مخاطب شناسی تربیتی

اساساً آگاهی از فرایندهای شناختی اعضای گروه های تربیتی، از ضروری‌ترین وظایف سرگروه ها و مربیان است. چرا که فرایند رشد فراگیر، علایق، میزان انگیزش،‌بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعی و تجارب گذشته او از عواملی هستند که همواره بر روش کار مربیان تربیتی اثر می‌گذارند. لذا هرگاه مربی تصور کند بدون آگاهی از فرایند رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی فراگیران می‌تواند در انجام وظایف تربیتی خویش موفق باشد دچار اشتباه شده است.
شنبه، 19 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مخاطب شناسی تربیتی

مخاطب شناسی تربیتی
مخاطب شناسی تربیتی


 





 

مقدمه
 

اساساً آگاهی از فرایندهای شناختی اعضای گروه های تربیتی، از ضروری‌ترین وظایف سرگروه ها و مربیان است. چرا که فرایند رشد فراگیر، علایق، میزان انگیزش،‌بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعی و تجارب گذشته او از عواملی هستند که همواره بر روش کار مربیان تربیتی اثر می‌گذارند. لذا هرگاه مربی تصور کند بدون آگاهی از فرایند رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی فراگیران می‌تواند در انجام وظایف تربیتی خویش موفق باشد دچار اشتباه شده است. یکی از شاخه‌های مهم علم روان‌شناسی، روان‌شناسی تربیتی است که رسالت اصلی آن به کار بستن قواعد و یافته‌های مختلف روان‌شناختی در فرایند تعلیم و تربیت بوده و از محورهای اساسی آن بحث از «ویژگی‌های تربیت شونده» یا «یادگیرنده» است. این محور که ما از آن به «مخاطب شناخت» یا «مخاطب شناسی» یاد می‌کنیم، ارتباط مؤثر با متربی و یادگیرنده را سهل و آسان می‌سازد و از دشواری‌های تربیت و آموزش می‌کاهد.و باعث کمتر شدن مخاطرات فعالیت های تربیتی و آموزشی حلقه های تربیتی می شود. چرا که حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «مَن عَلى غیرِ عِلمٍ کان ما یُفْسِدُ اکثَر مِمّا یُصْلِح»«هر که بدون دانش وارد کارى شود بیشتر مایه فساد است تا اصلاح...»
این درس در پی تأکید بر شناخت مخاطبان از ابعاد مختلف قبل از تربیت و آموزش است به این امید که سرگروه ها و مربیان محترم بر اساس ظرفیت و ظرافت آنان تربیت و آموزش را پی ریزی نمایند.

ضرورت و فواید شناخت مخاطب
 

شناخت مخاطب به ما کمک می‌کند تا بر اساس نیازها، نگرش ها ، علایق و خواست‌های متربیان به تربیت و آموزش همت گمارد. این شناخت، ضرورت و اهمیت دارد؛ زیرا:
1- شناخت مخاطب، باعث می‌شود که انتقال مفاهیم از مربی به متربی، آسانتر شود.
2- مخاطبان، متنوع و متفاوت‌اند؛ سلیقه‌های متفاوت، گرایش‌های مختلف، تفاوت‌های فردی، ذهنیت‌ها و ظرفیت‌های ویژه، هر کدام مربیان را ناگزیر می‌سازد تا در اولین، گام، به شناخت مخاطب پرداخته و با آگاهی از مخاطب، اهداف تربیتی و آموزشی را آماده نماید.
3- مخاطب،‌رکن فراموش نشدنی و پایه استوار تربیت و آموزش است. بهبود و تحکیم این پایه، در صورتی میسر است که مربیان، نسبت به توانایی، میزان دانایی، خصوصیات اخلاقی و عاطفی و خصلت‌های اجتماعی مخاطبان آگاه باشند.
4- فواید بسیار بر شناخت مخاطب استوار است که برای دستیابی به نتایج درخشان مخاطب‌شناسی، باید آن را جدی گرفت که به برخی از فواید اشاره می‌شود.
الف) ایجاد نگرش‌های مثبت و پویا در متربیان نسبت به برنامه های بسیج و برنامه های گروهی .
ب) تقویت انگیزة متربی در راستای رشد تربیتی و آموزشی خود.
ج) کاهش دغدغه، اضطراب، تردید و زدودن نگرانی‌های متربیان.
د) برقراری ارتباط مؤثر با متربیان.
ه) انطباق مباحث با نیازها و توانایی‌های متربیان.

قلمروهای مخاطب شناسی
 

شناخت مخاطب، در حوزه‌ها و قلمروهای متفاوت انجام می‌پذیرد. باید از جنبه‌های مختلف نسبت به شناسایی مخاطب همت نمود و بر اساس نتایج شناخت و متناسب با حوزه‌ها و قلمروهای آن در رفع کاستی‌ها کوشید، برخی از مهمترین حوزه‌های آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

الف ) ویژگی‌های زیستن، ذهنی، عاطفی و روانی متربیان
 

متربیان در سنین متفاوت، ویژگی‌های زیستی، ذهنی و عاطفی متفاوتی دارند از این رو مواجهة درست با آنان، بدون آگاهی از این ویژگی‌ها، دشوار است. برای نمونه نوجوانان دارای روحی لطیف و از نظر عاطفی، ظریف و شکننده هستند؛ بنابراین نوع برخورد با آنان، باید حساب شده و دقیق باشد.
گفتن سخنان مسخره آمیز، تنبیه‌های بدنی، تکالیف دشوار، برنامة فشرده تربیتی یا آموزشی و اموری از این قبیل، نه تنها آنان را به مسجد ،‌پایگاه و حلقه های تربیتی ترغیب نمی‌کند بلکه به ناامیدی و حتی ناکامی آنان می‌انجامد.یا مثلاً، ذهن نوجوانان در مقایسه با جوانان و میانسالان ظرفیت کمتری دارد، از این رو نمی‌توان واژه‌های سنگین، ادبیات دشوار و مطالب عقلی محض را برای ایشان در نظر گرفت. از نظر روانی، نوجوانان انزوا طلب، پریشان حال، خیالباف و گاهی بداخلاق و پرخاشگرند. یا جوانان و دانشجویان، دارای حالت تردید نگرانی نسبت به آینده، ثابت نبودن عواطف، استقلال طلبی، فشار غریزه و پندناپذیری هستند و در همان حال، صاحب وجدان اخلاقی زنده و بیدار و نیازمند همراهی و صمیمت و از سویی از دیگر خودخواه و مغرورند. مسلماً این دو گروه سنی متفاوت برخوردهای جداگانه ای می‌طلبند. اگر زبان پند و نصیحت برای نوجوانان کارساز باشد، برای جوانان و دانشجویان چنین نیست و نمی‌توان با حالتی آمرانه با آنان سخن گفت. می‌توان نوجوانان را به کاری امر کرد؛‌ اما به کارگیری زبان امری، برای دانشجویان نتایج نامطلوبی به دنبال دارد. با توجه به ویژگی‌های عاطفی، روحی و روانی جوانان، چند نکته عملی (به عنوان مثال )به مربیان و سرگروه ها توصیه می‌شود:
- با جوانان به زبان امری و تحکم آمیز صحبت نکنید.
- آنان را با ذکر موفقیت‌های بزرگان، به آینده امیدوار سازید.
- با استفاده از داستان‌های قابل استناد، فطرت و وجدان اخلاقی شان را بیدار نمایید.
- ‌ به گونه رفتار کنید که به دوستی و صمیمیت شما ایمان آورند.
- اگر جوان به سؤال سرگروه پاسخ نگفت او را در حضور جمع توبیخ نکنید.
- آنان را به تلاش، غنی سازی اوقات فراقت با برنامه‌های سازنده، شرکت در نشست‌های گروهی و علمی و رعایت اخلاق و پرهیزکاری توصیه نمایید تا از فشار غریزه کاسته شود.
- در برابر غرور آنان، مغرورانه سخن نگویید، تواضع و فروتنی بجا، راحت‌تر آنان را به اشتباه آگاه می‌سازد.
- در برابر جوانان، از خود انعطاف نشان دهید. قاطعیت بی مورد و بی جا آنان را پرخاشگر و گستاخ می‌کند.
- خودستایی نکنید. جوانان به انسان‌های از خود راضی، بدبین و بدگمان هستند و در آن صورت، درس و توصیه‌های تربیتی شما تأثیرگذار نخواهد بود.
- با توجه به ویژگی‌های ذهنی جوانان هر گروه، به ارایه مطالب معرفتی بپردازید؛ اگر چه، استدلال و اقامه برهان لازم است؛ اما استفاده خشک از فسلفه، برای تبیین مطلب، نوعی دل زدگی ایجاد می‌کند.

ب )مسایل و مشکلات اجتماعی متربیان:
 

متربیان از نظر اجتماعی، در دوره‌های مختلف، ویژگی‌های متفاوتی دارند. گوناگونی این ویژگی‌ها، باعث می‌شود که سرگروه ها و مربیان، با آنان به تناسب آن ویژگی‌ها، رفتار متفاوت داشته باشند؛ حتی ممکن است از نظر اجتماعی، در یک دورة مشترک، برخی از متربیان با برخی دیگر متفاوت باشند. بعضی سازگار و برخی ناسازگارند، عده‌ای پای‌بند به ارزش‌های عرفی و هنجارگرا و برخی دیگر، بی اعتنا به هنجارها و ارزش‌های اجتماعی هستند. ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی نیز، در خانه و محیط زندگی قابل جستجو است. مربیان باید با ریشه‌یابی مشکلات اجتماعی فراگیران، به حل آن کمک نمایند. مثال‌های زیر، نمایی از مشکلات اجتماعی و ریشه‌های آن را نشان می‌دهد: مواردکامل نبوده و برای مثال چند مورد عنوان می گردد:
- افراد ناآرام، پرخاشگر، دروغ گو و...، غالباً محصول خانواده‌هایی هستند که نزاع و درگیری بر آن حاکم است؛ از این رو در برخورد با فراگیرانی که از این مشکلات رنج می‌برند، باید ریشه آن را جستجو و در حل آن کمک نمود.
- در محله‌های فاسد، زمینه‌ برای گستاخی و بی قیدی نسبت به هنجارهای اجتماعی بیشتر وجود دارد. متربیانی که از نظر خلق اجتماعی ناسازگار نشان می‌دهند ممکن است به دلیل مشکلات اجتماعی و محیط زندگی چنین شده باشند.
- فقر و یا غنای بیش از حد مادی و فرهنگی خانواده، یکی از ریشه‌های اساسی مشکل اجتماعی متربیان است.
- موقعیت اجتماعی و شغلی والدین، در بروز مشکلات اجتماعی متربیان، مؤثر است.
- خانواده‌هایی که با تک فرزندی یا فرزندسالاری مواجه‌اند، فرزندانی متفاوت با خانواده‌هایی دارند که فرزندان در آن مدام تحقیر، سرزنش و تنبیه می‌شوند. ممکن است فراگیری با گوشزد هشدار و حتی سرزنش‌های مکرر، هیچ تغییر حالتی احساس نکند و متربی دیگری با کمترین توبیخ، رنجیده خاطر شود. زود رنجی می‌تواند مشکل اجتماعی فراگیران تلقی شود. (این مسأله در دختران به روشنی دیده می شود)‌ عدم تأثیر هشدارها و سرزنش‌ها از مشکلات اجتماعی متربیان حکایت می کند، چنین مشکلاتی، گاه ریشه در تربیت خانوادگی دارد، که باید برای حل آن چاره اندیشید. راه کسب این آگاهی، مشاوره با متربی، مربیان و سرگروه های تربیتی و در صورت لزوم، کسب اطلاعات از اولیای آنان است. از دلایلی که بر انجام مشاوره های فردی توسط مربیان و سرگروه ها اصرار می شود، کشف و حل مشکلات اجتماعی آنان است.

ج) وضعیت دینی و مذهبی
 

ممکن است فراگیران از نظر مذهبی متفاوت باشند. مربیان باید گرایش مذهبی متربیان را بدانند و با اطلاع از این موضوع به رشد ایشان بپردازند. در حلقه تربیتی که افراد ، همگی سطح دینی و مذهبی مشترک دارند سخن گفتن (البته سخن مستدل و منطقی) راحت‌تر به نظر می‌رسد در صورتی که سخن گفتن برای متربیانی با سطوح و گرایش‌های متفاوت مذهبی، دشوارتر می‌نماید. لذا آشنایی با حساسیت‌های دینی و مذهبی باعث می شود که پاره‌ای
از مسایل اختلافی، اما با اهمیت را مطرح کند، باید بدون هر گونه تعصب کورکورانه و با استدلال قوی و شواهد تاریخی خدشه ناپذیر، این کار را انجام دهد.

د) فرهنگ، آداب و رسوم اجتماعی
 

اگر مربیان و فراگیران همگی از یک منطقه باشند، تربیت راحت‌تر است؛‌ اما اگر مربیان و سرگروه ها، غیربومی یا متربیان از نواحی مختلف و با آداب، فرهنگ و رسوم اجتماعی متفاوتی باشند، تربیت دشوارتر خواهد بود. می‌دانیم که تفاوت‌های فرهنگی و آداب و رسوم مختلف در مناطق کشور، کاملاً چشم گیر است. گاه رفتاری در بعضی مناطق ناپسند و همان اعمال در مناطق دیگر بی اشکال است. به عنوان مثال مجرد بودن مربی یا سرگروه، رفت آمد زنان در
عرصه های اجتماعی (البته با رعایت کامل مسائل شرعی) ، حضور روحانی بدون لباس کامل روحانیت، پوشش ساده و بی آلایش و ...، در برخی مناطق ناپسند و در مناطق دیگر متعارف است. مربیان باید آداب، رسوم و فرهنگ مخاطبان خویش را بشناسند تا ناخواسته دچار تعارض با متربیان نگردند. در استفاده از قصه‌ها و ضرب المثل‌ها، نهایت دقت را به کار گیرند تا به یک رسم و عرف اجتماعی، یا نژادی خاصی و ... توهین نشود، اگر سرگروه می‌خواهد با خرافات و رسوم نادرست اجتماعی منطقه‌ای مبارزه کند، بهتر است این کار، با مهارت تمام و گام به گام صورت پذیرد تا به مشکلات جبران ناپذیر نینجامد.

م ) سطح معلومات و میزان فهم فراگیران
 

پیامبر اسلام(ص) در حدیث شریفی می‌فرماید:‌ «کلموا الناس علی قدر عقولهم با مردم به اندازة دانایی و عقلشان سخن بگویید.» در جای دیگر می فرماید:‌» ما پیامبران توصیه شده‌ایم که به اندازه خود مردم با آنان سخن بگویید» و شاعر فارسی زبان می گوید: « هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» و لزوماً یکی از ارکان سخن، سخن گفتن به قدر منزلت و به میزان آگاهی و دانایی مخاطب است. برخی از سرگروه ها بدون آگاهی از سطح فهم و معلومات قبلی متربیان به تربیت و آموزش می‌پردازند؛ یعنی بدون شناسایی مخاطب این کار را انجام می دهند. این سهل انگاری، باعث بروز یکی از دو مشکل زیر می‌شود:
1– سطح تربیت فراتر از سطح درک، معلومات و توانایی‌های متربیان انجام می‌پذیرد.
2- سطح تربیت فروتر از میزان بینش، سطح نگرش و اندیشه متربیان صورت می‌گیرد.
در هر صورت این تعلیم و تربیت ، ناکامیاب است؛‌ زیرا سطح درک مخاطب را نادیده انگاشته است. برای آگاهی از سطح درک مخاطبان و میزان معلومات آنان،‌ می توان یکی از دو شیوة زیر را به کار گرفت:
الف) مربیان می توانند سابقه تربیتی مخاطبان را از مسئولان تربیتی قبلی گرفته تا از چگونگی رشد تربیتی آنان مطلع شوند.
ب) مربیان می‌توانند با طرح چند پرسش در آغاز هر دوره، به میزان رشد تربیتی مخاطبین پی ببرند. یا با طرح پرسشنامه‌های مشترک، از سطح آگاهی آنان مطلع شوند. طرح این گونه پرسش‌ها که «ارزشیابی تعیینی» یا «رفتار ورودی»‌ نام دارد، مورد توصیه روان شناسان تربیتی است .
البته تنها در مسایل تربیتی نیست که آگاهی از میزان رشد مخاطب ضرورت دارد. گاهی مربی یا سرگروه بدون توجه به عمق آگاهی متربیان، درباره مسایل‌ای سخن می‌گوید اما به دلیل ارائه سطحی آن با اعتراض متربیان مواجه می‌شود. در هر صورت مسایل باید با میزان معلومات و سطح نگرش مخاطبین متناسب و همراه باشد.

ی) تفاوت‌های فردی
 

متربیان در خانواده‌ها، شرایط و محیط متفاوت پرورش می‌یابند،‌ تغذیه امکانات رفاهی متفاوتی دارند و از نظر بهرة هوشی یکسان نیستندو همة‌ این امور تفاوت‌های فردی را دامن می‌زند. متأسفانه بسیاری از سرگروه ها در تعلیم و تربیت به تفاوت‌های فردی توجهی نشان نمی‌دهند و دوست دارند همگی یکسان رشد کنند و یک گونه، ثمر دهند.اگر این امر امکان پذیر بود، همه آنها می بایست مشاغل مشابه، تحصیلات مشابه ،‌ کارآیی مشابه ،‌ اخلاق مشابه
و ... می‌داشتند. اساساً‌ راز پویایی جامعه انسانی در تفاوت‌های ذهنی، شغلی، سلیقه‌ای و در یک کلمه، در تفاوت‌های فردی نهفته است. تفاوت های فردی یعنی این که:‌
بعضی از متربیان از نظر هوشی متوسط و برخی‌ قوی هستند. برخی روحیه‌ای آرام و مطیع دارند و بعضی ناسازگارند.
بعضی اجتماعی و برخی گوشه گیر و منزوی هستند. بعضی با صرف وقت کمتر ثمرات بیشتری می دهند و برخی با صرف وقت زیاد خیلی با بار نمی نشینند. بعضی از تکرار درس خسته می‌شوند و بعضی نیاز به تکرار دارند.
از این رو لازم است مربیان و سرگروه های تربیتی به محورهای ذیل دقت بیشتری نمایند.
1- با دقت در رفتار متربیان ، مشاوره با آنان و بهره گیری از اطلاعات تربیتی، حداقل به برخی از تفاوت‌های فردی مخاطبین دست یابند.
2- با توجه به بهرة‌ هوشی ، استعدادها و قابلیت‌های مخاطبین، برنامه های آموزشی و مطالعاتی را برگزار نمایند.
3- با عنایت به سطح متعارف مخاطبان به ارایه مسائل تربیتی بپردازند.
4- بر اساس تفاوت‌های فردی به تشویق و تنبیه مبادرت نمایند . و...

روش های مخاطب شناسی
 

برای شناخت مخاطب، راه‌های متفاوتی وجود دارد که با آن می‌توان با روحیات و خلقیات مخاطب آشنا شد. برخی از این راه‌ها عبارتند از:‌

الف) روش مشاهدة طبیعی
 

در این روش، سرگروه با مشاهدة رفتار و پاسخ‌های فراگیر، دورنمایی از شخصیت مخاطب را کشف می‌کند.البته تفسیر دیده ها و مشاهدات نباید با دخالت سلیقه‌های شخصی صورت بپذیرد. با این روش می‌توان برخی از قلمروهای مخاطب شناسی را کشف کرد، مانند؛ قلمرو مسایل زیستی، عاطفی، روانی و قلمرو تفاوت‌های فردی. وقتی سرگروه یا مربی مسأله‌ای را در حلقه تربیتی طرح می‌کند، از راه مشاهدة طبیعی، نحوة مواجهه متربیان را در برابر مسئله مطرح شده در می‌یابد، مثلاً:‌ یکی از طرح این مسئله مضطرب و پریشان و دیگری خرسند و خشنود می‌گردد، از این راه می‌توان پی برد که متربیان چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.
در انجام روش مشاهدة طبیعی، رعایت چند نکته لازم است:
الف) در روش مشاهدة طبیعی، ابعاد مهم و رفتار فرد مورد شناسایی و دقت قرار گیرد نه مسایل جزیی.
ب) نکته‌های لازم در پرونده تربیتی افراد ثبت و یادداشت شود.
ج) مشاهده گر باید از تعبیر و تفسیر شخصی مشاهدات بپرهیزد.
د) بهتر است در شرایط و موقعیت‌های مختلف اجتماعی از این روش استفاده کرد.
هـ) اگر مخاطب، مقصود سرگروه یا مربی را ندارند، مشاهده طبیعی‌تر به پیش می‌رود؛ زیرا در آن صورت، رفتار تصنعی از خود بروز نمی‌دهد.

ب ) روش پرسش از دیگران
 

در این روش، برای ارزیابی ابعاد مختلف شخصیتی مخاطبان، از دوستان، هم کلاسی‌ها، معلمان، هم کاران و سرگروه یا مربیان قبلی و ... خواسته می‌شود بر اساس مشاهداتی که از رفتار شخص مورد نظر دارند، به سئوالاتی پاسخ دهند یا در مورد ویژگی‌هایی مانند اجتماعی بودن، اعتماد به نفس، سازگاری اجتماعی، ثبات شخصیتی، شکیبایی و ...
قضاوت نمایند. در صورتی که پرسش شوندگان اهلیت اولیه را در خصوص سؤال مطرح شده داشته باشند ، قضاوت‌های حاصل از این ارزیابی می‌تواند تا حد زیادی قابل اعتماد باشد.
در روش پرسش از دیگران، باید به این نکته‌ها توجه کرد:
- پرسش شوندگان باید از نزدیک با شخص مورد نظر و روحیات وی آشنا باشند.
- دوستانی که به دلایلی، نسبت به شخص مورد نظر کینه یا خاطر تلخی دارند، نباید در این ارزیابی شرکت نمایند.
- قبل از هر چیز، باید، صلاحیت، درست رفتاری، بی غرضی و صداقت پرسش شوندگان مورد تأیید باشد.

