تاملاتي نظري و تاريخي در علل و انگيزه هاي پيدايش جريان آقاي منتظري(44)

امريکا که در بهره گيري از شريعتمداري براي رويارويي با امام خميني(ره) و خط و راه او شکست سختي خورده بود، برآن شد آنچه مي خواسته است به دست آقاي شريعتمداري بر سرانقلاب بياورد، با دست و زبان آقاي منتظري انجام دهد و آينده انقلاب را تباه سازد. از اين رو، ديديم که موضع آقاي منتظري در دوران قائم مقامي با پيش از آن دوره به کلي تفاوت يافت. او پيش از آنکه به قائم مقامي منصوب شود، به ظاهر موضعي انقلابي
سه‌شنبه، 13 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاملاتي نظري و تاريخي در علل و انگيزه هاي پيدايش جريان آقاي منتظري(44)

تاملاتي نظري و تاريخي در علل و انگيزه هاي پيدايش جريان آقاي منتظري(44)
تاملاتي نظري و تاريخي در علل و انگيزه هاي پيدايش جريان آقاي منتظري(44)


 

نويسنده: دکتر سيدحميد روحاني(مورخ انقلاب اسلامي)




 

آقاي منتظري و سازمان سيا
 

امريکا که در بهره گيري از شريعتمداري براي رويارويي با امام خميني(ره) و خط و راه او شکست سختي خورده بود، برآن شد آنچه مي خواسته است به دست آقاي شريعتمداري بر سرانقلاب بياورد، با دست و زبان آقاي منتظري انجام دهد و آينده انقلاب را تباه سازد. از اين رو، ديديم که موضع آقاي منتظري در دوران قائم مقامي با پيش از آن دوره به کلي تفاوت يافت. او پيش از آنکه به قائم مقامي منصوب شود، به ظاهر موضعي انقلابي داشت؛ به همه دنيا اعلام جنگ مي کرد! خود را پرچمدار حمايت از نهضت هاي آزاديبخش جهان وانمود مي کرد؛ از ريشه کن کردن بنياد فتنه و فساد و ترور و تخريب گروهک ها و ديگر عناصر اخلالگر سخن مي گفت؛ امام (ره) در مورد «تعزيرات» احتياط مي کردند و شلاق زدن به متهم را زير عنوان «تعزير» روا نمي دانستند ليکن آقاي منتظري انجام آن را جايز مي دانست. از زبان او در کتاب خاطرات آورده اند:
...مورد ديگر در مساله تعزيرات بود، تعزيرات را مي گويند به نظر حاکم شرع بستگي دارد. بعد اينها در مجلس مشکل داشتند که ما چه بکنيم، آيا بنويسيم که هر حاکم شرعي هرکارش دلش خواست بکند و هرگونه به نظرش آمد، تعزير کند؟ به اين شکل يک نوع هرج و مرج لازم مي آيد. از طرف ديگر، حاکم شرع هاي ما اغلب مجتهد نبودند، به همين جهت خواسته بودند يک حدودي براي آن معين بکنند، اين مساله را هم ايشان[امام] به من ارجاع داده بودند مدتي آقاي يزدي و ديگران براي تنظيم قانون آن پيش من مي آمدند و از نظريات من در آن کميسيوني که مربوط به اين کار بود، نوشته هايي را در اين زمينه تنظيم کردند و نوشته و امضاي مرا گرفتند...(1)
در اعدام افراد به اتهام «مفسد في الارض» نيز امام(ره) احتياط مي کرد و تنها اين اتهام را براي صدور حکم اعدامي کافي نمي دانست، اما آقاي منتظري در اين مورد نيز فتوا مي داد، چنانکه از زبان او آمده است:
...يکي هم راجع به حکم مفسد في الارض بود که به نظر من نفس مفسد في الارض بودن در حکم اعدام موضوعيت دارد و ايشان را کافي نمي دانستند و به همين جهت گفته بودند اين مساله را طبق فتواي فلاني عمل کنيد. من عقيده ام اين است که محارب هم از مصاديق مفسد است...(2)
ليکن آن روز که به قائم مقامي منصوب شد، روش و منش او گام به گام با گذشته ها تفاوت کرد. در گام نخست، «عفو مجرمين» را در دستور کار خود قرار دارد، تجاوزگران به نواميس مردم، جنايتکاران، تبهکاران، کارگردانان بي شرم عشرتکده ها، رواج دهندگان فساد و فحشا و ... از کساني بودند که در سايه رافت و عطوفت آقاي منتظري مورد عفو قرار گرفتند! و از دار مجازات رهايي يافتند و با آسودگي خاطر برنامه هاي جنايت بار و مفسده انگيز خود را پي گرفتند! اين برخورد ناروا با دزدان ناموس و سهل انگاري در برابر جنايت آنها موجب نگراني و سلب امنيت خانواده هاي اصيل و متدين گرديد. مردم مي ديدند که به سبب روش ليبرال منشانه آقاي منتظري با سرکرده هاي باند فساد و فحشا و مفسدين سابقه دار، امنيت و آسايش زنان و جوانان از بين رفته و نابکاران شياد و جنايتکار، بي واهمه به رواج فساد و فحشا و فريب جوانان دختر و پسر برخاسته و در کمين نواميس ملت نشسته اند. از اين رو، ناگزير شدند که به تحصن و اعتصاب دست بزنند و طي توماري طولاني از امام و مقامات قضايي، مجازات قطعي مفسدين و جنايت پيشگان را طلب کنند.
نامه اي که در پي آيد، گوشه اي از رسوايي هايي را که در نتيجه موضع ليبرال منشانه آقاي منتظري و عناصر نفوذي در دستگاه قضايي پديد آمده بود به نمايش مي گذارد:
بسمه تعالي
دبيرخانه محترم مرکزي ائمه جمعه، سلام عليکم
انا لله و انا اليه راجعون
با آرزوي طول عمر با برکت رهبر کبير انقلاب، امام خميني و به خود آمدن مسئولان و اجراي عدالت. با کمال تاثر به اطلاع مي رساند که در اين مملکت همگام با سرو صداي برخورد با آفتابه دزدهاي بدحجابي و کم حجابي، مناره هاي دزدهاي عرض و ناموس و اخلاق جامعه را مورد ترحم قرار مي دهند که يک نمونه مربوط به اين منطقه را به اطلاع مي رساند:
برخلاف انتظار امت حزب الله و خانواده هاي شهدا و رزمندگان و علي رغم طومار چند متري که امضا کردند و خواهان اجراي عدالت شدند. مسئولان قضائي بي درد کشور، حکم عفو دو مفسد في الارض(طبق تعبير حاکم شرع پرونده) را تنفيذ و اظهار شده که به تاييد قائم مقام معظم رهبري و هيات عفو نيز رسانده اند. در صورتي که جرم هاي متعدد و مکرر آنها دل هر مسلماني را به درد مي آورد تا چه رسد به کسي که به رهنمود اين مسئولان و براي اين نظام يک يا چند جگر گوشه را قرباني کرده است. بعضي از موارد اتهام طبق مندرجات حکم دادگاه بنا بر رجم بوده و بعد بدون اينکه آنها رد شود تقاضاي عفو شده به قرار ذيل است:
1. تشکيل باند فساد و رهبري آن و داير نمو دن مرکزي جهت اشاعه فساد و فحشا و...وبه انحراف کشانيدن زنان و دختران(افراد زياد) و برقراري رابطه نامشروع
2. ارتکاب عمل شنيع زناي محصنه به کرات...
3. ارتباط با مراکز فساد تهران و ساير شهرستانها و انتقال زنان منحرف به اماکن جهت استفاده خود و ديگران
4. اغفال و آلوده نمودن تعداد زيادي از زنان و دختران و انتقال آنان به عشرتکده با ترفندهاي مختلف
5. به انحراف کشاندن بستگان شهدا و رزمندگان و داشتن روابط نامشروع...
6. همکاري با گروهک منافقين به شکل پناه دادن و کمک براي خروج از کشور و کمک مالي
7. فريب و اغواي نگهبان زندان و...
8. بي نظمي و اغتشاش و ضرب و شتم يکي از پاسداران مامور زندان
ارتباط با زنان شوهردار و بي شوهر و حتي مادر شهيد و ارتکاب عمل شنيع زنا به طور مکرر9.
10. طبق اعلام ديگري رابطه نامشروع با همسر يک بسيجي فرمانده گردان
لابد معناي عدالت اسلامي و حمايت از رزمندگان و بسيجي ها همين است.
اين است پاداش کساني که با نثار جان و مال حضور خود را در صحنه حفظ کردند و فرزندانشان را در جبهه به قرباني داده اند.
در نتيجه اينک خانواده شهدا و رزمندگان در دادگستري متحصن و خواهان اعدام مفسدين هستند.
در خاتمه به اطلاع مي رساند که حرکات پي درپي بعضي از مسئولان قضايي به طور جدي مردم مسلمان را از نظام اسلامي دلسرد کرده و به تدريج همه اميدها و وعده هايي را که شنيده بودند تبديل به ياس مي نمايد و بديهي است که اينجانب بعد از چندين ماه خون دل خوردن، ناچار بايد براي اقناع مردم، جرم و عفو را در نماز جمعه توضيح و بازگو نمايم.
اللهم انا نشکواليک فقد نبينا و غيبه ولينا و کثره عدونا و شده الفتن بنا و تظاهر الزمان علينا
با تقديم احترامات: امام جمعه سمنان- عباسعلي اختري 67/10/6
سهل انگاري ها و تسامح و تساهل در برابر جنايت هاي طولاني مفسدان و متجاوزان به نواميس و تبهکاران که پي درپي مورد عفو قرار مي گرفتند، موج اعتراض و استنکار مردمي را به همراه داشت و آنگاه که امام خميني(ره) خبر اعتراض مردم و تحصن و اعتصابات آنان را در برخي از شهرها دريافت کرد، بي درنگ به چند تن از افرادي که در دستگاه قضايي تجربه و سابقه داشتند، حکم داد که به محل جرم بروند و پس از تحقيق و بررسي، جنايتکاران را به سزاي اعمال کثيف و غيرانساني آنان برسانند:
بسمه تعالي
جناب حجت الاسلام آقاي نيري دامت افاضاته
از آنجا که گزارشات متعددي در مورد ضعف دستگاه قضايي به اينجانب رسيده است و مردم شريف و متعهد ايران انتظار برخودر جدي تري با مسائل مختلف را دارند به جنابعالي و حجت الاسلام آقاي رئيسي ماموريت قضايي داده مي شود تا نسبت به گزارشات شهرهاي سمنان، سيرجان، اسلام آباد و درود رسيدگي نموده و فارغ از پيچ و خمهاي اداري با دقت و سرعت آنچه حکم خداست در موارد مذکور اجرا نماييد. بايد سعي کنيد خداي ناکرده حقي از کسي ضايع نگردد. والسلام
به تاريخ11 دي ماه1367
روح الله الموسي الخميني

پي نوشت ها :
 

1- خاطرات، ص489
2- همان.
 

منبع: 15 خرداد شماره 15



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.