قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند

درباره قالیچه پرنده بسیار شنیده ایم و این قالیچه های اعجاب آور در داستان ها و اشعار قدیم بسیار مورد توجه بوده اند. از جمله، در مثنوی معنوی ابیات قابل توجهی در این باره وجود دارد. تا همین اواخر تصور می شد که این قالیچه ها، صرفا نتیجه
يکشنبه، 14 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند
قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند...
 


 

نویسنده: لیلا غلامپور آهنگر کلایی




 

بررسی وجود قالیچه پرنده از دیدگاه دانش و ادبیات

درباره قالیچه پرنده بسیار شنیده ایم و این قالیچه های اعجاب آور در داستان ها و اشعار قدیم بسیار مورد توجه بوده اند. از جمله، در مثنوی معنوی ابیات قابل توجهی در این باره وجود دارد. تا همین اواخر تصور می شد که این قالیچه ها، صرفا نتیجه خیال پردازی مردمان روزگار دور بوده اند. اما به نظر می رسد برخی یافته های جدید، بر این امر تاکید می کنند که این قالیچه ها واقعا وجود داشته و مورد استفاده بوده اند!
جلال الدین محمد صاحب کتاب عظیم مثنوی معنوی، عارف کاملی بود که در ششم ربیع الاول سال 6004 هجری در شهر بلخ تولد یافت. مولوی مردی پخته و عارفی جامع، و در عین شوریدگی دارای متانت، و از لحاظ جامعیت و تبحر در علوم ادبی، عربی، فارسی و احاطه به دواوین شعرا و تسلط به حدیث، قرآن، علم کلام و تحصیل عرفان و تصوف به نحوی عمیق، منحصر به فرد؛ و افزون بر همه فضائل، دارای هوش و استعداد حیرت آور است. از آنجایی که مولوی در پی آن است که از طریق تمثیل، معانی بلند عرفانی را برای خواننده که غالبا اهل برهان نیست. قابل ادراک کند، از باورهای عامیانه به عنوان تمثیل استفاده می کند؛ اما گاهی در لابه لای باورها به دانش و علومی اشاره می کند که فراتر از زمانش به نظر می رسد. یکی از این باورهای عامیانه، قالیچه پرنده است که با تخت سلیمان در هم آمیخته شده است.

قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند

نخستین بار در داستان های هزار و یک شب که بازمانده مجموعه ای از داستان های افسانه ای پیش از دوره هخامنشی است و ریشه داستان های آن را ایرانی دانسته اند، از قالیچه های پرنده سخن رفت. قالیچه های پرنده در اکثر نسخه های هزار و یک شب مغفول مانده است. شاید چون مصححین آن را بیش از حد تخیلی فرض کرده اند، از نسخه ها حذف کرده اند. قرن ها پس از آن که قالیچه های پرنده، تنها یک افسانه هزار و یک شب تصور می شد، یک کاشف فرانسوی، شواهد مستندی از وجود قالیچه های پرنده در ایران یافته بود. درباره فرش های پرنده، داستان های مختلفی ذکر شده است. می گویند قالیچه های پرنده ای که می توانستند چند متر برفراز زمین شناور باشند، نخستین بار توسط کیمیاگران و صنعتگران دربار ملکه سبا ساخته شد و ملکه سبا آن را به نشانه علاقه خود برای حضرت سلیمان فرستاد. شاید به همین دلیل در گذر زمان، تخت سلیمان و قالیچه پرنده با هم درآمیخته و یکی شده اند و قالیچه پرنده به قالیچه سلیمان معروف شده است. شاید یکی از آنها عامل الهام گیری از دیگری شده است. در باور مردم، قالیچه پرنده با باد حرکت می کرد. در آیات قرآنی نیز آمده که سلیمان با باد خیلی سریع حرکت می کرده است.
باد بر تخت سلیمان رفت کژ
پس سلیمان گفت: بادا کژ مغژ (1897/4)
باد هم گفت ای سلیمان کژ مرو
ور روی کژ از کژم خشمین مشو (1898/4)
این باور که سلیمان پیامبر، تخت (یا قالیچه ای) داشت که به وسیله باد حرکت می کرد در اصل یک باور قرآنی است؛ در قرآن کریم آمده است: "و برای سلیمان باد را مسخر کردیم که صبحگاهان مسیر یک ماه را می پیمود و عصرگاهان مسیر یک ماه را و چشمه مس (مذاب) را برای او روان ساختیم و گروهی از جن پیش روی او به اذن پروردگار کار می کردند." (سوره سبا، آیه 12)

قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند

مولوی نیز در ابیاتی به تسخیر باد توسط سلیمان، برای حرکت تخت مخصوصش با سرعتی معادل سرعت هواپیماهای امروزی، یعنی پیمودن یک ماه راه، در صبحگاهان و عصرگاهان اشاره می کند.
همچو عادش بر برد باد و کشد
نه سلیمانست تا تختش کشد (4674/6)
صرصری بر عاد قتال شده
مر سلیمان را چو حمالی شده (2660/6)
صرصری می برد بر سر تخت شاه
هر صباح و هر مسا یک ماهه راه (2661/6)
منظور از باد نیرویی است که به کمک آن اختراع خود را (تخت یا قالیچه سلیمان چیزی شبیه به هواپیمای امروزی است) به پرواز در می آورد. در حال حاضر تمام هواپیماها براساس نیروی باد پرواز می کنند و از طرف دیگر، امروزه امکان ارسال الکتریسیته بدون استفاده از سیم، رویایی است که به واقعیت پیوسته است که به آن "برق پرنده" لقب داده اند.

قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند

از این آیه می توان نتیجه گرفت که سابقه پرواز به هزاران سال پیش برمی گردد. وجود مدارک و تصاویر تاریخی و مطالب نوشته شده در اساطیرملل این امر را تایید می کند.
مولوی در خلال ابیاتی به چگونگی این "فرش پرنده" یا "تخت پرنده" از زبان پیک بلقیس که از شهر سبا برای سلیمان هدیه می آورد، اشاره می کند که گویا ملکه سبا از وجود آن خبر نداشته است؛ زیرا پیک ملکه از وجود آن متعجب نشان داده شده است.
چون به صحرای سلیمانی رسید
فرش آن را جمله زر پخته دید (564/4)
تخت او سیار بی حمال شد
حلقه و در مطرب و قوال شد (481/4)
از بزرگی تخت کز حد می فزود
نقل کردن تخت را امکان نبود
برخی مدارک تاریخی در خصوص پرواز و وجود فرودگاه موجود است. تصویر هوایی در کتاب "نگرانی خدایان" و کتاب "اسرار عصر حجر" از "اریک فون دانیکن"، وجود فرودگاه در چند هزار سال قبل از میلاد را نشان می دهد. در منطقه تاسیلی(شمال افریقا) تصاویری از حیوانات مختلف با خطوط هندسی که در اندازه های بزرگ در روی سطوح صاف و همواری مثل باند فرودگاه ترسیم شده اند، دیده می شود. منظور ترسیم کنندگان این تصاویر (تصاویری از باندهای فرودگاه) چه بوده است؟
در کتاب تاریخ طبری جلد اول آمده است: "آن گاه بفرمود تا چیزی از آبگینه برای او بسازند و شیاطین را در آن جای داد و بر آن نشست و در هوا از شهر خویش دنباوند تا بابل به یک روز رفت و آن روز هرمزد روز فروردین ماه بود. مردم از شگفتی که دیدند نوروز گرفتند." در متن های ترجمه شده از اساطیر هند، در ذکر قهرمانی های رامایانا و چگونگی پرواز ارابه های پرنده به نام ویمانا و راتا مطالبی نوشته شده است: "تو ای دیوانه تصور می کنی با به دست آوردن این ارابه پرنده بر همه چیز مقتدر خواهی شد؟ این ارابه سحرآمیز هوایی است، اسمش پوسپاکه است و مثل خورشید می درخشد."

قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند

این که نخستین بار در داستان های هزار و یک شب از قالیچه پرنده سخن رفت، شاید به این دلیل بوده که این داستان ها تحت تاثیر آثار هندی به وجود آمده است.
البته در این زمینه نظرات گوناگونی وجود دارد که تایید کننده فرش پرنده است. یکی از نظرات به زمان حضرت سلیمان برمی گردد: "صنعتگران دربار ملکه سبا، گل خصوصی از چشمه های کوهستان به دست آورده بودند. هنگامی که این گل در معرض حرارت شدید، در ظرفی محتوی روغن یونانی قرار می گرفت، خاصیت ضد مغناطیسی (ضد جاذبه) پیدا می کرد. با توجه به مغناطیسی بودن کره زمین، و وجود میلیون ها محور مغناطیسی که از قطب جنوب تا قطب شمال کشیده شده اند، قالیچه هایی که الیافشان به این گل آغشته می شد، می توانستند از سطح زمین فاصله بگیرند. محورهای مغناطیسی مانند ریل های هوایی عمل می کردند و قالیچه می توانست در امتداد این محورها پیش برود."
محققان این گل مخصوص را که ماده ای سفید رنگ است، در نقاط خاصی از جهان کشف کرده اند. نکته مهم زمانی به چشم آمد که محققان، پیمانه لبریز از ماده سفید رنگ را حرارت دادند و مشاهده کردند که در حرارت بسیار بالا، وزن پیمانه به سمت صفر سوق پیدا کرد؛ یعنی با حرارت دادن به این ماده، می توان جاذبه را دفع کرد.
ناسا با بهره گیری از این ترکیب جدید طلای بسیار ناب (The Pure Gold)، توانست ماده جدیدی اختراع کند با نام آیروژل (AeroGel) که به خودی خود از هوا سبک تر است و فرم خالص آن می تواند در هوا شناور باشد و همچنین با حرارت دادن به آیروژل، این ماده می تواند وزن هایی بیش از وزن خود را نیز در هوا معلق نگاه دارد. ناسا از این ژل در تحقیقات گسترده ای بهره می برد.

قالیچه هایی که بر هوا شناور بودند

مولوی در ابیات زیر دقیقا اشاره کرده است که پیک بلقیس در سرزمین سلیمان فرشی از زر پخته (از حرارت ماده سفید یا طلای بسیار ناب یا نانو طلا) می بیند که سیار بی حمال (دارای قدرت ضد جاذبه و شناوری در هوا) است. با توجه به بی خبری پیک بلقیس از این فرش پرنده، احتمالا علم ساخت آن در اختیار سلیمان بوده است نه صنعتگران و کیمیاگران دربار ملکه سبا که برخی منابع ذکر شده اند. با توجه به این که مولوی از زبان سلیمان، وی را استاد کیمیاگری معرفی می کند.
چون به صحرای سلیمانی رسید
فرش آن را جمله زر پخته دید (564/4)
تخت او سیار بی حمال شد
حلقه و در مطرب و قوال شد (481/4)
آنها با مشاهده چنین اوضاعی از کار خود پشیمان می شوند.
و با خود می گویند:
بارها گفتند زر را وا بریم.
سوی مخزن ما چه بیگار آمدیم (566/4)
عرصه ای کش خاک زر ره دهیست
زر به هدیه بردن آنجا ابلهیست (567/4)
اگر مجموع این چهار بیت و ابیاتی که در ذیل می آید، با یافته های اخیر ذکر شده در فوق مقایسه شود، به نتایج قابل توجهی خواهیم رسید. البته لازم به ذکر است که زر ده دهی به معنی طلای خالص است.
در نهایت مولوی از این داستان نتیجه عرفانی می گیرد.
ای ببرده عقل هدیه تا اله
عقل آنجا کمتر ست از خاک راه (568/4)
مولوی به زبان سلیمان از فن و علمش در کیمیاگری به پیک بلقیس اشاره می کند و وی را استاد مسلم کیمیاگری و تربیت کننده کیمیاگر معرفی می کند. ضمنا کیمیاگری در مثنوی بسیاری از تصویرگری های شاعرانه شده است.
فارغیم از زر که ما بس پر فنیم
خاکیان را سر به سر زرین کنیم (658/4)
از شما کی کدیه زر می کنیم
ما شما را کیمیاگر می کنیم (659/4)
مولوی به احتمال قوی اطلاعات علمی در مورد فرش پرنده نداشته است؛ اما او از دید و اندیشه والای کشف و شهود عرفانی برخوردار بود. از بررسی ابیات فوق می توان به نکات قابل توجهی دست یافت که حاصل ارتباط میان خاک، عرصه، زر، زرده دهی (طلای خالص)، فن، کیمیاگری، فرشی از زر پخته و سیار بی حمال است که بیانگر آن است که این چینش واژگان، نمی تواند اتفاقی باشد. از نگاهی دیگر، این امر، می تواند تایید کننده این نکته باشد که شاعران، هنرمندان و دانشمندان، عمدتا از نیروی تخیل و شهود از طریق ناخودآگاه عمل می کنند و در این میان عرفا بیشتر بر درک شهود تکیه می کنند.
نیروی تخیل و شهود در روند ادراک ما نقشی حیاتی دارند. هر چند عقیده عام بر این است که این نیروها عمدتا برای شعرا و هنرمندان ارزش دارند، حتی فیزیک که یکی از دقیق ترین علوم کاربردی است، به طرز شگفت انگیزی به درک شهودی وابسته است. تخیل و شهود نقش فزاینده ای دارند و مکمل هوش تعقلی در به کارگیری یک موضوع خاص می شوند.
نظریه دیگری هم وجود دارد که در فوریه 2010 در مجله فوکوس چاپ شده است:"قالیچه های پرنده و مانند این، شاید مثل افسانه های پریان، داستان های علمی تخیلی به نظر می رسند. اما چند سالی می شود که دانشمندان می دانند ضد جاذبه واقعا جود دارد و جالب است بدانید که این ضد جاذبه در حقیقت قوی ترین نیروی جهان است. اخترشناسان آن را انرژی تاریک نامیده اند. چیزی که دلیل گسترش مرزهای عالم و پهناورتر شدن آن با سرعتی روز افزون است." در ادامه می خوانیم: "از نظر پروفسور ماهدوان، رئیس پروژه تحقیقاتی ساخت قالیچه پرنده در دانشگاه هاروارد، این سامانه منحصر به فرد جادویی نشان داده است که قالیچه پرنده دیگر یک رویا نخواهد بود. این دانشمند با همکاری گروهی از پژوهشگران دانشگاه هاروارد، ویژگی های آیرودینامیک ورقه مواج قابل انعطافی را بررسی کرده اند که در دل مایعی ویژه به حالت شناور درمی آید. آنها با بررسی دقیق این وضعیت دریافتند که امکان ساخت سامانه ای آیرودینامیک با قابلیت حرکت موج دار مشابه در هوا نیز وجود دارد. پروفسور ماهدوان می گوید: امواج، هم زمان با منتشر شدن موج در ورقه نازک مورد نظر، جریان شناوری را تولید می کنند که در نهایت به خلق فشار مورد نیاز برای برخاستن ورقه از سطح منجر می شود. با این حال هم زمان با برخاستن ورقه، لرزش و ارتعاشات تولید شده موجب حرکت رو به جلوی آن می شوند و این همان فرآیندی است که می تواند موجب پرواز قالیچه پرنده شود."
نتیجه این که قالیچه پرنده حتی اگر تخیل اندیشه پرواز انسان دیرین بوده، ریشه در ضمیر ناخودآگاه جمعی دارد و نتیجه کنکاش در گذشته ها و تحقیقات دانشمندان امروزی، تایید کننده تحقق اندیشه های افسانه ای و تخیلی انسان بدوی است.
منبع: ماهنامه دانشمند -شماره 571



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.