فلسطين، صحنه آزمون الگوهاي ناکارآمد مبارزاتي (3)

جمال عبدالناصر در مورد قضيه فلسطين مواضعي نزديک به بعث و ملي گرايان عرب داشت با گذشت زمان به اين جنبش نزديک تر شد. عبدالناصر در سال 1948 وارد عرصه جنگ با فلسطين شد. اين افسر جوان مصري که بر نظام حاکم بر کشورش خرده گيري هاي بسياري مي کرد با شکست مصر در اين نبرد از دولت مصر خشمگين تر شد.
دوشنبه، 28 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسطين، صحنه آزمون الگوهاي ناکارآمد مبارزاتي (3)

فلسطين، صحنه آزمون الگوهاي ناکارآمد مبارزاتي (3)
فلسطين، صحنه آزمون الگوهاي ناکارآمد مبارزاتي (3)


 






 

جمال عبدالناصر
 

جمال عبدالناصر در مورد قضيه فلسطين مواضعي نزديک به بعث و ملي گرايان عرب داشت با گذشت زمان به اين جنبش نزديک تر شد.
عبدالناصر در سال 1948 وارد عرصه جنگ با فلسطين شد. اين افسر جوان مصري که بر نظام حاکم بر کشورش خرده گيري هاي بسياري مي کرد با شکست مصر در اين نبرد از دولت مصر خشمگين تر شد.
براي وي به عنوان مدرس تاکتيک هاي نظامي دانشکده افسري مصر، بسيار آسان بود که دريابد جنگ در فلسطين به منزله دفاع از خويشتن است. تا زماني که کشورهاي منطقه تحت سيطره چنين حکومت هايي هستند آنچه امروز در فلسطين روي مي دهد مي تواند در اين کشورها نيز رخ دهد.
در جنگ فلسطين و در اين سرزمين است که عبدالناصر نخستين گام هاي خود را در راه ملي گرايي عربي و پان عربيسم بر مي دارد و از آنچه در اين زمان مي آموزد به عنوان درسي شگفت انگيز ياد مي کند. او متوجه مي شود که ملت هاي عرب همگي باشور و حماسه وارد عرصه مبارزه فلسطين شدند و اين چنين نتيجه مي گيرد که اين ملت هاي عرب سرشکسته و نااميد از جنگ بازگشتند؛ چرا که تمامي عوامل شکست در کشورهاي آنان ردپايي داشت؛ همگي آنان تحت سلطه حکومت هايي بودند که آنها را به شکست کشانيده بود و باعث سرشکستگي آنان شده بود.
عبدالناصر در جايي ديگر از يادداشت هاي خود بر مسئله اتحاد بين کشورهاي عربي تأکيد مي کند که تا زماني که در مقابل دشمني مشترک ايستاده اند هر چه قدر تلاش کنند که چهره متفاوتي از خود نشان دهند باز هم سرزمين واحدي هستند که آينده اي مشترک خواهند داشت. اين افسر جوان از خود مي پرسد: «چرا تلاش هاي ما پراکنده و از هم گسيخته است؟» با گذشت يک سال از انقلاب 23 جولادي 1952 او به نبرد و ضرورت ادامه آن بيشتر ايمان مي آورد.
ديري نمي انجامد که شرايط جبهه عرب در فلسطين از جمله ارتش مصر نابسامان مي گردد، تا جايي که عبدالناصر در روستايي به نام المنشيه به محاصره در مي آيد. «تصويري که در مقابل ديدگانم نقش مي بندد آن است که شرايط سياسي پايتخت، همچون من است. اين محاصره بيش از آنکه بر ما اثر بگذارد بر آن تأثير نهاده است. ما در منطقه فلوجه محاصره شده ايم.»
اين موضوع به ارتش مصر خلاصه نمي شود. «نيروهاي برادران ما اسلحه، وطن و منابع مشترکي دارند. انگيزه مشترکي مارا بر آن داشته که به سرزمين هاي فلسطين بشتابيم اين سرزمين در شرايط بخصوصي به سر مي برد. تمامي حکومت هاي عربي همچون مهره هاي شطرنج شده اند. بدون هيچ اراده و قدرتي از خود، به دست بازيگردانان جابه جا مي شوند.»
اما ملت هاي عرب که آخرين صف جنگ ايستاده اند قربانيان دسيسه اي از پيش تعيين شده اند؛ آنچه اتفاق مي افتد از ديد آنها پنهان است. «عبدالناصر استعمار را دشمن شماره يک مي داند؛ حتي خود اسراييل نيز از آثار استعمار است. اگر فلسطين تحت الحمايه بريتانيا نبود، صهيونيسم نمي توانست براي خود در آن وطني بيابد و ايده اش براي چنين کاري در حد خيال و وهم باقي مي ماند و به واقعيت تبديل نمي شد.»
وي بر حسب تجربيات خود در مي يابد که گردنه اي سخت در مقابل جهان عرب است به نام «شک و بي اعتمادي»؛ او مي گويد: «همان دشمن مشترک بذر شک را در دل هاي ما کاشت تا از جنگيدن ما در کنار هم و در جبهه اي واحد جلوگيري کند».
نه سال بعد از صدور «فلسفه انقلاب» عبدالناصر تأکيد مي نمايد: «اتحاد جهان عرب براي ما عاملي سرنوشت ساز و براي بن گوريون بزرگترين بلا بود.»
اين افسر پرشور مصري پيش بيني مي کند که: «مبارزه ما در جبهه اي واحد مي تواند آنچه را که مي خواهيم و درصددش هستيم به ما بازگرداند.» اما خود اوست که در مي يابد «بزرگترين فاجعه آن است که ما از قدرت و توانايي خود بي خبريم» و حتي در فهم معناي «قدرت» با مشکل مواجه ايم. عبدالناصر مي گويد: «قدرتمندي به آن معنا نيست که با صداي بلند فرياد بکشيم، بلکه به آن معناست که با استفاده از تمامي عوامل، اقدامات مثبتي انجام دهيم.»
او به سه محور به عنوان منبع اصلي «قدرت عرب» اشاره مي کند: «نخستين مورد آن است که ما مجموعه اي از ملت هاي همسايه هستيم که با يکديگر پيوند مادي و معنوي داريم. ملت هاي ما ويژگي ها، صفات و تمدني دارند که سه دين مقدس آسماني در آن ظهور کرده که در صورت دستيابي به جهاني با صلح و ثبات، نمي توان اين اديان را نايده گرفت.»
اما منبع دوم قدرت عرب موقعيت استراتژيک و مورد سوم نفت «قلب تپنده تمدن بشري است». در تاريخ 1935/12/13 عبدالناصر در «باشگاه فلسطين» اسنکندريه سخنراني اي ايراد کرد که در آن به دليل اصلي پيدايش «مصيبت فلسطين» پرداخت. او بيان داشت که اين رخداد شوم نتيجه اکتفا کردن مابه سخنراني هاي کوبنده و پرشور و غافل شدن از اقدام کردن است.
در 1955/2/28 گردان 101 اسراييل به رهبري آريل شارون دست به حمله نظامي عليه غزه زد. نتيجه اين حملات، شهادت 40 فلسطيني و مصري بود. صبح روز بعد، انتفاضه رومي به مدت سه روز سراسرس غزه را در برگرفت و تنها بعد از اينکه عبدالناصر از طريق فرماندار نظامي شهر سعد حمزه درخواست کرد مردم به جنبش خود پايان دهند، فروکش کرد.
اين حمله و انتفاضه، عبدالناصر را مجبور به توقف کرد و بر آن داشت که بيشتر در مورد شرايط رژيم صهيونيستي و خطري که از سوي آن جهان عرب را تهديد مي کند و عمق رابطه بين اين رژيم و آمريکا، درنگ کند. اين رهبر مصري به ياد مي آورد که چگونه آمريکا از مسلح کردن مصر سرباز زد و در عين حال اسلحه و تجهيزات نظامي به اسراييل رسانيد. از اين رو عبدالناصر پي برد رابطه محکمي بين اسراييل و آمريکا وجود دارد و به همين دليل خطر اسراييل را جدي گرفت و از آمريکا قطع اميد کرد و راه «اردوگاه سوسياليستي» شرق را در پي گرفت که اين اردوگاه به درخواست رهبر مصر براي دستيابي به سلاح به سرعت پاسخ مثبت داد.
عبدالناصر يک ماه بعد از حمله اسراييل يگان فداييان فلسطين را تشکيل داد و فرماندهي اين يگان ها را به سرهنگ دوم مصطفي حافظ سپرد که او نيز از هموطنانش بود. اين يگان ها در عمق سرزمين هاي اشغالي به اسراييل حمله کردند. در پي اين نبرد تعداد زيادي از نيروهاي اسراييلي کشته شدند و خسارت هاي جبران ناپذيري به ارتش اين رژيم وارد آمد. تعداد کشته شدگان اسراييلي اين حمله با تعداد مجموع کشته شدگان اسراييل در جنگ هاي 1948، 1956 و 1967 برابري مي کرد و حتي از اين تعداد نيز بيشتر بود.
حمله اسراييل و انتفاضه مردمي زخم عميقي در دل عبدالناصر ايجاد کرده بود. به همين دليل است که او در سخنراني خود در دانشکده افسري قاهره در تاريخ 1955/3/2، علت شکست نظامي اعراب در فلسطين (1948) را در قبول آتش بس از سوي طرف عربي مي داند؛ چرا که اسراييل از اين فرصت براي تحکيم مواضع و افزايش توان نظامي خود استفاده کرد.
پس از 9 سال عبدالناصر اعلام مي دارد: «انگليس ما را مسلح مي کرد اما به يکباره از ما روي گرداند و ما را از سلاح محروم کرد.»
او همچنان دليل شکست سال 1948 را در قبول آتش بس مي بيند؛ او در سخنراني 1963/7/25که در برابر اعضاي مجلس قانون گذاري در نواره غزه ايراد مي کند به بررسي دلايل اين شکست مي پردازد: «شايد اين جبهه عربي بود که وارد طرح تقسيم شد. ارتش مصر در اين نبرد به موازات ساحل حرکت مي کرد تا نقشه تقسيم را اجرا کند.» او اضافه مي کند: «اعراب بيش از يهود در مصيبت سال 1948 نقش داشتند. اين يهوديان امروز در مقابل جهان ايستاده اند و ادعا مي کنند که جنگيده اند و زمان جنگ 1948 را به دست گرفته اند.»
عبدالناصر باز هم با وضوح بيشتري به اين موضوع مي پردازد و مي گويد: «در سال 1948 ما موقعيت هاي بسياري را از دست داديم و براي حفظ آن تلاش نکرديم.» عبدالناصر به عمق موضوع مي پردازد و مي گويد: «نبرد سال 1948 نبردي از دست رفته است. اين اسراييل نبود که در اين نبرد مي جنگيد، طرف اصلي اين جنگ استعمار بود که با ما مبارزه مي کرد. ما در اين جنگ خود اختياري نداشتيم و آزاد نبوديم.»
او به مسئله اسلحه هم مي پردازد و مي گويد: «زماني که ما وارد جبهه جنگ 1948 شديم حتي کي تانک هم نداشتيم. اسراييل هم مثل ما بود. اما پس از مدتي اسراييل توانست از کشورهاي غربي تانک و آتشبار بگيرد. اين در حالي بود که تجهيزات ما رو به اتمام بود و نمي توانستيم آن را تجديد کنيم. در مقابل يهوديان هم ما را به مسخره مي گرفتند. يهوديان فقط اسراييلي ها نيستند بلکه اسراييلي ها و کساني هستند که پشت اسراييل ايستاده اند.»
او سپس مسئله توانايي رزمي را بررسي مي کند و مي گويد: «فرماندهي که توانايي ندارد و در مقابل مردم خود را توانمند جلوه مي دهد و فرماندهي که اميدي به پيروزي ندارد و وانمود مي کند که در چند قدمي پيروزي است، مرتکب خيانت شده است.»
او مي گويد: «اگر در سال 1947 در مورد جنگ 1948 برنامه ريزي مي کرديم اين اتفاق شوم رخ نمي داد. اما هيچ کس حساب هيچ چيز را نکرده بود. در مصر 10 روز يا يک هفته قبل از جنگ تصميم گرفته شد که وارد جبهه شويم. نه مهماتي داشتيم و نه خطوط امدادي؛ من خودم به غزه مي رفتم تا براي سربازان زيتون و پنير بخرم، چون پشت جبهه نيرويي براي اين کار وجود نداشت.»
همين مسائل عبدالناصر را بر آن مي دارد که آرزو کند اي کاش هيچ گاه وارد عرصه نبرد سال 1948 نشده بود و اي کاش مصر سلاح و تجهيزات به مردم فلسطين داده بود تا آنها خود بجنگند.
20 روز قبل از اين سخنراني، عبدالناصر در «کنگره ملي مردمي» درباره الجزاير سخنراني کرد و به اختصار به شکست 1948 پرداخت: «ما شکست خورديم چون آمادگي نبرد نداشتيم حتي بعضي تصور مي کردند به تفريح و هواخوري آمده اند.»
در سخنراني که در يگان ششم ايراد کرد (1964/2/22) به مسئله اي اشاره کرد که نشاني است بر طرفداري بريتانيا از صهيونيست هاي فلسطين که اين امر نقش مهمي در تقويت يهوديان و تضعيف فلسطينيان داشت: «نيروهاي تحت الحمايه بريتانيا در 14 مي 1948 فلسطين را ترک کردند. در آن زمان يک سوم ساکنان، يهوديان مسلح بودند در حالي که دو سوم ساکنان، عرب هايي بودند با دستاني خالي از سلاح.»
منبع:کتاب 15 خرداد 24 - 25



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
جشن دخترماه به یاد دختر کاپشن صورتی در نمایشگاه کتاب تهران
play_arrow
جشن دخترماه به یاد دختر کاپشن صورتی در نمایشگاه کتاب تهران
نکاتی درباره آب درمانی برای دیسک کمر
play_arrow
نکاتی درباره آب درمانی برای دیسک کمر
گفت‌وگو با وحید شمسایی سرمربی تیم ملی فوتسال پس از دیدار با رهبر معظم انقلاب
play_arrow
گفت‌وگو با وحید شمسایی سرمربی تیم ملی فوتسال پس از دیدار با رهبر معظم انقلاب
تجمع یهودیان ضد صهیونیست مقابل سازمان ملل در حمایت از فلسطین
play_arrow
تجمع یهودیان ضد صهیونیست مقابل سازمان ملل در حمایت از فلسطین
دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سازمان منافقین
play_arrow
دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سازمان منافقین
طرز تهیه سیب زمینی شکم پر ساده و خوشمزه
play_arrow
طرز تهیه سیب زمینی شکم پر ساده و خوشمزه
نماهنگ | هرچه مجلس قوی‌تر، امکان کار در کشور بیشتر
play_arrow
نماهنگ | هرچه مجلس قوی‌تر، امکان کار در کشور بیشتر
اقدام توهین آمیز نماینده اسرائیل در سازمان ملل
play_arrow
اقدام توهین آمیز نماینده اسرائیل در سازمان ملل
ارتباط دیابت با بیماری‌های کلیوی (فیلم)
play_arrow
ارتباط دیابت با بیماری‌های کلیوی (فیلم)
سفر قاآنی به منطقه مساوی با دردسر برای اسرائیل است!
play_arrow
سفر قاآنی به منطقه مساوی با دردسر برای اسرائیل است!
مناظری زیبا از راه آهن زاهدان
play_arrow
مناظری زیبا از راه آهن زاهدان
معلم بختیاری برای نجات دانش‌آموزانش به دل سیلاب زد
play_arrow
معلم بختیاری برای نجات دانش‌آموزانش به دل سیلاب زد
پنجره متفاوتی به حضور صبح امروز رهبر انقلاب در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی
play_arrow
پنجره متفاوتی به حضور صبح امروز رهبر انقلاب در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی
لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در دوره‌های مختلف نمایشگاه کتاب تهران
play_arrow
لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در دوره‌های مختلف نمایشگاه کتاب تهران
هیچ چیز جای کتاب را پر نمیکند
play_arrow
هیچ چیز جای کتاب را پر نمیکند