ج ) روش مصاحبه (گفتگو)
 

مصاحبة جامع،‌ و گفت و شنود رسمی و غیر رسمی با طرح سئوالات از پیش تعیین شده، یا مطرح ساختن سئوال‌های آزاد ، می‌تواند در معرفی بخشی از جنبه‌های شخصیت تربیتی و اجتماعی فرد مؤثر واقع شود. در زمان گفتگو یا مصاحبه‌ها می‌توان با تمایلات شخصی و چگونگی بعضی از رفتارهای اجتماعی فرد آشنا شد. سرگروه یا مربی خبره
فردی است که بتواند با شروع بحث به نحو مطلوب ، متربیان را به ادامه گفتگو واردار نموده و در لا به لای مطالب بهره برداری روانشناسی ، تربیتی ، انگیزشی و آموزشی خود را انجام دهد. و به صورت غیر مستقیم از علاقه مندی ها و یا نظرات تفصیلی متربیان خود آگاه شود.
در روش مصاحبه و گفتگو نکات زیر قابل توجه است:
- گفتگو باید هدفمند باشد و الا نتایج فوق بر آن مترتب نخواهد شد.
- باید اعتماد مخاطب را جلب کرد و به او فهماند که رعایت امانت در شنیدن مطالب مختلف صورت می گیرد.
- سئوالات باید به طور واضح بیان شود ، و جوابها قیقاً بررسی شود.
- مربی و سرگروه باید از توان علمی و حرفه‌ای و مهارت برقراری ارتباط مؤثر برخوردار باشد.
- مربی و سرگروه باید بر تعبیر و تفسیر صحیح پاسخ‌های دریافتی توانا باشد.

د) روش پرسشنامه
 

برخی از جنبه‌های مختلف شخصیت متربیان با تکمیل پرسش نامه، قابل مطالعه ارزیابی و سنجش است. جنبه‌هایی مانند اهتمام به مسائل شرعی ، استفاده از وقت ، درون گرایی و برون گرایی، قدرت هوش و استدلال، اجتماعی بودن، کم رویی و گوشه گیری، استیلاگری و تسلیم پذیری، ... ، را می‌توان با تکمیل پرسش نامه و دریافت پاسخ آن شناخت.
نکته بسیار مهمی که در این روش وجود دارد این است که باید موضوع سؤالات ، شاخصه های کمی ای باشد که ما را به شاخص های کیفی می رساند. به بیان بهتر در صورتی این روش موفقیت آمیز خواهد بود که از افراد اطلاعات آماری و عملکرد روزانه شان جمع آوری شود. اطلاعاتی که با جمع بندی و تحلیل آنها ما را به شاخص های کیفی می رساند. به عنوان مثال چنانچه بخواهیم از این روش برای پی بردن به اهتمام شخص به انجام مسائل شرعی ، استفاده کنیم ، لازم است تا با تبدیل کردن این شاخصه کیفی به مؤلفه های کمی (مانند: تعداد نمازها یا روزه های فوت شده ،‌ پرداخت وجوهات شرعی ، حساسیت نسبت به گناه نکردن و ... ) و تحلیل اطلاعات بدست آمده به مطلوب خویش نائل آییم. علت این کار این است که اگر خود سؤال ناظر به اهتمام شخص به انجام مسائل شرعی باشد ، معمولاً افراد یا به دلیل جهل مرکب و یا به دلایل دیگر پاسخ دقیقی به این سؤال نخواهند داد.
البته به دست آوردن چنین پرسشنامه هایی و چگونگی تبدیل شاخص های کیفی به مؤلفه های کمی کاری بس مشکل بوده که تنها از عهده متخصصین مسائل تربیتی بر می آید.
به هر حال پرسش نامه‌ها می‌تواند شخصاً به دست فراگیر برسد تا او دربارة خود قضاوت نماید و اطلاعاتی را در اختیار قرار دهد. در این صورت، سئوالات نباید به گونه‌ای طرح شود که برای پاسخ گویی، فرد را دچار اضطراب و نگرانی سازد. برخی از مسایل که باید در پرسش‌نامه رعایت شود عبارتند از:‌
- سئوالات پرسش نامه باید روشن و قابل درک باشد.
- سئوالات باید بر اساس روال منطقی و در بردارندة نکته‌های با اهمیت باشد.
- سئوالات باید به گونه‌ای طرح شود که تهیه جواب آن در وقت کم میسر باشد.
- سئولات باید در حد امکان کوتاه باشد.
- برگه های پاسخنامه باید به صورت محرمانه در پرونده تربیتی شخص بایگانی شود.
این روش‌ها، برخی از راه‌های عمده مخاطب شناسی بود؛ البته ممکن است با به کارگیری برخی از این روش‌ها، بعضی از قلمروهای مخاطب شناسی قابل درک و دریافت نباشد. برای نمونه، با روش مشاهدة طبیعی، نمی‌توان به آسانی وضعیت دینی و مذهبی فراگیران و یا آداب و رسوم اجتماعی آنان را درک کرد؛ از این رو، مربیان و مسؤولین گروه ها باید برای کشف برخی از این قلمروها با توجه به تجربه‌ها و به ابتکار خویش روش‌های پاسخگو را برگزینند. مثلاً‌: سرگروه غیر بومی که در منطقه‌ای غیر از محل خودش گروه داری می‌کند، با معاشرت و آمد و شد با اهالی آن
منطقه می‌تواند وضعیت فرهنگ، رسوم و آداب اجتماعی آنجا را کشف نماید. یا با برگزاری امتحان در آغاز هر دوره ـ که از آن به عنوان رفتار ورودی نیز نام برده می‌شود ـ می‌توان میزان معلومات و سطح درک متربیان را جستجو نموده یا به کمک بخش آموزش و عملکرد تحصیلی مخاطب ، می‌توان برخی از جنبه‌های شخصیتی او را درک نمود و به شناخت بهتری از او نائل آمد. سرانجام باید گفت شناخت مخاطب برای تحقق بخشیدن به اهداف تربیتی و آموزش، ضرورتی انکار ناپذیر است و قلمروهای مخاطب شناسی، با روش‌های متفاوت قابل کشف خواهد بود. ابتکار، سلیقه و استفاده از تجارب دیگران در شناخت بهتر مخاطبان، می‌تواند کمک کار مربیان و سرگروه های حلقه های تربیتی باشد.
نکته آخر : تشخیص های تربیتی که مبتنی بر مخاطب شناسی دقیق می باشد ،‌ همانند تجویز دارو توسط پزشکان می باشد. که اگر نوع بیماری و علت آن درست تشخیص داده شده باشد منجز به تجویز نسخه مناسب و به تبع آن، بهبودی بیمار است و اگر تشخیص درست نباشد منجر به عدم بهبودی و شاید هم بدتر شدن حال بیمار می گردد. لذا مربیان و سرگروه های تربیتی باید در این زمینه نهایت تلاش ،‌ تدبیر و مشورت را به کار گیرند، چرا که پزشک با جسم بیماران خود سروکار دارد در حالی که مربی با روح و روان متربیان خویش درگیر است.

منابع مورد استفاده :
 

1- مهارت‌های آموزشی و پرورشی، حسن شعبانی.
2- روان شناسی تربیتی، دکتر علی شریعتمداری.
3- چکیده ای از: روان شناسی تربیتی، کاربردی، دکتر غلامعلی افروز.
4- مخاطب شناسی تربیتی .

سوالات پایانی :
 

1- به نظر شما شناخت متربیان چه ضرورت و اهمیتی دارد؟
2- تفاوت و تمایز مشکلات اجتماعی متربیان را توضیح داده و روشهای آن را تبیین نموده و بنویسید که وظایف مربیان در مواجهه با آن چیست؟
3- درک تفاوتهای فرهنگی و آداب ورسوم اجتماعی چگونه در موفقیت مربیان اثر گذار است؟
4- روشهای مخاطب شناسی را می توان به چند دسته تقسیم نمود نام ببرید و یکی از آنها را توضیح دهید
منبع:مدیریت پژوهش و تدوین متون معاونت تربیت و آموزش
ارسال توسط کاربر محترم سایت : zahra12zamani




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.