پروژه‌های صلیبی در جهان اسلام (1)

اسلام ستیزی و نشر دروغ و کینه علیه چهره ی نورانی حضرت خاتم الانبیاء محمد (ص) ازسوی صاحبان قدرت و ثروت و پاسداران جهل و نفرت سابقه ای طولانی دارد. بویژه پس از پیروزی گسترش انقلاب اسلامی و احیای مجدّد اسلام
سه‌شنبه، 18 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
پروژه‌های صلیبی در جهان اسلام (1)

پروژه های صلیبی درجهان اسلام(1)
 


 

نویسنده:نرگس یزدی و معصومه امیرلو




 

مقدمه
 

اسلام ستیزی و نشر دروغ و کینه علیه چهره ی نورانی حضرت خاتم الانبیاء محمد (ص) ازسوی صاحبان قدرت و ثروت و پاسداران جهل و نفرت سابقه ای طولانی دارد . بویژه پس از پیروزی گسترش انقلاب اسلامی و احیای مجدّد اسلام و معنویت عدالتخواهانه در دنیای جدید و موفقیت های پیاپی این جنبش بیداری اسلام و تهدید مستقیم منافع استعماری غرب درجهان اسلام، ستیز با نام مبارک نبی اکرم (ص) و قرآن مجید و تحریف و توهین علیه ارزش های اسلامی نیز سال به سال تشدید شده است .استکبار غرب به رهبری آمریکا و صهیونیزم، عمیقاً احساس خطرکرده اند و سیاست تحریف و توهین و ارعاب در پیش گرفته و روح جهادی و مقاومت ضدّ استعماری و ضد اشغال گری را«تروریزم و خشونت طلبی»نامیده و به اسلام، نسبت می دهند .لجن پراکنی های امسال سلمان رشدی، اینک با مواردی چون انتشار وسیع کاریکاتور و تولید فیلم در اروپا تداوم یافته است و دنیای سکولار و استعماری غرب، علناً گفتگو و منطق استدلال و اخلاق را به کناری نهاده و مذبوحانه و بی ادبانه، رو به متعصبانه ترین رفتارهای عصرجاهلیت آورده اند و همه ی شواهد گواهی می دهد که دولت ها و رسانه های کشورهایی چون دانمارک وهلند و...تنها آلت دست صهیونیزم حاکم بر مقدّرات غرب شده اند.
دولت ها و رسانه های غرب، در ترویج اهانت های بی منطق و اخلاق ستیز علیه مقدّسات 1/5میلیارد مسلمان جهان و میلیون ها مسلمان اروپایی بدون هیچ تسامح و احترام به شعار«آزادی بیان»استناد می کنند حال آن که حتّی طرح هرگونه سؤال علمی نسبت به مواردی چون مشروعیت رژیم صهیونیستی یا پرسش تاریخی درباره هولوکاست، صد درصد ممنوع بوده و جرم، تلقی می شود و گروه هایی از اندیشمندان و دانشگاهیان و حتی چند عضو پارلمان اروپا صرفاً به علت طرح سؤال یا اظهار نظر دانشگاهی، به شدّت سرکوب و حتی زندانی شده اند .
همه ی این رفتارها اگرعادی، تلقی شده باشد،اما برخورد غیراخلاقی کاملاً سیاسی که پاپ جدید کاتولیک ها نسبت به اسلام بروز داد، هیچ توجیهی ندارد .وی بزرگترین جرم های تاریخی کلیسا و تاریخ سیاه پاپ ها را که در سراسر قرون وسطی و حتی پس از آن ادامه یافته بود؛یعنی روش های خشونت آمیز و عقل ستیزی را به اسلام که آزمون تاریخی خود را درگسترش اخلاق و علم و عقلانیت و تمدّن سازی، پس داده است نسبت داد .
سلسله مقالات زیر ،آیینه ای تاریخی است که در برابر چشمان پاپ، گرفته می شود و بهترین پاسخ به او،بازخوانی تاریخ کلیسا و پاپ ها و دستاورد آنان در عرصه ی جهل و علم ستیزی و خشونت است که صرفاً با استناد به منابع رسمی موجود و تاریخ مستند و مکتوب اروپا و مسیحیت، صورت گرفته است .
این نوشتار ، نشان می دهد که دادگاه های تفتیش عقاید، دانشمند سوزی ها و جنگ های صلیبی و کتاب سوزی ها و شکنجه های وحشیانه خرافه باوری های بخش اساسی تاریخ کلیسا و پاپ ها بوده است و عالیجناب پاپ، قبل از ارائه ی چنان سخنانی باید ابتدا بار دیگر به آرشیو واتیکان و تاریخ مسیحیت در اروپا رجوع کند و همان برای شرمندگی عالیجناب، کافی خواهد بود؛ بویژه اگر به یاد آورد که اسلام و مسلمانان همواره تا چه حدّ نسبت به عیسی بن مریم(ع) و مادر مقدّس اش، احترام و تقدیس ورزیده و آنان را در ردیف بزرگترین اولیاء خداوند دانسته و سراسرتاریخ اسلام تاکنون، از مدارا و محبت با مسیحیان(و یهودیان و...)سرشاربوده است .

1- مسلمانان نباید متّحد شوند
 

پیش از بازخوانی تاریخ کلیسا و سابقه ی پاپ ها در باب خشونت و عقل ستیزی، نخست به برخی توطئه های جاری صلیبی ها علیه اسلام و در جهان مسلمین اشاره می کنیم .
ملت ها و امّت های یکدل و متحد کمترآسیب پذیرند، و در برابر هر نوع یورش بیگانه، تاب می آورند،از این رو جریان های صلیبی جدید،خط مشی خود را چنین بیان می دارند :
چنانچه مسلمانان با در نظرگرفتن این توان بالقوه با یکدیگرمتحد شده و امت واحده ای که آرمان مسلمانان تلقی می شوند و در قرآن نیز به آن اشاره شده تشکیل شود، اساسی ترین مشکل در برابر سیطره ی دنیای مسیحیت ایجاد شده است.
«وحدت اسلامی، آرزوهای ملل بیدار را به همراه دارد و به آنان کمک می کند تا از نفوذ اروپا خارج شوند،ولی برنامه های تبلیغی مبشرین می تواند عظمت این جنبش عظیم را درهم شکند،زیرا برنامه های تبشیری است که به اروپا جلوه ی جذابی می دهد و می تواند انقلاب اسلامی و وحدت آن را از ریشه برکند .»(1)
به همین دلیل است که«روژه دو پاسکیه»به نقل از«وات مونتگمری»بیان می کند :
مسیحیت درطول قرون متمادی، اسلام را سهمناک ترین و بدترین دشمن خود دانسته ...»(2)
و طی برنامه ریزی های مختلف از وحدت مسلمین به انحاء گوناگون جلوگیری می کنند .
«لورنس براون» نیز اظهار می دارد :
« اگرمسلمانان دریک امپراتوری اسلامی، متحد شوند،خطربزرگی به وجود می آورند و یا ممکن است نعمتی برای جهان باشند،ولی تا روزگاری که متفرق هستند و با یکدیگر سازگاری ندارند،بدون وزن و اثر بوده و ازآینده آنان نباید هراس داشته باشیم .»(3)
با توجه به همین قدرت شگرف وحدت امت مسلمانان بود که جاسوسان انگلیسی درجهان اسلام، ایجاد جنگ های فرقه ای میان مسلمانان را توصیه می کردند:
«اسلام به پیروان خود دستور می دهد تا اتحاد و دوستی را میان خود حفظ کنند و از اختلاف بپرهیزند،و قرآن به آنان فرمان می دهد:«و اعتصمو بحبل ا...جمیعاً و لاتفرقوا»حال آنکه باید هرچه بیشتر بدگمانی را در میان مسلمانان نسبت به یکدیگر گسترش داد و در این مورد باید به انتشارکتاب هایی که درآن توهین به مذاهب یکدیگرکرده باشند و تفرقه را دامن بزند،استفاده کرد و برای این کار باید به مقدار کافی هزینه مالی نمود»(4)

2- کاتولیک و پروتستان، متّحد علیه اسلام
 

فعالیت های تبلیغی و نفوذی مسیحی-غربی با ماهیت استعماری در جهان اسلام و بویژه ایران، نه مخصوص کاتولیک ها و نه محدود در تفرقه افکنی بین مذاهب اسلامی بود.پروتستان ها نیز در پی اهداف استعماری در جهان اسلام و از جمله ایران می باشند .«ایوانف »ایران شناس روسی درباره فعالیت های میسیونرهای مسیحی در ایران می نویسد :
« میسیونرهای آمریکایی که از اواسط قرن نوزده میلادی به منظور ایجاد توسعه طلبی آمریکا به ایران آمده بودند،در اوایل قرن بیستم فعالیت خود را در این کشورتوسعه دادند و در اواخر قرن نوزده، میسیونرهای پروتستانی آمریکا غیر از ارومیه در تهران، تبریز و همدان مشغول فعالیت شدند و تبلیغات خود را از راه تاسیس کلیسا و نمازخانه و کلاس و داروخانه انجام می دادند،اطباء و معلولین و میسیونرهای آمریکایی نقش جاسوس و مبلغین امپریالیزم را درایران بازی می کردند»(5)

3- ترویج زبان انگلیسی و فرهنگ غربی میان مسلمانان
 

«تاکلی» میسیونر مذهبی در جهت مبارزه فرهنگی با اسلام و ترویج فرهنگ غربی درکشورمی گوید :«
ما باید در ایجاد مدارس مسیحی و غربی، دولت و ملت ایران راتشجیع کنیم و تعلیمات غربی را برای آنان جلوه و جلا دهیم؛زیرا بیشترمسلمانان عقایدشان با خواندن لغت انگلیسی و ترویج فرهنگ غربی، متزلزل می گردد و کتاب های درسی غرب، اعتقاد به کتاب مقدس شرقی (قرآن) را امری مشکل می سازد»(6)

4- نفوذ میان نخبگان
 

«همفر»،جاسوس خاورمیانه ای انگلیسی نیز در کتاب خاطرات خود،برنامه ی طرح شده برای نابودی اسلام و مسلمین را این گونه بیان می کند:
«یکی از طرح ها،توسعه دادن به برنامه تبلیغی مسیحیت می باشد.بدین ترتیب که مبلغین را در هر صنف وارد کنیم به خصوص در میان نخبگانی چون حسابداران و پزشکان و مهندسین و مانند آنان، و نیز لازم است در تقویت کلیساها، مدارس، و بیمارستان های مسیحی، کتابخانه ها و جمعیت های به اصطلاح خیریه ی تبلیغاتی در پهنه سرزمین های اسلامی و انتشار میلیون ها کتاب پیرامون مسیحیت به صورت رایگان در میان مسلمانان بکوشیم و سعی کنیم که همیشه تاریخ مسیحی همراه تاریخ اسلامی ذکرشود و در دیرها و کلیساها جاسوس هایی با پوشش راهب و راهبه بگماریم که کارشان آگاهی یافتن از فعالیت های مسلمین و ترویج مسیحیت باشد .»(7)

5- کشیشان،پیش قراولان ارتش های استعماری
 

در طی سالیان استعمار،همواره کلیسا از حامیان اصلی استعماری غربی در جهان اسلام به شمار آمده است و در این راستا از هیچ تلاشی برای یاری رسانی به جریان استعمار و غارت جهان اسلام،فروگذار ننموده است .
ذکر نمونه هایی از این دست مسئله را روشن تر می نماید،«ژنرال مایک» فرمانده سفیدپوست غربی و پیش قراول حمله به «استانلی ویل» ،یکی از ایالات مسلمان نشین «کنگو» در «آفریقا» در خاطرات خود آورده است :
«ما به کوچک و بزرگ رحم نمی کردیم،ما به این بهانه که هر کدام از مسلمانان ممکن است عضو نهضت آزادی بخش ملی کنگو باشد،حداقل پنج هزار زن و کودک پیر و جوان را قتل عام کردیم و در این جریان کشیشان سفیدپوست وابسته به میسیونرهای مذهبی مسیحی به علت آشنایی با وضع محل،ما را رهبری می کردند.»(8)
ازجمله برنامه های استعمارگران غربی در جهان اسلام، همواره این بوده است که از کلیسا و جمعیت های مسیحی و تبلیغی مسیحیت برای ایجاد بلوا و اختلافات داخلی و ترویج شعائر انحرافی مانند ملیت گرایی افراطی و...بهره برداری کند .
همچنین می توان به تحریک بومیان آفریقا علیه مسلمانان اشاره کرد .دراوگاندا بارها،بومیان به تحریک میسیونرها با مسلمانان درگیرشدند و گاه به کمک سلاح های مجهز و امکانات فراوانی که غرب در اختیار بومیان مسیحی قرار می داد،مسلمانان را کشتار و حذف می کردند .این سیاست به طور مشابهی در کشورهای موزامبیک ،مالاوی و تانزانیا با مشارکت ارتش های استعماری غرب و کلیسای مسیحی علیه مسلمانان به اجرا درآمده است .
«مسیحیان با چنین شیوه هایی بود که توانسته اند بر تعدادی از کشورهای اسلامی به طور مستقیم یا غیرمستقیم سلطه داشته باشند . در سنگال که 90 % جمعیت آن مسلمان است به مدت بیست سال فردی مسیحی حکومت کرده و در کشورهای مالاوی ، موزامبیک و تانزانیا نیز مسلمین ، به هیچ وجه در سرنوشت خود دخالت ندارند ، در کشورهایی همانند مصر در زمان سادات و مبارک و همچنین اردن ، نیجریه ، گابن ، سیرالئون که همسران رؤسای جمهور آنها مسیحی بودند نیز به سرکوبی اسلام و مسلمین پرداخته اند . » (9)
موضوع اخیر یعنی ترغیب و ایجاد زمینه های لازم برای رهبران کشورهای اسلامی برای اختیار کردن همسران مسیحی و سپس اعمال سیاست های صلیبی در جهان اسلام ، همواره یکی از ترفندهای قوی و برنامه ریزی شده استعمار برای تسلط بر کشورهای اسلامی و مسلمانان بوده و می باشد .
در طول تاریخ استعمار ، نمونه های بسیاری از نقش کلیسا در کشورهای مسلمان به عنوان عضوی از پیکره ی سازمان جاسوسی استعمارگران غربی موجود است . که فقط بخش کوچکی از آن مورد توجه و واکنش مسلمانان قرار گرفته است .
« فعالیت های جاسوسی در کشورهای پاکستان ، سودان ، نیجریه ، غنا و گینه موجب واکنش مردم این کشورها شده و در مواردی منجر به اخراج میسیونرها و مبلغین به دلیل فعالیت های جاسوسی آنها گردیده است .»(10)

6 ـ نفوذ در آموزش و پرورش
 

« کلیسا با ایجاد مدارس ویژه در کشورهای اسلامی تحت پوشش های مختلف به ترتیب غربی و مسیحی دانش آموزان و جوانان مسلمان پرداخته است .
در این زمینه بویژه تلاش وافری برای جذب فرزندان رهبران کشورهای اسلامی انجام داده است ، از جمله آموزش شاهزادگان و ... که در آینده ی سیاسی یک کشور نقش دارند . آموزش فرزندان رؤسا و صاحب منصبان کشورهای اسلامی پس از شناسایی توسط کلیسا در مدارس تحت نظارت آنان که غالباً به عنوان مدارس خاص و نمونه مطرح گردیده اند ، انجام می گرفت تا در آینده بتوان به بهترین صورت از وجود آنان در مسیر اهداف استعماری بهره برداری نمود ، به عنوان نمونه می توان از « موسی چومبه » قاتل « پاتریس لومومبا » ، نام برد که در مدرسه مذهبی آمریکایی « متدیست » تحصیل کرده و با کمک بلژیکی ها توانست پس از کسب قدرت در کنگو پاتریس لومومبا رهبر انقلابیون را به قتل برساند . » (11)

7 ـ حمایت مالی مستقیم استعمارگران از کلیسا درجهان اسلام
 

« در قبال خدمات کلیسا به استکبار جهانی ، متقابلا رژیم های استعماری غرب نیز تعهدات خود را به کلیسا مد نظر قرار داده و حمایت های مالی فراوانی از آن به عمل می آورند .
آمار و ارقام سال 1970 م نشان می دهد که 70 میلیارد دلار هزینه تبلیغ مسیحیت در آن سال به 100/3 میلیارد دلار در سال 1980 م افزایش یافته است ، به گفته دیوید وارن مسئول دایرة المعارف جهان مسیحیت ، بودجه مصرفی سال 1980 م ، مبلغ 127 میلیارد دلار می باشد ، در حالی که درآمد حاصله از سرمایه گذاری ها و کمک های خارجی در سال 1970 م ، مبلغ 50 میلیارد دلار بود و در حال حاضر به 75 میلیارد دلار رسیده است . در آلمان هر فرد مجبور به پرداخت درصدی از درآمدش به کلیسا می باشد . علاوه بر آن مؤسسات و سازمان های مسیحی بسیاری از کمک های مراکز بین المللی از قبیل سازمان ملل را به خود اختصاص می دهد . » (12)

8 ـ ترویج فحشاء ، قمار و شراب میان جوانان مسلمان
 

علاوه بر تحریف ها و تهمت های ناروا نسبت به قرآن و عقاید اسلامی ، تحقیر ارزش های اسلامی ، القای شبهات و نفوذ در سازمان های آموزشی کشورهای اسلامی و ... ، استفاده از راه های ضد اخلاقی و ترویج فحشاء میان مسلمانان نیز به عنوان یک پروژه ی استعماری تعقیب شده و می شود .
کاردینال « لافی گری » یکی از مبشران مسیحی معترف است که :
« بدون تردید محکم ترین دینی که زیر بار اسارت نمی رود اسلام است و به همین جهت مبشرین آرزو دارند تا همه مسلمانان ، مسیحی شوند . » (13)
همفر انگلیسی در کتاب خاطرات خود می نویسد :
« دبیر کل وزارت مستعمرات انگلیس ، کتابی به من داد تا طی دو روز آن را مطالعه کنم ، نام کتاب این بود « چگونه اسلام را نابود کنیم ؟ » و به راستی که محتوای این کتاب برای من بسیار جالب و برای فعالیت های آینده ام بهترین برنامه بود . پس از آنکه کتاب را به دبیر کل برگردانم به من گفت : دانسته باش که تو در این میدان تنها نیستی ... هرگاه عروس دریاها ( انگلستان ) توانست اسلام را از هم بپاشد و بر کشورهایش تسلط پیدا کند ، جهان غرب و مسیحیت را شاد خواهد کرد ، زیرا طی دوازده قرن مسلمانان بر اوضاع مسلط بوده و هر هجومی را از خود دور می ساختند ... امروز حکومت انگلیس در فکر این است که اسلام را از درون و با نقشه قبلی و مطالعه ی دقیق و به مرور زمان نابود سازد ... عوامل ما در ترکیه با زیرکی و هوشیاری خاصی همین نقشه را عملی می کنند و در بین مسلمانان راه یافته و به منظور تربیت فرزندان شان مدارسی باز کردند و کلیساها را در میان آنان بنا کرده و شراب و قمار و فحشا را در میان آنان رواج داده اند و جوانانشان را نسبت به دین شان مشکوک ساختند و میان حکومت های مسلمانان اختلافاتی ایجاد کردند و خانه های رؤسای آنها را با زنان زیبای مسیحی پر کردند تا شوکتشان ضعیف شود و دینداری آنان رقیق گردد و الفت و وحدتشان از بین برود . » (14)

9 ـ تهاجم فرهنگی و کادرسازی میان زنان و جوانان
 

در این راستا ، تحریف سیمای مسلمین ، تهمت ها و افتراهای بی اساس به اسلام ، مرتجع نشان دادن چهره اسلام به جهانیان ، کتمان واقعیت های تاریخی اسلام ، طرح و القای شبهات ضد اسلامی و در مقابل ، سعی در بزرگ و زیبا جلوه دادن مسیحیت ، تبلیغ دروغین صلح دوستی مسیحیت و منزه جلوه دادن تعالیم کلیسا از جمله روش هایی است که به کار می برند .
اولین نتیجه ی تلاش های مبشرین ، مسیحی کردن اندکی از پسران و دختران مسلمان و عادت دادن تدریجی افکار عمومی مسلمین به اقتباس تدریجی افکار مسیحیت است . دنیای غرب همه ی سلاح های جنگی ، علمی ، فکری ، اجتماعی و اقتصادی خود را در میدان مبارزه با اسلام به کار می برد و پدید آوردن اسراییل در قلب عالم اسلامی نیز جزئی از برنامه ای بود که برای این پیکار ترسیم شده است . ایجاد یک رژیم متجاوز از جمله ، برای جدا ساختن پیوند دنیای اسلام در آسیا و آفریقا و پیشبرد هدف مسیحی کردن آفریقا آنچنان که آرزوی پاپ بوده است نیز به همین منظور می باشد .
دشمنان اسلام ، دخالت در نظام تعلیم و تربیت را شیوه ای مناسب جهت تضعیف آیین اسلام و تغییر اخلاق و افکار نسل های جوان مسلمان دانستند و با نفوذ در جریان آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی کشورهای مسلمان به بسط فعالیت خود در زمینه گسترش آموزش غربی و مفاهیم ضد اسلامی در جوانان پرداخته اند . در این زمینه ، نویسنده ی آمریکایی در کتاب « دنیای معاصر عرب » اعتراف می کند که :
« باید زنان مسلمان را هدف قرار داده و با تربیت جوانان به ویژه دختران مسلمان به شیوه ی غربی ، تدریجاً پروژه ی اسلام زدایی را در جهان اسلام به پیش ببریم زیرا : بی گمان زن مسلمان آموزش دیده در مدارس ما ، دورترین افراد اجتماع از تعالیم اسلام و تواناترین فرد برای دور ساختن اجتماع از دین است . » (15)

10 ـ سانسور اسلام در غرب
 

« گوته » شاعر فیلسوف و روشنفکر بزرگ آلمانی ، سیاست های نفوذی و استعماری کلیسا را چنین افشاء می کند :
« سالیان درازی کشیشان از خدا بی خبر ، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن ، دور نگه داشته اند اما هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش گذارده و پرده جهل و تعصب نابجا را دریده ایم ، عظمت احکام مقدس اسلام که قرآن مجموعه آن است بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نموده است و به زودی این کتاب توصیف ناپذیر ، عالم را به خود جلب نموده و تأثیر عمیقی در علم و دانش جهان می گذارد و بی تردید ، قرآن ، جهانگیر می گردد . » (16)
توجه به سخنان وی ، نشان می دهد که از عمده تاکتیک هایی که کلیسا برای حفظ مسیحیت رو به زوال و جلوگیری از گرایش جهانیان بویژه مسیحیان به اسلام به کار می برد ، تلاش برای عدم دسترسی مسیحیان به معارف اصیل اسلام می باشد .
مسیحیت در راستای فعالیت های تبلیغی خود به عنوان یکی از فعالیت های اصلی به تحریف مباحث اسلامی دست زده و هجوم به مهم ترین و اساسی ترین منبع تعالیم و شریعت اسلامی یعنی « قرآن کریم » ، با انکار وحی الهی و شبهه پراکنی علیه آن آغاز کرد .

11 ـ مبارزه با قرآن
 

اگر بخواهیم ترس پاپ و کلیسا را نسبت به آگاهی بشریت از تعالیم قرآن بدانیم کافی است به این خبر توجه کنیم :
« متن عربی قرآن نخستین بار به وسیله « پاگانی نی » ( PAGANENE) در « ونیز » بین سال های 1503 ( 909 قمری ) و 1523 ( 930 قمری ) به چاپ رسید ، و گویند نسخه های آن را به امر پاپ نابود کردند . امروزه نسخه ای از آن را سراغ نداریم . » (17) نخستین هدف پاپ آن بود که اروپا و مردم مسیحی با قرآن کریم آشنا نشوند و انجیل تورات را با قرآن مقایسه نکنند .
یکی از تاکتیک های جنگ فرهنگی استعمار غرب و نیز پاپ ها علیه اسلام ، تلاش برای بشری نشان دادن قرآن و ساختگی دانستن آن بوده که تا امروز هم تعقیب می شود .
« «واشنگتن ارونیک » در کتاب « تاریخ مقدس » ، قصص قرآن را ساخته ی ذهن پیامبر اکرم (ص) و بازتاب وقایع دوران زندگی ایشان و داستان های سحر و جادوی رایج در عربستان می داند که پیامبر آنها را تدوین کرده است . » (18)
« مستشرقین غربی همچنین از برخی روایات در منابع حدیث اهل سنّت و مکتب خلفاء ، همچون صحیح بخاری و تاریخ طبری و ... بهره برده و با جستجو در احادیث و تاریخ و فقه و کلام و تفاسیر قرآن ، به دنبال نکاتی جهت بهره برداری علیه اسلام و تحریف یا شبهه پراکنی بوده اند . » (19)
« مسیحیت در پیگیری اهداف خود از تحریف لغوی ( لفظی ) قرآن نیز خودداری نکرده و در جهت حذف یا تغییر بخش هایی از آیات و سوره های قرآن نیز کوشیدند که ناکام ماندند .
... اخیراً نیز کشیش متعصبی به نام « یوسف حداد » با انتشار کتب مختلفی تحت عناوین « مقدمه ای بر گفتگوی اسلام و مسیحیت » ، « قرآن ، دعوتی مسیحی ؟ » ، « اسرار قرآن » ، « مسیح و محمد از دیدگاه قرآن و انجیل » بسیاری از آیات قرآن را تحریف نموده است . » (20)
« همفر » جاسوس مشهور انگلیسی در زمینه فعالیت برای طرح شبهه علیه قرآن و تحریف آن توصیه می کند :
« مسلمانان ارزش بسیاری برای قرآن و حدیث قائل هستند و از نظر آنان پیروی از قرآن و حدیث ، موجب بهشت و ثواب است . لازم است پیرامون قرآن اشکال تراشی کرد و نیز قوانین ساختگی بسیاری در آن وارد ساخت به این بهانه که در قرآن کم و زیاد شده است و نیز لازم است آیاتی از قرآن را که در علیه یهود و مسیحیت و کفار است از آن حذف کنیم . همچنین باید قرآن خواند را در غیر کشورهای عربی ممنوع کرد تا به زبان عربی خوانده نشود ، بلکه باید جا انداخت که ترک ها قرآن را به ترکی و فارس ها ، به فارسی و دیگر کشورها به زبان خود بخوانند . » (21)

12 ـ حمله به شخصیت پیامبر (ص) و « محمّد » ستیزی
 

از دیگر فعالیت های مسیحیت ، تحریف سیمای جذاب و ملکوتی پیامبر اسلام (ص) می باشد . از جمله ، یکی از آنان ، علیرغم آنکه پیامبر اسلام (ص) فرزند معتبر ترین رئیس قبیله قریش محسوب می شد ، می نویسد :
« به موجب روایات و عقاید اسلامی ؛ در سال 610 میلادی به یک تاجر معمولی و گمنام عرب ! از شهر مکه الهام شد تا پیام خدا را تبلیغ نماید .
و در جای دیگر آورده است :
داستان « بحیرای » راهب اگر چه از اصل افسانه ای بیش نیست ولی نوع دنیایی را که محمد (ص) در آن می زیسته است به خوبی آشکار می کند . » (22)
از آخرین نمونه های بارز و مشهور اینگونه خصومت ها ، علاوه بر نشر وسیع فیلم و کاریکاتور علیه چهره ی نورانی خاتم الانبیاء (ص) ، انتشار جهانی
« کتاب آیات شیطانی » از « سلمان رشدی » می باشد که در آن علیه پیامبر اسلام (ص) و همسران و اصحاب ایشان و تعالیم قرآن ، تحریف ها و توهین های فراوانی وارد شده است .
« بررسی کلمه انگلیسی مهوند (mahovand) به معنای خدای دروغین ، بت ، شیطان ، و مرتد که تحریفی از نام مبارک پیامبر اسلام (ص) می باشد ، نمونه ای دیگر از اوج تعصبات کلیسا می باشد و به همین جهت ، سلمان رشدی فاسد ، از این کلمه علیه پیامبر (ص) استفاده می کند و تخیلات کثیف و پوچ خود را علیه اسلام و رهبران بزرگ آن به کار می بندد . برخی دیگر گر چه نمی توانستند صداقت و امانت و پاکی پیامبر اکرم (ص) را مورد تردید قرار دهند ، ولی عصمت از خطا را رد کردند تا اساس اسلام را اشتباهی صادقانه جلوه دهند « وات » در کتاب خود پس از ذکر جملاتی در باب عصمت و پاکی پیامبر (ص) می نویسد :
گفتن این که « محمد » (ص) در عقاید خود یکدل و راستگو بود ، دلیل آن نیست که معتقدات وی همه درست بوده است ، ممکن است کسی در موضوعی راستگو باشد ولی اشتباه کند .» (23)
تحریف و تحقیر معجزات و نشانه های رسالت پیامبر (ص) نیز از روش هایی است که کلیسا در سیکل تحریفات خود از آن بهره برداری کرده و معجزات پیامبر (ص) را تحقیر و گاه توجیه و تحریف و یا تکذیب کرده است . آنان حتی پیشگویی و اعتراف راهب مسیحی (بحیرا) در خصوص نبوت پیامبر (ص) را تحریف کرده و موضوع گفتگوی آنان را جعل کرده و پیامبر (ص) را بت پرست خواندند .
به عنوان نمونه ، نویسنده ی کتاب « محمد (ص) پیامبر و سیاستمدار» می نویسد :
« ... کاروان « ابوطالب » فرود آمده و نزدیک به صومعه نسطوریان منزل کرد . یکی از راهبان موسوم به (سرجیوس ) که بعضی او را (بحیره ) نامیده اند ، چون با «محمد »(ص) به صحبت درآمد ، از ذهن و ذکاوت و عقل و ادراک وی آن هم در این سن و سال در شگفت ماند و چون کنجکاوی ها و موشکافی های او را در استفسار ابواب ادیان و مذاهب دید از او زیاد خوشش آمد و این دو مکرر با هم مشغول صحبت می شدند و سعی راهب پیوسته بر این بود که بطلان بت پرستی را که محمد (ص) تا آن زمان در آن آیین پرورش یافته بود بر وی مبرهن گرداند . » (24)

13 ـ تحریف تاریخ اسلام و تمدن مسلمین
 

« کلیسا بارها کوشیده است تا تاریخ پر فراز و نشیب اسلام را نیز مورد تحریف قرار دهد . توطئه ای که با همیاری و همکاری شرق شناسان غربی صورت پذیرفت کتمان و گاه واژگون جلوه دادن تاریخ اصیل اسلام است . عموماً تاریخ هایی که مستشرقان نگاشته اند ، مواردی را متذکر می شود که در بیداری و هوشیاری امت اسلام و یا جوامع انسانی تحت سلطه ، تأثیری نخواهد داشت . از کاخ ها ، خیابان ها ، کاسه و ظرف ها ، معماری مساجد و لباس ها و نوع حرمسراهای حکام ، پادشاهان و خلفای اسلامی ، اسامی پادشاهان و خدم و حشم آنها سخن می گویند ولی از ذکر تاریخ قیام های مسلمانان ، تفکرات رهبران جوامع مسلمان و خصوصاً شیعی ، مبارزات دانشمندان و اندیشمندان اسلامی ، مجالس درس بزرگان و شیوه های زندگی و سیر و سلوک آنها و تاریخ علم و تمدن اسلامی و اخلاق و انسانیت مسلمانان سخنی به میان نمی آید واگر مسائلی در زمینه حقوق اسلام ، اقتصاد اسلامی یا کلام اسلامی به میان می آید ... در همه موارد سعی در پنهان ماندن اسلام اصیل و معارف و اندیشه اسلامی گردیده است . » (25)
مستر « همفر » نیز در کتاب خاطرات خود در این رابطه می گوید :
« روی این نکته باید خیلی کوشید که تاریخ مسیحی در کنار تاریخ هجری در بین مسلمین به رسمیت شناخته شود ... » (26)

14 ـ تحریف مفاهیم و ارزش های اسلامی
 

« کلیسا با بررسی و مطالعه و تحقیق فراوان بر روی کتب اسلامی ، به اهمیت مفاهیم و اصطلاحات اسلامی و نقش ویژه آنها پی برده و یکی از کانون های تحریف اسلام ، تفسیر واژگون مفاهیم اسلامی و تلاش برای وارونه جلوه دادن اصطلاحات اسلامی بوده است . ترویج تفاسیر نادرست از اسلام و از قرآن و حدیث می توانست بهترین روش باشد ، چرا که با پوشش های گوناگون نظیر : نقد مفاهیم ، بررسی اصطلاحات ، برداشت های تاریخی و ... در انحراف افکار مسلمین گام برداشته و از رسیدن مفاهیم عمیق اسلامی به غیر مسلمانان و مسیحیان نیز جلوگیری می کردند .» (27)
اقدام دیگری که توطئه گران علیه ارزش های اسلامی صورت داده اند ، به اعتراف خود آنان ، گسترش محرّمات اسلام در جوامع اسلامی است . به عنوان نمونه « همفر» انگلیسی توضیح می دهد که گر چه در سیستم اقتصادی اسلام ، ربا به طور کلی حرام و ممنوع است و شدیداً از آن جلوگیری شده ، ولی باید با رواج برخی تفاسیر غلط پیرامون آن ، ربا را میان مسلمین شایع ساخت . وی در خاطرات خود از کتابی که دبیر کل وزارت مستعمرات انگلیس به او داده تا در عملیات جاسوسی خود علیه مسلمین استفاده کند ، چنین نقل می کند :
« ما باید ربا را به هر صورتی که شده است در میان مسلمانان رواج دهیم ، زیرا که این عمل علاوه بر آنکه موجب ویرانی اقتصاد آنان می گردد ، سبب جرأت یافتن مسلمین در مخالفت با قرآن نیز خواهد شد . » (28)
وی سپس به توجیه وارونه مسئله ربا پرداخته و آن را به مسلمانان تحت عنوان پیشرفت اقتصادی ، توصیه می نماید .

15 ـ تلاش برای حذف یا تخریب علمای اسلام
 

یکی دیگر از حوزه های مختلفی که مسیحیت برای تخریب آن تلاش کرده ، سیمای علماء اسلام و روحانیت به عنوان حافظان معارف و احکام اسلام بوده است . زیرا با حذف علماء اسلامی ، راه تحریف یا حذف اسلام نیز باز می شود . حوزه های علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهم ترین پایگاه اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی ها بوده اند ، علمای بزرگ اسلام در همه ی عمر خود تلاش نموده اند تا مسائل و حدود الهی را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند ، جمع آوری و نگهداری علوم اسلامی و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار اسلام و سنت و سیره ی معصومین (ع) و ثبت و مکتوب کردن این آثار در شرایطی که با آن روبه رو بوده اند ، کار طاقت فرسایی بوده است که نتیجه فعالیت آنان در آثار و کتب بسیاری همچون کتب اربعه و کتاب های دیگر متقدمین و متأخرین از فقه و فلسفه ، ریاضیات ، نجوم ، اصول ، کلام ، حدیث ، تفسیر ، ادب ، عرفان و لغت و تمامی رشته های متنوع تجلی یافته است . از این رو ، یکی از مراکز تمرکز فعایت های تحریفی و تخریبی مسیحیت ، روحانیون و روحانیت می باشد فعالیت های صلیبی علیه روحانیت اسلام به سه شیوه ی ارعاب ، نفوذ و تهمت ، تعقیب شده است . (29)
با توجه به نقش حساس و با اهمیت روحانیت در تربیت و پرورش و بیداری امت مسلمان و دمیدن روح استقلال طلبی و آزادی خواهی در کشورهای اسلامی ، کینه توزی مسیحیت نیز علیه علماء بیداری و انقلابی بیشتر بوده است .
در خصوص شیوه نفوذ و نیرنگ ، تکیه بر نهادینه کردن شعار جدایی دین از سیاست و یا تولید برچسب آخوند سیاسی جهت جدا کردن روحانیون از مسائل اجتماعی از عمده فعالیت های استعمار می باشد .
طرح تهمت و افترا علیه روحانیت انقلابی و تحریف وقایع تاریخی که روحانیت در آن نقش داشته اند ، به حدی می رسید که علیه علماء بزرگی از آخوند خراسانی تا بروجردی و کاشانی و حتی امام خمینی ، انواع تهمت ها و شایعات را طرح و تبلیغ می کردند تا ارتباط مردم با آنان قطع گردد .

16 ـ مبارزه با زبان عربی و قطع رابطه مسلمین با اسلام
 

یکی دیگر از روش های اسلام ستیزانه استعمارگران غربی و هم پیمانان صلیبی شان ، برنامه ریزی وسیع برای حذف زبان عربی و از میان بردن روند آموزش و یادگیری آن در کشورهای اسلامی می باشد .
زبان عربی ، دریچه ی اصلی برای شناخت معارف و علوم اسلامی و مهمتر از آن ، زبان قرآن و روایات است . زبان عربی ، رمز دستیابی به ذخایر و معارف اسلام و دانش عظیم دانشمندان اسلامی است که در زمینه های گوناگون تصنیف کرده اند . به این ترتیب کسی که به زبان عربی تسلط نداشته باشد ، مسلماً نخواهد توانست از منابع اصیل علوم و معارف اسلامی بهره برداری کند و مبارزه با زبان عربی به مفهوم قطع ارتباط مسلمانان با اسلام است .
« از این رو همواره تلاش می کنند تا ارتباط مسلمانان را با منابع اصیل اسلام قطع نمایند و زبان عربی را که در حقیقت زبان اسلام و قرآن و زبان بین المللی مسلمین و سمبل اتحاد و وحدت نیروهای مسلمان است آماج حملات خود قرار داده ، و آن را از امت مسلمان جدا کنند و بدین منظور از شیوه ها و ابزار های مختلفی استفاده کردند :
حذف برنامه های آموزشی زبان عربی از برنامه های مراکز آموزشی کشورهای مسلمان ، مانند ایران ، پاکستان ، افغانستان ، ترکیه و بسیاری از کشورهای آفریقایی . تحقیر و تمسخر آموزش زبان عربی و با اهمیت جلوه دادن زبان لاتین و زبان های اروپایی .
بر انگیختن و تحریک حس ملیت گرایی افراطی در کشورهای مسلمان ، تا بدین وسیله هر ملتی نسبت به فرهنگ بومی و نژادی خود آنچنان اهمیتی قائل گردد که به گسستگی پیوند عقیدتی و ایمانی منجر گردد و نیروهای مسلمان یکی از محورهای عمده وحدت خود را یعنی آشنایی به زبان عربی را از دست بدهند .
تهیه و تنظیم و چاپ و نشر لغتنامه های عربی به لهجه های گوناگون محلی ، برای تضعیف زبان عربی فصیح ، تا زبان عامیانه را احیا کرده و زبان عربی فصیح را که زبان قرآن کریم است محو نمایند .
ترویج زبان های لاتین مانند فرانسوی ، انگلیسی ، ایتالیایی ، آلمانی ، آمریکایی ، که ترویج این گونه زبان ها می توانست از طرق مختلفی صورت پذیرد . به عنوان نمونه ، ابزارهای اقتصادی ، سیاسی و نیروی نظامی از مهم ترین این وسایل برای نفوذ است که در طول سال های بحران جهان ، زبان های خود را در قاره آسیا و آفریقا رواج دادند و فراگیری زبان های لاتین را در مدارس و مؤسسات آموزشی خود اجباری و تبدیل به نوعی افتخار می کردند و آن را به عنوان یکی از برنامه های درسی دانش آموزان و دانشجویان قرار داده و موفقیت تحصیلی آنان را وابسته به فراگیری آن می دانستند . این تنها شیوه ی استعمارگران انگلیسی نبود ، بلکه فرانسویان نیز زمانی که کشورهای اسلامی چون الجزایر را تحت اشغال خود داشتند ، زبان فرانسوی را به عنوان زبان رسمی تحصیل قرار داده بودند و معتقد بودند که مدرسه قبل از هر چیز باید پایگاه زبان فرانسه باشد . » (30)
از طرفی پس از نهادینه شدن این مطلب که اهمیت فراگیری زبان استعمارگران به عنوان زبان رسمی دنیا بسیار زیاد است ، آموزشگاه های فراوانی مشغول به تدریس و آموزش این زبان می شوند . در طی این آموزش تمام نگاهها متوجه فراگیری و روند پیشرفت در آموزش زبان می باشد و کسی متوجه اثرات فرهنگی متونی که مواد آموزشی را تشکیل می دهد ، نیست .
متونی که مورد استفاده قرار می گیرد ، در قالب دروس کوتاه به ترویج فرهنگ غرب می پردازد ، هیچ گونه متن و کتاب آموزش مناسب برای آموزش زبان انگلیسی در آموزشگاه های کشورهای اسلامی متناسب با فرهنگ آن کشور و فرهنگ اسلام تنظیم نشده است و یا حداقل رواج ندارد .

