در دامن بيگانه(6)

در سال هاي نهضت ملي شدن نفت، در شهر مهاباد تعدادي از جوانان نظير غني بلوريان، عبدالله اسحاقي و سليمان معيني فعاليت هايي در ادامه نظريات حزب دموکرات کردستان به عمل آوردند که در جريان کودتاي 28 مرداد 1332 اين حرکت ها هم فروکش کرد و آنها مجبور شدند مهاباد را ترک کرده و در روستاها به طور مخفيانه زندگي کنند. (1) کودتاي مذکور باعث افزايش نفوذ و قدرت آمريکا در ايران و نزديکي فوق العاده محمد رضا پهلوي به آن کشور شد. گسترش جنگ سرد ميان
يکشنبه، 27 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در دامن بيگانه(6)

در دامن بيگانه(6)
در دامن بيگانه(6)


 






 

ب. سوداي کردستان بزرگ
 

کودتاي آمريکايي 28 مرداد و واکنش شوروي
 

در سال هاي نهضت ملي شدن نفت، در شهر مهاباد تعدادي از جوانان نظير غني بلوريان، عبدالله اسحاقي و سليمان معيني فعاليت هايي در ادامه نظريات حزب دموکرات کردستان به عمل آوردند که در جريان کودتاي 28 مرداد 1332 اين حرکت ها هم فروکش کرد و آنها مجبور شدند مهاباد را ترک کرده و در روستاها به طور مخفيانه زندگي کنند. (1) کودتاي مذکور باعث افزايش نفوذ و قدرت آمريکا در ايران و نزديکي فوق العاده محمد رضا پهلوي به آن کشور شد. گسترش جنگ سرد ميان غرب و شرق، ايران را با داشتن 2200 کيلومتر مرز مشترک با شوروي به صورت يکي از مناطق حساس در رقابت هاي ميان دو ابر قدرت درآورد. سيل سلاح هاي پيشرفته آمريکا به ايران سرازير شد و ايستگاه هاي حساس و قدرتمند شنود و جاسوسي آمريکا در مرزهاي ايران و شوروي، مستقر و مشغول فعاليت شدند. اين ايستگاه ها به گفته ارتشبد فردوست- از آگاه ترين مقام هاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم پهلوي-5000 کيلومتر از جنوب روسيه را تحت پوشش قرار مي دادند و با اينکه همه پول آنها را ايران پرداخته بود و ساواک نگهباني و محافظت آنها را به عهده داشت اما محصول کار از عکس و تفسير و غيره تماماً به سفارت آمريکا در تهران ارسال مي شد و ساواک کوچک ترين اطلاعي از نتايج نداشت. (2) فعاليت اين ايستگاه هاي رادار، ضربه پذيري شوروي را در پي داشت. در زمينه اقتصادي نيز آمريکا بر فضا، دريا، بازار، معادن و به ويژه نفت ايران چنگ انداخته بود و سود سرشاري مي برد. شوروي از اين سفره گسترده نصيبي نداشت. مجموعه اين امور و مهم تر از همه، همکاري هاي نظامي- اطلاعاتي آمريکا و ايران، شوروي را به اين نتيجه رساند که ايران تبديل به اولين خاکريز تهاجم آمريکا عليه شوروي شده است. با پيروزي کودتاي عبدالکريم قاسم در ژوئيه 1958/ خرداد 1337 عليه فيصل دوم پادشاه عراق و نفوذ روز افزون شوروي در آن کشور، روابط ايران و عراق تيره شد و ايران از واهمه نقشه هاي آشکار و پنهان شوروي، در اسفند 1337 قرارداد نظامي مهمي با آمريکا منعقد ساخت. اين امر شوروي را چنان عصباني ساخت که گروميکو، وزير امور خارجه وقت شوروي، طي نامه اي به مقامات ايران چنين هشدار داد:
... دولت ايران با توسعه بيشتر همکاري نظامي خود با آمريکا به مرحله اي قدم مي گذارد. که کمک مستقيم به محافل معين خارجي براي عملي کردن نقشه هاي تجاوزکارانه آنها که معطوف بر ضد اتحاد شوروي و ساير کشورهاي صلح دوست مي باشد از آنجا آغاز مي گردد. انعقاد چنين قراردادي موجب وابستگي بيشتر ايران به ايالات متحده آمريکا از لحاظ نظامي و سياسي مي شود و خطر جلب ايران به ماجراهاي نظامي محافل خارجي را افزايش مي دهد. هيچ گونه خطري از ناحيه شوروي ايران را تهديد نمي کند... دولت ايران خط مشي سياست خارجي خطرناکي را پيش مي گيرد که مقدم بر همه خطر آن متوجه خود ايران مي باشد... (3)

شوروي و تز کردستان بزرگ
 

شوروي که بعد از جنگ جهاني دوم با گسترش سلاح اتمي از مواجهه و جنگ احتمالي با آمريکا پرهيز داشت، بهترين گزينه پيش رو جهت مقابله با همکاري هاي نظامي ايران و آمريکا را احياي نقشه تجزيه ايران يافت! امري که هم حکومت پهلوي را به زحمت و وحشت افکند و هم آمريکا را متوجه اين امر خطير مي نمود که عقاب در بازي با خرس، از خط عبور کرده است! در اسناد محرمانه به تاريخ 1337/9/1 به نقل از احمد علي سپهر (مورخ الدوله) که به گفته فردوست با روس ها روابط خوبي داشت، (4) چنين مي خوانيم:
شوروي ها در قبال روي کار آمدن افراد نظامي در کشورهاي خاورميانه توانسته اند در کشور عراق اختيار حکومت را به دست گيرند و عکس العملي هم که از جانب شوروي ها در قبال اين حکومت هاي نظامي نشان داده شود به وسيله حکومت عراق خواهد بود. برنامه بعدي آنها اين است که به کمک کردهاي مقيم عراق در کردستان ايران و مناطق کردنشين ترکيه تحريکاتي را شروع کنند و هدف دوم شوروي ها بعد از عراق، ايران است... به دست حکومت عراق برنامه شوروي ها اجرا خواهد شد و روي اين اصل بايد منتظر اقدامات بعدي حکومت عراق در مناسبات بين ايران و آن کشور بود. (5)
در اين زمان شوروي نقشه خودمختاري کردستان و ايجاد دردسر بزرگ را براي ايران و آمريکا را به دو صورت پي مي گرفت:
1. کمک به ايجاد کردستان بزرگ متشکل از نواحي کردنشين ايران (آذربايجان غربي، کردستان، کرمانشاه و حتي ايلام)، ترکيه، عراق، سوريه و بخشي از آذربايجان شوروي؛
2. خودمختاري کردستان ايران.
در مورد کردستان بزرگ بايد متذکر شد معتقدان به پان کرديسم در ايجاد کردستان بزرگ که زبانه جنوبي آن به خليج فارس مي رسيد، مورد حمايت جدي روس ها قرار گرفتند. روس ها در اين امر، علاوه بر مقابله با تهديدهاي بالقوه آمريکا- با نفوذ در ايران و تسليح رژيم پهلوي به سلاح هاي مدرن-به هدف اصلي و ديرينه خود يعني دسترسي به آب هاي آزاد و گرم جنوب توجه داشتند. در صورت ايجاد کردستان بزرگ زير نفوذ و حمايت شوروي که از خاک آذربايجان شوروي شروع مي شد و به خليج فارس منتهي مي گشت هدف مذکور محقق مي شد!

ملامصطفي بارزاني و کردستان بزرگ
 

سوداي تشکيل کردستان بزرگ در زمان مورد بحث، با رهبري کردها توسط ملامصطفي بارزاني (1979-1903) گره خورده بود. وي بعد از بازگشت از شوروي با ايجاد «حزب پارت» با هدف استقلال کردها فعاليت وسيعي را در کردستان عراق شروع کرد و به سمت شوروي گرايش داشت. (6) رد سند محرمانه ساواک به تاريخ 1339/11/26 چنين آمده است:
به طوري که استحضار دارند در سال هاي 23 و 24 که روس ها در ايران بودند با به وجود آوردن جمهوري دموکراتيک کردستان و علم کردن قاضي محمد به رياست جمهوري آن، نقشه کردستان را هم که شامل شوروي، ترکيه، عراق و کردستان ايران تا مناطق نفت خيز جنوب رسم و وعده داده بودند که نقاط مزبور جزء کردستان خواهد بود و منظور از اينکه خوزستان را هم جزء کردستان محسوب کرده بودند اين بود که به دريا راه پيدا کنند. در مسافرتي که اخيراً ملامصطفي به مسکو کرده بود همان مقصود به نام وي ثبت و عکس ملامصطفي را در حالي که پرچم کردستان نيز بالاي سر او مي باشد در بالاي نقشه کليشه گرديده و وعده رئيس جمهوري کردستان را نامبرده گرفته و مراجعت نموده است... (7)
به گزارش ديگري از ساواک، طبق اظهار منشي سفارت فرانسه در تهران به نام لازار در آذر ماه 1343 نمايندگان ملامصطفي بارزاني در فرانسه فعاليت هاي تبليغاتي و سياسي خود را به نام کردستان کبير صورت مي دهند و در نتيجه مناطق کردنشين سوريه و ترکيه و ايران و عراق همگي مورد نظر و هدف غايي آنان مي باشد. لازار مي افزايد:
به اعتقاد مقام هاي فرانسوي در تهران، اولياي دولت ايران تصور مي کنند هدف کردها منتهي به کردستان عراق مي گردد و لذا با دولت عراق در مقابله با آنان همکاري نمي کند بلکه مشوق اکراد در عصيان بر ضد دولت مرکزي عراق مي باشند و اين اشتباهي است که عواقب آن گريبانگير دولت ايران نيز خواهد گشت. (8)
ساواک در گزارش خيلي محرمانه به تاريخ 1340/2/1 گزارش کرده که در اغلب شهرهاي کردستان ايران مانند سنندج، مريوان، سابلاغ [مهاباد]، اورامان و غيره شعبه حزب پارت تشکيل شده است. (9) اين درحالي است که اندکي قبل، ساواک نسبت به گرويدن کردهاي جدايي خواه ايران به ملامصطفي هشدار داده بود. در سند محرمانه مورخ 1339/11/30مي خوانيم:
قسمت اعظم اکراد ساکن مناطق سنندج و عشاير جوانرودي در ايران حزبي به نام جمعيت کرد تشکيل داده اند و با کردهاي عراقي پيرو ملامصطفي بارزاني تماس مستقيم دارند. اين جمعيت در ايران توسعه پيدا کرده و مساعدت هاي لازمه از شوروي براي آنان مي رسد. شايع است که اين مساعدت به صورت تجهيز اسلحه مدرن مي باشد که تعداد زيادي از آنها در اين مناطق توزيع شده است. (10)
گزارش محرمانه مورخ 1340/2/1 ساواک اشعار مي دارد که ملامصطفي سلاح هاي ارسالي از شوروي را در شهرهاي کردستان عراق و ايران تقسيم کرده و عده اي از نظاميان کرد ايران در حذب پارت، نام نويسي نموده اند و محور فعاليت ها متحد کردن کردهاي ايران با کردهاي عراق مي باشد.(11) استانداري آذربايجان به استناد گزارش ژاندارمري رضاييه [اروميه] مورخ 1340/4/8 به نخست وزير اطلاع مي دهد که:
دولت شوروي مبلغ گزافي براي فعاليت در راه استقلال کردستان آزاد در اختيار ملامصطفي بارزاني گذارده و وي براي رسيدن به مقصود اصلي خود از هر گونه هزينه اي خودداري نمي نمايد و اخيراً سلاح هاي ساخت چکسلواکي (تفنگ و توپ) به ملامصطفي داده شده. (12)
ملامصطفي در راه رسيدن به هدفش که تشکيل کردستان مستقل بود، علاوه بر شوروي دست به دامان قدرت هاي بزرگ ديگر چون آمريکا و انگلستان شد و به برخي همکاري ها با اسراييل نيز تن داد! ساواک در گزارش مورخ 1339/10/14 مي نويسد:
طبق اطلاع و اصله ملامصطفي بارزاني موقع عزيمت به شوروي به رؤساي عشاير گفته تا مراجعتش از شوروي هيچ گونه اقدامي بر عليه دولت عراق ننمايند و او در روسيه درباره استقلال کردستان اقدام خواهد کرد و اگر موفق نشد به عراق مراجعت نخواهد کرد و به انگلستان خواهد رفت تا وسيله دول انگليس و آمريکا در اين باره اقدام نمايد. اينک چون همراهان وي مراجعت و او برنگشته است در عراق شايع است که در منظور خود موفقيت حاصل نکرده است. (13)
در اسناد لانه جاسوسي آمريکا همکاري ملامصطفي با آمريکا و اسراييل آشکار شده است. (14)
به گزارش ساواک، در مهرماه 1342 اسکناس هاي اسراييلي به بارزاني فرستاده شد که جهت تعويض با پول ايراني به تبريز و تهران ارسال گشتند. (15) همچنين ساواک از تحويل قوطي هاي کنسرو از طرف دولت اسراييل (16) و نيز مقادير زيادي دارو توسط آمريکايي ها به ملامصطفي
خبر داده است. (17)
در زمينه ارتباط سرويس اطلاعاتي- امنيتي اسراييل با گروه هاي فعال و مبارز کرد به ويژه ملامصطفي بارزاني در کردستان عراق طي دهه 1970/1359-1349 و نيز طي تأمين مالي، نظامي و هدايت آنها توسط اسراييل به تازگي آوي ديختر وزير امنيت داخلي رژيم صهيونيستي طي سخناني در مرکز تحقيقات امنيت ملي اسراييل حقايقي را بازگو کرده است.
روزنامه جروزالم پست چاپ اسراييل سخنان اين وزير رژيم صهيونيستي را چنين گزارش کرده است:
ما از دهه 1970 ميلادي در کردستان عراق مداخله کرديم و کوشيديم از احساسات کردهاي عراق به نفع خود استفاده کنيم. در ابتدا همکاران ما در اسراييل از مشورت هاي يوري لوبراني مشاور پيشين وزير سابق و سفير ما در ترکيه و اتيوپي و ايران، براي طراحي طرح حمايت اسراييل از کردهاي عراق استفاده کردند. ما همچنين بودجه کردها را تأمين مي کرديم. اين حمايت در سال 1972، ابعاد امنيتي به خود گرفت و شامل تأمين و ارسال سلاح [اسراييلي] از طريق ترکيه و ايران [به کردها] و پذيرش گروه هاي کرد و شبه نظاميان آنها براي تعليم و آموزش در اسراييل، ترکيه و ايران مي شد. پس از آنکه مقاومت کردها در نتيجه توافق [عراق تحت حاکميت صدام] با ايران شکسته شد، رهبر کردها [ مصطفي بارزاني] به ترکيه، سوريه و اسراييل سفر کرد. ما بايد در کنار کردها باقي مي مانديم و تا رسيدن به هدف ملي شان در دستيابي به حکومت مستقل در مرحله اول و استقلال کامل در مراحل بعدي، از آنها حمايت مي کرديم. (18)

پي نوشت ها :
 

1. غني بلوريان، همان، ص 170-140.
2. حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، تهران، اطلاعات، 1370، ج1، ص343-342.
3. چپ در ايران به روايت اسناد ساواک (عنکبوت سرخ)، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، ج3، 1378، ص84-82.
4. حسين فردوست، همان، ص 130-129.
5. سند پيوست ش6؛ ساواک. عجيب است که عراق از زمان شکل گيري به صورت يک کشور در آرزوي جدايي کردستان و خوزستان از ايران و الحاق به خود بوده است. مجله خواندني ها در سال 1325 اين خبر به چاپ کرده است: «در دفتر کاردار سفارت عراق در تهران نقشه بزرگ ايران که روي آن قسمت خوزستان و منطقه کردستان با خطوط مشخص از اين جدا شده نصب گرديده است.» خواندني ها، شماره 1، سال 7، شماره مسلسل 204، شنبه 2 شهريور 1325، ص 3.
6. پرونده موضوعي حزب دموکرات کردستان ايران و نيز گزارش ساواک کردستان در تاريخ 1340/2/28، چپ در ايران به روايت اسناد ساواک (حزب دموکرات کردستان) همان، ج1، ص 48-47.
7 . سند پيوست ش7.
8. چپ در ايران به روايت اسناد ساواک، همان، ص 248.
9. همان، ص 47.
10. همان، ص 43.
11. همان، ص 47.
12. سند پيوست ش8.
13. سند پيوست ش9.
14. دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، اسناد لانه جاسوسي آمريکا، ج31، ص 21.
15. چپ در ايران به روايت اسناد ساواک، همان، ص 176.
16. همان، ص 244، تاريخ خبر 1343/7/11.
17. همان، ص 186، تاريخ خبر 1342/7/30.
18. روزنامه کيهان، دوشنبه 1389/2/24؛ با توضيحات اين مقام اسراييلي معلوم مي شود ارسال سلاح هاي سبک و سنگين ايراني توسط رژيم پهلوي به نيروهاي بارزاني در کردستان عراق با هماهنگي و همکاري اسراييل صورت گرفته است.
 

منبع:کتاب 15 خرداد 24 - 25



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط