آموزش کودکان براي احترام گذاشتن به ديگران

راه هاي مختلفي وجود دارد تا از طريق آن به کودکان ياد بدهيم که چطور به سايرين احترام بگذارند. والدين عادت دارند همه چيز را به فرزندانشان امر کنند: «همانطور که من مي گويم بايد رفتار کني»، «بايد به مادرت احترام بگذاري» و... در واقع والدين مي توانند دستورات خود را به کودکان تحميل کنند اما نمي توانند آنها را به احترام گذاشتن امر کنند. ما مي توانيم فرزندانمان را وادار کنيم که به ما و بقيه
پنجشنبه، 24 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آموزش کودکان براي احترام گذاشتن به ديگران

آموزش کودکان براي  احترام گذاشتن به ديگران
آموزش کودکان براي احترام گذاشتن به ديگران


 





 

بهترين راه نشان دادن احترام به فرزندتان چيست؟
 

راه هاي مختلفي وجود دارد تا از طريق آن به کودکان ياد بدهيم که چطور به سايرين احترام بگذارند. والدين عادت دارند همه چيز را به فرزندانشان امر کنند: «همانطور که من مي گويم بايد رفتار کني»، «بايد به مادرت احترام بگذاري» و... در واقع والدين مي توانند دستورات خود را به کودکان تحميل کنند اما نمي توانند آنها را به احترام گذاشتن امر کنند. ما مي توانيم فرزندانمان را وادار کنيم که به ما و بقيه احترام بگذارند، احترام را بايد به دست آورد. احترام فقط با خوب و مهربان بودن به دست نمي آيد. البته خوب بودن هيچ اشکالي ندارد، اما پدر يا مادري که با خوبي و مهرباني بيش از حد با فرزندانش رفتار مي کند، مطمئناً فرزند يکدنده و سخت گيري بار خواهد آورد. کسب احترام به چيزي فراي خوب و مهربان بودن صرف نياز دارد. ترفند ديگري براي کسب احترام وجود دارد: والدين سعي مي کنند با گوشزد کردن خطاهاي فرزندانشان باعث شوند آنها بهتر رفتار کنند. اين اصلاً روش مناسبي نيست. کودکان وقتي احساس کنند از آنها انتقاد شده و طرد شده اند، هيچ انگيزه اي براي بهتر شدن ندارند. وقتي کودکان مورد انتقاد قرار مي گيرند به جاي اينکه بهبود يابند، سعي مي کنند خودشان يا ديگران را محکوم کنند.

کودکان احترام مي گذارند اگر...
 

کودکان ياد مي گيرند به کساني احترام بگذارند که به آنها احترام مي گذارند. افرادي که بيشتر مورد احترام هستند، از ترکيبي منحصر به فرد از دوست داشته شدن و ايجاد محدوديت به طريقي محکم اما مهربانانه استفاده مي کنند. با اينکه کودکان تصور مي کنند هيچ نيازي به پند و اندرز ندارند، اما اگر اين نصيحت ها در قالب يک رابطه محبت آميز و حمايت کننده باشد مي تواند آنها را به داشتن رفتارهاي مناسب و خوب تحريک کند. کودکان به محدوديت نيز احتياج دارند اما اين محدوديت ها هم مي تواند با نرمي، مهرباني و احترام براي آنها گذاشته شود.

روش ياد دادن کودک به احترام گذاشتن
 

مثلاً اگر کودکي شروع به آزار و اذيت و زدن خواهرش مي کند پدر يا مادر مي تواند به طريق مختلف عکس العمل نشان دهد مي تواند کودک را زده و بگويد: «وحشي چي کار داري مي کني؟» ول کن خواهرت را... مطمئناً اين روش به کودک احترام گذاشتن را ياد نمي دهد. از طرف ديگر پدر يا مادر فهميده مي تواند دست کودک را بگيرد و به او بگويد:«ما هيچ وقت نبايد به کسي صدمه بزنيم و بقيه را آزار بدهيم. مي شه به من بگي چه چيز تو را ناراحت کرده است؟» والدين عاقل و فهميده براي فرزندانشان محدوديت ايجاد مي کنند اما اين کار را بدون کتک زدن و آزار دادن کودک انجام مي دهند.

کودکان چه زماني ياد مي گيرند احترام بگذارند
 

کودکان زماني ياد مي گيرند به سايرين احترام بگذارند که افرادي که برايشان مهم هستند، الگويي از احترام گذاشتن باشد. اگر کودکان ببينند که ما که نزديک ترين افراد به آنها هستيم، به ديگران و ارزشهايمان احترام مي گذاريم، به نفعشان خواهد بود. ما مي توانيم مدام در مورد چنين الگوهايي با کودکانمان صحبت کنيم و اين نمونه هاي اخلاقي را تحسين کنيم. و برعکس مي توانيم افرادي را که اذيتمان مي کنند يا با ما فرق دارند مردماني از کشورهاي ديگر، با اعتقادات يا باورهايي متفاوت- را پيش آنها نکوهش کنيم. احترام گذاشتن ما به افرادي که با ما فرق دارند خود مي تواند نمونه اي براي الگوپذيري کودکان باشد. اين به آن معنا نيست که با آنچه بقيه مردم انجام مي دهند يا باور دارند هم عقيده ايم. بايد براي آنها توضيح دهيم که هر انساني مي تواند باور خاص خود را داشته باشد، و با اينکه کاملاً متضاد باور ماست ما بايد عيوب و اشتباهات خود را به راحتي قبول کنيم. اگر بي دليل کودکمان را تنبيه کرديم، يا اگر کوتاهي در حق او انجام داديم، از او معذرت خواهي کنيم و بخواهيم که ما را ببخشند.

بهترين راه نشان دادن احترام به فرزندتان چيست؟
 

وقتي مردم بيش از آنچه هستند ادعا مي کنند که خوب هستند، ما اشکالات آنها را بيشتر مي بينيم. وقتي به قصور و اشتباهاتشان اعتراف مي کنند ما بيشتر از آنها چشم پوشي مي کنيم، به خصوص وقتي مي دانيم سعي مي کنند بهتر باشند. آيا شما هم کوتاهي و اشتباهاتتان را با کودکانتان در ميان مي گذاريد و از آنها درخواست کمک مي کنيد؟ مثلاً ممکن است بگوييد:«من وقتي خسته ام خيلي زود عصباني مي شوم و سرت داد مي زنم و آنطور که بايد و شايد به تو محبت نمي کنم. اميدوارم تو من را ببخشي و کمي تحملم کني.» گاهي برخي والدين آنقدر فهميده اند که مشکلاتشان را نيز با فرزندشان مطرح مي کنند «من روز بدي را داشتم، کاش کمي مراعاتم کني تا من چيزي نگويم که ناراحت شوي.» اما والدين بايد کودک را از وضعيت سلامتي خود نگران کنند پس بهتر است بعد از آن بگويند:«اگر چند ساعت استراحت کنم حالم خوب مي شود و با هم به کارها مي رسيم.»
منبع: نشريه راه کمال، شماره 38




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط