نويسنده: نرگس سلطان پناهی*
مقدمه:
این پژوهش به بررسی انتخاب اصلح در نگاه اسلام میپردازد. هدف از این پژوهش که شناخت و معرفی انتخاب اصلح برای جوانان امروزی مورد بررسی قرار بگیرد؛ و بدین ضرورت که با توجه به پیشرفت جوامع و رسانههای امروزی و تاثیر رسانه های بیگانه ومانور آنها بر موضوع انتخابات بر همگان لازم و مشروع میباشد که انتخاب اصلح از نظراسلام را برای همگان ایجاد نمایند. در نظام اسلامی، انتخابات تنها به عنوان یک حق برای مردم نیست بلکه به عنوان یک وظیفه و تکلیف دینی و ملی همگانی بوده و در تمام انتخاباتی که به هر منظور پیش میآید شرکت کنند.
امت اسلامی در انتخابات وظیفه حساسی دارند لذا باید فردی را که میخواهند انتخاب کنند، فقط برای رضای خدا و مصلحت امت اسلامی باشد و در انتخاب آنها هیچ گونه انگیزه ای، “غیر از انتخاب اصلح که تنها راه حاکمیت صالحان است”، نداشته باشند.
بر همین اساس باید افرادی را که میخواهند انتخاب کنند، کاملاً شناخته شده باشند و آنها را در دیانت و صداقت امتحان کرده و میزان کارآئی آنها را برای کاری که انتخاب میکنند، دانسته باشند.
آنچه باید انگیزه یک فرد مسلمان در انتخاب افراد باشد همان مصلحت اندیشی و انتخاب اصلح است و هنگامی که به پای صندوقهای رای میروند فقط برای رضای خدا، مصلحت اسلام و کشور اسلامی، شایستهترین افراد را انتخاب کنند که این انتخاب اصلح مورد اشاره در کلام وحی در قرآن کریم و همچنین ائمه اطهار (ع) میباشد. انتخاب اصلح مورد اشاره در کلام وحی در قرآن کریم و همچنین ائمه اطهار (ع) میباشد.
اصلح از دیدگاه قرآن کریم و روایات ائمه اطهار (علیه السلام)
سعه ی صدر: قال علی (علیه السلام) :
“آله الریاسه سعه الصدر”؛ ابزار ریاست سعهی صدر است.
حلم: قال علی (علیه السلام) :
“الحلم راس الرئاسه”؛ بردباری مهمترین رکن ریاست است.
در نتیجه بزرگ در نزد آنان کوچک، و کوچک بزرگ و کار نیک زشت و کار بد خوب و حق با باطل آمیخته میشود. اما اگر مدیر به شکلی دوستانه و مهرآمیز به محل کار افراد رفته، آنها را جمع کند و ساعتی با آنها نشسته، حرفها و سخنانشان را بشنود، به حدی در روحیهی کارکنان تاثیر مثبت میگذارد و دوستی و صمیمیت بین آنها حاکم میکند که قابل توصیف نیست. سزاوار است با بررسی انتخاب اصلح در ابعاد مختلف و به کارگیری آن در موقعیتهای گوناگون و شرایط مختلف از ارزشهای الهی پاسداری شود.
انتخاب اصلح
مجلس در جامعه امروز این نماد روشن حاکمیت ملی و مردم سالاری دینی است و در میان نهادهای حکومتی به عنوان مظهر اراده ملت در حاکمیت بر سرنوشت خود میدرخشد. مجلس برخاسته از شرکت مسئولانه و با شکوه مردم در انتخابات و پشتوانه محکم و متین استقلال و لنگر ثبات کشور است. برای خنثی نمودن توطئههای دشمن در تضعیف نظام باید مجلسی کارآمد، مقتدر، انقلابی و نمایندگانی با تقوا، امین، پرتلاش، متخصص، متعهد، شجاع و انقلابی داشته باشیم.
انتخاب اصلح مورد اشاره در کلام وحی در قرآن کریم و همچنین ائمه اطهار (ع) میباشد.
اصلح از دیدگاه قرآن کریم و روایات ائمه اطهار (علیهم السلام)
1 سعه ی صدر: قال علی (علیه السلام) :
“اله الریاسه سعه الصدر”؛ ابزار ریاست سعه ی صدر است.
2 حلم: قال علی (علیه السلام) :
“الحلم راس الرئاسه”؛ بردباری مهمترین رکن ریاست است.
3 متانت: قال علی (علیه السلام) :
“و لا تکن عند النغماء بطراً”؛ در هنگامی که نعمتها به تو رو آرند، مغرور و خوشحال مشو.
4 استقامت: قرآن مجید میفرماید:
“لتبلون فی اموالکم و انفسکم و لتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و من الذین”
اشرکوا أذی کثیراً و إن تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور؛ به طور مسلم در اموال و نفوس خود آزمایش میشوید، و از آنها که پیش از شما کتاب آسمانی داده شدند [یعنی یهود و همچنین از آنها که راه شرک پیش گرفتند، سخنان آزار دهنده و فراوان خواهید شنید، و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، پس به درستی که آن از عزم امور است.]
5 صبر: حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
“الصبر عون علی کل امر”؛ صبر و پایداری بر هر کاری یاور است.
6 تحمل افکار دیگران: قرآن مجید میفرمایند:
“و لو شاء ربک لجعل الناس امه واحده و لا یزالون مختلفین”؛ و اگر پروردگارت میخواست، همهی مردم را امت واحد بدون هیچگونه اختلاف قرار میداد، ولی آنها همواره مختلف اند.
7 هوشیاری: امیرالمومنین (علیه السلام) میفرمایند:
“من امارات الدوله الیقظه [التیقظ] لحراسه الامور”؛ از دلایل بقای دولت بیداری آگاهی وهوشیاری در حفظ و حراست امور میباشد.
“من دلائل الدوله قله الغفله”؛ از دلایل موفقیت کم غفلتی است.
8 سعی و کوشش: امیرالمومنین (علیه السلام) میفرمایند:
“ما ادرک المجد من فاته الجد”؛ کسی که کوشش نکرد به مجد و عظمت نرسید.
9 پشت کار: حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
“قلیل یدوم خیر من کثیر ینقطع”؛ [چیز] کمی که مداوم باشد، بهتر از زیادی است که تداوم ندارد.
10 شجاعت: امیرالمومنین (علیه السلام) در توصیف ارزشهای اخلاقی “مالک اشتر” با توجه به انتصاب او به عنوان فرماندار مردم مصر چنین میفرمایند:
“اما بعد فقد بعثت الیکم عبداً من عباد الله لاینام ایام الخوف و لا ینکل عن العداء ساعات الروع اشد علی الفجار من حریق النار”؛ اما بعد، یکی از بندگان خداوند را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف (مردم از جنگ) خواب به چشم راه نمیدهد، در ساعات ترس و وحشت از دشمن هراس نخواهد داشت و نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزنده تر است.
11 سخنوری: اهمیت سخن گفتن به حدی است که امیرالمومنین (علیه السلام) میفرمایند:
“رب کلام انفذ من سهام”؛ چه بسیار سخنانی که از تیر موثرترند.
“و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی”؛ و گره از زبانم بگشا تا سخنان مرا بفهمند.
12 دشمن ستیزی: قرآن مجید میفرمایند:
“لا تجد قوماً یومنون بالله و الیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباء هم او ابناء هم او اخوانهم او عشیرتهم”؛ قومی را نمییابی که با داشتن ایمان، به خدا و روز قیامت، با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران، فرزندان، برادران و یا خویشاوندان آنان باشند.
13 ایمان و عمل صالح: قرآن مجید میفرماید:
“ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن و داً”؛ کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، خداوند رحمان محبت آنها را در دلها میافکند.
14 محبت داشتن: قرآن مجید میفرماید:
“لقد جاء کم من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین روف رحیم”؛
رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت، و بر هدایت شما اصرار دارد و نسبت به مومنین رئوف و مهربان است.
15 خوش اخلاقی: محبت و مهر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به حدی است که قرآن مجید آن را منبعث از رحمت پروردگار به حساب آورده میفرماید:
“فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فطا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفرلهم”؛ از پرتو رحمت الهی در برابر آنها، نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند، بنابراین آنها را عفو کن و برای آنها طلب آمرزش نما.
16 تولی و تبری: عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :
“الحب فی الله فریضه و البغض فی الله فریضه”؛ از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا تکلیف است.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
“کل من لم یحب علی الدین و لم یبغض علی الدین، فلا دین له”؛ کسی که دوستی و دشمنی بر دین نداشته باشد، دین ندارد.
17 مدارا: امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود:
“راس السیاسه استعمال الرفق”؛ مهمترین رکن سیاست به کارگیری رفق و مدار است.
و در جایی دیگر آن حضرت میفرماید:
“ثمره العقل مداراه الناس”؛ ثمرهی عقل مدارا کردن با مردم است.
“مداراه الرجال من افضل الاعمال”؛ مدارا کردن با مردم از بهترین اعمال است.
18 درخواست عمل در حد توان: امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید:
“اذا اردت ان تطاع فاسئل ما یستطاع”؛
اگر خواستی تو را اطاعت کنند، چیزی که مقدور باشد، طلب کن.
19 دوری از مخالفت: حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
“الخلاف یهدم الرای”؛ مخالفت تصمیم گیری را نابود میکند.
20 شدت عمل در مواقع لازم: حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
“و اخلط الشده بضغث من اللین و ارفق ما کان الرفق ارفق و اعتزم بالشده حین لا یغنی عنک الاالشده”؛ شدت و سخت گیری را، با کمی نرمش درهم آمیز، در آنجا که مدارا کردن بهتر است، مدار کن! اما آنجایی که جز با شدت عمل، کار از پیش نمیرود، شدت را به کار بند.
21 پرهیز از جزیی نگری: امیر المومنین علی (علیه السلام) میفرمایند:
“ان رایک لا یتسع لکل شیء ففرغه للمهم”؛ رای و فکر تو گنجایش همه چیز را ندارد، پس او را برای پرداختن به امور مهم آزاد گذار.
22 استفاده از فرصتها: امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
“و لا کل فرصه تصاب”؛ هر فرصتی باز نمیگردد.
در همین مورد امام حسن (علیه السلام) میفرمایند:
“الفرصه سریعه الفوت بطیئه العود”؛ فرصت با سرعت از بین میرود و به کندی باز میگردد.
امام صادق (علیه السلام) از امیر المومنین علی (علیه السلام) نقل میکند:
“ایاکم و التسویف فی العمل بادروا به اذا امکنکم”؛ بر حذر باشید از عقب انداختن کارها، هنگامی که امکان کاری برایتان به وجود آمد، اقدام کنید.
23 پرهیز از لجاجت: حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
“اللجاج یفسد الرای”؛ لجاجت، فکر و اندیشه انسان را فاسد میکند.
و باز میفرمایند:
“لیس للجوج تدبیر”؛ افراد لجوج عاقبت اندیشی ندارند.
24 کنترل و نظارت: امیرالمومنین (علیه السلام) در نامهی خود به مالک اشتر میفرمایند:
سپس با فرستادن ماموران مخفی، راستگو و با وفا، کارهای آنان ا زیر نظر بگیر، زیرا بازرسی مداوم پنهانی سبب میشود که آنها به امانت داری و مدارا کردن با زیر دستان ترغیب شوند
در این مورد امام رضا (علیه السلام) فرمودهاند:
“پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره هنگامی که لشگریان را برای جنگ اعزام مینمودند و به امیران اطمینان نداشتند، فردی مورد اعتماد به همراه او میفرستادند که از او به آن حضرت خبر برساند”
25 ارزیابی نیروها: حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
“افه الاعمال عجز العمال”
آفت و بلای کارها ناتوانی کارگزاران است.
26 تشویق نیکوکاران: از امیرالمومنین علی (علیه السلام) نقل شده است:
“هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوی باشند، زیرا این کار سبب میشود که افراد نیکوکار در نیکیهایشان بی رغبت شوند و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، و هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش ده”.
27 تنبیه خطاکاران: اگر یکی از آنها دست به خیانت زد و ماموران سری تو متفقاً چنین گزارشی را دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانهی کیفر بگیرد و به مقدار خیانتی که انجام داده، او را کیفر نما، سپس وی را در مقام خواری و مذلت بنشان و نشان خیانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را بر گردنش بیفکن و او را به جامعه معرفی کن
28 عفو و گذشت: قرآن مجید میفرماید:
“و منهم الذین یؤذون النبی و یقولون هو اذن قل اذن خیرٍ لکم”؛ از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند او خوش باور و گوشی است بگو خوش باور بودن او به نفع شماست.
حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر چنین میفرمایند:
“گاه از آنها لغزش و خطا سر میزند، ناراحتیهایی به آنان عارض میگردد، به دست آنان عملاً یا به طور اشتباه کارهایی انجام میشود در این مورد از عفو و گذشت خود آن مقدار به آنها عطا کن، که دوست داری خداوند از عفوش به تو عنایت کند، زیرا تو مافوق آنها و پیشوایت مافوق تو و خداوند ما فوق کسی است که تو را زمامدار قرار داده است”
29 استفاده از تجربه: حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
“العقل غریزه یزید بالعلم بالتجارب”
عقل غریزه ای است که با علم و تجربه زیاد میشود.
آن حضرت در جای دیگری میفرمایند:
“کسی که کم تجربه بود فریب خورد و کسی که تجربهاش زیاد بود لغزشهایش کم گردید”.
30 مشورت کردن: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موارد بسیاری با اصحاب مشورت نموده و نظر آنها را عمل مینمایند:
“حق علی العاقل ان یستدیم الاسترشاد و یترک الاستبداد”؛ بر عاقل حق است که همواره از دیگران راهنمایی بخواهد و استبداد را ترک کند.
31 در نظر داشتن رضایت الهی: امیر المومنین علی (علیه السلام) میفرمایند:
“و هرگز خداوند را به خاطر رضایت احدی از مخلوقاتش به خشم نیاور، چرا که خداوند جای همه کس را میگیرد و کسی نمیتواند جای خداوند را بگیرد”
عدالت داشتن: امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرمایند:
“من عدل نفذ حکمه”؛ کسی که عادل باشد، حکمش نفوذ خواهد کرد.
33 رسیدگی به مشکلات: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
“همانا خداوند بندگان را در مورد آبرویشان مورد سوال قرار میدهد، همان گونه که در مورد اموالشان سوال میکند و میفرماید: ای بندهی من! به تو نعمت آبرو دادم، پس آیا با این آبرو مظلومی را کمک کردی؟ و به فریاد غمگینی رسیدی؟”
34 دوری از خائین: امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرمایند:
“من خانه وزیره فسد تدبیره”؛ هیچ گاه خود را در زمانی طولانی از رعیت پنهان مدار! چرا که دور بودن زمامداران از چشم رعایا، موجب نوعی محدودیت و بی اطلاعی نسبت به امور مملکت است، و این چهره پنهان داشتن زمامداران، آگاهی آنها را از مسائل نهایی قطع میکند.
بنابراین، با تحقیقات صحیح، در صدد شناخت اصلح باشیم، و ببینیم چه کسی شایستهتر است. باید نهایت دقت را به کار بریم تا در بین کاندیداها، آن کسی را که صلاحیتش بیشتر است، برگزینیم. باید اوصاف رئیسجمهور خوب را مرور کنیم و سپس آنرا با کاندیداها تطبیق دهیم و بهترین فرد را بشناسیم و به او رای دهیم.
معیارهای انتخاب اصلح از دیدگاه امام خمینی (ره)
حضور همگانی مردم در پای صندوقهای رأی و دقت آنان در انتخاب نمایندگانی صالح و با تقوا و معتقد به نظام و ولایت فقیه، راهکاری برای پاسداری ارزشها و بقای حکومت دینی است. مردم باید در این امتحانهای بزرگ الهی، برای ماندگاری دین و نظام، پا به عرصه دفع خائن و انتخاب خادم درستکار بگذارند و در این میدان، رضای خداوند را بر رضای خویشتن مقدم دارند؛ تا همچنان ضامن ترویج فرهنگ اسلام عزیز و نفی سلطه جهانخواران و مستکبران شوند! از این رو امام بزرگوارمان در پایان عمر شریف خود فرمودند: “من در ایام آخر عمر با امیدواری کامل و سرافرازی از نبوغ شما به سوی دار رحمت حق کوچ میکنم. سرفرازی و مباهات آنگاه به حد کمال خواهد رسید که در ا نتخابات مجلس شورای اسلامی، چون انتخابات ریاست جمهوری، کمال رشد انسانی - اسلامی خودتان را نشان دهید.”
شما ای ملت عزیز که برای خدا و جلب رضای او به پا خاستید و با تأیید و توفیق ذات مقدسش به پیروزی معجزه آسا رسیدید، اکنون نیز در این مرحله که مقام امتحان است، کوشش کنید که مصالح اسلام و کشور اسلامی را فدای منافع شخصی یا گروهی نکنید. من انتظار دارم که وحدت کلمه خود را حفظ و در انتخاب وکلای خود رضای حق را بر رضای خود مقدم دارید. زمانی این رضایت حاصل میشود و همه مرضی خداوند عزیز میگردیم که معیارهای انتخاب اصلح را مد نظر قرار دهیم و نمایندهای را برگزینیم که دارای ویژگیهای ذیل باشد، که امام بزرگوارمان همواره بر آن پای میفشردند:
“اشخاصی که انتخاب میکنید، سوابقشان را مطالعه کنید... در زمان سابق چه جور بودند، در زمان انقلاب چه جور بودند، از اول انقلاب تا حالا چه جور بودند و سوابق خانوادگیشان چه هست، عقایدشان چه هست و مقدار معلوماتشان چه هست.”.[1]
افرادی را انتخاب کنید که متعهد به اسلام شرقی و غربی نباشند، بر صراط مستقیم انسانیت و اسلامیت باشند. [2]
“کسانی را که انتخاب میکنید، باید مسایل را تشخیص دهند، نه از افرادی باشند که اگر روس یا امریکا یا قدرت دیگری تشری زد، بترسند؛ باید بایستند و مقابله کنند.”[3]
“مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رای دهند که... طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پا برهنگان زمین... و مدافع اسلام ناب محمدی (ص) باشند.”[4]
“باید اشخاص امین و صادق در مجلس شورا بروند که مقررات شما را بر طبق خواستههای خدای متعال پیاده کنند.”[5]
“سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدم ندارند.”[6]
“انتخاب اصلح برای مسلمین، یعنی انتخاب فردی که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد، و همه چیز را بفهمد و چون در مجلس، اسلام تنها کافی نیست، بلکه باید مسلمانی باشد که احتیاجات مملکت را بشناسد و سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد، که اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی میکنید و این محکی است برای خودتان که تشخیص بدهید انتخاب برای اسلام است یا برای صلاح خوتان.”[7]
بنابراین اگر انتخاب، برای اسلام باشد، در این صورت، رضایت حق را بر رضای خویش مقدم داشتهایم و سعادت دو سرا و کمال خود را تدارک دیدهایم؛ و حافظ و نگهبان جمهوری اسلامی ایران گشتهایم.
ملاکهای انتخاب اصلح از دیدگاه مقام معظم رهبری
نماینده مجلس باید به اسلام، جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعتقاد داشته باشد.
وکیل مجلس باید متعهد به قوانین اسلام و داداری حسن سابقه باشد.
نماینده مردم در مجلس باید خدمتگذار مردم دلسوز طبقه ضعیف باشد.
یکی از صفات نماینده مجلس، آراستگی اخلاقی و حسن خلق است.
کسی که به مجلس میرود باید مثل مرحوم مدرس شجاع باشد.
نماینده مجلس باید اهل تقوا و معنویت باشد نه اهل دنیا.
نماینده مجلس نباید مخالف نظام و قانون اساسی باشد.
وکیل مجلس باید به طور واقعی به دنبال راه و خط امام باشد، باید بفهمد که امام به دنبال چه بود؟
نماینده ساکت و راکد به درد نمیخورد، نماینده باید فعال و، پرتحرک و برنامه ریز باشد.
اگرکسی در مقابل دشمن مرعوب است نماینده مردم درمجلس شد، واویلاست.
آدمی اگر دارای فساد مالی یا اخلاقی، عقیدتی یا سیاسی باشد، به درد مجلس نمیخورد.
کسی شایسته نمایندگی است مجلس را سنگری برای دفاع از اسلام و انقلاب در برابر دشمن بداند.
نماینده مردم در خانه ملت باید طعم فقر را چشیده باشد تا مدافع پابرهنگان باشد.
اگر نماینده ای در دل خود به آرمانهای حضرت امام (ره) اعتقادی نداشته باشد، اشغال این پست برای او حرام است.
یکی از صفات نماینده اصلح این است که از مسائل سیاسی روز اطلاع کافی داشته بهشد.
کسی که میخواهد نماینده مردم باشد نباید اهل سوءاستفاده باشد.
وکیل این ملت انقلابی، مؤمن و شجاع باید انقلابیترین، مؤمنترین و شجاعترین مردم باشد.
نماینده ملت باید دارای بصیرت سیاسی باشد.
مرفهین بی درد به درد مجلس نمیخورند.
باید جلوی نماینده ای که میخواهد با پول خرج کردن به مجلس برود را گرفت.
نتیجه گیری
خداوند از ما انتظار انتخاب اصلح را دارد. اسلام عزیز ما انتخاب اصلح را میخواهد. اگر برای صلاح خودمان بود، توقع نداشته باشیم که خدا از ما حمایت کند و از همه ما نیز راضی باشد و مشکلات کشور را حل نماید. اما اگر برای او انتخاب کردیم، میتوانیم توقع داشته باشیم که مشکلات مملکت نیز حل شود. یقیناً اینگونه خواهد بود. هر کجا خود را بر خدا مقدم داشتیم، مشکلات کشور بیشتر شد، ولی هر زمان که برای رضایت خداوند گام برداشتیم، خدا نیز ما را مورد لطف خاص خود قرار داد.
بنابراین انتخابات و انتخاب اصلح یک امتحان الهی است. اگر با چشمان باز و آگاهانه در پای صندوقهای رای حضور پیدا نکنیم، تکلیف خود را درست انجام ندادهایم. اصل شرکت در انتخابات، انجام یک واجب است، اما واجب دوم این است که برای پست ریاست جمهوری، اصلح و شایستهترین را انتخاب کنیم.
پينوشتها:
* مدرسه علمیه الزهراء شهرستان گناوه
1. صحیفه نور، ج 9، ص 177.
2. همان، ج 11، ص 284.
3. همان، ج 18، ص 198.
4. همان، ج 4، ص 194.
5. همان، ج 5، ص 253.
6. صحیفه نور، ج 11، ص 269.
7. همان، ج 18، ص 152.
منابع: نهج البلاغه و صحیفه امام (ره)