شعر کوتاه، چرايي و آسيب‌ها

آنچه که در قالب شعر کوتاه مورد بررسي و نظر است، جداي از اندازه، در مفهوم کوتاهي و يا بلندي شعر، شعر کوتاه خود ژانري است که امروزه تا حد بسيار زيادي توانسته است جاي خود را در ميان علاقمندان به شعر باز کند. در بررسي شعرهاي کوتاه، چه در فرم کلاسيک آن (رباعي، دوبيتي) و چه در فرم سپيد آن، مشخصه‌هايي وجود دارد که مي‌توان با بررسي اين مشخصه‌ها شعري را کوتاه ناميد و يا نناميد. ‏
سه‌شنبه، 2 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شعر کوتاه، چرايي و آسيب‌ها

شعر کوتاه، چرايي و آسيب‌ها
شعر کوتاه، چرايي و آسيب‌ها


 

نويسنده:سامان بختياري




 
آنچه که در قالب شعر کوتاه مورد بررسي و نظر است، جداي از اندازه، در مفهوم کوتاهي و يا بلندي شعر، شعر کوتاه خود ژانري است که امروزه تا حد بسيار زيادي توانسته است جاي خود را در ميان علاقمندان به شعر باز کند. در بررسي شعرهاي کوتاه، چه در فرم کلاسيک آن (رباعي، دوبيتي) و چه در فرم سپيد آن، مشخصه‌هايي وجود دارد که مي‌توان با بررسي اين مشخصه‌ها شعري را کوتاه ناميد و يا نناميد. ‏
فاکتور اساسي و قابل توجه در شعر کوتاه، مبحث اقتصاد خوانش کلمات شعر است. به اين معنا که با توجه به محدوديت‌هاي موجود در کلماتي که به کار گرفته مي‌شوند تا بتواننــد مفهومي را به مخاطب انتقال دهند و از سوي ديگر با نگاه به خواست‌هاي مخاطب نا محدود ؛ خالق شعر بايد بهينـــه گزيني کلمات را در اين قالب کوتاه مد نظر داشته باشد. ‏
در واقع چون عرصه ارائه موضوع بسيار کوتاه و محدود است، پس شاعر بايد بتواند در اين عرصه و مجال کوتاه بهترين و رساترين سطرها را به مخاطب منتقل کند. همانگونه که مي‌دانيم با عنايت به اين موضوع که در جامعه فشرده امروزي و با نظر به زندگي مدرنيزه شده امروز عامل زمان يکي از مؤثر‌ترين عوامل در کنش‌هاي اجتماعي ميان نفرات جامعه است؛ ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، مردم امروزين ما به دليل حجم بالاي نقل و انتقالات اطلاعاتي،آن هم در کسري از زمان، ديگر در زمان تعريف شده زندگي خود در قالب پاره خط صبح تا شب مجالي براي به دست گرفتن کتابي با ابعادي قطور و يا سطوري طويل ندارند.‏
‏ اين به آن معنا نيست که رمان، داستان و يا شعر بلند جايگاه خود را از دست داده است؛ بلكه صرفاً به اين معناست که وجود زمان کمپکت شده مردم، آنها را به کوتاه‌خواني و يا کوتاه‌نويسي عادت داده است و همين محدوديت زماني خود عاملي است که هنرمند امروز بايد در جريان خلاصه‌نويسي و خلاصه‌گويي جامعه خويش قرار بگيرد. اين مقتضيات زماني شايد اصلي‌ترين عامل پيدايش شعر و يا داستان کوتاه در قرن حاضر باشد. ‏

شعر کوتاه، چرايي و آسيب‌ها

مجسم کنيد خسته از کار روزانه به خانه آمده‌ايد و لم داده بر کاناپه‌اي راحت براي لحظاتي مي‌خواهيد با خواندن شعري زيبا خستگي از تن بگيريد. بي گمان ذهن خود را مشغول کشف رمز در شعري بلند نخواهيد کرد. آن لحظه شما تنها خواهان شعري کوتاه با مفهومي زيبا هستيد. دقت کنيد، شعري کوتاه و زيبا. حال در اين ميان بايد بدانيم چه شعر کوتاهي زيباست و چه فاکتور مشخصي براي زيبايي اين شعر مد نظر است؟ از حجم کلمات که بگذريم، ما بايد بتوانيم حداقل کنش حسي در مخاطب را ايجاد کنيم تا مخاطب در واکنشي همسو شعر را خوانده و در خلسه لذت آن شناور شود. اين حس همان «آني» است که بايد در شعر به چشم بيايد و مخاطب پس از درک آن لحظه در شادي سرايش آن شريک شود. پس جداي از به گزيني کلمات که ما در زماني کوتاه و تعداد محدودي کلمه بايد دست به انتخاب بهترين‌ها بزنيم، داشتن آن يا همان لحظه ملزومات جدايي‌ناپذير شعرند. ‏
شاعر شعر کوتاه فرصتي براي استفاده از سطور متوالي و يا بعضاً معين (کمکي ) در شعر خود ندارد. چرا که تنها در يک لحظه بايد شاعرانگي اثر را به مخاطب تقديم کند. آنچه که کشف يا بازنمايي تصوير از اتفاقات روزمره است، بايد همچنان که در شعري بلند با تغيير سطح کلمه و ترقي دادن آن به سطحي بالاتر که آن را شعر مي‌ناميم، بتواند در قالبي کوتاه خلق شود و درست اين همان سختي کار شاعر شعر کوتاه است. ‏
با نگاهي به کارهاي کوتاه امروزين، دو مقوله شعر به چشم مي‌آيد؛ نخست دسته‌اي از شاعران که صرفاً به بهانه ساده‌نويسي و ساده‌گويي دست به سرايش مي‌زنند و دسته دوم شاعراني که با همين رويکرد اما نه ساده انگارانه به سرايش مي‌پردازند. دسته اول متأسفانه راحتي سطور در سطح ابتدايي کلام را شعر مي‌نامند که به نوعي مرتکب خلق شعر مي‌گردند و تنها با همين بهانه امروزه شاهد چاپ مجموعه‌هايي از اين دست هستيم. غافل از اين که شعر کوتاه يکي از سخت‌ترين و پيچيده‌ترين روابط ميان کلمات است که شاعر آن بر خلاف نظر ديگران بايد بتواند با استفاده از روابط موجود ميان کلمات به حرکتي ديناميک و پويا دست بزند. کاري که اين روزها کمتر در ميان مجموعه‌هاي چاپ شده به چشم مي‌آيد و اين خلط مفهوم در سرايش شعر کوتاه، خود سبب از دست رفتن لحظات شاعرانه در شعر‌هاي کوتاه است.‏
‏ بايد پذيرفت كه به دليل عرصه محدود کلمات در اين فرم کوتاه شده، مجالي براي بازي و يا تفنن يافت نمي‌شود؛ چرا که اقتصاد موجود در مواجهه با کلمات اين اجازه را به ما نخواهد داد. مجسم کنيد كه شعر را به مثابه محصول در نظر بگيريم. حال با توجه به مواد اوليه (کلمات) موجود، شاعر بايد در مقام توليدکننده اين محصول بتواند بهترين زيباترين و کارا‌ترين توليد که همان شعر است را به مصرف کننده (مخاطب) خود تحويل دهد. ‏
نکته‌اي که غالباً موجب غفلت قرار مي‌گيرد، داشتن نگرشي ساده‌انگارانه در ساده‌نويسي و ساده‌گويي شاعران است. اين آسيب امروزه يکي از جدي‌ترين آسيب‌هايي است که گريبان شعر کوتاه را گرفته است و متأسفانه مخاطب با خواندن اين دست کارها بي‌هيچ تأويل و ارجاعي ثانويه، تنها در سطح کلمات باقي مي‌ماند. حال با بررسي مفهوم واقعي شعر بايد پذيرفت که اگر چه به ظاهر شکلي شعر کوتاه در زمره ي شعرهاي ساده است اما پيچيدگي و هنر خاص خود را مي‌طلبد. ‏‎
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.