نگاهی اجمالی به گذشته، حال و آینده شرکتی که دنیا را متحول ساخت
داوطلبان محترم وقت تمام است. حتی دستگاههایی که آزمونهاي ما را تصحيح میکنند نیز در ابتدا توسط آيبيام اختراع شدند. شانزدهم ژوئن امسال «آبی بزرگ» صدساله شد. اتفاقی که با توجه به درنظرگرفتن حوزه فعالیت آيبيام و البته میزان موفقیتش در طول این صد سال به جرأت بینظیر محسوب میشود. آنها در عین حال از پردرآمدترین و ارزشمندترین شرکتهاي فعال در عرصه فناوري جهان هستند. بیش از هر شركت دیگری در ایالاتمتحده حق امتیاز در جیب دارند و یکی از قویترین مراکز تحقیق و توسعه را در میان شرکتهاي تجاری جهان در اختيار دارند. گذشته از تمام اين موارد آيبيام امروز سردمدار فناوريهاي پیشرفته آینده محسوب میشود. آنها امروز در اوج آمادگی، صد سالگي خود را جشن میگیرند.
«هر کسب و کاری به اردکهاي وحشی خود نیاز دارد. شما میتوانید یک اردک وحشی را اهلی كنيد، اما هیچگاه نمیتوان اردک اهلی را وحشی كرد.»
تی.جی.واتسون پدر در کنار پنجره ایستاده است و به پایین مينگرد. در این زمان هنوز بسیاری از مبادلات تجاری در خیابان و بیرون از سالن اصلی انجام میشد. مبادله گران بورس فریاد میزنند تا شاید از این رهگذر اندكي بیشتر عايدشان شود. خیابان شلوغ و آشفته است. اینجا قلب تپنده بازارهای مالی ایالاتمتحده است، اما هیچ نشانی از یک مکان متمدن ندارد.توماس جی واتسون پدر اعتقاد داشت، تمام مشکلات جهان میتوانستند بهسادگی حل شوند، اگر و تنها اگر مردم قصد میکردند تا فکر کنند. جملهای که بعدها شعار معروف THINK با توجه به آن رواج پيدا كرد. او به آشوب زیر دست خود مينگریست و از دل این آشوب ایده یک شرکت مدرن را ميدید. شرکتی که کسب و کار را وارد مرحله جدیدی كرد و از آن مهمتر انقلاب دیجیتال را رهبری كرد.
اما چه چیزی آيبيام را خاص میسازد؟ خود آيبيام در سندی که به مناسبت صد سالگیاش منتشر كرده است اشاره میکند که دلیل تداوم بیسابقه آيبيام در مقایسه با دیگر شرکتهاي فعال در زمینه فناوري، نگاه به آینده بوده است. آنها معتقدند، اداره امور جاری یک شرکت بزرگ باید به صورت همزمان با برنامهریزی برای آینده ترکیب شود و این چیزی است که بسیاری از رقیبان گذشته آيبيام از انجام آن ناتوان بودند. در حقيقت، پاسخ به سؤال اینکه چه چیزی آيبيام را خاص میسازد، به هیچ عنوان یک کلمه یا یک جمله نمیشود. آيبيام آزمایشگاههای تحقیقاتی فوقالعادهاي دارد، از رهبران قدرتمندي در طول تاریخ برخوردار بوده است، در چند دوره تاریخی فرصتهايي طلایی به دست آورد و توانست برای سالها بازار را بهخوبی پیشبینی کند. اما حتی اینها هم برای صد ساله شدن یک شرکت کافی نیستند.
در سال ۱۹۱۴ تی جی واتسون پدر، به عنوان مدیرعامل آيبيام منصوب شد تا به این ترتیب، شرکت دوران رشد خود را کلید بزند. آيبيام در دهه نخست فعالیت خود شرکت ناموفقی محسوب نمیشد. آنها شركتي معتبر با درآمدی مناسب بودند، اما رؤیای تیجی واتسون، تبدیل آيبيام به قطبی جهانی بود. به همین دلیل، شروع به ایجاد تغییراتی كرد تا وضعیت شرکت را متحولسازد. او آینده کامپیوترها و محاسبات را روشن میدید، بنابراین، تصمیم گرفت تا کسبوکار شرکت را روي این حوزه متمرکز کند. به دنبال این تصمیم، بخش ساخت ترازو و ساعتهاي مكانيكي شركت فروخته شد و با راهاندازی آزمایشگاههای تحقیقاتی پیشرفته سعی شد تا آيبيام به یک شرکت پیشتاز در زمینه تولید ماشینهای جدولبندی تبدیل شود. همچنین روند جهانیشدن آيبيام و تأسیس شعبههاي این شرکت در کشورهای دیگر آغاز شد. از جمله نخستين کشورهایی که آيبيام فعالیت خود را در آنان گسترش داد میتوان به کانادا، آلمان و برزیل اشاره کرد. واتسون برای انجام اینکار افرادی را مأمور میکرد تا به کشورهای مختلف رفته و شعبههايي را با استفاده از افراد محلی به راه بیاندازند. حتی سعی میشد مدیران نیز از ميان افراد محلي انتخاب شوند. درنهايت در سال ۱۹۲۴ نام شرکت به IBM (سرنام International Business Machine) تغییر یافت. تیجیواتسون، به نوعی یکی از معماران شرکتهاي نوین نیز محسوب میشود. او توانست برای نخستينبار بسیاری از مفاهیمی را که امروز به نظر بدیهی میرسند، در فلسفه شرکت جا بیاندازد، مواردی مانند عدم تبعیض جنسیتی يا نژادی میان کارکنان، برنامههای آموزشی برای کارمندان و بیمههاي مختلف.
با این حال، شرکت در ابتدای دهه بيست با توجه به مشکلات اقتصاد ایالاتمتحده با دشواریهاي مالی مواجه شد. تیجی واتسون نیز مجبور شد تعداد زیادی از کارمندانش را اخراج کند تا همچنان آيبيام را سر پا نگه دارد. این اتفاق کمتر از دهسال بعد و در دوران «رکود عظیم» نیز تکرار شد، اما این بار واتسون تصمیم گرفت تا نه تنها دست به تعدیل نیروی گسترده نزند، بلکه همچنان به تحقیق و توسعه پرهزينه شرکتش ادامه دهد. نتیجه این امر پیادهسازی بیمه تأمین اجتماعی ایالاتمتحده در اواسط دهه 1930 بود که در زمان خود بزرگترین پروژه حسابداری تاریخ بود. در اواخر دهه سي واتسون پردرآمدترین مدیر کل ایالاتمتحده محسوب میشد.
دهه 1940، آغاز ورود آيبيام به حوزه محاسباتی با مقیاس عظیم محسوب میشود، هر چند که به نظر بسیاری این امر تا ساخت مینفریم استثنایی System/360 در دهه شصتمحقق نشد. همچنین در سال ۱۹۴۶ نخستين طرح درس علومکامپیوتر در آزمایشگاههای آيبيام نوشته شد. خیلی قبل از اینکه چنین رشتهاي به صورت تخصصی ایجاد شود. با شروع دهه پنجاه، تیجی واتسون پدر به روزهای آخر عمر خویش نزدیک میشد. در همین زمان وی تصمیم گرفت تا پسرش را برای جایگزینی خود معرفی کند. توماسجی واتسون پسر نیز اگر از پدر بهتر نبود، به يقين چیزی نیز از او کم نداشت. او در سال ۱۹۵۲ کنترل شركت را در دست گرفت. آيبيام در این دوران هنوز در بازار کامپیوترها بازیگر نخست محسوب میشد، اما واتسون کوچک رؤیاهایی دیگر در سر داشت. او تصمیم گرفت، برای محقق ساختن این رؤیاها روي خانوادهای از مینفریمها با عنوان System/360 يك سرمایهگذاری پنج میلیارد دلاری انجام دهد. ریسک واتسون جواب داد و این سری از مینفریمها به یکی از موفقترین محصولات تمام تاریخ تبدیل شدند. وی همچنین اصرار خاصیبر لزوم طراحی مناسب محصولات آيبيام داشت و برای نیل به این هدف چندین معمار و طراح صنعتی مشهور را به مجموعه خویش اضافه كرد.
یکی از مواردی که در سالهای اولیه مدیریت واتسون پسر به شدت به چشم میآمد، همکاری بسیار نزدیک آيبيام با دولت ایالاتمتحده بود. وقوع جنگ سرد باعث شده بود تا اين كشور اهمیت کامپیوترها و عصر دیجیتال را درک کرده و به این ترتیب سرمایهگذاری زیادی در این امر انجام دهد. در آغاز دوران رهبری واتسون جوان این رابطه از حد معمول فراتر رفت. نکته جالب توجه اين بود که این تجارت سود چندانی را نیز نصیب آيبيام نمیکرد، اما به آنها اجازه میداد تا با دستیابی به منابع مالی عظیم و البته امکانات تحقیقاتی پیشرفته براي رشد تحقیق و توسعه شرکت حرکت كنند. به عنوان مثال، سری هفتصد کامپیوترهای آيبيام که ورودی به عصر کامپیوترهای الکترونیکی محسوب ميشود، در دهه پنجاه و با کمک دولت ایالاتمتحده برای مبارزه با شوروی ساخته شد. بسیاری از فناوريهايي که در ابتدا برای دولت امریکا توسعه داده شده بود، بعدها به شیوهاي در محصولات خود آيبيام نفوذ پیدا کرد. در اینجا باید اشاره كرد، برخی معتقدند، این رابطه چیزی بیش از تجارت صرف بوده و آيبيام به غیر از موارد ذکر شده، امتیازهای دیگری نیز از دولت ایالاتمتحده دریافت میکرده است.در طول سالهای بعد، آيبيام محصولات انقلابی دیگری مانند ماشین تایپسلکتریک، هارددیسک، فلاپیدیسک، کامپیوترهای شخصی، بارکد، زبان برنامهنویسی فرترن و SABRE را تولید كرد که هر کدام بازار را به پیش بردند. در آغاز دهه هشتاد، آيبيام به چنان امپراتوری تبدیل شده بود که به نظر هیچگاه فرو نميریخت. آنها در همه حوزهها موفق بودند.
از اواسط دهه 1980ميلادي، آيبيام در دنیای تاریکی فرو رفت. در حالیکه دنیا در حال حرکت به سمت کامپیوترهای شخصی بود، ایکرز همچنان بر مینفریمها اصرار ميورزید. دریل تفت از نشريه ايويك دلایل دیگری را نیز برای این سقوط عنوان میکند. به اعتقاد او، آيبيام در این دوران بیش از حد از خود راضی شده بود و نمیتوانست به خوبی بازار در حال تغییر را مشاهدهکند. همچنین شرکتهمواره در زمینه اتهامهاي مرتبط با انحصارطلبی درگیر مبارزه با پروندههاي حقوقی فراوان بود. مورد آخر این که شرکت نه تنها کامپیوترهای شخصی، بلکه رشد مدل کلاینت/سرور را نیز ندید. بنابراین، آنها در شروع عصر اینترنت حرف چندانی برای گفتن نداشتند. نتیجه از دست دادن سهم بازار، درآمد و تمرکز آيبيام بود.
کامپیوترهای شخصی که ميتوانستند قاتل آيبيام محسوب شوند، درواقع یکی از فرزندان خود این شرکت بودند. اما عدم مدیریت درست باعث شد تا آيبيام در بازاری که خود ایجاد کرده بود، غرق شود. آنها برای موفقیت در این بازار به تراشههاي اینتل و نرمافزار مایکروسافت وابسته بودند، اما دیری نپایید که دیگر رقبا نیز توانستند از محصولات این شرکتها استفاده کنند و اینجا بود که آيبيام سقوط خود را آغاز كرد.همچنین ساختار آيبيام بیش از حد از هم گسیخته شده بود. شعبههاي مختلف در سرتاسر کشور سیاستهای خاص و مورد نظر خودشان را دنبالکرده و یک خط مشی واحد برای شرکت وجود نداشت. کسب و کار آيبيام بیش از اندازه گسترده شده بود و شرکت آنقدر وارد حوزههاي مختلف شده بود که دیگر توان ادامه بيشتر آنها را بهصورت مفيد نداشت.
در این شرایط آيبيام به دنبال لوییس گرستنر رفت که او نیز مانند مدیر قبلی در زمان قبول هدایت آيبيام۵۱ ساله بود. گرستنر خیلی زود اعتراف کرد که چندان از IT سردرنمیآورد. او پیش از قبول مدیریت آيبيام در شرکت مالی امریکن اکسپرس و مجموعه شركتهاي RJR Nabisco (بهعنوان مدیرعامل) کار کرده بود. او خیلی زود تصمیم گرفت، به عنوان نخستين تغییر دوباره شعبههاي مختلف آيبيام در سراسر دنیا را متحد سازد. گرستنر ساختار شرکت را نیز دچار تغییراتی ساخته و آن را بازتر و افقیتر ساخت. او همچنین سیاست قدیمی آيبيام را مبنیبر تولید محصولی بزرگ با همکاری مشتری (که در پروژههايي مانند فرود بر ماه و بیمه تأمین اجتماعی به کار گرفته شد) دوباره احیا كرد. در یک کلام گرستنر توانست آيبيام را به بازی بازگرداند.
برای نیل به این اهداف گرستنر از راهبردهاي مختلفی استفاده كرد. او ابتدا نیاز داشت تا وضعیت مالی شرکت را سامان بخشد. برای همین تعدیل نیرو در آيبيام آغاز شد. مرحله بعدی، فروش کسب و کارهایی با حاشیه سود کم مانند شبکه و تمرکز روي کسبوکارهایی با حاشیه سود بالا مانند خدمات و نرمافزار بود. گرستنر همچنین به صورت مقطعی درصد سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه را کاهش داد. او تصمیم گرفت تا بخشهای جداگانه شركت را که به صورت مجزا اداره میشدند، دور هم گرد آورد و تمرکز بیشتری به ساختار شركت دهد.
منبع:ماهنامه شبکه
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
«هر کسب و کاری به اردکهاي وحشی خود نیاز دارد. شما میتوانید یک اردک وحشی را اهلی كنيد، اما هیچگاه نمیتوان اردک اهلی را وحشی كرد.»
توماس جی واتسون پسر
مقدمه
زمان: اواسط دهه دوم قرن بیستم
تی.جی.واتسون پدر در کنار پنجره ایستاده است و به پایین مينگرد. در این زمان هنوز بسیاری از مبادلات تجاری در خیابان و بیرون از سالن اصلی انجام میشد. مبادله گران بورس فریاد میزنند تا شاید از این رهگذر اندكي بیشتر عايدشان شود. خیابان شلوغ و آشفته است. اینجا قلب تپنده بازارهای مالی ایالاتمتحده است، اما هیچ نشانی از یک مکان متمدن ندارد.توماس جی واتسون پدر اعتقاد داشت، تمام مشکلات جهان میتوانستند بهسادگی حل شوند، اگر و تنها اگر مردم قصد میکردند تا فکر کنند. جملهای که بعدها شعار معروف THINK با توجه به آن رواج پيدا كرد. او به آشوب زیر دست خود مينگریست و از دل این آشوب ایده یک شرکت مدرن را ميدید. شرکتی که کسب و کار را وارد مرحله جدیدی كرد و از آن مهمتر انقلاب دیجیتال را رهبری كرد.
اما چه چیزی آيبيام را خاص میسازد؟ خود آيبيام در سندی که به مناسبت صد سالگیاش منتشر كرده است اشاره میکند که دلیل تداوم بیسابقه آيبيام در مقایسه با دیگر شرکتهاي فعال در زمینه فناوري، نگاه به آینده بوده است. آنها معتقدند، اداره امور جاری یک شرکت بزرگ باید به صورت همزمان با برنامهریزی برای آینده ترکیب شود و این چیزی است که بسیاری از رقیبان گذشته آيبيام از انجام آن ناتوان بودند. در حقيقت، پاسخ به سؤال اینکه چه چیزی آيبيام را خاص میسازد، به هیچ عنوان یک کلمه یا یک جمله نمیشود. آيبيام آزمایشگاههای تحقیقاتی فوقالعادهاي دارد، از رهبران قدرتمندي در طول تاریخ برخوردار بوده است، در چند دوره تاریخی فرصتهايي طلایی به دست آورد و توانست برای سالها بازار را بهخوبی پیشبینی کند. اما حتی اینها هم برای صد ساله شدن یک شرکت کافی نیستند.
تاریخچه مختصر
در سال ۱۹۱۴ تی جی واتسون پدر، به عنوان مدیرعامل آيبيام منصوب شد تا به این ترتیب، شرکت دوران رشد خود را کلید بزند. آيبيام در دهه نخست فعالیت خود شرکت ناموفقی محسوب نمیشد. آنها شركتي معتبر با درآمدی مناسب بودند، اما رؤیای تیجی واتسون، تبدیل آيبيام به قطبی جهانی بود. به همین دلیل، شروع به ایجاد تغییراتی كرد تا وضعیت شرکت را متحولسازد. او آینده کامپیوترها و محاسبات را روشن میدید، بنابراین، تصمیم گرفت تا کسبوکار شرکت را روي این حوزه متمرکز کند. به دنبال این تصمیم، بخش ساخت ترازو و ساعتهاي مكانيكي شركت فروخته شد و با راهاندازی آزمایشگاههای تحقیقاتی پیشرفته سعی شد تا آيبيام به یک شرکت پیشتاز در زمینه تولید ماشینهای جدولبندی تبدیل شود. همچنین روند جهانیشدن آيبيام و تأسیس شعبههاي این شرکت در کشورهای دیگر آغاز شد. از جمله نخستين کشورهایی که آيبيام فعالیت خود را در آنان گسترش داد میتوان به کانادا، آلمان و برزیل اشاره کرد. واتسون برای انجام اینکار افرادی را مأمور میکرد تا به کشورهای مختلف رفته و شعبههايي را با استفاده از افراد محلی به راه بیاندازند. حتی سعی میشد مدیران نیز از ميان افراد محلي انتخاب شوند. درنهايت در سال ۱۹۲۴ نام شرکت به IBM (سرنام International Business Machine) تغییر یافت. تیجیواتسون، به نوعی یکی از معماران شرکتهاي نوین نیز محسوب میشود. او توانست برای نخستينبار بسیاری از مفاهیمی را که امروز به نظر بدیهی میرسند، در فلسفه شرکت جا بیاندازد، مواردی مانند عدم تبعیض جنسیتی يا نژادی میان کارکنان، برنامههای آموزشی برای کارمندان و بیمههاي مختلف.
با این حال، شرکت در ابتدای دهه بيست با توجه به مشکلات اقتصاد ایالاتمتحده با دشواریهاي مالی مواجه شد. تیجی واتسون نیز مجبور شد تعداد زیادی از کارمندانش را اخراج کند تا همچنان آيبيام را سر پا نگه دارد. این اتفاق کمتر از دهسال بعد و در دوران «رکود عظیم» نیز تکرار شد، اما این بار واتسون تصمیم گرفت تا نه تنها دست به تعدیل نیروی گسترده نزند، بلکه همچنان به تحقیق و توسعه پرهزينه شرکتش ادامه دهد. نتیجه این امر پیادهسازی بیمه تأمین اجتماعی ایالاتمتحده در اواسط دهه 1930 بود که در زمان خود بزرگترین پروژه حسابداری تاریخ بود. در اواخر دهه سي واتسون پردرآمدترین مدیر کل ایالاتمتحده محسوب میشد.
دهه 1940، آغاز ورود آيبيام به حوزه محاسباتی با مقیاس عظیم محسوب میشود، هر چند که به نظر بسیاری این امر تا ساخت مینفریم استثنایی System/360 در دهه شصتمحقق نشد. همچنین در سال ۱۹۴۶ نخستين طرح درس علومکامپیوتر در آزمایشگاههای آيبيام نوشته شد. خیلی قبل از اینکه چنین رشتهاي به صورت تخصصی ایجاد شود. با شروع دهه پنجاه، تیجی واتسون پدر به روزهای آخر عمر خویش نزدیک میشد. در همین زمان وی تصمیم گرفت تا پسرش را برای جایگزینی خود معرفی کند. توماسجی واتسون پسر نیز اگر از پدر بهتر نبود، به يقين چیزی نیز از او کم نداشت. او در سال ۱۹۵۲ کنترل شركت را در دست گرفت. آيبيام در این دوران هنوز در بازار کامپیوترها بازیگر نخست محسوب میشد، اما واتسون کوچک رؤیاهایی دیگر در سر داشت. او تصمیم گرفت، برای محقق ساختن این رؤیاها روي خانوادهای از مینفریمها با عنوان System/360 يك سرمایهگذاری پنج میلیارد دلاری انجام دهد. ریسک واتسون جواب داد و این سری از مینفریمها به یکی از موفقترین محصولات تمام تاریخ تبدیل شدند. وی همچنین اصرار خاصیبر لزوم طراحی مناسب محصولات آيبيام داشت و برای نیل به این هدف چندین معمار و طراح صنعتی مشهور را به مجموعه خویش اضافه كرد.
یکی از مواردی که در سالهای اولیه مدیریت واتسون پسر به شدت به چشم میآمد، همکاری بسیار نزدیک آيبيام با دولت ایالاتمتحده بود. وقوع جنگ سرد باعث شده بود تا اين كشور اهمیت کامپیوترها و عصر دیجیتال را درک کرده و به این ترتیب سرمایهگذاری زیادی در این امر انجام دهد. در آغاز دوران رهبری واتسون جوان این رابطه از حد معمول فراتر رفت. نکته جالب توجه اين بود که این تجارت سود چندانی را نیز نصیب آيبيام نمیکرد، اما به آنها اجازه میداد تا با دستیابی به منابع مالی عظیم و البته امکانات تحقیقاتی پیشرفته براي رشد تحقیق و توسعه شرکت حرکت كنند. به عنوان مثال، سری هفتصد کامپیوترهای آيبيام که ورودی به عصر کامپیوترهای الکترونیکی محسوب ميشود، در دهه پنجاه و با کمک دولت ایالاتمتحده برای مبارزه با شوروی ساخته شد. بسیاری از فناوريهايي که در ابتدا برای دولت امریکا توسعه داده شده بود، بعدها به شیوهاي در محصولات خود آيبيام نفوذ پیدا کرد. در اینجا باید اشاره كرد، برخی معتقدند، این رابطه چیزی بیش از تجارت صرف بوده و آيبيام به غیر از موارد ذکر شده، امتیازهای دیگری نیز از دولت ایالاتمتحده دریافت میکرده است.در طول سالهای بعد، آيبيام محصولات انقلابی دیگری مانند ماشین تایپسلکتریک، هارددیسک، فلاپیدیسک، کامپیوترهای شخصی، بارکد، زبان برنامهنویسی فرترن و SABRE را تولید كرد که هر کدام بازار را به پیش بردند. در آغاز دهه هشتاد، آيبيام به چنان امپراتوری تبدیل شده بود که به نظر هیچگاه فرو نميریخت. آنها در همه حوزهها موفق بودند.
آيبيام در سقوط
از اواسط دهه 1980ميلادي، آيبيام در دنیای تاریکی فرو رفت. در حالیکه دنیا در حال حرکت به سمت کامپیوترهای شخصی بود، ایکرز همچنان بر مینفریمها اصرار ميورزید. دریل تفت از نشريه ايويك دلایل دیگری را نیز برای این سقوط عنوان میکند. به اعتقاد او، آيبيام در این دوران بیش از حد از خود راضی شده بود و نمیتوانست به خوبی بازار در حال تغییر را مشاهدهکند. همچنین شرکتهمواره در زمینه اتهامهاي مرتبط با انحصارطلبی درگیر مبارزه با پروندههاي حقوقی فراوان بود. مورد آخر این که شرکت نه تنها کامپیوترهای شخصی، بلکه رشد مدل کلاینت/سرور را نیز ندید. بنابراین، آنها در شروع عصر اینترنت حرف چندانی برای گفتن نداشتند. نتیجه از دست دادن سهم بازار، درآمد و تمرکز آيبيام بود.
کامپیوترهای شخصی که ميتوانستند قاتل آيبيام محسوب شوند، درواقع یکی از فرزندان خود این شرکت بودند. اما عدم مدیریت درست باعث شد تا آيبيام در بازاری که خود ایجاد کرده بود، غرق شود. آنها برای موفقیت در این بازار به تراشههاي اینتل و نرمافزار مایکروسافت وابسته بودند، اما دیری نپایید که دیگر رقبا نیز توانستند از محصولات این شرکتها استفاده کنند و اینجا بود که آيبيام سقوط خود را آغاز كرد.همچنین ساختار آيبيام بیش از حد از هم گسیخته شده بود. شعبههاي مختلف در سرتاسر کشور سیاستهای خاص و مورد نظر خودشان را دنبالکرده و یک خط مشی واحد برای شرکت وجود نداشت. کسب و کار آيبيام بیش از اندازه گسترده شده بود و شرکت آنقدر وارد حوزههاي مختلف شده بود که دیگر توان ادامه بيشتر آنها را بهصورت مفيد نداشت.
در این شرایط آيبيام به دنبال لوییس گرستنر رفت که او نیز مانند مدیر قبلی در زمان قبول هدایت آيبيام۵۱ ساله بود. گرستنر خیلی زود اعتراف کرد که چندان از IT سردرنمیآورد. او پیش از قبول مدیریت آيبيام در شرکت مالی امریکن اکسپرس و مجموعه شركتهاي RJR Nabisco (بهعنوان مدیرعامل) کار کرده بود. او خیلی زود تصمیم گرفت، به عنوان نخستين تغییر دوباره شعبههاي مختلف آيبيام در سراسر دنیا را متحد سازد. گرستنر ساختار شرکت را نیز دچار تغییراتی ساخته و آن را بازتر و افقیتر ساخت. او همچنین سیاست قدیمی آيبيام را مبنیبر تولید محصولی بزرگ با همکاری مشتری (که در پروژههايي مانند فرود بر ماه و بیمه تأمین اجتماعی به کار گرفته شد) دوباره احیا كرد. در یک کلام گرستنر توانست آيبيام را به بازی بازگرداند.
برای نیل به این اهداف گرستنر از راهبردهاي مختلفی استفاده كرد. او ابتدا نیاز داشت تا وضعیت مالی شرکت را سامان بخشد. برای همین تعدیل نیرو در آيبيام آغاز شد. مرحله بعدی، فروش کسب و کارهایی با حاشیه سود کم مانند شبکه و تمرکز روي کسبوکارهایی با حاشیه سود بالا مانند خدمات و نرمافزار بود. گرستنر همچنین به صورت مقطعی درصد سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه را کاهش داد. او تصمیم گرفت تا بخشهای جداگانه شركت را که به صورت مجزا اداره میشدند، دور هم گرد آورد و تمرکز بیشتری به ساختار شركت دهد.
منبع:ماهنامه شبکه
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج