گفته هايي از جيم جارموش و اعضاي گروه Crazy Horse پيرامون مستند «سال اسب»

در سال 1995، جارموش براي موسيقي فيلم مرد مرده از نيل يانگ خواننده و آهنگ ساز محبوش خواست كه موسيقي اين فيلم را كار كند. و آن طور كه جارموش مي گويد در تمام مراحل نوشتن فيلمنامه به آهنگ هاي يانگ گوش مي داده و حتي فكرش را هم نمي كرده كه يانگ ساخت موسيقي مرد مرده را بپذيرد.بعد از آن در سال 1996، جارموش به همراه يكي از همكاران يانگ، لري جانسون (تهيه كننده فيلم سال اسب) از آخرين اجراي گروه يانگ، Crazy Horse، يك ويديو ساختند كه تمام آن را با دوربين سوپر هشت كار كردند و نيل يانگ از شكل فيلم خيلي خوشش آمد و به آنها پيشنهاد داد كه با هم چند ويديوي ديگر از اجراهايشان بسازند.
چهارشنبه، 30 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گفته هايي از جيم جارموش و اعضاي گروه Crazy Horse پيرامون مستند «سال اسب»

گفته هايي از جيم جارموش و اعضاي گروه Crazy Horse پيرامون مستند «سال اسب»
گفته هايي از جيم جارموش و اعضاي گروه Crazy Horse پيرامون مستند «سال اسب»


 

نويسنده: مينا كشاورز




 
كارگردان: جيم جارموش، تصوير برداران: جيم جارموش و لري جانسون، تهيه كننده: لري جانسون، محصول 1997، 107 دقيقه.
در سال 1995، جارموش براي موسيقي فيلم مرد مرده از نيل يانگ خواننده و آهنگ ساز محبوش خواست كه موسيقي اين فيلم را كار كند. و آن طور كه جارموش مي گويد در تمام مراحل نوشتن فيلمنامه به آهنگ هاي يانگ گوش مي داده و حتي فكرش را هم نمي كرده كه يانگ ساخت موسيقي مرد مرده را بپذيرد.
بعد از آن در سال 1996، جارموش به همراه يكي از همكاران يانگ، لري جانسون (تهيه كننده فيلم سال اسب) از آخرين اجراي گروه يانگ، Crazy Horse، يك ويديو ساختند كه تمام آن را با دوربين سوپر هشت كار كردند و نيل يانگ از شكل فيلم خيلي خوشش آمد و به آنها پيشنهاد داد كه با هم چند ويديوي ديگر از اجراهايشان بسازند. نيل از سال ها پيش در فكر ساختن فيلمي راجع به گروهش بود و به همين دليل تصاوير آرشيوي زيادي از اجراهاي گروه از سال 1976 به بعد داشت.
نتيجه كاري كه جارموش و لري جانسون به پيشنهاد يانگ انجام دادند، مستندي 107 دقيقه اي شد به عنوان: سال اسب. از آنجا كه جارموش علاقه چنداني به انجام گفت و گو ندارد، نتوانستم راجع به اين فيلم گفت و گويي از او را براي ترجمه پيدا كنم. تنها گفت و گوي موجود، گفت و گويي است كه مارجوري باومگارتن با جارموش و جانسون راجع به سال اسب انجام داده و در كتاب قهوه و سيگار با جارموش(1) كه مجموعه اي از گفت و گوهاي مختلف با او است به چاپ رسيده است. به همين دليل ترجيح دادم بخشي از صحبت هاي جارموش راجع به سال اسب را كه در جشنواره تورنتو بيان كرده بود و همچنين گفت و گوي كوچكي با يانگ راجع به اين فيلم و انتظاراتش از آن را براي ترجمه انتخاب كنم.
تعدادي از منتقدان معتقدند كه ابتكار يا تفاوت سال اسب در اين است كه به شيوه رايج ديگر مستندهاي مربوط به گروه هاي راك اند رل نيست. در جشنواره تورنتو جارموش در اين رابطه و بهترين فيلم هايي كه در اين زمينه (موسيقي راك اند رل) ديده، گفت:
«فيلم هاي راك اند رل مورد علاقه من «Dont look back» و «Cocksucker Blues» هستند كه در سال 1972 راجع به رولينگ استون ساخته شدند. از اين جهت فيلم هاي خوبي هستند چون محور اصلي فيلم را هنرمندان قرار داده اند و تقريباً مربوط به دوره تاريكي از زندگي هنري آنهاست.»
ولي اين فيلم، سال اسب، به اين شيوه نيست. عده اي قصد دارند فيلمي راجع به نيل و گروهش، زماني كه مشغول اجراي شب است امشب در 1972 بودند بسازند. در همان زمان بود كه گروه از نظر مادي و معنوي متلاشي شد. زمان تاريكي برايشان بود. با وجود اين كه موسيقي آنها جذاب بود، چيزي حدود 10-12 نفر آهنگ هاي آنها را مي شنيدند، اين دوره يك شقوط (نقطه تاريك) در زندگي هنري آنها بود و اتفاق بدي هم در زندگي شخصيشان محسوب مي شد.
اما الان با آدم هايي رو به روييد كه 30 سال دوام آورده اند و همه چيز را تجربه كرده و ديده اند و هر كاري كرده اند. آنها هنوز زنده هستند و قوي تر از هميشه اند. از طرفي فيلم افرادي را كه از بين رفته اند و ديگر ميان آنها نيستند ستايش مي كند: دني وايتن (گيتاريست) و ديويد بريگ (تهيه كننده). روح آنها هميشه و همه جا همراه گروه است و اين شيوه همان چيزي است كه نيچه مي گويد:
«هرچه كه باعث مرگتان نشود، قوي ترتان مي كند.» البته نيچه خودش از بيماري سفليس مرد.
بگذريم... قسمت هايي از فيلم كه راجع به تاريخچه گروه «Crazy Horse» است، به نوعي ديدگاه خود يانگ راجع به گروه است. چون تمام نماهاي مربوط به سال هاي 1976 تا 1986، تصاوير آرشيوي هستند كه يانگ قبلاً براي فيلمي كه مي خواست بسازد گرفته بود. فيلمي كه يانگ گرفته بود حاصل شور و شوق او نسبت به گروهش بود. «يانگ» باورنكردني است. ناچار بوديم تعدادي از آهنگ ها را حذف كنيم، چون مدت زمان هر كدام از آنها تقريباً 14 دقيقه بود و بدون كمك نيل هيچ كاري نمي توانستيم بكنيم، چون اين موسيقي موزيك خودش بود. بنابراين براي كمك به ما به نيويورك آمد. راش ها را به او نشان داديم. نيل يكهو از جا پريد. فكر كردم مي خواد بگه كه فيلم چقدر با اون چيزي كه فكرش را مي كرد متفاوت است، اما به جاي اين گفت: «پير سياه را ببينيد (اسم گيتارش اين بود)! چقدر نو و درخشان به نظر مي رسه! جوان تر از هميشه!» همه به حرفش خنديديم ولي او خيلي جدي بود و مرتب اين را تكرار مي كرد: «پير سياه را ببينيد! خيلي خوب از آن مواظبت نكردم!»
نيل آدم دقيقي است و از عيب و نقص ها استفاده مي كند. هرچه انجام مي دهد اين چنين است و هرچه اطلاعات بيشتري راجع بهش كسب كنيد، آن خصوصيات را در او بهتر مي بينيد. هيچ وقت شبيه يك ستاره راك لباس نمي پوشد. وقتي او را مي بيني فكر مي كني مأمور شهرداري است.
جارموش و يانگ بعد از ساختن سال اسب تصميم گرفتند در سال 2006 فيلم ديگري راجع به يكي ديگر از تورهاي گروه «Crazy Horse» بسازند. جارموش در رابطه با اين كه از شنيدن موسيقي آنها با توجه به اين كه در طول ساختن فيلم بايد صدها ساعت به آهنگ هاي گروه گوش دهد، خسته نخواهد شد، مي گويد: نه، اصلاً خسته نخواهم شد. آنها خيلي پرشور هستند. شما را به آسمان ها مي برند. آوا و صداها خيلي رسا و زيباست. نمي دانم چرا ولي از شنيدن موسيقي آنها خسته نمي شوم. هيچ گاه.
امانوئل تلير، پس از نمايش سال اسب گفت و گويي را به نيل يانگ و اعضاي گروهش در رابطه با فيلم و كارشان انجام داد. آن چه در زير مي آيد بخشي از گفت و گوي انجام شده است كه يانگ و همكارانش درباره فيلم صحبت مي كنند.
امانوئل تلير: سال اسب ساخته و پخش شد، چه احساسي نسبت به كار جارموش داري؟
نيل يانگ: فيلم را دوست دارم و فكر مي كنم چيزهايي اضافه بر آن چه براي سال اسب ضبط شده بود دارد. واقعاً مي توانيد ديدگاه شخصي كارگردان را تشخيص دهيد و اين كه تمام فيلم راجع به گروه است. فراتر از يك داستان واقعي است. تأثيرگذار است و روند اتفاقات مثل يك رشته از احساسات است. در نظر داشتم خودم چنين فيلمي بسازم -عاشق كارهاي اين شكلي ام. و يكي از آرزوهام اينه كه يه دوربين از خودم داشته باشم- ولي جيم اين را برايم ممكن كرد.
پانچو(2): هميشه فكر مي كردم داستان گروه «Crazy Horse» نسبت به موسيقي اش جذابيت كمتري داشته باشد. مسلماً سال اسب يك فيلم موفق راجع به نيل يانگ و گروهش است، اما به نظرم فيلم تنها اشاره كوچكي به اين موضوع كرده است. با همه احترامي كه براي جيم و كارش قائلم، اما فكر مي كنم به عنوان مثال اولين اجرايي كه در فيلم مي بينيم و مي شنويم بيش از حد ظرفيت يك فيلم يك ساعت و نيمه تكرار مي شود. اگرچه اين فيلم را دوست دارم، ولي دوست ندارم مردم با اين ديد سينمايي سردرگم شوند. مسائل زيادي براي گروه اتفاق افتاده كه فيلم ساز به هيچ كدام اشاره اي نمي كند.
نيل يانگ: برايم ديدن راش هاي قديمي كه جيم مي خواست از آنها در فيلم استفاده كند، دردناك بود. اگر چه اجراهاي قديمي مان جذاب هستند، اما ديدن آنها را دوست نداشتم. به ويژه ديدن اين كه طي 20 سال اين گروه چطور شكل گرفت. از تماشاي بعضي مسائل شخصي ام احساس درد و اندوه مي كنم مثل مدل موهايم يا چشم هايم. تماشاي اين تصاوير مرا دروني تر (گوشه گيرتر) مي كند.
امانوئل تلير: فيلم جارموش چيز جديدي راجع به نيل يانگ به ما نمي گويد. اين طور به نظر مي رسد كه پشت گروه پنهان شده ايد.
نيل يانگ: من اين جور فكر مي كنم كه بخش كليدي كه فيلم راجع به آن است در سال اسب نمايش داده مي شود. بيان داستان نيل يانگ و گروه «Crazy Horse» در فيلم ضرورتي ندارد. گفت و گوي كوتاهي كه جارموش انجام داده براي بيان آن چه بايد گفته شود كافي است. چون در گفت و گوهاي طولاني معمولاً راجع به مسائل شخصي صحبت مي شود.
مي دانم كه راجع به من و «Crazy Horse» دوست دارند بيشتر بدانند ولي آنها بايد اين را هم درك كنند كه آدم هايي مثل رالف، بيلي، پانچو و من تمايلي به گفتن مسائل شخصيمان نداريم. چون با وجود همه اينها مهم ترين چيزي كه اتفاق مي افتد موسيقي است. و اين خيلي مهم تر از يك گفت و گو است. هيچ وقت از گفت و گوها لذت نبردم، حتي زماني كه از طرفداران هنرمندان و موسيقيدانان بودم. علاقه اي به خواندن هر چيز مربوط به آنها نداشتم. يادم مي آيد زماني كه نوجوان بودم كاغذ آدامس هايي را كه جمله هاي كوتاهي راجع به ستارگان راك داشت جمع مي كردم. يكي از آنها راجع به الويس پريسلي بود كه از او پرسيده بودند چرا پيشاني ات بلند است و گفته بود: چون دوست دارم.
امانوئل تلير: شور و شوق يانگ در سال اسب براي كار كردن خيلي تأثيرگذار است. چطور مي توانيد اين همه كار كنيد؟
نيل يانگ: با «Crazy Horse» هميشه سخت كار كرده ايم. بعضي اوقات مردم سختي كار را نمي توانند درك كنند. فيلم جارموش اين را واقعاً نشان مي دهد. كار با اين گروه مثل اين است كه بخواهي خانه ات را هميشه تميز نگه داري. هر روز ناچار به تميز كردن مي شوي. اين بهايي است كه مي پردازيد. آدم هاي معدودي هستند كه فكر مي كنم بيشتر از كاري که انجام مي دهند توانايي داشته باشند. براي كسب موفقيت ناچار هستيد شخصيتتان را متفاوت از عوام نشان دهيد.
براي طرفداران «Crazy Horse»، يانگ و جارموش، سال اسب به عنوان مستندي راجع به موسيقي راك، حكم امضاي جارموش و يانگ را دارد.

پي نوشت ها :
 

1-قهوه و سيگار با جيم جارموش/لودويگ هرتسبرگ/ مهرداد پور علم/ انتشارات اهورا/ 1384
2-فرانك پانچو، يكي از اعضاي گروه Crazy Horse
 

منبع: فيلم نگار شماره 41.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط