قرآن و ادب فارسي

همچنان که در دو شماره گذشته گفتيم، سعدي در جاي جاي گلستان به قرآن کريم نظر داشته؛ و پيوند او با قرآن عميق و همه جانبه است. همچنين يادآور شديم که خواننده گلستان از همان نخستين عبارتهاي مقدمه گلستان اين...
سه‌شنبه، 29 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قرآن و ادب فارسي

قرآن و ادب فارسي
قرآن و ادب فارسي


 






 

نمودهاي قرآني گلستان
 

غلامرضا نوعي
همچنان که در دو شماره گذشته گفتيم، سعدي در جاي جاي گلستان به قرآن کريم نظر داشته؛ و پيوند او با قرآن عميق و همه جانبه است. همچنين يادآور شديم که خواننده گلستان از همان نخستين عبارتهاي مقدمه گلستان اين کاربردها را به وفور مي بيند؛ و اين هنر تأسي به قرآن که به زيبايي هر چه تمام تر انجام شده، به خواننده ذهنيت و انگيزه خوبي براي ارتباط با متن مي دهد.
امّا درباره تأثيرپذيري ايشان از قرآن و کاربرد آيات شريفه آن، بايد گفت، که اين کار بسيار هنرمندانه انجام شده است، گاه اشارات او مستقيم و با بکار بردن صريح آيات است و گاهي بکارگيري عبارات در قالب کنايه و لفافه است و تنها به ذکر مضامين آيات قرآن کريم پرداخته است. امّا در هر دو شيوه و صورت فوق کاربرد آيات خام و خالي از ظرافت هاي هنري نيست، و با درايتي خاص انجام شده است. مثلا در باب سوم گلستان که در موضوع «فضيلت قناعت» تدوين يافته، اشاره اي مستقيم به قسمتي از آيه شريفه 27 سوره شوري دارد؛ در قسمتي از اين حکايت آمده است:
موسي(ع) درويشي را ديد از برهنگي به ريگ اندر شده. گفت: اي موسي دعا کن تا خداي عزّوجّل مرا کفافي دهد که از بي طاقتي به جان آمدم. موسي دعا کرد و برفت. پس از چند روز که باز آمد از مُناجات، مَرد را ديد گرفتار و خلقي انبوه بر او گرد آمده. گفت: اين چه حالت است؟ گفتند: خَمر خورده و عَربده کرده و کسي را کشته، اکنون به قصاص فرموده اند. و لطيفان گفته اند:

گربه مسکين اگر پَر داشتي
تخم گنجشک از جهان برداشتي

(وَ لو بَسط اللهُ الرّزقَ لِعبادهِ لَبَغَوا فِي الاَرض)؛ و اگر خداوند روزي را بر همه بندگانش گسترده مي داشت، در روي زمين فتنه و فساد مي کردند.» موسي(ع) به حکمتِ جهان آفرين اقرار کرد، و از تجاسرِ خويش استغفار.
مي توان گفت، در اين کاربرد بجا و درست، آيه شريفه شرح و تفسير به زيبايي شده است. به طوري که خواننده با خواندن اين حکايت کوتاه مفهوم آيه شريفه را نيز درک مي کند. در همين باب سوم اشاره مستقيم ديگري به آيه شريفه 31 سوره اعراف شده است که عين نص قرآن در گلستان به کار رفته است؛ که ما نيز مکرر اين آيه شريفه را شنيده ايم و در گفتار روزانه مان به کار مي بريم:
يکي از حکما پسر را نهي همي کرد از بسيار خوردن؛ که سيري مردم را رنجور کند. گفت: اي پدر، گرسنگي خلق را بکشد. نشنيده اي که ظريفان گفته اند: به سيري مردن به که گرسنگي بردن.
گفت: اندازه نگهدار، (کلُوا وَ اشرَبوا وَ لا تُسرِفوا)

نه چندان بخور کز دهانت برآيد
نه چندان که از ضعف، جانت برآيد

رنجوري را گفتند: دلت چه مي خواهد؟ گفت: آنکه دلم چيزي نخواهد.
اما از اشارات صريح ايشان به آيات قرآن که بگذريم، به کاربرد مضامين آيات در گلستان مي رسيم؛ همانگونه که قرآن مؤثرترين منبع فکري شاعران و اديبان، در شعر و ادبيات فارسي است. سعدي را نيز مي توان يکي از نخستين افراد دانست که از معارف قرآني در آثارش بهره جست. اقتباسهاي معنايي سعدي از قرآن بسيار است که در اين مجال نمي گنجد. اما شايسته ذکر است که يادآور شويم کاربردهاي ظريف سعدي تنها منحصر به ذکر مضامين آيات نمي گردد، بلکه ايشان در شيوه بيان و ساختار ادبي هم به سبک قرآن کريم تأسي جسته است، نمونه اين مدعا در سجع سخنان سعدي و مقايسه آن با موسيقي موجود در آيات آهنگين قرآن کريم خصوصا سوره هاي کوتاه است. به همين مناسبت حکاتي زيبا از باب سوم گلستان- در فضيلت قناعت- به اختصار نقل مي کنيم که در آن چند استشهاد قرآني يافت مي شود و کلامي ست مسجع:
مال داري را شنيدم که به بخل چنان معروف بود که حاتم طايي در کرم... تا به جايي که ناني به جاني از دست ندادي، و گربه بوهريره را به لقمه اي ننواختي، و سگ اصحاب الکهف را استخواني نينداختي. في الجمله خانه او را کس نديدي، درگشاده، و سفره او را سرگشاده.

درويش بجز بوي طعامش نشنيدي
مرغ از پَس نان خوردن او ريزه نچيدي

شنيدم که به درياي مغرب اندر راه مصر برگرفته بود، و خيال فرعوني در سر. (حتي اذا ادرکه الغرق) [تا آنجا که او غرق شدن را نزديک ديد] بادي مخالف کشتي برآمد... دست دعا برآورد و فرياد بي فايده خواندن گرفت. (و اذا رکبوا في الفلک دعوالله مخلصين له الدين) [و چون کشتي سوار شدند، خداوند را در حال که دين خود را براي او پاک و پيراسته مي دارند، بخوانند]

دستِ تضرّع چه سود بنده محتاج را
وقت دعا بر خداي، وقت کرم در بغل

تاثير قرآن در گلستان به آنچه در اين سه شماره برشمرديم خلاصه نمي شود، مثلا در شيوه نقل حکايتها نکات ظريف بسياري مشاهده مي شود از جمله اينکه در بسياري از حکايت ها، داستانهاي کوتاه با موضوعات متنوع آمده است و بدون مقدمه از يک موضوع به موضوع ديگر مي رود اين سبک به وفور در آيات قرآن ديده مي شود. به جرأت مي توان گفت، نثر سعدي نثري است بديع که داراي آهنگي گوش نواز مي باشد، وي با بکارگيري شگردهاي منحصر به فرد خود، نثر را به شعر نزديک کرده است و شايد به همين دليل بوده که طي قرنها اين اثر به درون مکتبخانه ها و سر منابر راه يافته است.
در پايان شايسته است که بار ديگر يادآور شويم که سعدي شاعري است اجتماعي و پند و اندرزهايش، به شکل تعليمي سامان يافته است، هر بيت و حکايتش همانند يک آينه در مقابل ما قرار گرفته است و از همين رو مي توان گفت، اين اثر شايستگي آن را دارد که به عنوان يک الگوي مناسب در کتابهاي تربيتي و آموزشي مورد توجه بيشتر قرار گيرد.
منبع:‌ نشريه بشارت شماره 76.



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط