بيداري پس از جنگ

اگر به خاورميانه عربي نگاه کنيم، حزب الله لبنان جنگ هاي متعددي با رژيم صهيونيستي داشته و اين در حالي است که بسياري از کشورهاي عربي نيز با اين رژيم در جنگ بودند اما در اکثر آنها شکست خورده و بخش هايي از سرزمين يا هويت و اتحاد خود از دست داده اند.
يکشنبه، 14 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيداري پس از جنگ

بيداري پس از جنگ
بيداري پس از جنگ


 

نويسنده: مهند حامد




 

جنگ 33 روزه تاثير بسياري در انقلاب هاي منطقه داشت
 

اگر به خاورميانه عربي نگاه کنيم، حزب الله لبنان جنگ هاي متعددي با رژيم صهيونيستي داشته و اين در حالي است که بسياري از کشورهاي عربي نيز با اين رژيم در جنگ بودند اما در اکثر آنها شکست خورده و بخش هايي از سرزمين يا هويت و اتحاد خود از دست داده اند.
در سال 1982 رژيم صهيونيستي با حمله به لبنان در عملياتي با عنوان «صلح براي الجليل» که با پشتيباني غربي ها بود، بخش هايي از جنوب لبنان را تصرف کرد. در همين حال جرياني متفاوت در لبنان با نام «حزب الله» و با تأثير از انقلاب ايران و ايدئولوژي بنيانگذار کبير آن، حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) تشکيل شد و از اين پس نام اين جريان با موفقيت هايي که به دست آورد به تدريج در افکار عمومي جاي خود را پيدا کرد.
کشور لبنان 4/5 ميليون نفر جمعيت دارد که اغلب آن از چهار گروه مسيحي، شيعي، اهل تسنن و دروزي ها تشکيل مي شود و از اين بين شيعيان يک سوم جمعيت کل لبنان را در بر مي گيرند که حزب الله بر گرفته از بخشي از شيعيان لبنان است. البته از ديگر مذاهب و ملل نيز در آن عضويت دارند.
در جنگ 33 روزه ارتشي که خود را ارتش چهارم جهان مي نامد و داراي تجهيزات نظامي بسيار زياد بوده و نيز از حمايت کامل غربي ها برخوردار بود و در طول ساليان دراز در جنگ با اعراب، خواب را از چشم حکامشان ربوده بود، در مقابل اين جريان خوار و ذليل مي گردد.
دليل شکست کشورهاي عربي و پيروزي حزب الله در مقابل رژيم منحوس صهيونيستي، به اختلاف در ماهيت آنان باز مي گردد. کشورهاي عربي در آن زمان، تنها منافع خودشان براي شان اهميت داشت و جنگ شان در برابر رژيم صهيونيستي، نه براي عدالت، بلکه براي امنيت و منافع خود بود و معمولا در هر يک از اين کشورها يا غرب يا شرق نقش ايفا مي کردند و در واقع اين کشورها حافظ منافه اربابان خود بودند.
اما حزب الله از ابتدا با رويکردي متفاوت و با تکيه بر گفتمان ولايت فقيه تأسيس شد. اين جريان تکيه اش بر انقلابي بود که نه بر شرق استوار بود نه بر غرب. پيام رسالت اين جريان، رسالتي عليه اشغال گران خارجي است که هدفش مقاومت مقابل تجاوز براي آزادي سرزمين است. در اين چهار چوب فرهنگ مقاومت شکل گرفته و ايثار و فداکاري در آن معنا پيدا مي کند و اين همان چيزي است که کشورهاي عربي در جنگ مقابل رژيم صهيونيستي فاقد آن بودند. در واقع عدالت سرلوحه کارهاي حزب الله قرار داشت و براي عدالت حاضر شدند از امنيت خود نيز بگذرند.
تأسيس اين حزب مقارن بود با اشغال يک سوم از خاک لبنان توسط نيروهاي اشغالگر خارجي، بنابراين باز پس گيري خاک لبنان يکي از اولويت هاي اصلي شان قرار گرفت. اين بار حزب الله- برخلاف جنگ هاي گذشته اعراب- توانست با فداکاري و ايثار و از خود گذشتگي در مقابل رژيم جعلي صهيونيستي ايستادگي کند و حقانيت خود را به اثبات برساند.
در جنگ هاي مختلفي که حزب الله با رژيم صهيونيستي داشت، پيروزي هايي عايد حزب الله و بخش هاي زيادي از خاک لبنان آزاد شد، اما در هيچ کدام از جنگ ها، مانند جنگ 33 روزه، صهيونيست ها اين گونه خوار و ذليل نشده بودند، به طوري که انگشت حيرت را بر دهان همگان افکند، علي الخصوص سران کشورهاي عربي و وابستگان به آمريکا که در اين جنگ، به طور ناباورانه اي پشت حزب الله را خالي کردند و پنهاني به رژيم منحوس صهيونيستي دست دادند.
از طرفي ديکتاتورهاي کشورهاي عربي نه تنها امتحان خود را در حفظ استقلال کشورشان در مقابل بيگانه بد پس دادند، بلکه خود آنها نيز عزت مردم را مورد اهانت قرار داده و به آنها ظلم مي کردند. بر اين اساس ساليان دراز است که کشورهاي عربي هويت نداشتند، جوانان آنها احساس بي هويتي مي کردند، حکامشان افرادي وابسته و داراي خانواده اي فاسد بودند. در عين حال ديدند گروهي را که با الگو قرار دادن امام خميني (رحمه الله عليه) و رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران چگونه بر دشمني که 60 سال نتوانسته بودند آنها را شکست دهند، پيروز شدند.
لذا تصميم گرفتند بر خود و باورهاي ديني خود متکي شوند.
به جرأت مي توان گفت بعد از پيروزي عظيم حزب الله در جنگ 33 روزه، کار ديکتاتورهاي سران عربي تمام شده بود و مردم به اين باور رسيده بودند که بايد عليه حکومت هاي شان قيام کنند و وضعيت اين کشورها از بعد از پيروزي حزب الله همانند آتش زير خاکستر بود. از بعد جنگ 33 روزه مردم کشورهاي عربي کم کم به هويت جديدي دست يافتند واز حالت سردرگمي و بي الگويي خارج شدند.
رهبران مقاومت اسلامي و حزب الله به عنوان رهبران محبوب جهان عرب شناخته شدند و در عين حال حاکمان سازش گر کشورهاي عربي جزو منفورترين شخصيت ها شدند. کما اينکه نظر سنجي مرکز سابان وابسته به مؤسسه بروکلين واشنگتن که در شش کشور صورت گرفت، نشان داد که يسد حسن نصرالله، دبير کل حزب الله محبوب ترين رهبر جهان عرب است. نظرسنجي مذکور نشان مي دهد 98 درصد از شيعيان لبناني نيز اعتقاد دارند صهيونيستي از آنچه سعي مي کند نشان دهد بسيار ضعيف تر است و به پايان خود نزديک تر مي شود و اين تفکر در جهان عرب ناشي از پيروزي حزب الله است.
اين جنگ نشان داد که يک جريان براساس ايمان و باور دروني چطور مي تواند بر يک ارتش دولتي که به رغم خود جايگاه چهارم را در جهان داراست، غلبه پيدا کند. تا قبل از آن باور اين که رژيم منحوس صهيونيستي شکست پذير است. در اذهان مردم عرب بسيار سخت بود اما مقاومين حزب الله نشان دادند رژيم صهيونيستي نه تنها در جنگ نظامي شکست پذير مي باشد، بلکه از درون هم قابل متلاشي شدن است. در واقع حزب الله نه تنها ارتش رژيم اشغال گر صهيونيستي را شکست داد، بلکه باعث شکست حزب کارگر در فضاي سياسي داخل اين رژيم غاصب شد.
سران اين رژيم ادعاي مضحکي مبتي بر پيروزي در جنگ 33 روزه دارند که اگر اين گونه بود چرا در حين جنگ چندين مسؤول ارشد رژيم صهيونيستي استعفا دادند و مهم تر از اينها گزارش کميته وينوگراد رژيم صهيونيستي بود که با گزارش هاي ناشيانه يکديگر را به مقصر بودن در اين شکست متهم مي کردند. البته سيد حسن نصرالله اين گزارش را نمادين توصيف کرد و اعلام کرد: «تصميم جنگ 33 روزه اخير نه در تل آويو بلکه در واشنگتن گرفته شد و اين جنگ با همدستي آمريکا، رژيم صهيونيستي و با همکاري برخي کشورهاي عربي و طرف هاي لبناني صورت گرفت» که اين سخن ميزان نفرت از سران کشورهاي عربي به خصوص عربستان سعودي و مصر و همچنين آمريکا را در بين مردم خاورميانه افزايش داد.
رژيم صهيونيستي پس از اينکه در جنگ نظامي تحقير شد، از جنگ نظامي به اقدامات امنيتي تغيير راهبرد داد که البته در اين نوع از عمليات هم ناکام ماند و حتي در طول جنگ نتوانست يکي از شخصيت هاي اصلي حزب الله را مورد هدف قرار دهد.
مجموع اين عوامل باعث شد تا مردم ديگر کشورهاي عربي نيز به خود بيايند و با الهام از مقاومت اسلامي در منطقه، عزت از دست رفته خود را باز پس گيرند. کما اينکه سيد حسن نصرالله در تاريخ 1386/02/12 گفت: «پيروزي مقاومت در تجاوز ژوئن گذته بر رژيم صهيونيستي تنها پيروزي سلاح نبود، بلکه پيروزي فرهنگ، تفکر، عزم و اراده مقاومت نه در سطح لبنان و جهان عربي و اسلامي بلکه در سطح کل جهان بود.»
در ادامه اين خيزش ها امروز مي بينيم که جوانان تونسي به دنبال تشکيل حزب الله تونس هستند تا بتوانند همانند حزب الله لبنان براي عدالت بجنگند و حتي از امنيت و منافع خود بگذرند.
شايان ذکر است مجموع پيروزي هاي حزب الله نيز با تکيه بر اصل ولايت فقيه بوده و در پايبندي به ولايت فقيه پيرزوي هايي اين گونه و بيش از اين در پي خواهد داشت ان شاءالله.
منبع: ماهنامه فرهنگي همشهري آيه- شماره 4



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما