آموزش مهارتهاي اجتماعي در كنج فراموشي
نويسنده:منصور سليماني
مقدمه
* تأثير منفي بر كاركرد تحصيلي دانشآموزان دارد.
* در روابط بين فردي و حوزههاي رفتاري ـ عاطفي مشكل ايجاد ميكند.
* مشكلات يادگيري كودك را تشديد ميكند، مانع پيشرفت او ميشود و سرانجام به عواقب نامطلوب در دوران تحصيل او ميانجامد.
* سازگاري دانشآموزان را كاهش ميدهد و آنها را با ناتواني در تمامي امور مواجه ميسازد.
* در دانشآموزاني كه قادر به انجام خواستههاي كلاسي نيستند، احساس دردناكي از بيكفايتي، اضطراب، كاهش انگيزش و ناسازگاريهاي رفتاري به وجود ميآورد.
متأسفانه، رفتارهاي اجتماعي بهعنوان جزئي از دروس مدرسهاي، هميشه مورد بيتوجهي قرار گرفتهاند و فقط زماني به اين مهم توجه ميشود كه دانشآموز از خود رفتاري نامناسب و مغاير با آنچه كه مورد نظر اوليا است، نشان دهد.
احتمالاً وجود چنين وضعيتي مربوط ميشود به تأكيد بيش از اندازة آموزگاران بر آموزش معدود مهارتهايي كه از ديدگاه آنان باارزش هستند، و يا عدم احساس مسئوليت آموزگاران نسبت به آموزش مهارتهاي اجتماعي؛ گويي كه جزئي از مسئوليت ايشان نيست. لذا با توجه به اجتماعي بودن انسانها و احتياج آنها به تعامل با ديگران، براي برآوردن نيازهاي عاطفي، اجتماعي و زيستي لازم است با شمار و پيچيدگي قواعدي كه بايد براي تعامل با ديگران بدانيم، آشنا شويم و به طرز صحيحي آنها را به كار بريم.
رفتار اجتماعي با توجه به اهداف اجتماعي به طور طبيعي به دست نميآيد. كودك براي اجتماعي شدن به آموزش نياز دارد. فراگيري مهارتهاي اجتماعي در اين روند، اهميت و نقش اساسي دارد.
بدون كسب مهارتهاي اجتماعي، امكان ارتباط سالم ميسر نيست و سلامت زندگي فردي و اجتماعي تهديد و مختل خواهد شد. كسب مهارتهاي اجتماعي اساس اجتماعي شدن آدمي در تمامي فرهنگها بوده كه در دو يا سه قرن اخير مورد توجه قرار گرفته است
مفهوم مهارت اجتماعي
اگرچه تعاريف زيادي براي مهارتهاي اجتماعي ارائه شده، اغلب صاحبنظران عقيده دارند كه مهارتهاي اجتماعي هفت ويژگي دارند:
* ابتدا از طريق يادگيري (براي مثال، مشاهده، الگوسازي، تمرين و بازخورد) كسب ميشوند.
* شامل رفتارهاي غيركلامي و كلامي مجزا و خاصي هستند.
* عاطفه و رفتار مناسب را نيز دربرميگيرند.
* از طريق تقويت اجتماعي ارتقا مييابند.
* شامل تعامل با محيط و همراه با واكنشهاي مناسب ميشوند.
* انجام آنها از ويژگيهاي محيطي تأثير ميپذيرد.
بنابراين، مهارتهاي اجتماعي رفتارهايي هستند كه آموخته ميشوند و بر روابط با همسالان و بزرگسالان تأثير ميگذارند. معمولاً مهارتهاي اجتماعي را به عنوان صفات شخصيتي عمومي در نظر نميگيرند و آنها را رفتارهاي خاص موقعيتي و مجزايي ميدانند كه سن، جنس، وضعيت اجتماعي و تعامل با ديگران، بر آنها تأثير ميگذارند.
آموزش مهارتهاي اجتماعي چهار هدف اوليه دارد:
الف) بهبود فراگيري مهارتهاي اجتماعي؛
ب) بهبود عملكرد مهارتهاي اجتماعي؛
ج) كاهش يا برطرف كردن مشكلات رفتاري؛
د) تسهيل تعميمدهي و نگهداري مهارتهاي اجتماعي.
هنگام برنامهريزي يك برنامة آموزش مهارت اجتماعي، مسائل متعددي وجود دارند كه بايد مورد ملاحظه قرار گيرند. مهمترين مسأله شايد موقعيت رشدي كودك باشد كه همواره در حال تغيير است. رفتارهايي كه براي سن خاصي مناسب هستند، ممكن است براي سن ديگر زود يا دير باشند. اين موضوع نيز در مورد روشهاي درماني مصداق دارد. ما همواره بايد اين ملاحظات رشدي را به هنگام طراحي راهبردهاي مداخلهگرانه و ارزيابي آنها در نظر بگيريم (متسون و اولنديك، 1384].
علل نقص در مهارتهاي اجتماعي
رويكرد جديد در تدريس مهارتهاي اجتماعي
رويكرد جديد يا رويكرد «كلاسپذيرا»برنامه مهارتي مجزايي نيست، بلكه در آن تلاش بر اين است كه مهارتهاي اجتماعي در كاركردهاي روزانه مدرسه گنجانده شود. اين مهارتهاي ضمني همه سطوح پيشگيري (اوليه، ثانويه و ثالث) را شامل ميشوند و ميتوان آنها را در مدرسه (راهروها و غذاخوري)، اتوبوس و زمين بازي تمرين كرد.
هفت اصل راهنماي اين رويكرد عبارتاند از:
1.برنامة اجتماعي به اندازة برنامة تحصيلي اهميت دارد.
2. اين كه كودكان چگونه ياد ميگيرند، به اندازة چرايي يادگيري مهم است.
3. بيشترين رشد شناختي از طريق تعامل اجتماعي اتفاق ميافتد.
4. براي موفقيت تحصيلي و اجتماعي به يك مجموعه از مهارتها (همكاري، جرئتورزي، مسئوليتپذيري، همدردي و خودكنترلي) نياز است.
5.توجه به ابعاد فردي، فرهنگي و رشدي به اندازة محتواي تدريس اهميت دارد.
6.آگاهي از شرايط خانوادة دانشآموز و شريك كردن آنها در كار آموزش داراي اثرات مثبتي است.
7.چگونگي همكاري بزرگسالان در مدرسه، به اندازة توانمنديهاي فردي آنها مهم است.
چرني (1992) ميگويد: بسياري از كودكان در ابتداي ورود به مدرسه نميدانند كه چگونه به طور اجتماعي رفتار كنند. آنها غالباً براي آن كه بتوانند انتظارات رفتاري را در كلاس درس برآورده كنند، به آموزش نياز دارند. در نتيجة اين آموزش محيط يادگيري راحتي براي دانشآموزان و معلم ايجاد ميشود. او اعتقاد دارد كه معلم نياز دارد كه شش هفته اول مدرسه، نهتنها بر مرور مواد درسي سالهاي گذشته، بلكه بر تدريس به كودكان دربارة انتظارات كلاس درس بدون نگراني، و دربارة مقدار برنامة تحصيلي در حال اجرا، تمركز داشته باشد.
رويكرد كلاسپذير (پاسخ ده)، نمونهاي از رويكرد كلي پيشگيري جامع مدرسه و مداخلهاي است كه ساختار مهارتهاي اجتماعي، توانمندسازي تحصيلي و حمايت اجتماعي را يكپارچه ميكند.
اين رويكرد آموزشي، تدريس مهارتهاي تحصيلي و اجتماعي را به عنوان قسمتي از زندگي روزانه در مدرسه و به صورت منسجم در نظر ميگيرد و شامل شش بخش به اين شرح است: ملاقات صبحگاهي؛ سازمان كلاس؛ قوانين و نتايج منطقي؛ اكتشاف هدايت شده؛ فرصت انتخاب تحصيلي؛ ارزيابي؛ گزارشدهي. مؤلفههاي رويكرد كلاسپذيرا، از طريق تمرينهاي معلمان و محققان آموزشي ـ رشدي تكامل يافته و اصلاح گرديدهاند.
ملاقات روزانه: با تمرين احوالپرسي شروع ميشود دانشآموزان، پس از آن كه اخبار و اطلاعات تحصيلي و اجتماعي را تبادل كردند، در فعاليتهاي انگيزشي شركت ميكنند و بر قسمتهاي شناختي روزي كه پيشرو دارند، متمركز ميشوند. انها با معلمشان دايرهوار مينشينند و حس تعلق، اهميت و شادي را تجربه ميكنند.
ملاقات روزانه آهنگ خود را در كل روزهاي مدرسه حفظ ميكند. اين آداب روزانه، حس اجتماعي و جو حمايتي پديد ميآورد كه موجب ورزيدگي در مهارت ميشود. ملاقات روزانه، به عنوان تمريني آشنا در ساختار منطقي كودك، موجب افزايش مهارتهاي ارتباطي او ميشود.
سازمان كلاس: در اين شيوة آموزشي، معلمان به سطوح رشدي دانشآموزان، تناسب مبلمان كلاس، امور روزمرة كلاس، موقعيت قرارگيري دانشآموزان و عاملهاي زماني متناسب با آن، توجه ويژهاي دارند. به علاوه، تمرينها نكتة اصلي در كلاسهاي مقدماتي و ابتدايي هستند و به دورههاي بعدي گسترش پيدا ميكنند.
مؤلفه قوانين و نتايج منطقي: رويكردي انضباطي است كه هدف آن ايجاد خودكنترلي در دانشآموزان است تا تواناييهاي آنها تقويت شود. در امور تحصيلي و انساني استقامت پيدا كنند و راههاي مراقبت از همسالان و بزرگسالان را ياد بگيرند در اين شيوه، به دانشآموزان توصيه ميشود قوانيني وضع كنند كه براي همه اعضاي كلاس، امكان برآوردن اهداف كلاس را فراهم كنند. در پيامدهاي منطقي تاكيد ميشود، مسئوليت رفتار نادرست با دانشآموز است، ولي به دانشآموز، اجازه يافتن رفتار درست و يادگيري از اشتباهات داده ميشود (ضمن حفظ شأن دانشآموز).
فرصت انتخاب تحصيلي: دادن حق انتخاب به دانشآموز، به رشد حس مالكيت او كمك ميكند. به دانشآموزان به طور منظم در مورد يادگيريشان فرصت انتخاب داده ميشود (افزايش انگيزش دانشآموزان). در چنين كلاس درسي، تاكيد بر الگودهي، تمرين و بازي نقش انتظارات رفتاري است.
روش اكتشافي هدايت شده: معرفي اطلاعات به شيوهاي كه خلاقيت و مسئوليتپذيري را تشويق كند و مراحلي براي دامنه وسيعي از فعاليتهاي تحصيلي به وجود آورد. در اين روش، برنامهريزي دقيقي براي استفاده از توانمنديهاي بالقوة دانشآموزان انجام ميگيرد. معلمان اجازه دارند، كلاسهايي ايجاد كنند كه دانشآموزان بتوانند تعادلي در كارهاي محول شده از جانب معلم و كارهايي كه از طريق مجموعه توانمنديهاي خود انتخاب ميكنند، پديد آورند. اين انتخاب به دانشآموزان فرصت ميدهد، استقلال و همكاري، تحقيق و مطالعة مهارتها، توليد كار مداوم و ارائة كارها به همسالانشان را تمرين كنند.و سرانجام، كلاسپذيرا معلمان را تشويق ميكند، در مورد مجموعه روشهاي جاي گزين ارزيابي كارهاي دانشآموزان به كاوش بپردازد و اين ارزيابيها را با اندازهگيريهاي استاندارد تركيب كند. همچنين، اين رويكرد از گزارش پيشرفت دانشآموز به والدين (در يك پيوستار در مقايسه با نمرههاي مجزا) حمايت ميكند. در اين رويكرد، معلمان انتظار دارند كه والدين و دانشآموزان در اهدافي كه در ابتداي هر سال معين ميكنند، درگير شوند. بنابراين، رابطهاي معنيدار با تمركز برآموزش و پرورش به وجود ميآيد. ويژگيهاي ساختاري كلاس پاسخ ده عبارتاند از: ساختمان مدرسه، موقعيت و شرايط طبيعي كه در حفظ مهارتهاي اجتماعي معرفي شده نقش ايفا ميكنند، و الگوها و روشهاي تدريس. به خاطر ماهيت فراگير اين برنامه، تعميمدهي مهارتها به محيط خارج از مدرسه نيز ميسر است [2001 Elliot,et al ] .
نتيجهگيري
از فوايد اصلي آموزش مهارتهاي اجتماعي ميتوان به برقرار ساختن رابطه دوستانه و حفظ رابطه موجود اشاره كرد فايدههاي ديگر آن تأييد اجتماعي، دريافت تقويت و... است. در ضمن، دانشآموزي كه مهارتهاي اجتماعي لازم را كسب كرده، توانايي مواجه شدن با رفتارهاي غيرمنطقي ديگران را دارد و از ارائه پاسخهاي منفي به ديگران اجتناب ميكند.
آموزش مهارتهاي اجتماعي جنبه مهمي از آموزشهاي مدرسه كارآمد است و در تسهيل يادگيري افراد و ايجاد محيطي صميمي و سرشار از حمايت و انگيزش براي يادگيري در مدرسه، بسيار موثر است. به اين ترتيب، موفقيت اجتماعي و محيط آموزشي حمايتكننده دست به دست هم ميدهند تا افراد در حوزه تحصيلي توانمند شوند. بنابراين به طور مستقيم و غيرمستقيم در موفقيتهاي تحصيلي مؤثرند.
خلاصه كلام، با آموزش مهارتهاي اجتماعي مناسب ميتوان ضمن آموزش مفاهيم تحصيلي، به بعد پرورشي نهاد آموزش و پرورش پرداخت و شهرونداني رشد يافته در ابعاد گوناگون تربيت كرد.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج