) در صدر تا ذيل اين سوره- كه همچون سوره تحريم، 12 آيه بيش ندارد- بارها به لزوم رعايت تقوا، مراعات حدود الهي، توكل و صبر هنگام عسر سخن گفته شده و بر عدم تكليف خارج از وسع تأكيد شده است. ما تنها بخش هايي از نيمه نخست سوره را از نظر مي گذرانيم: « وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ. وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا.... يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا... يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا». (5)
اين نمونه ها و موارد مشابه، از شدت و حساسيت «ابغض الحلال» (طلاق) نزد خدا حكايت مي كنند. بخش پاياني سوره طلاق (آيات 11-8) از خرابي شهرها و چشيدن عذاب ناشناخته و خسران نابودي تمدن ها سخن مي گويد كه از ره آوردهاي طلاق است. كليني (ره) از امام صادق(ع) از رسول(ص) روايت مي كند: هيچ چيز نزد خدا محبوب تر از خانه اي نيست كه با نكاح آباد مي شود و هيچ چيز مبغوض تر از خانه اي نسيت كه بر اثر طلاق ويران مي شود. (6) جايگاه زن در دفتر پروين، بي نياز از توضيح است. در اين جا به مناسبت سخن اين سوره به ذكر بيتي از او اكتفا مي شود:
در سخن و گفتار امروز، هنوز نيز تركيبي چون «ربة البيت» معادل maitresse de la maison و «كدبانو» و تعبير قديمي تر آن: «خديش» (نگا. تبريزي، توضيحات همين واژه) به كار مي رود و ياد كرد و اشاره اي نيكو به جنبه ربوبي و تربيتي او است.
رحمن و واقعه
در سوره واقعه نيز اين صحنه ها و موضوعات را مشاهده مي كنيم: ورود گروه «سابقون مقربون» به بوستان هاي بهشتي (14-10)، طواف نوجواناني سرشار از طراوت دائمي و هميشگي جواني پيرامون آنان با قدح ها و آبريزها و جام هاي سرشار از شراب طهور بهشتي كه مستي و سردرد نمي آورد (19-17)، ميوه هاي متنوع از هر نوعي كه اختيار كنند (20)، ازدواج بهشتي سيمينه رو و سيه چشم، همچون گهرهايي درون صدف پاكي و تازگي (22 و 23)، «اصحاب يمين كه در بحبوحه درختان سدر بي خار و درخت خوش رنگ و بوي ديگري فرو رفته اند، در زير سايه هاي كشيده و در كنار آبشارهايي كه ريزش آب آن ها آثار حياتي و لذت هاي جسمي و روحي فراوان و نوازش هاي سمعي و بصري گوناگون همراه مي آورد، در ميان ميوه هاي فراوان كه هيچ گونه انقطاع زماني و مكاني مانع بهره گيري از آن ها نيست 23-27)، همسراني بلند مرتبه، جفت دوست و خوش زبان و همسال (40-34) به سر مي برند؛ متقابلاً: «اصحاب شمال» كه گرفتار بادهاي خشك و مرگبار و آب هاي سوزان اند و در سايه دودهاي متراكم و آتش زا قرار دارند كه هيچ گونه خنكا و اكرام و اعزازي در آن يافت نمي شود (44-41)، خطابي سخت و منحصر به فرد در قرآن: «أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ»، كه شما خورندگان درخت «زقوم» هستيد (درختي كه در زواياي روح و جان آنان ريشه دوانيده است) شما شكم هاي خود را از اين خوراك مرگ بار پر خواهيد كرد و بر روي آن از آب سوزان دوزخ خواهيد نوشيد (56-51)، پرسش درباره چهار موضوع پياپي كه اين كتاب به آن ها پرداخته است: انزال نطفه، كشت زمين، انزال آب، انشاء درخت؛ پرسش درباره نطفه اي كه انسان در رحم همسر خود مي ريزد و با آن انساني را ايجاد مي كند (62-57)، پرسش درباره آنچه انسان در زمين مي كارد و با آن گياهان را ايجاد مي كند (67-62)، پرسش درباره منشأ آبي كه مي نوشد (70-68)، پرسش درباره آتشي كه انسان آن را بر مي افروزد و اينكه چه كسي جز خداي متعال،«درخت» آن را پديد آورده است (62-58) و خاتمه سوره با سخن درباره روح انساني و خروج آن از بدن و تقسيم انسان ها به همان سه دسته اي كه در آغاز سوره از آن ها سخن رفت.
پي نوشت ها :
*عضو هيئت علمي و استاديار دانشگاه اراک
نشاني الکترونيک:manesh88@ gmail.com
*تاريخ دريافت مقاله:1389/1/16
*تاريخ پذيرش مقاله:1389/2/13
1. درخت انجير نزد بوداييان نيز مقدس است و درخت روشن شدگي بوداست و او در زير آن به آگاهي رسيد. «انجير معبد» درخت انجيري است كه هنديان در هند مي كارند؛ اين درخت رشدي سريع دارد و ريشه هاي بسيار مي كند و شاخه هاي بلند آن آويزان مي شود و هر شاخه كه به زمين مي رسد، در همان خاك ريشه مي زند و خود مبدل به درختي تازه مي شود و بالاخره روزي فرا مي رسد كه شاخ و برگ درخت، بر اثر اين رشد و تكثير، تمام معبد را فرا مي گيرد و به اصطلاح، آن را مي بلعد.
2. تفصيلي از خواص زيتون را نگا: پايگاه اطلاع رساني معاونت تحقيقات و فن آوري وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي.
3. سوره اي كه سبب نزول آن را وقوع داستاني نوشته اند كه ميان سه تن از همسران پيامبر اتفاق افتاد. جدا از اين سوره، ظاهراً دو سوره ديگر نزولي زنانه دارند: يكي سوره كوثر و ديگري سوره مجادله. سوره ديگري نيز پرداختن به مسائل زنان در آن شاخص است كه عبارت از سوره نور مي باشد. موضوع اين كتاب با سوره هاي مجادله و نور تا حدي فاصله دارد. از همين رو در اين تحقيق مورد بررسي تفصيلي قرار نگرفته اند.
4- در قرآن كريم، در چند سوره ديگر نيز از زنان به صورتي شاخص و بارز سخن رفته است. يكي از آن ها سوره نور و ديگري سوره احزاب است. سوره احزاب و سوره هاي سي و سوم، شصت و پنجم و شصت و ششم هر سه با عبارت يا ايها النبي آغاز مي شوند و با يكديگر داراي ارتباطات متعددي هستند كه پرداختن به آن ها فراتر از مجال بحث ماست.
5. در قرآن كريم در اصل سوره اي به نام طلاق وجود ندارد و نام اين سوره در عصر نزول «سوره النساء القصري» يا «سوره النساء الصغري» ناميده مي شده است (نگا. مسلم نيشابوري، الصحيح، باب الحامل المتوفي عنها زوجها، إذا وضعت حلت للأزواج، خبر 2030 و شلتوت، 50).
6. در قرآن كريم درباره هيچ حكمي به اندازه احكام راجع به زنان تأكيد نشده و اين نيست مگر به اين سبب كه در پي اين احكام و توصيه ها خبري هست: (نگا. صادقي، 28 /391 و طباطبايي، 19 /323).
7. نظر به بشاشت و طراوت اين سوره، لقب برازنده آن، همان «عروس القرآن» است. گروهي ديگر از سوره ها در قرآن وجود دارند كه با موضوع بحث ما مرتبط هستند. اين سوره ها بوستان هاي قرآن (بساتين القرآن) خوانده شده اند. اين «گروه سوره اي» كه نام «حواميم»، نيز دارد، عبارت از هفت سوره از سوره چهل تا چهل و ششم قرآن كريم (غافر تا احقاف) است. از رسول اكرم(ص) روايت شده است: «هر كه خوش دارد كه در بوستان هاي قرآن سير كند، حواميم را در نماز شب بخواند»؛ و فرمودند: «زماني كه در سوره هاي حم وارد شدي، در واقع وارد باغ هايي گشته اي». و از حضرت صادق(ع) روايت شده است: حواميم، رستني هاي خوش بوي قرآن اند (أطيب البيان في تفسير القرآن، 11 /350). و باز از رسول اكرم(ص) در خصوص اين سوره ها روايت شده است: «حواميم ميوه هاي قرآن اند» و نيز: «هر درختي را ميوه اي است و ميوه هاي قرآن، سور حواميم هستند كه بوستان هايي پر ثمر و سرسبز و مجاور هم اند، حال هر كه خوش دارد كه در بوستان هاي قرآن سير كند، سور حواميم را بخواند» (روايات مرتبط را نگا. قرطبي 15 /288 و صادقي 25 /397). با تدبر در مضمون اين سوره ها، مي توان موضوعات مرتبط با رويش و زايش، ريزش آب، عمرامين و ازوج بهشتي را در آن ها ديد.