پیشینة موعود‌گرایی در ایران

امید بشر به ظهور نجات بخشی یگانه و در هم کوبندة تمام آثار ظلم و نفاق در جهان، چنان در میان ادیان گوناگون در اقصی نقاط جهان پررنگ و هویداست که بی‌شک می‌توان اندیشة موعودگرایی را وجه اشتراک عمده ای برای ادیان اصیل و ریشه دار کلّ تاریخ برشمرد. اصولاً حضور اندیشة ظهور منجی در ساختار کلّی ادیان نشانگر نوعی پختگی و اصالت در آنهاست، چه دستورات آن دین علاوه بر ارائة دستورات و شرایعی برای پایبندی متدیّنان بدان، آغاز و انجام جهان را نیز به خوبی به تصویر کشیده و با قرار دادن جایگاهی برای ظهور منجی تاریخ، حیات بشر را با بازگشت به اصالت‌های نیک سرشت و پاک‌ترین پدیده‌های زندگی بشری، به انجام می‌رساند.
دوشنبه، 14 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پیشینة موعود‌گرایی در ایران

پیشینة موعود‌گرایی در ایران
پیشینة موعود‌گرایی در ایران


 

نويسنده: محمّدحسین رفیعی1




 

اشاره:
 

امید بشر به ظهور نجات بخشی یگانه و در هم کوبندة تمام آثار ظلم و نفاق در جهان، چنان در میان ادیان گوناگون در اقصی نقاط جهان پررنگ و هویداست که بی‌شک می‌توان اندیشة موعودگرایی را وجه اشتراک عمده ای برای ادیان اصیل و ریشه دار کلّ تاریخ برشمرد. اصولاً حضور اندیشة ظهور منجی در ساختار کلّی ادیان نشانگر نوعی پختگی و اصالت در آنهاست، چه دستورات آن دین علاوه بر ارائة دستورات و شرایعی برای پایبندی متدیّنان بدان، آغاز و انجام جهان را نیز به خوبی به تصویر کشیده و با قرار دادن جایگاهی برای ظهور منجی تاریخ، حیات بشر را با بازگشت به اصالت‌های نیک سرشت و پاک‌ترین پدیده‌های زندگی بشری، به انجام می‌رساند.
هدف مقالة حاضر تبیین و واکاوی جایگاه موعود و اندیشه موعودگرایی در میان ادیان ایرانی، به ویژه دین زردشتی و به تبع آن دین مانوی و مزدکی است. شرح مبسوطی از تمام آنچه در میان متون کهن این ادیان و نیز پژوهش‌های نوینی که سعی در بازشناسی مبانی اساسی و اندیشه‌ای آنها داشته اند، پیش از این در مقاله‌ای در همین نشریه در اختیار علاقمندان قرار گرفته است،2 لیکن در این سطور به ارائة شمّه‌ای کلان و کلّی‌نگر به چرایی، چگونگی و فلسفة حضور موضوع ظهور منجی در این ادیان خواهیم پرداخت......

سوشیانس، موعود زرتشت
 

در متون اصیل زردشتی، به ویژه اوستا، منجی دین زردشت «سوشیانس» نامیده شده است، این عبارت ترکیبی از ریشة کلمة پهلوی «سو»، به معنای سود و منفعت است.3 شاید بتوان در میان متون کهن پهلوی ـ اوستایی معانی دیگری را نیز برای این گزاره یافت، لیکن آنچه در این میان از اهمیت بیشتری برخوردار است موارد اطلاق این مفهوم و نحوة بهره‌برداری متون شرعی و مذهبی دین زردشتی از آن است. به درستی نمی‌توان موارد متعدّد اطلاق سوشیانس را در متون زردشتی احصاء نمود، برای نمونه در جایی از اوستا سوشیانس‌ها سه تن انگاشته شده‌اند که بنا بر جهان‌بینی دین زردشت که زمان کلّی عالم را به چهار بخش عمده سه هزارساله تقسیم می‌کند و هریک از سوشیانس‌ها در نقاط عطف انتقال و تبدیل این بخش‌ها به یکدیگر به وظیفة خویش عمل می‌کنند.4 از سویی دیگر گاه سوشیانس به امری مفرد و واحد اطلاق شده که در این صورت منظور «سوشیانس سوم» خواهد بود.5
شروح و تفاسیر متعدد و بعضاً متباینی در میان متون زردشتی که سابقه‌ای بالغ بر 6 قرن پرفراز و نشیب را برخود دیده است، یافت می‌شود. چنان‌که آمد، بدویت آیین و ابتدایی بودن تعالیم آن باعث شده که تفاسیر او‌لیه از سوشیانس با آنچه در کتب پهلوی دین زردشت در آستانة ظهور اسلام به رشتة تحریر در آمده است در ماهیّت و نه ذات تفاوت داشته باشد. گاهی اكثر روایات با مضامین اسطوره‌ای دور از ذهنی ممزوج و عجین شده‌اند، لیکن به طور کلّی می‌توان به موارد اتّفاق قاطبة روایات به شرح ذیل اشاره کرد:
نهادهای پاک سیرت سه سوشیانت که از نسل زردشت در دریاچه‌ای اسطوره‌ای به نام «کیانسه» پنهان شده‌اند، در زمان‌های مقتضی و از طریق ساز و کاری اسطوره‌ای پای به عرصه وجود و اصلاح جهان می‌نهند.6 بنابر گمانه‌زنی‌های دراز دامن درباب مکان کنونی دریاچة یاد شده در بالا، به احتمال بسیار زیاد این دریاچه، همان دریاچة هامون کنونی است.7
دورة حضور سوشیانس که 57 سال به طول می‌انجامد، قرین با سعادت و نیک بختی بشر است؛ همة دیوان نابود می‌شوند، بیماری و پیری و مرگ از جهان رخت برمی‌بندد. جهان از دروغ و نیرنگ پاک می‌شود. اهریمن نابکار و متعلّقات او به کلی محو می‌گردند و جهان به مرحلة فرشکرد یا تصفیه و تجدید خواهد رسید.
رسالت سوشیانس تازه و خرّم نمودن جهان، و پاک کردن آن از وجود شیاطین و اهریمنان است. سه‌گانگی موعود های دین زردشت بی‌شک بیانگر نوعی استمرار و تداوم در نهاد بشر برای فرارسیدن روزی که جهان عاری از هرگونه عیب و کژی خواهد بود، تعبیه شده است.
در اسطوره‌های متأخّر مزدایی، ابعاد انگاره‌های موعود شناختی مزدایی گسترده‌تر از پیش و نام موعود‌ها تکثر قابل ملاحظه‌ای می‌یابند. بدون شک فزونی تعداد منجیان مزدایی در روایات این دوره، فارغ از تأکید بر جایگاه ویژه موعودگرایی در مبانی ساختاری این دین که در راستای تکامل یافتگی بیشتر، رنگ و جایگاه والاتری یافته بود، حاصل اعمال فشارها و عسرت‌هایی ست که در اثنای حملات و تهاجمات هر از چندگاهی که متوجه متدینان زردشتی در ایران می‌شد.

موعود دین مانی
 

دین مانوی یکی از غوامض مباحث تاریخ ادیان جهان است، دینی جهان شمول و حائز تأثیرات گسترده که در طول حیات درازدامن خود همیشه با سخت گیری‌ها و طرد و لعن اصحاب قدرت در گوشه گوشة جهان مواجه بوده است.8 تأثیراتی که مانی در تدوین آموزه‌های خویش از زردشت و مسیح(ع) گرفت، بسیار بیشتر از تأثیراتی است که از دیگر ادیان به خود پذیرفته است. درباب مسئلة موعودگرایی در این دین به دلیل فشارها و سختی‌های فراوانی که چه در طول حیات مانی و چه در زمان‌های پس از آن گریبان‌گیر پیروان این دین بود، پرداخت و توجّه ویژه‌ای نشده است. با این وصف، مانی پایان جهان را با نبرد بزرگی قرین می‌داند که برآیندی از تمام منازعات تاریکی‌ها و ظلمات فراگرفته در جهان است. در این زمان عیسی دوباره ظهور می‌کند و عدل و دادِ از یادها رفته را دوباره احیا می‌کند. چنانکه آشکارست انگارة موعودگرایی در دین مانوی تفاوت چندانی با تعالیم مسیحی دراین باب ندارد، البته لازم به ذکرست که مانی در تفاسیر خود از شخصیت عیسی، از سه نوع عیسی نام می‌برد:
الف ـ عیسای درخشان یا خدای نجات بخش؛
ب ـ عیسای رنجبر؛ که در مانویت غربی به روح دردکشنده در ماده اطلاق می‌شود، روحی که چونان عیسای بر دار شده، خود بر دار کشیده شده است.
ج ـ عیسی مسیح؛ پیامبر و پسر خدا که در قامت بشر ظاهر شده و همگان برآنند که بر دار شده و از دنیا رفته است، لیکن مانی بر این نظر نیست و معتقد است او در حقیقت بردار نشده است.
گاهی در اندیشة مانوی این مفاهیم در هم آمیخته شده ، به مفاهیمی غیر قابل تفکیک و مغشوش تبدیل می‌شوند

موعود مزدک و مزدکیان
 

از آیین نوپدیدی که شخصی به نام «زرتشت خرگان» ادّعای پدید آوردن آن را نمود، اطّلاعات مستند و متقنی در دست نیست امّا از استنتاجاتی که به نقل از منابع عموماً مخالف پیروان مزدک می‌توان دریافت، به کارگیری لفظ «آیین» بیش از «دین» با واقعیت مقارنت پیدا می‌کند. با توجه به این مقدّمة مختصر به سختی می‌توان مفهوم مشخّص و منحصر به فردی را که به اندیشة موعودگرایی در آیین مزدکی اشاره داشته باشد، یافت. با این حال در منابع تاریخی به گسترة وسیعی از نحله های بدعت‌گذار از میانة دورة ساسانی تا قرون اوّلیة خلافت عبّاسی عنوان «مزدکی» اطلاق شده است، که با توجّه به عدم رعایت بی‌طرفی و نگرش نقّادانه علمی در هیچ یک از این منابع، نمی‌توان به گزاره‌های به ندرت متناسبی که با انگاره‌های موعودگرایی در اندیشه‌های مزدکی بیان شده، اعتماد چندانی مبذول داشت. برای نمونه در یکی از مستندترین و قابل اتّکاترین منابع تاریخی در بررسی آموزه‌های ادیان و آیین‌های گوناگون یعنی «ملل و نحل» شهرستانی، سطوری به شرح ذیل در تبیین آرای مزدکیان آمده که می‌توان آن را با اندیشه‌های موعودگرایی متناسب دانست: «ارواح از طریق ستارگان، ماه و خورشید به نجات نهایی دست می‌یافتند. احتمال دارد جدایی یاد شده به نحوی اتّفاقی، مربوط به رهایی ارواح از بند ماده باشد که بستگی به وقایع و مسیر زندگی فرد دارد و تابع قانون مشخصی نیست. اگر ثواب کردی، به بهشت می‌روی و اگر خطا ورزیدی به اسارت روح خود در این جهان مادی گرفتار خواهی شد».

پي نوشت ها :
 

1.دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه امام خمینی(ره).
2.بررسی نگرش ادیان ایرانی به اندیشه موعودگرایی و ظهور منجی، محمّد حسین رفیعی، نشریه موعود، سال دوازدهم، شماره 82 و 83؛ صص 18-21 و 34-37.
3.اوستا، فروردین یشت، 11/129، البته قرائت های دیگری نیز از این ریشه در منابع درج شده است: «ی سو تومندی پروژ کو» به معنای رهاننده و نجات دهنده.
4.برای اطلاعات جامع در این باب بنگرید به بررسی نگرش ادیان ایرانی به موعود،ص19.
5.فی المثل بنگرید به اوستا، فروردین یشت، 11/128؛ و نیز همان، یسن ها،34،46و48.
6.زردشت سه بار با زن خود هوو(Hvov) نزدیکی کرد و نطفه او به زمین افتاد. نریوسنگ نطفه ها را برگرفت و برای محافظت از آنها 99999 فروهر پاک به پاسبانی گمارد. بنا بر نص بندهشن این سه نطفه در قعر دریاچه کیانسه محفوظ مانده‌اند.
7.بنگرید به اوستا، وندیداد، فرگرد19، فقرة پنجم و نیز زامیاد یشت، فقره 66؛ بندهشن فقره13،16؛ و نیز بررسی نگرش ادیان ایرانی به موعود، صص20-21. مخصوصا روایات افسانه‌ای از گرگ بزرگی که پهنایش415 گام و درازایش 433 گام است و یا جادوگری بدطینت به نام ملکوس و یا ماری عظیم الجثه و نیز شخصیت دژخیم شاهنامه فردوسی، ضحاک که همگی موانعی را برای ظهور موعود زردشتی فراهم می‌آورند.
8.برای اطّلاعات بیشتر درباره تاریخ مانویت و تأثیر و تأثرات آن از ادیان دیگر بنگرید به: مانی شناسی، سید حسن تقی‌زاده، به کوشش ایرج افشار، نشر توس، چ اول،1383؛ کشاکش‌های مانوی- مزدکی در ایران عهد ساسانی، به کوشش محمّد کریمی زنجانی اصل، نشر اختران،چ اول،1384؛ مانی و سنت مانوی، فرانسوا دکره، ترجمه عباس باقری، مجموعه گفت‌وگوی تمد‌ن‌ها، 1384
 

منبع: ماهنامه موعود شماره 104.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط