کلنجار با واژه خداحافظي
نويسنده: بهمن فروتن
بازيکنان مسن چرا و چگونه در فوتبال ايران مي درخشند
اول از همه بايد به دوران آموزشي و تربيتي فوتباليست سرک بکشيم و ببينيم او اين مقطع را در چه محيطي سپري کرده است. براي اين مرحله سه حالت تعريف مي شود: 1- آموزش محلي 2- آموزش باشگاهي 3- آموزش آکادميک.
در آموزش محلي، بازيکن مربي نداشته و خودش از روي علاقه فوتبال را تعقيب کرده است. استعداد او اگر خوش شانس باشد در مرحله اي کشف مي شود که ديگر مجال زيادي براي کارهاي آموزشي باقي نمانده است.
در آموزش باشگاهي اين نکته مهم است که باشگاه مورد نظر آماتور بوده يا حرفه اي. ساختار اين دو کاملاً با هم متفاوت است و بازيکناني که تربيت مي کنند تفاوت هاي پر رنگي با هم دارند.
و بالأخره بازيکني که چندين سال آموزش آکادميک را پشت سر گذاشته بي ترديد بيشتر از دو حالت قبلي با نظم و انضباط و قواعد روز فوتبال آشناست و اين همان شاخصه اي است که در طول عمر زندگي ورزشي نقش ويژه اي ايفا مي کند.
مسأله مهم بعدي «روش زندگي» است که مهم ترين بخش ورزشي حرفه اي به شمار مي رود. بايد ديد نظم و انضباط کجاي زندگي يک فوتباليست قرار دارد و تغذيه او به چه صورت بوده. فرق است بين بازيکني که تا ساعت 11 صبح خواب و بعد با عجله اولين چيزي که کنار دستش باشد را به عنوان صبحانه مصرف مي کند و مي رود سر تمرين با بازيکني که هميشه ساعت خوابش را رعايت مي کند و فرهنگ تغذيه دارد. بايد ديد جايگاه استراحت در زندگي فوتباليست حرفه اي کجاست.
استراحت کافي به اندازه تغذيه مناسب حائز اهميت است و بازيکني که عادت دارد ساعت 3 بامداد به رختخواب برود به هيچ عنوان نمي تواند در سنين بالا فوتبال بازي کند. در سن بالا بازيکن بايد با نهايت وسواس مراقب ميزان استراحتش باشد. همزمان با بالا رفتن سن نظم و انضباط هم بايد افزايش پيدا کند در غير اين صورت ادامه کار غيرممکن مي شود. بازيکن مسن چند برابر بازيکن جوان به استراحت احتياج دارد. مربيان کارکشته و باتجربه به اين دسته از بازيکنان استراحت بيشتري مي دهند اما در فوتبال ايران اکثر بازيکناني که پا به سن گذاشته اند همگام با جوان ترها تمرين مي کنند بنابراين تنها خودشان مي توانند با تنظيم زمان استراحت و استفاده از روش هاي مختلف ريکاوري در فوتبال حرفه اي دوام بياورند. يادم مي آيد علي دايي در 37 سالگي در حالي که همان روز براي سايپا بازي کرده بود شبانه با اتومبيل شخصي به سمت اردبيل حرکت کرد تا فرداي آن روز تور نمنتي که با نام او در اين شهر برپا شده بود حضور پيدا کند. اين نوع برنامه ريزي ها براي بازيکنان مسن سم است.
سرگرمي هاي ورزشکار بخش مهمي از فاکتورهاي طول عمر زندگي حرفه اي او را شامل مي شود. فوتبال ورزشي آکنده از هيجان است و روي آوردن به سرگرمي هايي که هيجان کاذب ايجاد مي کنند بازيکن را از لحاظ شرايط ذهني و روحي تحليل مي برد. رائول گونزالس هميشه مي گويد قدرت روحي درخشش در زمين مسابقه را از خانواده اش مي گيرد.
روابط ورزشکاران با خانواده بسيار در طولاني يا کوتاه شدن عمر ورزشي او مؤثر است. عملکرد بازيکني که در خانواده از نظر روابط عاطفي و روحي ارضا مي شود با بازيکني که درگير روابط خدشه دار خانوادگي است قابل مقايسه نيست. نکته بعدي که نبايد از قلم بيفتد عادت هاي متفاوت بازيکنان است. مثلاً اين که آيا بازيکن سيگار مي کشد يا... و... اين ها هم بي نهايت تأثير گذار است.
درباره فرش ايراني مي گويند هرچه بيشتر پا بخورد و قديمي شود ارزشش بالاتر مي رود. ولي بعضي از فرش هاي قديمي ايراني هم هستند که قيمت بالايي ندارند. خبره هاي فرش معتقدند اين فرش ها از همان روز اول فرش هاي باکيفيتي نبودند و به همين دليل با قدمت چندده ساله هم چنگي به دل نمي زنند.
مي خواهم بگويم مهم است که بازيکن در دوران اوج فوتبالش در کدام سطح کيفي دسته بندي مي شود. بازيکن متوسط وقتي 30 سالگي را پشت سر مي گذارد حکم همان فرش قديمي بي کيفيت را دارد اما بازيکن عالي مي تواند در سنين بالا هم همچنان خودش را در بالاترين سطح حفظ کند. بازيکني که صدمات ورزشي شديدي داشته اتوماتيک وار در سن بالاي 30 سال محو مي شود.
در سنين بالا مهم است که بازيکن در گذشته پولش را چگونه مديريت کرده. اين جا اين سئوال طرح مي شود که آيا او از ابتدا خوب پول درآورده و توانسته درآمدش را مديريت کند يا اين که به دلايل مختلف نتوانسته پس انداز و امکانات مناسبي داشته باشد و حالا در سن بالا به دنبال کسب درآمد از مسير فوتبال است. امروز فرهاد مجيدي به عنوان يکي از بهترين بازيکنان استقلال ديگر نگاه مادي به فوتبال ندارد. او پولش را از فوتبال درآورده و حالا با ذهن آرامي که دارد فقط مي خواهد بازي کردن لذت ببرد.
در ميان بازيکناني که در سنين بالا همچنان در کانون توجه قرار دارند «عطش تکرار موفقيت» يک خصيصه مشترک است. علي دايي انواع و اقسام موفقيت ها را وقتي فوتبال بازي مي کرد به دست آورد اما در آخرين روزهاي فوتبالش همچنان در نهايت انگيزه به دنبال توپ مي دويد و مي خواست برنده باشد. رائول گونزالس رکوردهاي زيادي را به نام خودش ثبت کرده اما کماکان ادامه مي دهد. چنين بازيکناني انگشت شمارند و استثنا محسوب مي شوند. علاقه بيش از حد به فوتبال بازيکناني مثل دايي و رائول را در ميادين حفظ مي کند. اکثر بازيکناني که از فوتبال خوب پول درمي آورند زود کنار مي روند اما يکي مثل رائول که در رئال مادريد به همه چيز رسيده بدون شک به دنبال پول شالکه نيست. او هنوز وقتي به سن پائولي گل مي زند مثل يک جوان 20 ساله که در ابتداي راه است خوشحالي مي کند.
وقتي يک بازيکن 26 ساله از پس بازيکن 34 ساله برنمي آيد به همان بحث شيوه آموزش در دوران نوجواني مي رسيم. بازيکن 34 ساله که از آموزش آکادميک بهره مي برد مي تواند بر بازيکن 26 ساله اي که با آموزش محلي بالا آمده فائق شود. اين نکته نبايد فراموش شود که تجربه فاکتور بسيار ارزشمندي است که مي تواند بر نيروي جواني غلبه کند. گريزي از اين واقعيت نيست که فوتباليست جماعت کمتر از فکرش استفاده مي کند و بازيکن با تجربه اي که کمي هم باهوش باشد مي تواند حتي تا نزديکي هاي 40 سالگي هم فوتبال بازي کند.
تجربه در کنار هوش بخشي از افت بدني را جبران مي کند. بازيکناني که امروز در ايران در سنين بالا مي درخشند در دوراني آموزش ديده اند که سطح فني و تفکر حاکم بر فوتبال ما بسيار جلوتر بود. 15 سال قبل آموزش فوتبال در ايران به مراتب غني تر از امروز بود، بنابراين باتجربه هاي امروز آموزش هايي ديده اند که جوان ترها از آن بي بهره مانده اند.
اين آموزش ها در کنار تجربه آن ها را به ستاره هاي ليگ برتر تبديل مي کند و اينچنين است که همه به ساق هاي مجيدي و کريم باقري چشم مي دوزند. فوتبال آميزه اي است از نيرو، هوش و تجربه. طبيعي است که نيرو به تنهايي نمي تواند بر هوش و تجربه غلبه کند. در آينده اوضاع از اين هم خراب تر مي شود. نسل فعلي که تمام شود بازيکنان بالاي 30 سالي مواجه خواهيم بود که خوب آموزش نديده و زندگي حرفه اي فاجعه باري را پشت سر گذاشته اند. حداکثر سن بازيکنان فوتبال ايران در آينده اي نزديک به زير 32 سال کاهش پيدا مي کند.
منبع: نشريه تماشاگر شماره 49