پی‌نوشت‌ها:
 

1-«نقش کلیسا در ممالک اسلامی»،دکتر مصطفی خالدی،دکتر عمر فروخ،مصطفی زمانی،ص 26.
2-«اسلام و بحران عصر ما»،روژه دوپاسکیه،دکتر حسن حبیبی،ص 51.
3-«بررسی شیوه های تبلیغاتی مسیحیت علیه اسلام»،مرتضی نظری،ص 55.
4-همان،صص 56-55،به نقل از (خاطرات سیاسی-تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی،محمد باقر حسینی،ص 41)و در کتاب «وهابیت،ایده ی استعمار(یادداشت های یک جاسوس انگلیسی مستر همفر)»،سید احمد علم الهدی،صص 93-98.
5-همان،صص 73-72،به نقل از (این همه تبلیغات چرا؟،عبدالرحیم عقیقی بخشایشی،ص 35).
6-همان،ص 65.
7-همان،صص 68-67،به نقل از (خاطرات سیاسی-تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی،محمد باقر حسینی،صص 178-177)و در کتاب «وهابیت،ایده ی استعمار(یادداشت های یک جاسوس انگلیسی مستر همفر»)،سید احمد علم الهدی،صص 119-118.
8-همان،ص 73.
9-همان،صص 81-80.
10-«علل پیشرفت و انحطاط مسلمین»،زین العابدین قربانی،صص 461-460.
11-«بررسی شیوه های تبلیغاتی مسیحیت علیه اسلام»،مرتضی نظری،ص 83،به نقل از (نبرد اسلام در آفریقا،سید هادی خسروشاهی،ج 1 ،صص 57-56).
12-همان،صص 87-86،به نقل از (روزنامه جمهوری اسلامی،شماره ی 1766،مورخ 64/4/13).
13-همان،ص 96.
14-همان،ص 96،به نقل از(خاطرات سیاسی-تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی،محمد باقر حسینی،صص 62-60)و در کتاب «وهابیت،ایده ی استعمار(یادداشت های یک جاسوس انگلیسی مستر همفر)»،سیداحمد علم الهدی،صص 112-110.
15-«بررسی اجمالی استراتژی فرهنگی-تبلیغاتی مسیحیت در کشورهای مسلمان»،اداره ی کل پژوهش های سیما،ص54.
16-«مناظره ی دکتر و پیر»،عبدالکریم هاشمی نژاد،ص 129.
17-«دایرة المعارف فارسی»،ج 2،ص 2033.
18-«بررسی شیوه های تبلیغاتی مسیحیت علیه اسلام»،مرتضی نظری،ص 114،به نقل از (تاریخ مقدس،واشنگتن ارونیک،ترجمه ی میرزا ابراهیم خان شیرازی،صص 37-34).
19-همان،ص 116.
20-همان،ص 118،به نقل از (چگونگی تشکیل دولت واتیکان،سیدهادی خسروشاهی،ص9).
21-همان،صص 119-118،به نقل از (خاطرات سیاسی تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی،محمد باقر حسینی،صص 61-60)و در کتاب«وهابیت،ایده ی استعمار(یادداشت های یک جاسوس انگلیسی مستر همفر)»،سید احمد علم الهدی،صص 89و110.
22-همان،صص133-132.
23-همان،ص 134.
24-همان،ص 136،به نقل از (محمد پیامبر و سیاستمدار،وات مونتگمری،اسماعیل والی زاده،صص 39-38).
25-همان،ص 140.
26-«وهابیت،ایده ی استعمار(یادداشت های یک جاسوس انگلیسی مستر همفر)»،سیداحمد علم الهدی،ص 119.
27-همان،ص 151.
28-«بررسی شیوه های تبلیغاتی مسیحیت علیه اسلام»،مرتضی نظری،ص 154،به نقل از (خاطرات سیاسی-تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی،محمدباقر حسینی،ص 144)و در کتاب «وهابیت،ایده ی استعمار(یادداشت های یک جاسوس انگلیسی مستر همفر)»،سید احمد علم الهدی،ص 102.
29-برگرفته از«بررسی شیوه های تبلیغاتی مسیحیت علیه اسلام»مرتضی نظری،صص 166-164.
30-همان،صص 177-175.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع:
یزدی، نرگس و امیرلو ،معصومه، اسنادی تاریخی تقدیم به عالیجناب پاپ، انتشارات طرح فردا،1388




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط