پناه بر خدا آخرالزمان شده!

تا به حال به اين فکر کرده ايد که بتوانيد سلول هاي پوستتان يک قلب تپنده بسازيد؟ اگر اين خبر به گوش مادر بزرگ هايمان برسد، با يک دست مي زنند روي دست ديگرشان و مي گويند: وا، چه کارها! پناه بر خدا آخر الزمان شده! حالا به قول مادر بزرگ هايمان به اين خبر آخر الزماني توجه کنيد: «سلول هاي پوستي مستقيماً به سلول هاي قلبي با قابليت تپش تبديل شدند.»
چهارشنبه، 19 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پناه بر خدا آخرالزمان شده!

پناه بر خدا آخرالزمان شده!
پناه بر خدا آخرالزمان شده!


 

نويسنده: مريم مهر




 
تا به حال به اين فکر کرده ايد که بتوانيد سلول هاي پوستتان يک قلب تپنده بسازيد؟ اگر اين خبر به گوش مادر بزرگ هايمان برسد، با يک دست مي زنند روي دست ديگرشان و مي گويند: وا، چه کارها! پناه بر خدا آخر الزمان شده! حالا به قول مادر بزرگ هايمان به اين خبر آخر الزماني توجه کنيد: «سلول هاي پوستي مستقيماً به سلول هاي قلبي با قابليت تپش تبديل شدند.»
اين خبر در تازيخ 31 ژانويه سال 2011 ميلادي در Science Daily چاپ شد. از قرار، دانشمندان مؤسسه ي تحقيقاتي Scripps موفق شده اند سلول هاي پوستي بالغ را به طور مستقيم به سلول هاي قلبي که داراي توانايي تپيدن هستند، تبديل کنند؛ آن ها اين کار را بدون اين که مجبور باشند ابتدا مراحل سخت ايجاد سلول هاي جنيني را پشت سر بگذارند، انجام داده اند.
اين خبر خيلي خوبي است و روزنه ي اميدي است براي درمان بسياري از بيماري ها و آسيب هايي همچون آسيب به سلول ها يا فقدان آن ها که باعث بيماري هاي قلبي، بيماري هاي پارکينسون و آلزايمر و ... مي شوند.
پرفسر سنگ دينگ که اين برنامه ي تحقيقاتي را رهبري مي کند، مي گويد: اين کار نشان دهنده نمونه ي جديدي از کار بر روي برنامه ريزي دوباره ي سلول هاي بنيادي است. سلول هاي بنيادي، سلول هاي دوران جنيني هستند که توانايي و قابليت تبديل شدن به ساير سلول ها و در نهايت بافت هاي تخصصي بدن را دارند. آن ها اميدوارند که اين روش باعث برداشتن مانع هاي بزرگي شود که بر سر راه درمان به وسيله ي سلول هاي بنيادي وجود دارد.

چگونگي ساخت اين سلول هاي آخر الزماني
 

هم چنان که بدن انسان رشد مي کند، سلول هاي بنيادي جنيني هم طي فرايندي که «تمايز» نام دارد، تقسيم و تکثير مي شوند و به انواع ديگري از سلول هاي پيشرفته تر و بالغ تر، تبديل مي شوند. اين سلول ها همه ي انواع سلول هاي بدني و بافتي را ايجاد مي کنند. پس از پشت سر گذاشتن مرحله ي جنيني، بدن انسان توانايي محدودي براي توليد سلول هاي جديد جهت جاي گزيني آن هايي که از دست رفته اند يا آسيب ديده اند، دارد. بنابراين دانشمندان هميشه تلاش مي کنند راه هايي پيدا کنند تا بتوانند سلول هاي بالغ انساني را براي بازگشتن به مرحله ي جنيني و مرحله ي چند تواني برنامه ريزي کنند و سپس آن ها را به هر نوع سلول که احتياج است، تبديل کنند. اين برنامه ريزي سلول ها، نسبت به مرحله اي که در آن هستند و توانايي تقسيمي که دارند، انجام مي شود. دانشمندان با استفاده از اين تکنيک ها اميدوارند که بتوانند روزي از سلول هاي پوستي براي تبديل به سلول هاي مغزي يا قلبي استفاده کنند و سپس دوباره آن ها را براي معالجه ي بافت آسيب ديده به بيمار تزريق کنند.
در سال 2006م. دانشمندان ژاپني خبر دادند که مي توانند سلول هاي پوستي موش را دوباره برنامه ريزي کنند تا به يک سلول چند تواني تبديل شود. اين کار با تزريق چهار ژن به درون سلول هايي که گفتيم، صورت مي گيرد.
هر چند تکنولوژي توليد اين سلول ها که سلول هاي بنيادي القا شده (ips) نام گرفته، پيشرفت بزرگي است، اما هم چنان مانع هايي وجود دارند که بايد آن ها را قبل از به کار بردن در معالجه ها از بين برد.
پرفسور دينگ مي گويد: توليد اين سلول هاي بنيادي القا شده و تبديل آن ها به سلول هاي بافتي خاص با عمل کرد ويژه، خيلي خيلي وقت گير و خسته کننده است. هم چنين آن چه که توليد مي شود، ايده آل، کامل و بي نقص نيست؛ به ويژه آن که حدود دو تا چهار هفته زمان مي برد تا دانشمندان سلول هاي بنيادي القا شده را از سلول هاي پوستي توليد کنند. هم چنين اين مراحل فقط با استفاده از يک سلول از بين هزاران سلولي که تمايز را به طور کامل انجام داده اند، نتيجه بخش نيست. تازه پس از به دست آوردن سلول هاي بنيادي القا شده، بايد مراحل سخت و طاقت فرساي برانگيختن اين سلول ها براي تمايز و تبديل به سلول هاي دلخواه طي شود که خود آن حدود دو تا چهار هفته ي ديگر زمان مي برد.
از اين ها گذشته، عمليات توليد سلول هاي بالغ از سلول هاي بنيادي القا شده، کاملاً هم بي نقص و قابل اعتماد نيست. براي مثال وقتي که دانشمندان، سلول هاي بنيادي القا شده را تحريک مي کنند تا به سلول هاي قلبي تبديل شوند، سلول هاي حاصل، مخلوطي از سلول هاي قلبي و تعدادي از سلول هاي بنيادي القا شده ي ضعيف هستند. دانشمندان نگرانند که تزريق اين سلول هاي قلبي جديد به همراه بقيه ي سلول هاي چند تواني به بيمار، خطرناک باشد؛ چون وقتي که سلول هاي چند تواني به موش ها تزريق شده، باعث ايجاد سلول هاي سرطاني گرديد. به خاطر اين نگراني ها پرفسور دينگ و همکارانش تصميم گرفتند تا سعي کنند مرحله ي سلول هاي بنيادي القا شده را کنار بگذارند و به طور مستقيم از يک نوع سلول بالغ (يک سلول پوستي) به سلول هاي ديگر (يک سلول قلبي) ميان بر بزنند.

يک ميان بر با حال
 

تيم تحقيقاتي، همان چهار ژني را که در ابتدا براي ساختن سلول هاي ips از سلول هاي فيبروبلاستي پوستي بالغ استفاده شد، به کار بردند؛ اما به جاي آن که اجازه دهند اين ژن ها به طور دائمي در اين سلول ها فعال شوند، تنها بعد از چند هفته فعاليت آن ها را متوقف کردند؛ البته درست پس از تبديل سلول ها به سلول هاي ips. آن ها بعد از خاموش شدن اين چهار ژن، براي تبديل سلول ها به سلول هاي قلبي، سيگنال هايي را به آن ها وارد کردند.
پرفسور دينگ مي گويد: در طي 11 روز، از سلول هاي پوستي به سلول هاي تپنده ي قلبي در محيط آزمايشگاه دست پيدا کرديم. اين کار آن ها واقعاً خارق العاده بوده است. او مي گويد که اين روش از اساس با آن چه که به وسيله ي ساير دانشمندان در گذشته انجام شده، تفاوت دارد و اشاره مي کند که اگر به سلول ها سيگنال هاي متفاوتي داده شود. مي توان آن ها را به سلول هاي مغزي و يا لوزالمعده تبديل کرد. پرفسور دينگ مي گويد اين کار مثل به فضا فرستادن يک موشک است؛ تا حالا مردم فکر مي کردند بايد اول موشک را بر روي ماه فرود آورد و سپس از آن جا به ساير سيارات رفت، اما ما در اين جا نشان داديم که درست پس از برخاستن از زمين، شما بدون اين که لازم باشد ابتدا به ماه برويد، مي توانيد موشک را به يک سياره ي ديگر هدايت کنيد؛ اين نمونه، کاملاً يک نمونه ي جديد است.
به علاوه با درک بهتر زيست شناسي پايه ي سلول هاي بنيادي، مرحله ي بعدي، اصلاح بيش تر اين روش است؛ به طوري که با کنار گذاشتن نياز به وارد کردن اين چهار ژن، احتمال گسترش سرطان هاي ناخواسته کاهش يافته است. در نتيجه، بسياري از دانشمندان از جمله پرفسور دينگ، براي به دست آوردن سلول هاي ips بدون استفاده از اين ژن ها، بر روي تکنيک هاي جديد کار کرده اند؛ اما با اين روش جديد که مرحله ي سلول هاي ips را دور مي زنند (روش ميان بر) براي کوتاه کردن زمان، به اين ژن ها نياز است.

آستين بالا زده ايم
 

کار بر روي سلول هاي بنيادي در کشور خودمان هم در حال گسترش است؛ به طوري که مؤسسه هاي تحقيقاتي و پژوهشي اي همچون مؤسسه ي رويان با همين هدف ايجاد شده اند. در گذشته، خيلي از افراد براي درمان بيماري هاي خود مجبور بودند که به کشورهاي خارجي سفر کنند؛ اما امروزه با پيشرفت اين شاخه از علم و هم چنين علم پزشکي، اين نياز خيلي کم تر شده و در برخي موارد به صفر رسيده است.
سلول هاي بنيادي در بند ناف، چشم، مغز استخوان و پوست يافت مي شوند. طرح هاي زيادي در زمينه هاي قلب، چشم، عصب و سلول هاي مولد انسولين در مؤسسه ي رويان در حال انجام است. يکي از پژوهشگران اين مؤسسه مي گويد، يکي از شايع ترين علت هاي مرگ و مير در دنيا سکته ي قلبي است. سلول هاي بنيادي هم توانايي تکثير بالايي دارند و قادر به تمايز به سلول هاي ديگر هستند. در بيش تر کشورهاي پيشرفته از جمله ژاپن، آمريکا و آلمان با استفاده از اين سلول ها دست به تحقيقات گوناگوني زده اند. در ايران هم اين کار به ويژه با هدف ترميم ضايعات بافت قلب در حال انجام است؛ اين فعاليت ها در پژوهشکده ي رويان و با هم کاري مرکز قلب تهران دنبال مي شود.
يک چشمه از موفقيت هاي ديگر اين پژوهشکده، تمايز موفقيت آميز سلول هاي بنيادي جنيني به سلول هاي مولد انسولين است که کمک بزرگي به بيماران ديابتي مي کند. طرح هاي ديگري که پژوهشکده ي رويان بر روي آن کار مي کنند، به کارگيري سلول هاي بنيادي در درمان نارسايي هاي چشمي از جمله آسيب ديدگي قرنيه و نيز درمان ضايعات نخاعي در مصدومان و بيماراني است که دچار اين ضايعات هستند.
در داخل کشور بانک خون بند ناف جنيني هم ايجاد شده. هدف اين بانک نگهداري از نمونه هاي خون بند ناف جنين است. از سلول هاي بنيادي موجود در اين نمونه ها مي توان براي درمان و ترميم بافت هاي آسيب ديده ي قلب، بافت هاي استخواني، سوختگي ها، ضايعات پوستي و نيز درمان ضايعات عصبي استفاده کرد.
منبع:نشريه انتظار نوجوان شماره 73



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.