مفاهيم نقاشي کودکان
نقاشي هاي معنادار معمولاً از سنين يک ونيم سالگي کودک آغاز مي شود. کودک در اين سنين غالباً به کشيدن خطوط منحي مي پردازد و پس از چند ماه به دليل پيشرفتش در يادگيري و تطبيق اين يادگيري با حرکات دست، اشکالش کم کم معنادار و واضح مي شوند. معمولاً سن کشيدن آدمک ها در سه سالگي آغاز مي شود و به مرور با درک کودک از محيط اطرافش اشکال معنادار و قابل تميز مي شوند. کودک در حدود پنج الي شش سالگي، مي تواند يک آدم يا خانه را ترسيم کند و تمامي احساسات دروني و هيجانات خود از قبيل ترس ، عشق، نفرت و اضطراب را در ترسيماتش نشان دهد. اميال مختلف کودکان، حتي اميال جنسي آنها به نوعي در نقاشي آنها بازتاب دارد و تحليل نقاشي ها مي تواند به مادر يا پدر کمک کند تا آنها با ديد بازتري به پرورش کودک خود بپردازند.
الف) اين نقاشي نشان دهنده ي آن است که قدرت پدر در خانه بارزتر از مادر است. پدر براي اين کودک داراي شخصيتي بزرگ، قدرتمند و در عين حال مملو از دانش است. او تکيه گاه خوبي براي فرزندش بوده و جايگاه اصلي خود را در خانواده حفظ کرده است. در کنار آن مي توان به نقش مادر هم اشاره کرد، نياز به محبت و عاطفه ي مادري در کنار تکيه بر مادري با محبت و دلسوز نياز گوياي اين نقاش است.اين کودک کمي درون گرا است و ديدگاهي که نسبت به پدر و مادر خود دارد گذرا و منطبق برسن تقويمي اوست که به مرور از بين مي رود. در اين نقاشي احترام و محبت نسبت به بزرگترها، بخصوص مادربزرگ و پدر بزرگ به راحتي مشهود است و نشان دهنده ي محبت و علاقه ي عميق و توأم با احترام اين کودک نسبت به بزرگسالان است.
ب) در نقاشي هايي که براي تحليل و بررسي ارايه مي شود، کودکان از ابزارهاي ساده يي مثل مداد رنگي استفاده مي کنند. استفاده از ابزارهايي مانند ماژيک و پاستيل خطوط را خشن برجسته مي کند و به همين دليل نمي توان در ارتباط با آنها اظهارنظر دقيقي کرد، ولي از طرف ديگر رنگ غالب در اين نقاشي نشان دهنده ي ميل به صلح و آرامش و در عين حال هيجان خواهي کودک بوده که کاملاً با جنسيت نقاش منطبق است. ميل به شادي و داشتن ديدگاهي مثبت به زندگي از خصوصيات ديگر اين نقاشي است. لذت از زيبايي در جاي جاي نقاشي به چشم مي خورد که کاملاً با جنسيت نقاش هماهنگي دارد. گشاده دستي و ميل به ارتباط با ديگران از ديگر نشانه هاي اين نقاش است، ولي در عين حال بايد به اين نکته اشاره کرد که اين کودک درون گرا و خود دوستدار است.
منبع: هفت روز زندگي شماره(90)
الف) اين نقاشي نشان دهنده ي آن است که قدرت پدر در خانه بارزتر از مادر است. پدر براي اين کودک داراي شخصيتي بزرگ، قدرتمند و در عين حال مملو از دانش است. او تکيه گاه خوبي براي فرزندش بوده و جايگاه اصلي خود را در خانواده حفظ کرده است. در کنار آن مي توان به نقش مادر هم اشاره کرد، نياز به محبت و عاطفه ي مادري در کنار تکيه بر مادري با محبت و دلسوز نياز گوياي اين نقاش است.اين کودک کمي درون گرا است و ديدگاهي که نسبت به پدر و مادر خود دارد گذرا و منطبق برسن تقويمي اوست که به مرور از بين مي رود. در اين نقاشي احترام و محبت نسبت به بزرگترها، بخصوص مادربزرگ و پدر بزرگ به راحتي مشهود است و نشان دهنده ي محبت و علاقه ي عميق و توأم با احترام اين کودک نسبت به بزرگسالان است.
ب) در نقاشي هايي که براي تحليل و بررسي ارايه مي شود، کودکان از ابزارهاي ساده يي مثل مداد رنگي استفاده مي کنند. استفاده از ابزارهايي مانند ماژيک و پاستيل خطوط را خشن برجسته مي کند و به همين دليل نمي توان در ارتباط با آنها اظهارنظر دقيقي کرد، ولي از طرف ديگر رنگ غالب در اين نقاشي نشان دهنده ي ميل به صلح و آرامش و در عين حال هيجان خواهي کودک بوده که کاملاً با جنسيت نقاش منطبق است. ميل به شادي و داشتن ديدگاهي مثبت به زندگي از خصوصيات ديگر اين نقاشي است. لذت از زيبايي در جاي جاي نقاشي به چشم مي خورد که کاملاً با جنسيت نقاش هماهنگي دارد. گشاده دستي و ميل به ارتباط با ديگران از ديگر نشانه هاي اين نقاش است، ولي در عين حال بايد به اين نکته اشاره کرد که اين کودک درون گرا و خود دوستدار است.
منبع: هفت روز زندگي شماره(90)