مرا به آسمان ببر

بسياري آسمان شب را آزمايشگاه اخترشناسان براي شناخت اسرار كيهان مي دانند اما اين فقط بخشي از ارتباط آسمان با ماست. آسمان شب را بايد بخشي از طبيعت اطراف خود بدانيم كه متاسفانه امروز در فروغ شهرها و زندگي ماشيني فراموش شده است. زيبايي آسمان به همه انسان هاي اين سياره تعلق دارد؛ منظره چشم نوازي كه هنوز در طبيعت و به دور از نور شهرها ديده مي شود. با اين توصيف منجمان تنها دوستداران آسمان نيستند. مخاطب اين زيبايي هر فرد علاقه مندي به طبيعت است.
دوشنبه، 8 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرا به آسمان ببر

 مرا به آسمان ببر
مرا به آسمان ببر


 






 

جهانگردي براي تماشا و كشف شگفتي هاي كيهان
 

بسياري آسمان شب را آزمايشگاه اخترشناسان براي شناخت اسرار كيهان مي دانند اما اين فقط بخشي از ارتباط آسمان با ماست. آسمان شب را بايد بخشي از طبيعت اطراف خود بدانيم كه متاسفانه امروز در فروغ شهرها و زندگي ماشيني فراموش شده است. زيبايي آسمان به همه انسان هاي اين سياره تعلق دارد؛ منظره چشم نوازي كه هنوز در طبيعت و به دور از نور شهرها ديده مي شود. با اين توصيف منجمان تنها دوستداران آسمان نيستند. مخاطب اين زيبايي هر فرد علاقه مندي به طبيعت است.

مرا به آسمان ببر

سوسوي سرزمين هاي دور
 

سفري متفاوت به دور دنيا براي ديدن جاذبه هاي طبيعي و تاريخي زير آسمان شب
پاسارگاد در ايران، تاج محل در هند، ديوار بزرگ چين، معبد گارني ارمنستان، پارك ملي تاسيلي در آفريقا،‌ آبشار بلند پارك ملي يوسميتي در آمريكا يا هزاران هزار مكان زيبا در سراسر جهان؛ مكان هايي كه مي شود با ديدن آسمان بالاي سرشان، دري تازه در بازديد از آنها گشود. واقعيت اين است كه موفق ترين مكان ها در جذب گردشگران علاقه مند به آسمان، مناطقي هستند كه در آنها جاذبه هايي تاريخي، فرهنگي و طبيعي قرار مي گيرد. چنين مناطقي طيف بسيار وسيع تري از گردشگران را جذب خود مي كنند. شامل افرادي كه علاقه اي سطحي به آسمان دارند و بيشتر به قصد گردشگري فرهنگي- طبيعي سفر كرده اند با اين نگاه كه آسمان بخشي از طبيعت اطراف ماست. گوناگوني هاي جاذبه هاي گردشگري ايران در كنار آسمان تاريك كه هنوز در بسياري در بيابان ها و ارتفاعات ايران وجود دارد، پتانسيل بسيار قوي اي را براي جذب چنين علاقه منداني از داخل و خارج از كشور فراهم مي كند. طي چند دهه اخير با رشد علاقه مندي عمومي به آسمان شب، اخترشناسي و علوم فضا، صنعت گردشگري در جهان هم متوجه اين زمينه ها شده است. بسياري براي رصد يك خورشيد گرفتگي هزاران كيلومتر سفر مي كنند، تورهاي زميني، دريايي و حتي پروازهاي ويژه هوايي براي ديدن چنين پديده هايي انجام مي گيرد كه فقط مختص به دانشمندان نيست و طيف وسيعي از منجمان آماتور، مستندسازان، و طبيعت گردان را شامل مي شود. بسياري براي رصد شفق هاي قطبي در قالب چنين تورهايي به نواحي سردسير قطبي در اسكانديناوي، ايسلند يا شمال آمريكا سفر مي كنند، گاهي هم آسمان تاريك و پرستاره يك منطقه جاذبه اصلي است. اين سفرها مفهومي تازه به نام گردشگري نجومي يا «آستروتوريسم»(Astro Tourism) را مطرح كرده كه بهترين ميزبانان آن در حال حاضر نروژ، كانادا، اسپانيا در نيمكره شمالي و شيلي، استراليا و ناميبيا در نيمكره جنوبي اند. نمونه هايي از تلفيق جاذبه هاي آسمان با گردشگري عمومي كه در ادامه اين گزارش آمده است برخي از مثال هاي موفق گردشگري نجومي در جهان است.
در صحرايي بي انتها به سوي مرزهاي جنوبي الجزاير با نيجر مي رانيم. اينجا قلب صحراي بزرگ افريقاست. جاده خاكي ناهموار از ميان رودخانه هاي خشك، تپه هاي عظيم ماسه و از كنار تك درخت هاي پايدار كوير. ما به پارك ملي «تاسيلي» وارد شده بوديم؛ منطقه ثبت شده در ميراث جهاني به سبب جلوه هاي طبيعي و سنگ نگاره ها و نقاشي هاي 10 تا 15 هزار ساله كه در سراسر صحرا به يادگار از بربرهاي پيش از تاريخ باقي مانده اند. وقتي در«تمنراست»، در دوازده كوير، راهنماي صحرا نشين گروه آذوقه و وسايل ضروري را بار مي زدند كم كم متوجه وضعيت مقصدمان شدم؛ ده ها ليتر آب،‌پادزهر مار و عقرب، دو شمشير يك متري و ... در قلب تاسيلي بوميان چنداني هم زندگي نمي كنند. حدود 300 كيلومتر در صحراي آفريقا به سمت جنوب رانديم و حتي يك انسان ديگر هم در منطقه نيافتيم. با ديدن چنين مناطقي باور مي كنم كه هنوز در قرن بيست و يكم زيستگاه هاي بكري در جهان باقي مانده كه دستخوش تمدن بشري نشده اند.
اقامتگاه ما در تاسيلي شهري خيالي از صخره هاي عظيم ماسه سنگ و سنگ هاي آذريني بود كه ناگهان در دل صحرا جانوران و پوشش گياهي قابل توجهي را پناه داده بود. برخي از معروف ترين سنگ نگاره هاي رنگين صحراي آفريقا در همين واحه قرار دارند كه صحنه هاي شكار و زندگي اجتماعي انسان حدود 10 هزار سال پيش را نشان مي دهند. اما بوميان صحرانشين اين واحه را بيشتر به سبب مارهاي آن مي شناسند كه در خنكي سايه صخره ها جا خوش كرده اند و شب هنگام فعال مي شوند؛ درست همان موقع كه من نيز براي رصد و عكاسي آسمان شب كوير آماده مي شدم. با تاريكي شب، آسمان شب ستاره باران شد و رد نور كهكشان مادري مان، راه شيري، همچون كمربندي از يك سو به سوي ديگر آسمان كشيده شده بود. منظره راه شيري در تاريكي تاسيلي همچون نگاه كردن به اين جزيره كيهاني از سياره اي در خارج از كهكشان بود. احساس غريبي است كه همواره عطش چشيدن آن را دارم. موجودي كوچك كه به پهنه اي از ميلياردها ستاره مي نگرد، در شب آرام سياره اي خاكي كه همچون قطره اي در اقيانوس كهكشان شناور است.
در افق جنوب ستاره هاي درخشان آلفا و بتا - قنطورس و صليب جنوبي ديده مي شدند كه فقط اندكي از افق فاصله گرفته بودند. عرض جغرافيايي حدود 20 درجه در اين محل امكان ديده شدن اين صورت هاي جنوبي را سبب شده بود. در حالي كه به سوسو زدن نزديك ترين همسايه اصلي خورشيد، آلفا - قنطورس در فاصله چهار سال نوري يا 40 ميليون كيلومتري زمين خيره شده بودم، نقطه اي بسيار درخشان از افق بيرون آمد و آسمان را طي چند دقيقه در نور ديد. گرچه بربرهاي پيش از تاريخ در صحراي تاسيلي قطعا درخشش ستارگان پر نور و تابش نوار كهكشان را بارها همچون اين شب گروه ما از همين اعجاب انگيز تماشا كرده اند، هرگز اين نور متحرك را نديده اند؛ تابشي كه از بازتاب نور آفتاب از صفحه هاي خورشيدي ايستگاه فضايي بين المللي حدود 400 كيلومتري بالاي زمين ايجاد مي شود و هر شب در آسمان بخش هايي از دنيا، ساعتي پس از غروب يا پيش از طلوع خورشيد، همچون ستاره درخشان متحركي ديده مي شود. با نور ضعيف زمينه آسمان و ستارگان صخره هاي ماسه سنگي عظيم به ارتفاع چند ده متر در اطراف مي شدند و همچون آسمانخراش هايي از دل تپه هاي شن روان بيرون زده بودند؛ سراب شهري گمشده اي در دل كوير و زير مخملي پرنگين از هزاران ستاره.

مهتاب تاج محل
 

بناي 400 ساله تاج محل در «آگرا» واقع در هند چنان مشهور است كه به خودي خود روزانه هزاران بازديد كننده از سراسر جهان دارد اما گردشگران از شب هاي تاج محل نيز بي بهره نماده اند. گرچه آسمان شهري بزرگ و نوراني مانند آگرا بسيار كم ستاره و بي جلوه است، بازتاب نور مهتاب از مرمرهاي تاج محل بهانه اي براي تورهاي يك ساعته ويژه اي براي ورود گروه بسيار محدودي از گردشگران پس از تاريكي شده است كه از روزها قبل نوبت خود را رزرو مي كنند. اين تورها براي ديدن مهتاب از درون تاج محل و تلالو نور آن بر سطح مرمرها اغلب در شب هاي نزديك به ماه بدر انجام مي شود و هزينه آن حدود پنج برابر ورودي تاج محل است(حدود 60 دلار براي هر نفر) زيرا نه تنها تجربه اي ناب كسب شده است بلكه گردشگران تاج محل را در محيطي بسيار آرام و خالي از جمعيت مي بينند كه تجربه حس سفر به تاريخ را بسيار قوي تر خلق مي كند. محدوديت در تعداد شركت كنندگان چنين برنامه هايي از چند نظر مهم است. امكان آسيب و فرسايش آثار تاريخي را كاهش مي دهد و تجربه سكوت شب در دل تاريخ بخش مهمي از چنين برنامه هايي است.
طراحي برنامه هايي براي گروه هاي كم جمعيت براي تماشاي طلوع ماه بدر (در افق شرق شامگاهي) يا ظهور هلال اول ماه (افق غرب شامگاهي) از مكان هايي همچون ميدان نقش جهان اصفهان يا تخت جمشيد مي تواند سرآغازي براي چنين برنامه هايي باشد كه نياز به برنامه ريزي مشترك كارشناسان گردشگري و نجوم دارد.

مرا به آسمان ببر

شب نشيني با ستاره ها
 

اين تصوير بخشي از ديوار چين است كه در شبي مهتابي ثبت شده. بعضي از دفاتر مسافرتي در پكن، تورهاي مخصوص شب نشيني بر فراز ديوار چين را براي تماشاي ستاره ها ارائه مي كنند/ عكس: پ.ك.چن،عضو پروژه جهان در شب (توآن)

مرا به آسمان ببر

تاج و ستاره
 

زيبايي آسمان پر ستاره كنار اين اثر تاريخي دو چندان مي شود. تاج محل، اثر ميراث جهاني در«آگرا» ي هند جاذبه تازه اي براي ورود گروه هاي خاص و كم تعداد گردشگران است.

مرا به آسمان ببر

ستاره قطبي بر فراز معبد
 

از نشانه هاي ملي ارمنستان، معبد «گارني» در حدود 30 كيلومتري ايروان است. جمعيت كم ارمنستان و كوهستان هاي متعدد سبب شده آسمان بيشتر نواحي كشور پر ستاره باشد. در اين تصوير، ستاره قطبي و صورت فلكي ذات الكرسي بر فراز معبد ثبت شده.

مرا به آسمان ببر

تماشاي آسمان از ديوار چين
 

طي سال هاي اخير چند هتل و دفتر گردشگري در پكن تورهاي ماجراجويانه مخصوصي را براي پياده روي روي ديوار چين و كمپ هاي شبانه در اين اثر ميراث جهاني را ارائه كرده اند. در اين تورها كمپ شب روي ديوار چين و در جابي انجام مي شود كه به دور از نور شهرهاست و تماشاي آسمان بي مرز از فراز بزرگ ترين ديوار جهان به جاذبه اي تازه در گردشگري منطقه تبديل شده است.
جاذبه هاي تاريخي بسياري در ايران به دور از نور شهر و زير آسمان تاريك قرار دارند و حتي در مواردي چنين برنامه هايي از سوي جامعه نجوم محلي يا ملي در اين مكان ها آزمايش شده و احتمالا بستر اوليه براي توسعه به برنامه اي دائمي براي گردشگران داخلي و خارجي فراهم است. دو منطقه ميراث جهاني پاسارگاد و تخت سليمان (نزديك تكاب) نمونه بارز چنين مكان هايي در ايران هستند كه بارها ميزبان رصد گران آسمان بوده اند. در پاسارگاد نخستين نمونه از تلفيق جامعه گردشگري و نجوم اتفاق افتاده است و علاقه مندان به تاريخ يا آسمان با سفر به اين منطقه هر دو را در طبيعت زيباي فارس تجربه مي كنند. حدود دو دهه فعاليت انجمن نجوم پاسارگاد در سعادت شهر فارس سبب توسعه علاقه به آسمان شب در اين منطقه شده و بستر هاي مناسبي را براي گردشگري نجومي فراهم كرده است.

ستاره باران صحراي ناميب
 

ناميبيا كه بخش بزرگي از درآمد خود را از گردشگري كسب مي كند، ميزبان طبيعت دوستاني است كه بسياري دل باخته آسمان پر ستاره نيز هستند. مكان هايي به نام مزارع آسمان يا مزارع تلسكوپ (Telescope Farm) در منطقه طبيعي صحراي ناميب درست شده اند كه اقامت هايي در دل صحرا با امكانات مورد نياز دوستداران طبيعت و آسمان دارند. در اين رصدگاه هاي كوچك صحرايي چند تلسكوپ رصدخانه اي كوچك و اتاق هاي اقامت وجود دارند و راهنماي گردشگري مستقر در منطقه سفرهاي روزانه اي را نيز براي مسافران به مناطق طبيعي اطراف برنامه ريزي مي كند. چند كمپ كويري در ايران نيز قدم هاي اوليه براي چنين نوع گردشگري را برداشته اند،‌ مانند كمپ كوير متين آباد در نزديكي بادرود، رصدگاه سه قلعه در نزديكي فردوس، كمپ كوير وركيان در نزديكي دامغان يا كمپ شهداد كرمان در دروازه بيابان لوت.
كاروانسراهاي قرار گرفته در دل كوير و به دور از شهر، در ايران نيز پتانسيل مناسبي مانند مزارع تلسكوپ در ناميبيا دارند. درحالي كه جاذبه اي تاريخي نيز به مجموعه آسمان و طبيعت اضافه مي شود. يكي از بارزترين مثال هاي اين تلفيق در ايران بناي قصر بهرام در پارك ملي كوير در جنوب ورامين بوده و دامنه سياه كوه است. اين بناي سنگي كاروانسرا مانند بارها ميزبان رصدگران آسمان بوده است. نخستين بار در اوايل دهه 70 مجله نجوم تور رصد آسمان و گردش در طبيعت را در اين منطقه برگزار كرد كه شايد نمونه تورهاي نجوم و طبيعت در ايران بوده است .در دهه 80 بار قصر بهرام و پارك ملي كوير ميزبان رقابت هاي سالانه رصدگران آسمان بود كه به نام رقابت «مسيه» ايران شناخته مي شود و برگزار كننده آن شاخه آماتوري انجمن نجوم ايران است.(www.asiac.ir) در اين برنامه بيش از 100 منجم آماتور كه كوچه پسكوچه هاي آسمان شب را مثل كف دست مي شناسند با تلسكوپ ها و دوربين هاي خود يك شب كامل به جست و جوي اجرام ژرفاي آسمان مي پردازند. سفر به كوير براي كاوش آسمان در چنين رقابت رصدي آن قدر جالب بود كه به ته مايه داستان فيلم «خيلي دور خيلي نزديك» تبديل شد كه چندين جايزه سينمايي را به دست آورد.

مرا به آسمان ببر

شكوه راه شيري از قلب صحراي آفريقا
 

هدف برخي از گردشگران ماجراجو ازسفر به مراكش و الجزاير شركت در تورهاي ماجراجويانه اي است كه با اتومبيل هاي صحرانورد به قلب تپه هاي ماسه اي و كيلومترها دورتر از هر نشانه اي از تمدن انجام مي شود و محل كمپ ميان صخره هايي عظيم در دل كوير است. روزها به ديدن كوير و شب ها به ديدن به آسمان شب مي گذرد. امكان اجراي تورهاي دائمي و مشابه در ايران نيز وجود دارد و طي سال هاي اخير براي گردشگران داخلي در روستاي مصر در كوير مركزي، در شن هاي روان كوير مرنجاب و به ندرت كلوت هاي حاشيه لوت برگزار شده است. جاذبه ديگر كويرها براي گردشگران و متخصصان نجوم و زمين شناسي جست و جوي شهاب سنگ هاست. بيابان هاي تخت وعريان با خاكي سخت كه در فرهنگ ايراني دق گفته مي شود، بستري مناسب براي يافتن اين سنگ هاي آسماني است زيرا خاك سفتي دارند و اغلب عاري از سنگ هاي پراكنده آتشفشاني اند. همچنين سنگ هاي محلي، فرسايش بسيار كم و ماندگاري محيط اين مزيت را سبب مي شوند. نمونه هاي زيباي چنين دق هايي در كشورمان فراوان است. اين نواحي عريان بياباني حدود نيمي از صحراي آفريقا را تشكيل مي دهند. هر ساله در كشورهاي سودان، مصر و ليبي گروه هايي براي كشف شهاب سنگ بيابان ها را در مي نوردند. روش عمومي اين كار استفاده از چند اتومبيل وانت بياباني يا موتورهاي سه چرخ است كه به موازات هم در دق حركت مي كنند. كارشناسان شهاب سنگ، منطقه حركت خود را با نگاه خود جارو مي كنند. بر سر هر سنگ مشكوكي با چهره اي سوخته متوقف مي شوند و به بررسي آن مي پردازند. اولين نشانه ها وزن زياد سنگ، نسبت به جثه آن (چگالي زياد) و اثر مغناطيسي (به سبب آهن موجود در شهاب سنگ) است. برخي از جويندگان شهاب سنگ، گردشگران ماجراجو، برخي علاقه مندان به نجوم يا زمين شناسي، برخي نيز از موزه ها و مركز تحقيقاتي يا مجموعه داران شخصي و فروشندگان سنگ هاي خاصند.

گردش دور پانوتي
 

گردش ستاره هاي شمالي به دور قطب شمال آسمان طي حدود دو ساعت در آبان ماه 1388. اين نما از شهر تاريخي « پانوتي» در نپال ثبت شده است. طبيعت با شكوه، تاريخ كهن و آسمان پرستاره به هم پيوند خورده اند

مرا به آسمان ببر

ستاره قطبي و آبشار بلند
 

گردش ستارگان شمالي به دور ستاره قطبي بر فراز آبشار بلند پارك ملي «يوسميتي». اثر طبيعي ميراث جهاني در كاليفرنيا. رصدگران آسمان در برنامه هاي جمعي از اين منطقه دور از شهر به تماشاي ستاره ها مي پردازند.

مرا به آسمان ببر

ماه صبحگاهي
 

گرچه در شهرهاي بزرگ انبوه نور اجازه نمي دهد آسمان پرستاره ديده شود اما پديده هاي نجومي بسياري كماكان علاقه مندان طبيعت را جذب مي كند. در اين نماي صبحگاهي كه در ارديبهشت 1390 ثبت شده، ماه كامل در افق ريودوژانيرو برزيل غروب مي كند.

مرا به آسمان ببر

آسمان هيماليا
 

اگرچه تصور عمومي اين است كه آسمان كوير پرستاره ترين است اما بسياري از رصدگران آسمان ارتفاعات را مي پسندند در بلنداي كوه ها؛ جايي كه بخشي از جو زمين در زير پا قرار مي گيرد و آسمان شفاف تر وبسيار تاريك مي شود. نپال، سرزمين معابد شگفت انگيز و كوه هاي سربه فلك كشيده شده هيماليا در سال هاي اخير توجه دوستداران آسمان را نيز جلب كرده است. در سفري كه دو سال پيش در روستاهاي كوهستاني مسير كمپ اول صعود قله اورست انجام دادم، اين جاذبه سحرآميز را با چشمان خود در كنار باشكوه ترين كوه هاي هيماليا تجربه كردم. سفر به نپال، طبيعت بكر، تاريخ و فرهنگ كهن را با آسمان پرستاره پيوند مي دهد.

مرا به آسمان ببر

شب هاي رصدي در پارك هاي ملي آمريكا
 

بيشتر پارك هاي ملي در ايالات متحده كه به دور از نور شهرهاي بزرگ قرار دارند، چند بار در ماه با همكاري انجمن نجوم محلي و محيط باناني كه خود به راهنمايان خبره گردشگري تبديل شده اند، شب هاي رصد آسمان برگزار مي كنند كه مشهورترين آن شب هاي رصدي در پارك ملي يوسميتي در كاليفرنياست. اين پارك ملي با آبشارهاي بلند و صخره هاي سر به فلك كشيده منظره اي از دوران پيش از تاريخ زمين است. علاقه مندان به آسمان در نقطه اي مشرف به دره يوسميتي شب رصد خود را برگزار مي كنند. نمونه ديگر از چنين شب هايي بي فراز گراند كانيون، بزرگترين دره جهان، در شمال آريزونا برگزار مي شود. برخي از اين تورها با برنامه هاي ماجراجويانه اي براي تماشاي رفتار حيات وحش در شب تلفيق مي شود.
اين امكان در ايران نيز در پارك هاي ملي و مناطق حفاظت محيط زيست شده وجود دارد و در مناطقي مانند پارك ملي توران (جنوب شرق شاهرود) يا پارك ملي كوير بارها امتحان شده است و مي تواند در آينده جاذبه ديگري در كنار طبيعت و فرهنگ ايران براي گردشگران خارجي باشد. اما چنين مكان هاي پرستاره اي با تهديد جدي توسعه روستاها و شهرها روبه رو هستند. نور شهرها به مرور گنبد هاي نوري عظيم در آسمان اين نواحي طبيعي ايجاد مي كنند و زيبايي آسمان طبيعي را از ميان مي برند؛ حتي اگر كيلومترها از اين طبيعت بكر دور باشند. بخشي از اين نور گريزناپذير و براي زندگي مدرن ما ضروري است اما بخش عمده اي از آن به سبب استفاده غلط و خودخواهانه از نور است. در سال هاي اخير در ايران رايج شده كه نور بيشتر يعني آبادتر و امن تر! به خصوص اينكه استفاده زياد از برق براي بسياري هزينه سنگيني ندارد و به رخ نمايي نوراني بودن و احساس امنيت حاصل از روز شدن محيط طبيعي شب مي ارزد. روستاهاي كوچك به اندازه يك شهر نوراني مي شوند تا در مقابل هم قد علم كنند، به خصوص وقتي كه جاذبه اي گردشگري در آنها معرفي شود يا جمعيت آنجا به حدي برسد كه با كمي نمادهاي شهري مثل نورهاي خيره كننده و نابود كننده آرامش و طبيعت شب، بتوان محيط روستا را به شهر تغيير داد. اين طرز فكر آسمان ستاره باران بر فراز ديوارهاي خشتي و شكل زيباي سنتي روستاها در شب را به كل نابود مي كند. ويلايي تفريحي كه فقط چند روز سال ميزبان توانگراني است كه در هر ييلاق يك خانه ساخته اند، در تمام شب هاي سال با چراغ هاي روشن و بي علت خودنمايي مي كند بي آنكه حتي سكنه اي داشته باشد. پمپ بنزيني كوچك يا حتي يك رستوران ميان راهي آنقدر مملو از نورافكن هاي شديد مي شود كه از كيلومترها دورتر نور آن به چشم آيد و مشتري را جذب كند؛ بي خبر از آنكه خيرگي حاصل از نور آن در چشم راننده مي تواند سبب حادثه و حتي مرگ يك يا چند انسان شود.
تبعات مشكل آلودگي نوري فقط به از دست رفتن آرامش شب ختم نمي شود. بخش ديگر آسماني است كه بالاي سر از دست مي رود. انسان هزاران سال با اين بخش از طبيعت اخت بوده است. هنوز برخي در شب هاي تابستان در حياط و ايوان خانه روستايي خود با رواندازي از ستاره ها مي خوابند يا آنهايي كه تهران 40-30 سال پيش را به ياد ما مي آورند كه چطور تك شهاب ها را از بام خانه مي شمردند و با فكري آرام به خواب مي رفتند. فقط تا حدود يك قرن پيش موجودات روي زمين نسل در نسل در شب هاي طبيعي زندگي مي كردند. حالا موجودات شبگرد در محيط زندگي خود بايد به خورشيدهاي تازه اي عادت كنند كه انسان ساخته است. نورهاي شديد مسير پرندگان مهاجر را به بيراهه تغيير مي دهد يا سبب مرگ انبوه بچه لاك پشت هايي مي شود كه پس از تولد به جاي اقيانوس به سوي نور هتل هاي كنار دريا كشيده مي شوند. از سوي ديگر ارتباط برخي از بيماري هاي خاص و مشكلات روان شناختي با شب هاي بيش از حد روشن زندگي مدرن ما تاييد شده و پژهش هاي جدي در اين زمينه آغاز شده است.
شكي نيست كه نورها نياز زندگي در دنياي مدرن است اما شيوه استفاده از آنها را بايد بياموزيم. در چراغ هاي معابر كه حباب شيشه اي آنها بيرون آمده يا براي پوشش دهي بيشتر زاويه غير عمود پيدا كرده اند 30 تا 40 درصد نور به افق و آسمان هدر مي رود. برخي نور افكن هاي كه براي تزئين يا امنيت به يك بنا تابيده اند، هدردهي حتي بيش از اين دارند. حتما تلالو اين نورهاي چشمگير را از هواپيما ديده اند؛ اگر قرار است زمين را روشن كنند چرا به طور مستقيم از بلندي ها ديده مي شوند؟ بنابر آماري كه انجمن بين المللي آسمان تاريك (www.darksky.org) ارائه كرده است، اين هدردهي انرژي براي هر چراغ خيابان در سال معادل دور ريختن ده ها ليتر نفت است. فقط كافي است به جمع اين هزينه براي هزاران چراغ يك شهر فكر كنيد.

مرا به آسمان ببر

منبع: سرزمين من ش 4



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.