سلماني

دوباره وقتِ سلماني رسيده نمي ترسم من از رفتن به آن جا به بابا هم نمي گويم بيايد خود من مي روم تنهاي تنها نمي ترسم من از قيچي و شانه نمي ترسم من از محمود آقا
چهارشنبه، 19 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سلماني

سلماني
سلماني


 

نويسنده: داود لطف الله




 

دوباره وقتِ سلماني رسيده
نمي ترسم من از رفتن به آن جا

به بابا هم نمي گويم بيايد
خود من مي روم تنهاي تنها

نمي ترسم من از قيچي و شانه
نمي ترسم من از محمود آقا

براي اين که او با قيچي خود
مرتب مي کند موهاي من را

دوباره مي روم سلماني امروز
به آن جا مي روم يک بار در ماه

به من آيينه مي گويد، پسرجان
چه خوش گل مي شوي با موي کوتاه


منبع: نشريه مليکا شماره 63



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط