عسلويه و نقش اقتصادي و اجتماعي آن بر خليج فارس

عسلويه، شهري به لحاظ نفتي، صنعتي از مهمترين پايگاه هاي اقتصادي ايران و همچنين يکي از بزرگترين مناطق توليد انرژي جهان در جنوبي ترين نقطه ايران است که دوازده سال همت و تلاش بعد از جنگ تحميلي، اين دهکده دور افتاده را به نام آورترين شهر توليد گاز تبديل کرده است. هنگامي که از ميان فازها، واحدهاي پالايش و پتروشيمي اين شهر عظيم عبور مي کنيم، شاهد شهري هستيم که در يکي از دورترين نقاط ايران، بزرگترين کارخانه نفتکش سازي و همچنين انواع کارخانجات بزرگ را در خود جاي دادکه ديدن آن افتخار هر ايراني را بر مي انگيزد.
پنجشنبه، 31 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عسلويه و نقش اقتصادي و اجتماعي آن بر خليج فارس

عسلويه و نقش اقتصادي و اجتماعي آن بر خليج فارس
عسلويه و نقش اقتصادي و اجتماعي آن بر خليج فارس


 






 
نويسندگان: علي قنبري – دکتري اقتصاد، عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس ــ نوشين خاني قريه گپي – کارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه تربيت مدرس ــ وجيهه افضلي ابرقويي – کارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه تربيت مدرس

چکيده
 

عسلويه، شهري به لحاظ نفتي، صنعتي از مهمترين پايگاه هاي اقتصادي ايران و همچنين يکي از بزرگترين مناطق توليد انرژي جهان در جنوبي ترين نقطه ايران است که دوازده سال همت و تلاش بعد از جنگ تحميلي، اين دهکده دور افتاده را به نام آورترين شهر توليد گاز تبديل کرده است. هنگامي که از ميان فازها، واحدهاي پالايش و پتروشيمي اين شهر عظيم عبور مي کنيم، شاهد شهري هستيم که در يکي از دورترين نقاط ايران، بزرگترين کارخانه نفتکش سازي و همچنين انواع کارخانجات بزرگ را در خود جاي دادکه ديدن آن افتخار هر ايراني را بر مي انگيزد.
نظر به اهميت استراتژيک منطقه خليج فارس و همچنين شهر صنعتي عسلويه به عنوان قلب انرژي ايران، در اين مقاله سعي بر آن است تا پس از بررسي تاريخچه عسلويه، تاسيسات و ميزان توليدات آن، آثار سياسي و امنيتي، آثار اقتصادي، اجتماعي و سياسي بر اقتصاد و سياست داخلي و ارتباطات اقتصادي و بين المللي در اين منطقه، همچنين اثرات اين تحولات اقتصادي و اجتماعي را بر خليج فارس مورد توجه قرار دهيم. در نهايت پيشنهاداتي ارائه شده است.

1-تاسيسات عسلويه و ميزان توليدات آن
 

الف)- منطقه صنعتي
اين منطقه در شرق استان بوشهر در حاشيه خليج فارس در 300 کيلومتري شرق بندر بوشهر و در 420 کيلومتري غرب شهرستان بندرلنگه و در 570 کيلومتري غرب بندر عباس واقع است و حدود 105 کيلومتر با حوزه گاز پارس جنوبي که در ميان خليج فارس واقع شده (دنباله حوزه گنبد شمالي قطر) فاصله دارد.
ب)- محدوده جغرافيايي و وسعت
محدوده منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس بر اساس مصوبه هيات وزيران و شوراي عالي مناطق آزاد تجاري صنعتي به اين شرح تعيين شده است: از غرب به روستاي شيرينو، از جنوب به خليج فارس، از شمال به دامنه ادامه سلسله جبال زاگرس و از شرق به روستاي چاه مبارک. اين محدوده طبق مصوبه هيات محترم وزيران 10000 هکتار بوده که بر اساس استانداردها تفکيک مي شود.
ج) – توسعه منطقه ويژه و محدوديت ها
با توجه به پتانسيل هاي اين منطقه، کمبود اراضي مناسب و لزوم توسعه صنايع بالا دست نفت و گاز (با دسترسي مناسب به دريا) در محدوده منطقه ويژه و همچنين قرار داشتن مکان فعلي روستاهاي نخل تقي و عسلويه در محدوده اي با خطر سنجي بالا، عدم دسترسي مناسب به شريان هاي پيرامون منطقه و نامناسب بودن مکان فرودگاه نظامي فعلي (خطر سنجي بالا در همجواري با صنايع بالا دست، عدم امکان استفاده بهينه اهالي منطقه از آن....) در نظر است در آينده نزديک نسبت به جا به جايي فرودگاه و روستاهاي نخل تقي و عسلويه و سايت نيروهاي نظامي مکان هاي مناسب و استفاده از اراضي فوق به عنوان توسعه صنايع بالا دست اقدام شود. در ضمن با توجه به لزوم استقرار واحدهاي مايع سازي گاز (DME,GTL.LNG) در منطقه و عطف به مسائل ايمني و حريم و فاصله لازم اين واحدها از ديگر واحدهاي صنعتي، زميني ساحلي به وسعت تقريبي 2000 هکتار واقع در 20 کيلومتري غرب منطقه جهت استقرار واحدهاي فوق پيش بيني شده است.
ايران از گاز به عنوان يک مزيت در صنعت پتروشيمي بهره مي برد، به همين دليل منطقه پارس را به عنوان پايگاهي براي توسعه صنعت پتروشيمي قرار داده است. صنعت پتروشيمي به عنوان يکي از منابع تامين نيازهاي بسياري از صنايع داخلي، تولدي و صدور فرآورده ها و منابع مهم ارز آوري و اشتغال زايي براي کشور از جايگاه ويژه برخوردار است. از آن جا که خوراک اصلي صنايع پتروشيمي از محصولات جانبي نفت وگاز تامين مي شود، بنا بر اين طرح هاي توسعه ميدان گازي پارس جنوبي، زمينه توسعه صنايع پتروشيمي کشور را فراهم کرده است. در کنار فازهاي عظيم پالايشگاهي، احداث صنايع پتروشيمي در يک هزار و 400 هکتار زمين در نظر گرفته شده تا در دو فاز با فرآوري محصولات اوليه فازها ارزش افزوده بيشتري نصيب کشور شود.
توليد مقادير قابل توجهي اتان ، گاز مايع، ميعانات گازي گوگرد و گاز طبيعي از ميدان گازي پارس جنوبي، توسط پالايشگاه هاي احداث شده در منطقه پارس، مي تواند به عنوان يکي از عوامل رشد و توسعه صنايع پتروشيمي در کشور عمل کند به اين منظور، ساخت 23 مجتمع پتروشيمي به همراه تاسيسات جانبي در دستور کار شرکت ملي پتروشيمي قرار دارد.

2-تفکيک فازها
 

براي بهره برداري از حوزه پارس جنوبي، 28 فاز مجزا در سه منطقه ويژه اقتصادي در نظر گرفته شده است که 18 فاز آن به تصويب رسيده و تا کنون 20 ميليارد دلار در بخش هاي مختلف منطقه ويژه انرژي پارس سرمايه گذاري شده و پيش بيني مي شود تا تکميل همه 28 فاز، 50 ميليارد دلار سرمايه گذاري شود. اين فازها در سه سايت مختلف قرار دارند:
1)سايت يک، واقع در منطقه عسلويه نخل تقي
2)سايت دو، واقع در منطقه تنبک و اختر در 60 کيلومتري عسلويه به طرف کنگان
3) سايت سوم، واقع در مقام نخيلو در 120کيلومتري عسلويه در استان هرمزگان

سايت يک:
 

فاز اول
 

طرح توسعه فاز يک ميدان پارس جنوبي، به منظور استحصال روزانه 1000 ميليون فوت مکعب گاز و 40 هزار بشکه ميعانات گازي و 200 تن گوگرد گازي براي مصرف داخلي خانوارها و صنايع برنامه ريزي شده که در سال 76، سرمايه گذاري و در سال 83 مورد بهره برداري قرار گرفته است. براي اين فاز، ساخت 2 سکوي حفاري در دستور کار قرار گرفته و جمعا 12 حلقه چاه حفر شده است که همه آن ها بر عهده شرکت ملي نفت ايران و شرکت ايراني پتروپارس است.

فاز دوم و سوم
 

اجراي اين دو فاز براي استحصال 2 هزار ميليون فوت مکعب گازي طبيعي تصفيه شده و 80 هزار بشکه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد برنامه ريزي شده است. تأسيسات دريايي شامل دو سکوي دريايي براي حفر و 20 حلقه چاه براي توسعه مي باشد. اين دو فاز در سال 76 به صورت کنسرسيومي وبيع متقابل به شرکت هاي ملي نفت ايران و شرکت هاي توتال فرانسه پتروناس مالزي و گازپروم روسيه واگذار شد. و در سال 81 به بهره برداري رسيد.

فاز چهارم و پنجم
 

اجراي اين دو فاز براي استحصال 2 هزار ميليون فوت مکعب گاز طبيعي و 80 هزار بشکه ميعانات گازي جهت صادرات در نظر گرفته شده، توليد سالانه 1 ميليون تن اتان جهت تحويل به شرکت صنايع پتروشيمي جهت خوراک واحد اتيلن و استحصال روزانه 400 تن جهت صادرات در نظر گرفته شده است. تاسيسات دريايي شامل چهار پايه، دو سکوي دريايي، مشعل سه پايه و حفر 24 حلقه چاه بوده است عمليات توسعه به شرکت هاي ملي نفت ايران، اني ايتاليا و پتروپارس واگذار شده است. فازهاي 1 تا 5، گاز طبيعي مورد نياز مصرف داخلي کشور را تامين مي کنند.

فاز ششم تا هشتم
 

توسعه اين فازها به منظور توليد روزانه 3 ميليارد فوت گاز ترش و خشک براي تزريق به چاه هاي نفت ايران در حوزه آغاجري و توليد روزانه 158 هزار بشکه ميعانات گازي و توليد سالانه 1/6 ميليون تن گاز مايع پروپال و بوتان براي صادرات برنامه ريزي شده است. بخشي از گاز استحصالي جهت تزريق در ميادين نفتي جنوب (روزانه 2 ميليارد فوت مکعب ) و بخشي جهت شيرين سازي و مصرف داخلي (روزانه 1 ميليارد فوت مکعب) به پالايشگاه بيد بلند ارسال خواهد شد. مجري طرح توسعه اين فازها شرکت ملي نفت ايران و شرکت ايراني پتروپارس ايران و استات اويل نروژ هستند که به رهبري يک شرکت ژاپني براي احداث تاسيسات خشکي اين فازها امضاء شده است.

فازهاي نهم و دهم
 

اجراي اين دو فاز براي استحصال 2 هزار ميليون فوت مکعب گاز طبيعي تصفيه شده و 80 هزار بشکه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد و سالانه يک ميليون و 50 هزار تن گاز مايع پروپان و بوتان (LPG) براي مصرف داخلي خانوارها و مراکز تجاري و صنعتي کشور مي باشد. زمان اتمام را سال هاي 2007 تا 2009 تخمين زده اند. فازهاي 9 و 10، گاز طبيعي براي صادرات به ترکيه و پاکستان را تامين مي کنند.

فازهاي هفدهم و هجدهم
 

فازهاي 17 و 18ميدان گازي پارس جنوبي به منظور توليد روزانه 50 ميليون متر مکعب گاز طبيعي، 80 هزار بشکه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد و توليد سالانه يک ميليون تن اتان و 1/5 ميليون تن گاز LPG با سرمايه گذاري دو ميليارد دلار در حال احداث است.

-سايت دو
 

منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس با وسعت 16 هزار هکتار در شهرستان کنگان واقع شده و علاوه بر فازهاي پالايشگاه گازي، واحدهاي توليد LPG نيز در آن قرار دارد.

فاز يازدهم
 

فاز 11 منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس با 1/3 ميليارد دلار سرمايه گذاري به منظور تامين گاز ترش مورد نياز واحد PARSLNG و با هدف توليد روزانه دو هزار ميليون فوت مکعب گاز از ميدان پارس جنوبي، گاز ترش استحصالي جهت خوراک واحدهاي LNG در مرحله جا نمايي قرار گرفته است براي توليد (LPG) به کار مي رود و پيش بيني مي شود در سال 2010 وارد توليد شود شرکت توتال رهبري پروژه «پارس ال.ان.جي» را براي اجراي اين فاز بر عهده گرفته که با مشارکت شرکت ملي نفت انجام خواهد شد.

فاز دوازدهم
 

ظرفيت توليد اين فاز، روزانه1/2ميليارد فوت مکعب و 120هزار بشکه ميعانات گازي است که 2 ميليارد فوت مکعب به صورت گاز مايع صادر مي شود و 700 ميليون فوت مکعب در روز به تزريق ميادين نفتي اختصاص مي يابد. مقاطعه کار اين پروژه شرکت پتروپارس است.

فاز سيزدهم و چهاردهم
 

فازهاي 13 و 14با ظرفيت معادل سه فاز پالايشگاهي با هدف توليد روزانه سه هزار ميليون فوت مکعب گاز ميدان پارس جنوبي، دو هزار و 800 ميليون فوت مکعب روزانه گاز ترش براي خوراک واحدهاي LNG طراحي و اجرا خواهد شد. توليد از اين پروژه در سال 2010 ميلادي آغاز مي شود. شرکت ملي نفت ايران، شرکت اسپانيايي رپسول و شرکت آرژانتيني «واي.پي.اف» مشارکت دارند.

فاز پانزدهم و شانزدهم:
 

ظرفيت روزانه 1000 ميليون فوت مکعب گاز و 80 هزار بشکه ميعانات و يک ميليون تن (LPG) است و مقاطعه کاران: آکر کورنر نروژ، صدرا و خاتم الانبياء اجراي فازهاي 15 و 16 با هدف توليد روزانه 50 ميليون متر مکعب گاز طبيعي و 80 هزار بشکه ميعانات گازي و 400 تن گوگرد و توليد سالانه 1/5 ميليون تن گاز مايع LNG و يک ميليون تن اتان به قرارگاه خاتم الانبياء واگذار شد.

فاز نوزدهم و بيستم و بيست و يکم
 

طرح توسعه فازهاي 19، 20 و 21 ميدان گازي پارس جنوبي به روش بيع متقابل با بکارگيري پيمانکاران ايراني به منظور تامين روزانه 80 ميليون متر مکعب گاز طبيعي براي مصارف داخلي و 120 هزار بشکه ميعانات گازي تصفيه شده و بازيافت روزانه 750 تن گوگرد براي صادرات اجرا خواهد شد. طرح توسعه فازهاي 23، 22 و 24 ميدان گازي نيز با هدف تامين روزانه 75 ميليون متر مکعب گاز براي مصارف داخلي و بازيافت سالانه حداقل 1/5 ميليون تن گاز اتان براي صنايع پتروشيمي طراحي و اجرا خواهد شد.
در حال حاضر، ساخت فازهاي 10، 9، 8، 7، 6 به پايان خود نزديک شده و ساخت فازهاي 11 و 12 و 13 و 14 که توليد گاز مايع LNG را بر عهده دارد مراحل مقدماتي را طي مي کند. همچنين مراحل مقدماتي ساخت فازهاي 15 و 16 و 17 و 18 آغاز شده و ساير فازها نيز در دست مطالعه و انعقاد قرار دارد.

3-پروژه هاي صنعتي منطقه:
 

الف) صنايع پتروشيمي
از کيلومتر 5 غرب سايت در جوار سايت آب شيرين کن و نيروگاه تا جاده ورودي سايت بندر گاه (مرز فازهاي 4 و 5 نفت و گاز) زميني به وسعت 920 هکتار جهت صنايع پتروشيمي به شرح زير در نظر گرفته شده است.

مرحله اول توسعه صنايع پتروشيمي:
 

مرحله نخست توسعه طرح الفين 9 و 10، متانول چهارم، آمونياک و اروماتيک چهارم، يوتيليتي متمرکز و در مرحله 2 طرح الفين 11 و 12 و 13 و آروماتيک 5 و 6، اوره، آمونياک 2 و 3 و GTL و.... توليد مي شود.
-الفين نهم:
اين طرح پس از بهره برداري، سالانه يک ميليون تن اتيلن به عنوان محصول مياني و 400 هزار تن اتيلن، 300 هزار تن پلي اتيلن متوسط/سنگين،300 هزار تن پلي اتيلن سبک و 90 هزار تن پروپان سنگين را به عنوان محصول نهايي توليد خواهد کرد. خوراک اين طرح شامل اتان، پروپان و هگزان خواهد بود.
-الفين دهم:
اين طرح در سال 1379 به شرکت جم واگذار شد اين واحد بزرگترين الفين جهان است. ظرفيت توليد سالانه يک ميليون و 320 هزار تن اتيلن، به عنوان محصول مياني و 220 هزار تن اتيلن به عنوان محصول نهايي خواهد بود.
-آروماتيک چهارم:
بزرگترين مجتمع آروماتيک در جهان با ظرفيت توليد 1280 هزار تن انواع محصولات آروماتيک شامل سالانه 750 هزار تن پارا زايلين، 430 هزار تن بنزن و 100 هزار تن ارتو زايلين است. قرارداد اين طرح شرکت پتروشيمي برزويه و کنسرسيوم تو يو، سازه، الجي منعقد شد.
- متانول چهارم:
شرکت زاگرس مجري اين طرح است که احداث آن از سال 1380 آغاز شده و محصول سالانه آن، يک ميليون و 650 تن متانول خالص گري AA است. از ويژگي هاي اين طرح بهره گيري از رآکتور (اتو ترمال رنيوم) براي شکستن گاز طبيعي به اکسيژن و نيز استفاده از cooled Reactor در بخش توليد متانول است.
- اوره و آمونياک:
اجراي اين طرح توسط شرکت مديريت صنايع پتروشيمي از سال 1380 آغاز شده است. محصول اين طرح شامل آمونياک و اوره و در مجموع يک ميليون و 50 هزار تن در سال است.
-آب شيرين کن اصلي:
مجموعه تاسيسات اين پروژه، روزانه 36 هزار متر مکعب آب شيرين از دريا توليد مي کند که اين مجموعه در دو سايت در دست احداث است.
- شرکت پتروشيمي مبين:
شرکت پتروشيمي مبين تامين برق، مخابرات، گاز ازت، گاز اکسيژن، هواي فشرده، بخار آب شيرين و تجهيزات مجتمع ها و دفع فاضلاب هاي صنعتي طرح هاي پتروشيمي مستقر در منطقه ويژه اقتصادي پارس را بر عهده دارند.
ب)صنايع پايين دست:
با توجه به فراهم بودن مواد اوليه توليد شده توسط صنايع پتروشيمي در منطقه و تامين خوراک مورد نياز صنايع پايين دست پتروشيمي، سايتي به وسعت 1000 هکتار جهت استقرار و توسعه صنايع پايين دست در شرق اراضي توسعه صنايع نفت و گاز (انتهاي روستاي بيد خون) به طرف شرق منطقه (روستاي چاه مبارک ) به اين شرح در نظر گرفته شده است:
- پليمرها
- لاستيک و پلاستيک
- الياف مصنوعي و نساجي
- روغن هاي صنعتي
- رزين ها و چسب ها
- سموم دفع آفات
- شوينده هاي بهداشتي
-کودهاي شيميايي
ج) صنايع مختلط
با توجه به موقعيت منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس و تسهيلات قانوني منطقه و تاسيسات و زير ساخت هاي پيش بيني شده براي آن و درخواست سرمايه گذاران جهت احداث کار خانجات مختلف تحت عنوان صنايع مختلط، زميني به وسعت 250 هکتار در سمت غربي صنايع پايين دست به اين امر به شرح ذيل اختصاص داده شده است:
- صنايع شيميايي
- صنايع ماشين آلات و تجهيزات
- صنايع غذايي و دارويي
- صنايع نساجي و پوشاک
- صنايع چوب و محصولات چوبي
- صنايع کاغذ و چاپ سلولزي
- کاني هاي غيرفلزي
- صنايع فلزي و ريخته گري
- و صنايع دريائي – صنايع نيمه سنگين
د) صنايع نيمه سنگين
به منظور ساخت و راه اندازي صنايع خودرو و نيرو محرکه، صنايع فلزي، کاني هاي غير فلزي، فلزات آهني، زميني به وسعت 3000 هکتار در شرق سايت صنايع مختلط و غرب سايت پايين دست پتروشيمي به سايت صنايع سنگين اختصاص داده شده است. صنايع سازه هاي نيمه سنگين فلزي مخازن تحت فشار، تجهيزات پالايشگاهي، پتروشيمي و نيروگاهي، صنايع خطوط لوله و صنايع فلزي جزو صنايع نيمه سنگين منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس به حساب مي آيد.
ه) صنايع دريايي
با توجه به گسترش نيازهاي صنعتي منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس، به ويژه در ارتباط با سازه هاي بندري و تاسيسات دريايي، احداث پايگاه هاي بزرگ صنايع براي ساخت، نصب و تعمير انواع سازه هاي دريايي، تاسيسات ساحلي و تجهيزات مرتبط با بنادر کشتيراني، زميني به وسعت 100 هکتار در غرب اراضي به اين منظور اختصاص يافته است.
4-تاسيسات زيربنايي:
الف) مجتمع بندري پارس
وسعت بندر خدماتي حدود 143 هکتار، طول بازوي موج شکن غربي 2300 متر و طول بازوي موج شکن شرقي 1000 متر است که حوضچه اين بندر، بامساحت 80 هکتار توان پذيرش کشتي هاي تا ظرفيت 80 هزار تن را دارد. ظرفيت اسمي اين بندر 10 ميليون تن در سال است که قابليت تخليه و بارگيري حدود يک ميليون تن گوگرد به صورت گرانول، سه ميليون تن محصولات کانتينري و شش ميليون تن تجهيزات صنعتي و ماشين آلات را دارد. اين بندر شامل حداقل 10 پست اسکله است که قابليت پذيرش هم زمان 10 فروند کشتي را دارد و در بخش هاي تخصصي صدور گوگرد، تخليه و بارگيري کانتينري و تخليه و بارگيري کالاهاي سنگين فعاليت مي کند. عمق آبخور کشتي در مجاورت اسکله ها حداقل 11 و حداکثر 20 متر و طول اسکله در اين بندر 2600 متر است. تا کنون تمام تجهيزات پالايشگاه ها و صنايع پتروشيمي از طريق همين بندر وارد، تخليه و به سايت هاي عملياتي منتقل شده است.
ب)- مجتمع بندر پتروشيمي
بندر پتروشيمي با 15 پست اسکله و با عمق 15 متر، توان پذيرش کشتي هاي اختصاصي حمل محصولات پتروشيمي و گاز با ظرفيت 80 هزار تن را خواهد داشت. تعداد اسکله هاي صادرات محصولات جامد بندر، 7 پست و مايع آن، 8 پست در نظر گرفته شده که ظرفيت اسمي اين بندر 30 ميليون تن در سال است و پيش بيني مي شود تا 26 ميليون تن محصولات پتروشيمي را به صورت مايع صادر کند. عمليات اجرايي اين بندر براي بهره برداري مرحله و با عنايت به راه اندازي طرح هاي پتروشيمي منطقه، طي سه فاز انجام خواهد شد که فاز اول در سال 1384 آغاز شده و تا آخر سال 1385 به پايان رسيد. اين بندر داراي همه تجهيزات بندري، ارتباطات مخابراتي و نيازهاي زير بنايي است.
ج)- فرودگاه بين المللي خليج فارس
عمليات اجرايي فرودگاه در خرداد سال 1382، آغاز و در اسفند سال 1384 به بهره برداري رسيد. اين فرودگاه توان جا بجايي 75 هزار نفر مسافر در سال را دارا بوده و وسعت تقريبي آن 700 هکتار است. مشخصات فرودگاه از نظر طول باند، چهار هزار متر با رويه آسفالتي، عرض باند 45 متر با دوشاخه 7/5 متري در اطراف باند پروازي و جهت باند 130-310 درجه است. نکته مهم اين که تمامي مراحل طراحي و ساخت اين فرودگاه توسط متخصصان ايراني و فقط نصب سيستم هاي ناوبري و روشنايي آن توسط شرکت هاي خارجي انجام شده است. منطقه عسلويه پتانسيل گسترش و سرمايه گذاري هاي بيشتري را دارد و زمينه حضور سرمايه گذاران در تمامي بخشهاي آن وجود دارد تا با کمک بخش دولتي منطقه به اوج شکوفايي خود برسد.
5-آثار اقتصادي، اجتماعي و سياسي بر اقتصاد و سياست داخلي
الف)- آثار زيست محيطي
در اينجا جا دارد به تاثير اين منطقه بر محيط زيست، منطقه اشاره اي داشته باشيم. در اين منطقه، 5 فاز عمليات استخراج نفت و گاز مشغول به فعاليت اند که هر فاز داراي 4 شعله روشن و تعدادي اگزوزهاي خاموش است و اين شرايط موجب شده آلودگي هواي منطقه عسلويه به مراتب بيشتر از تهران باشد. در گذشته پيش از راه اندازي پروژه هاي نفتي و گازي در منطقه، مردم از طريق دريا، تجارت و دامداري اشتغال مي پرداختند ؛ ولي هم اکنون اکثر زمينهاي کشاورزي براي احداث پروژه ها نمک پوش شده و امکان کشاورزي از دست رفته و همچنين دامداري منطقه به طور کامل نابوده شده است.
همچنين کوبيده شدن زمين با نمک موجب شده است که در زمان بارندگي نيز آب شور در سفره هاي زيرزميني نفوذ کند و در نتيجه ضمن فقير شدن، سفره هاي زيرزميني نيز شور شوند و در نتيجه کشاورزي بسيار ضعيف شود. صيادي نيز به دليل استقرار کشتي هاي غول پيکر که با تورهاي عظيم اقدام به ماهيگيري مي کنند راي ساکنان بومي تقريبا از بين رفته است. همچنين تبخير پساب هاي صنعتي يکي از دلايل آلودگي هوا و آب دريا در منطقه است. بر اين اساس ساکنان منطقه اغلب راه هاي رزق و روزي خود را از دست داده اند.
ب)- آثار اجتماعي
فقدان نيروهاي متخصص کافي در بين ساکنان بومي، شرکت هاي فعال در منطقه در منطقه جذب وسيع آنها با مشکل مواجه کرده و از اين رو با در نظر گرفتن مسائلي که فعاليت اين شرکت ها در ساختار سنتي زندگي ساکنان به وجود آورده، جذب نشدن آن ها از يک طرف و از دست دادن الگوهاي متعارف حيات اقتصادي از سوي ديگر مي تواند فاجعه اي اساسي از نقطه نظر آسيب شناسي اجتماعي براي ساکنان باشد. تردد هزاران کارگر غيربومي در منطقه، زيرساخت فرهنگي جامعه را به نحو اساسي تحت الشعاع قرار داده و همچنين به بهره برداري کامل نرسيدن تاسيسات جديد زيربنايي از يک سوپر مواد غذايي و جوابگو نبودن امکانات و تاسيسات روستا که در حد تامين نياز ساکنان بومي نيز با مشکل مواجه است از طرف ديگر بر مسائل و مشکلات منطقه افزوده است. اکثر زمين هاي کشاورزي عسلويه توسط شرکت منطقه ويژه اقتصادي تصرف شده و اين يکي از دلايل رکود کشاورزي ناحيه است. وابستگي مردم عسلويه به شيلات امري است که بايد در برنامه ريزي هاي مديران براي کاهش مشکلات منطقه همواره در مرکز توجهات قرار گيرد. اعتياد مهمترين معضل و چالش اساسي منطقه است، نسبت به روند شيوع آسيب هاي اجتماعي عسلويه به دليل غفلت هاي صورت گرفته هشدار داد. پيش از سال 75 که کلنگ احداث پروژه پارس جنوبي به زمين زده شد، در مجموع 24 هزار نفر در اين منطقه ساکن بودند که روستاي نخل تقي و سپس عسلويه بيشترين جمعيت را داشتند. درآمد ساکنان منطقه از طريق دامداري و کشاورزي و کارهاي تجاري و بعضا غيرقانوني انجام مي شد و عسلويه منطقه اي از مرکز استان بوشهر و بندرعباس بود. هم اکنون منطقه عسلويه داراي بالغ بر 60 هزار نفر جمعيت شاغل و 30 هزار جمعيت بومي است. کارگران از نقاط مختلف کشور و حتي ساير کشورها براي اشتغال در پروژه هاي کشور و حتي ساير کشورها براي اشتغال در پروژه هاي نفتي و گازي به اين منطقه مي آيند ؛ بر اين اساس توجه به مسايل اجتماعي در اين منطقه بسيار اهميت دارد. در گذشته، فضاي حاکم بر منطقه به گونه اي بود که در بزرگترين روستاي منطقه يعني نخل تقي، خريد و فروش سيگار ممنوع بود و اين ممنوعيت توسط دولت ايجاد نشده بود ؛ بلکه فرهنگ ديني حاکم بر اين منطقه ممنوعيت را القا کرده بود ؛ ولي هم اکنون در منطقه سالانه تعدادي از کارگران جان خود را بر اثر مصرف مواد مخدر داراي ناخالصي از دست مي دهند و جسد آنها در کنار تلمبه خانه ها پيدا مي شود. ورود جمعيت کارگر مهاجر به منطقه ترکيب جمعيتي را به هم زده است و موجب شده است مواد مخدر به راحتي خريد و فروش شود و مهمترين چالش و مشکل منطقه هم اکنون مساله اعتياد است. گروه هايي از زنان در قالب تکدي گري از کشورهاي اطراف از جمله پاکستان و يا شهرهاي سيستان و بلوچستان به منطقه مي آيند ؛ ولي در اصل اين افراد به توزيع مواد مخدر و ناهنجاري هاي ديگر اجتماعي و غيراخلاقي اقدام مي کنند.
ج) – آثار اقتصادي:
قرارداد هر فاز در پارس جنوبي را (به ويژه اگر ايراني ها پيمانکار اصلي باشند ) مانند تزريق خون به صنايع کشور است. صنايعي که به رغم ظرفيت هاي فراوان به دليل عدم ارجاع کار، کمتر از ظرفيت فعاليت مي کنند. اگرچه فرآيند ورود پيمانکاران ايراني به اجراي طرح هاي بزرگ عمراني از اوايل دهه هفتاد و همزمان با توسعه سازندگي در کشور آغاز شد اما حضور ايراني ها به عنوان برنده مناقصه کم سابقه بوده است. اين امر موجب شده تا ازسويي توان کشور در مديريت پروژه هاي بزرگ افزايش يابد و از سوي ديگر توان ساخت داخل کشور افزايش يابد و صدها کارگاه بزرگ صنعتي و غول هاي بزرگ ماشين سازي کشور نظير آذرآب، ماشين سازي اراک و لرستان از رکود نسبي بيرون آيند. پرليت، کيسون، عمران ساحل، نير پارس، کندوان و مپنا تنها بخشي از شرکت هاي بزرگ ايراني هستند که در پروژه خشکي و ساحلي پارس جنوبي شرکت دارند. واقعيت اين است که به سادگي قادر نيستيم، در بخش لوازم خانگي، خودرو، رايانه با رقباي اروپايي و کره اي درگير شويم اما با اندکي تلاش مي توانيم در بخش هاي پيمانکاري و انرژي به دليل مزيت هاي نسبي به قدرت برسيم، حداقل ده ها ميليارد از پروژه هاي عمراني کشور خود را در داخل انجام دهيم.
6- مهمترين ويژگي هاي منطقه ويژه اقتصادي پارس
1)موقعيت جغرافيايي ممتاز و نزديکي به ميدان عظيم گاز پارس جنوبي و امکان تامين انرژي مورد نياز صنايع مختلف با قيمت هاي کاملا رقابتي در سطح منطقه و جهان
2)بهره گيري از قوانين و مقررات مناطق ويژه اقتصادي کشور از جمله استفاده از معافيت هاي گمرکي براي واردات کالا و تسهيلات لازم در زمينه صادرات
3)بهره گيري از نيروي کار ماهر و نيمه ماهر و با تجربه در زمينه صنايع گاز و پتروشيمي
دسترسي به آب هاي بين المللي از طريق اسکله هاي در دست احداث
4) وجود فرودگاه بين المللي
5) ايجاد تاسيسات زيربنايي شامل شبکه هاي آب و فاضلاب، برق و مخابرات، احداث راه هاي دسترسي به منطقه
6)دسترسي به بازارهاي وسيع منطقه و همچنين کشورهاي آسياي ميانه از طريق شبکه هاي ارتباطي کشور با توجه به ويژگي هاي مذکور پيش بيني مي شود اين منطقه در آينده نزديک به يکي از مهمترين قطب هاي انرژي صنعتي خاور ميانه تبديل شود.

7- مزاياي ويژه سرمايه گذاري در منطقه
 

1- تسهيلات قانوني سرمايه گذاري: امکان سرمايه گذاران مستقل يا شرکتي با شرکت هاي داخلي بدون محدوديت در ترکيب سهام، بازگشت آزاد سرمايه و سود، تخفيف مالياتي 15 سال اول، تضمين حقوقي قانوني سرمايه گذاران خارجي در صورت ملي شدن پرداخت خسارت توسط اولياي منطقه، امکان اجاره زمين و مالکيت ساختمان ها و تاسيسات ساخته شده براي سرمايه گذاري خارجي
2- تسهيلات صادرات و واردات: معافيت کليه کالاهاي وارداتي از پرداخت تعرفه وعوارض گمرکي از جمله ماشين آلات خطوط توليد، معافيت صادرات کالا از پرداخت تعرفه و عوارض گمرکي تا ميزان ارزش افزوده کالا
الف)- آثار منطقه اي
از آنجا که توسعه ميدان هاي نفت، گاز و پتروشيمي (سيري، آماک، سروش و نوروز، پارس جنوبي، دارخوين، منطقه ويژه پتروشيمي بندر امام و....) از طريق بيع متقابل، ميزان توليد را افزايش مي دهد و از طرفي سهم هر کشور در اوپک تا حدود زيادي به توان بالقوه عرضه نفت و گاز بستگي دارد ؛ از اين رو قدرت چانه زني ايران در اوپک افزايش مي يابد.
همچنين استفاده از قراردادهاي موجود در عرصه نفت و گاز مي تواند زمينه هاي صدور گاز به کشورهاي همسايه را فراهم سازد که به دو علت بر امنيت ملي موثر است: نخست آنکه هدف از صدور گاز به کشورهاي همسايه کسب درآمد ارزي و تقويت منافع ملي است. دوم، آن که صدور گاز به اين کشورها و زيرپوشش قرار دادن جمعيت زيادي از آنها به منظور استفاده از گاز ايران و ايجاد اعتماد متقابل سبب مي شود که تهديدي از جانب اين کشورها متوجه امنيت ملي ايران نباشد . زيرا هر تهديدي به معناي قطع شريان هاي گاز و بروز نارضايتي داخلي در اين کشورها خواهد بود. قرار گرفتن کشور ايران در منطقه اي نفت خيز از يک سو و سرمايه گذاري پيوسته کشورهاي همسايه در بخش پتروشيمي، گاز و نفت به منظور افزايش ظرفيت توليد از سوي ديگر، سبب شده است که در صورت بي توجهي به سرمايه گذاري، اين احتمال وجود داشته باشد که به لحاظ افزايش توان اقتصادي و در نتيجه توان نظامي کشورهاي منطقه، تهديدهايي متوجه امنيت ملي کشور جمهوري اسلامي ايران شود ؛ از اين رو افزايش سرمايه گذاري در بخش نفت، گاز و پتروشيمي همواره بايد مد نظر قرار گيرد.
ب)- آثار سياستي و امنيتي خارجي
همکاري ميان کشورهاي منطقه خليج فارس، منافع سياسي و اقتصادي بسياري براي اين کشورها در برخواهد داشت. نخستين گام در ايجاد اين همکاري ها مي تواند استفاده عادلانه تر از مخازن و ميدان هاي مشترک نفت و گاز باشد. تلاش براي انجام اقدام هاي اعتماد سازي، يکي از راه هاي ايجاد زمينه هاي لازم به منظور بهره برداري از ميدان هاي مشترک نفت و گاز ايران با کشورهاي منطقه خليج فارس است. ميدان هاي نفت و گاز ايران در جنوب غربي کشور و در منطقه خليج فارس واقع شده اند. وجود همسايگان متعدد (15 کشور) به ويژه همسايگان جنوب غربي و حتي شمالي که اغلب توليدکنندگان بزرگ نفت و گاز هستند و اينکه بسياري از ساختمان هاي نفتي – گازي کشور در مناطق مرزي داخل سرزمين هاي آنان امتداد يافته است، سبب شده است تعداد قابل توجهي از مخازن کشور، با همسايگان مشترک باشد. ايران در خشکي با عراق در جنوب و با ترکمنستان در شمال شرقي و در دريا ؛ با همسايگان جنوبي حاشيه خليج فارس مانند عربستان، کويت، قطر، امارات (ابوظبي، دوبي، شارجه) و عمان ميدان هاي مشترک دارد. نزديک به 50 درصد از ذخاير گازي کشور، تنها در ميدان پارس جنوبي قرار داد که مخزني مشترک با ميدان شمالي قطر است. ميدان گازي پارس جنوبي، بزرگ ترين ميدان مستقل گازي جهان به شمار مي رود مي شود که روي خط مرزي مش سرمايه گذاري اندک در خاور ميانه با وجود تمرکز منابع نفت و گاز جهان در خاور ميانه و به ويژه حوزه خليج فارس، نسبت سرمايه گذاري در فعاليت هاي بالادستي نفت و گاز در اين منطقه در قياس با ساير نقاط جهان به ويژه آمريکاي شمالي و درياي شمال ناچيز بوده است. مروري بر روند گذشته سرمايه گذاري در اکتشاف و توليد نفت وگاز، اين موضوع را به خوبي نشان مي دهد. از اوايل دهه 90 تا کنون، سرمايه گذاري جهاني در فعاليت هاي بالا دستي نفت و گاز، اکتشاف و توليد، نسبتا با ثبات بوده و 90 تا 110 ميليارد دلار (به قيمت هاي ثابت سال 2002) در سال تغيير کرده است. اين ميزان سرمايه گذاري متوسط سالانه در نفت و گاز در سطح جهان نزديک به دوسوم ميزان سرمايه گذاري در سال هاي 1980 و 1981 بوده است. در دهه 1990 سرمايه گذاري در نفت و گاز خاور ميانه و شمال آفريقا 5/3 ميليارد دلار تا 8/9 ميليارد دلار و در سال 1999 در نوسان بوده است که به ترتيب 8 و 9/5 درصد کل سرمايه گذاري در نفت و گاز در سطح جهان را تشکيل داده است. در حالي که در اوايل دهه 1980 هنگامي که قيمت نفت (تعديل شده با شاخص قيمت 2002) به بالاتر از 50 دلار رسيده بود، سرمايه گذاري به حدود 120 تا 160 ميليون دلار رسيد. با کاهش قيمت نفت در سال هاي نيمه دوم دهه 1980 سرمايه گذاري به يک سوم سال هاي اول دهه 1980 کاهش يافت. وجود ذخاير فراوان نفت و گاز درمنطقه خاورميانه ايجاب مي کند که کشورهاي توسعه يافته براي تامين امنيت انرژي خود، سهم سرمايه گذاري در پروژه هاي نفتي و گازي اين منطقه را افزايش دهند. همچنين بهينه سازي نظام توليد نفت خام در بازار جهاني نيازمند آن است که توليد در حوزه هايي متمرکز شود که نخست حداکثر ذخاير را دارند و دوم هزينه توليد در آنجا پايين تر است. با احتساب هر دو معيار، خليج فارس و به ويژه پنج کشور اصلي حوزه آن (ايران، عربستان، عراق، کويت و امارات)، براي سرمايه گذاري و بهره برداري نفت خام به منظور افزايش ضريب امنيت انرژي مناسب ترين مکان ها هستند.
ج)- ارتباطات اقتصادي و بين المللي
نقش محوري نفت و گاز در تاسيس بخش اعظم منابع مالي مورد نياز اقتصاد کشور، گستردگي ابعاد پروژه ها در اين بخش و غفلت از نقش مثبت شرکت هاي پيمانکاري در روند کنوني توسعه کشور، عواملي بودند که باعث شد اين موضوع مورد توجه قرار گيرد.
ما در حالي توانستيم پس از 10 سال تاخير، بهره برداري از بزرگترين ميدان گازي جهان را کليد بزنيم که قطر با سرمايه گذاري هاي گسترده، خيلي زودتر بهره برداري از اين حوزه مشترک را آغاز کرده بود و تحريم هاي ايالات متحده عليه، ايران هر گونه سرمايه گذاري بيش از 20 ميليون دلار را تحت قانون داماتو محدود کرده بود. ولي پس از تغيير رويکردهاي جهاني در زمان انتخاب خاتمي، شرکت توتال فرانسه اولين قرارداد اين حوزه را با سرمايه گذاري شرکت پتروپارس آغاز کرد. ايران با برخورداري از 130 ميليارد بشکه مجموع ذخاير نفت خام و ميعانات گازي و بيش از 26 تريليون متر مکعب گاز در رتبه دوم جهاني قرار دارد. پيش بيني هاي چشم انداز آينده اقتصاد جهان در 20 سال آينده، حاکي از رشد فزاينده تقاضاي انرژي است. به طوري که تقاضاي نفت در 20 سال آينده، بيش از دو برابر 20 سال گذشته خواهد بود. علاوه بر اين، با توجه به تامين حدود 80 درصد منابع ارزي و بيش از 98 درصد انرژي اوليه مورد نياز کشور از محل توليد و صادرات نفت، اين ماده همچنان نقشي اساسي را در اقتصاد کشور ايفا خواهد کرد. در عين حال، آلايندگي زياد نفت، کم شدن ذخاير نفتي جهان، قيمت بالاي نفت بسيار به سيار حامل هاي انرژي و روند رشد تکنولوژي در دنيا باعث شده که جايگزيني گاز طبيعي با نفت به دليل ارزان بودن، آلايندگي کمتر، مورد استقبال کشورهاي صنعتي قرار گيرد.
از اين رو، تقاضاي جهاني براي گاز رو به افزايش است. سال 1376 طرح هاي توسعه اي در بخش هاي مختلف صنعت نفت، همچون اکتشاف، توليد نفت و گاز و صنايع پتروشيمي در دستور کار قرار گرفت. با اجراي برنامه وزارت نفت، ظرفيت توليد روزانه نفت خام به 5/5 ميليون بشکه در پايان برنامه چهار و به هفت ميليون بشکه در افق 1394 خواهد رسيد. براي تحقق اين هداف نيازمند جذب 100 ميليارد دلار سرمايه گذاري از 150 ميليارد دلاري صنعت نفت در ده سال آينده است که بخشي از آن، از محل جذب سرمايه گذاري خارجي تامين خواهد شد. طرح هاي پيش بيني شده در ميدان گازي پارس جنوبي، شامل تاسيسات خشکي و تاسيسات دريايي است. تاسيسات خشکي شامل پالايشگاه هاي گاز، خطوط لوله انتقال و تاسيسات جانبي و زيربنايي است و تاسيسات دريايي هم شامل عمليات حفاري، سکوهاي دريايي و خطوط لوله زيردريايي است. به منظور پشتيباني فعاليت هاي اين طرح، ساخت فرودگاه بين المللي و پروژه هاي شهرک مسکوني، جاده هاي ارتباطي، سيستم هاي مهار سيلاب، لنگرگاه و تامين آب انجام شده و برخي نيز در حال احداث است. علاوه بر اين، مجتمع بندري پارس 26 پست اسکله، متشکل از يک بندر پتروشيمي و يک بندر خدماتي دارد و در پايان سال 1382 تعداد دو پست اسکله بندر خدماتي اين مجتمع مورد بهره برداري قرار گرفته و کليه تجهيزات و ماشين آلات وارداتي تاسيسات مختلف پارس جنوبي هم از اين دو اسکله انجام شده است. بندر خدماتي تا پايان سال 1383 و بندر پتروشيمي در پايان سال 1384 مورد بهره برداري قرار گرفت. منابع غني پارس جنوبي، علاوه بر تامين نيازهاي مصرف داخلي به گاز طبيعي، تزريق به چاه هاي نفتي و صادرات گاز، موقعيت مناسبي را براي پيشرفت صنايع پتروشيمي کشور مي توانند براي توليد پلي اتيلن، به جاي استفاده از نفت که قيمت هر تن آن معادل 35 دلار است، از اتان که هر تن آن حدود هفت دلار است، استفاده کنند و اين امر باعث افزايش قدرت رقابتي صنايع پتروشيمي کشور در بازار جهاني مي شود. از اين رو، بخش وسيعي از سرمايه گذاري هاي پارس جنوبي، بر صنايع پتروشيمي مرتبط با گاز متمرکز شده است. همچنين استفاده از گاز متان به عنوان خوراک صنايع پتروشيمي از ديگر مزيت هاي پارس جنوبي براي سرمايه گذاران در اين منطقه است. علاوه بر اين، تفاوت قيمت گاز مصرفي در عسلويه (معادل 5/2 سنت) با قيمت صادراتي اين محصول در کشور مقصد (معادل 30 تا 40سنت) و نيروي کار ارزان در اين منطقه، ارزش افزوده توليد در صنايع انرژي بر مانند فولاد، ذوب آهن، کلينکر، سيمان و آلومينيوم را بالا برده و امکان دسترسي به دريا و آب هاي بين المللي نيز صدور اين کالاها را به بازارهاي جهاني تسهيل مي کند و مي تواند سرمايه گذاران خارجي را براي ايجاد اين گونه صنايع تشويق کند. ميدان گازي پارس جنوبي در سال 1350 کشف شد. وسعت اين ميدان گازي 9700 کيلومتر مربع استکه 3700 کيلومتر مربع آن در آب هاي ايران و 6 هزار کيلومتر مربع آن در آب هاي کشور قطر قرار گرفته است. اين ميدان در امتداد ميدان گازي گنبد شمالي اميرنشين قطر و در 105 کيلومتري جنوب غربي بندر عسلويه، در آب هاي خليج فارس قرار دارد. سهم ايراني ميدان گازي پارس جنوبي بالغ بر 14 تريليون متر مکعب گاز است که اين ميزان، معادل هشت درصد کل ذخاير شناخته شده گازي جهان و 50 درصد مجموعه ذخاير گاز کشور است. برنامه توسعه بهره برداري از ميدان گازي پارس جنوبي در قالب يک طرح جامع با 28 فاز، به منظور استحصال روزانه 625 ميليون متر مکعب گاز با هدف تامين تقاضاي رو به رشد گاز طبيعي در کشور و تزريق آن به ميادين نفتي، صادرات گاز و ميعانات گازي تنظيم شده است.
ايران با افزايش فعاليت هاي ديپلماتيک و پيگيري مداوم در چارچوب عرف و حقوق بين الملل و انجام تبليغات سياسي گسترده و همچنين تأکيد بر گسترش ارتباطات اقتصادي و فني و توجه به ادبيات وابستگي متقابل پيچيده درعرصه معادلات بين الملل ضمن تقويت بين المللي، امکان انجام فعاليت هاي لازم براي استفاده از موقعيت ژئو اکونوميک فراهم خواهد آورد. جلب سرمايه و تکنولوژي در زمينه استخراج، انتقال و توليد ارزش افزوده در گاز به صورت فرآورده و کالاهاي ديگر از اين طريق به سرعت امکان پذير است.
شرايط پيش آمده در اقتصاد انرژي در سطح بين الملل و ورود مجادلات غرب با روسيه و افزايش تقاضاي انرژي چين، هند و آسياي جنوب شرقي زمينه مناسبي براي پيشبرد طرح هاي اقتصادي در عرصه بين المللي مي باشد.
موقعيت ژئو پليتيکي، قابليت هاي ديگري از جمله استفاده از ويژگي هاي ترانزيتي در زمينه انرژي نيز دارد که مي تواند از طريق آن امنيت خود را تامين کند، هر چه موقعيت کشور در نظام بين المللي بهتر شود، امکان تصميم گيري بهينه و تاثير گذاري بر امنيت منطقه اي و بين المللي از استفاده بهينه از منابع اقتصادي از جمله گاز بهتر فراهم خواهد شد. تلاش در جهت استفاده از سرمايه بخش خصوصي در زمينه گسترش صنايع به منظور افزايش ارزش افزوده موجب تاثير گذاري مستقيم گاز بر سطح توليد، اشتغال، رفاه ملي و به نوعي هماهنگي تحولات اقتصاد بين المللي و رقابت در اين عرصه خواهد بود.
تقويت فعاليت ها در زمينه تحقيقات به خصوص در عرصه تکنولوژي هايي چون GTL ضروري و حياتي است. اين امر با توجه به فشارهاي بين المللي و اعمال تحريم عليه جمهوري اسلامي ايران در کنار موقعيت بين المللي ضروري است.
8- نتيجه گيري
به رغم نقش مهم عسلويه در توسعه اقتصادي، امنيت و سياست خارجي و روابط بين الملل، فعاليت در اين منطقه آثار زيست محيطي و اجتماعي مخربي بر جاي گذاشته است که به منظور از بين بردن اين اثرات نامطلوب هم بخش دولتي و هم بخش خصوصي بايد در اين جهت گام هاي اساسي و بنياديني بردارند.
9- پيشنهادات
1- احداث پارکهاي ملي دريايي و جنگلي و ساير تفريحگاه هاي طبيعي به جهت موقعيت زيست محيطي استثنايي عسلويه به منظور حفظ محيط زيست، جذب توريسم و نهايتا توسعه بيشتر اقتصادي اين منطقه.
2- دور کردن واحدهاي متعدد صنعتي و خدماتي (فرودگاه ها و هتل ها و....) پر سر و صدا از جنگل ها و محيط زيست حيوانات به منظور کاهش آلودگي صوتي و جلوگيري از کوچ پرندگان و ساير حيوانات.
3- اجراي اقداماتي جدي تر از درخت کاري در جهت بررسي وضعيت آب، خاک، هوا و ساير موجودات زنده به منظور حفظ محيط زيست گاه ها و تداوم زندگي آنها از جمله مکان هاي تخم ريزي ماهيان، آبسنگ هاي مرجاني و تالاب بين المللي لپوي را غمرز و ميانکاله که به دليل توسعه فعاليت هاي بندر اميرآباد و پايانه نفتي نکا – بهشهر در حال نابودي هستند.
4- توجه بيشتر به وزارتخانه هايي چون کار و امور اجتماعي يا وزارت علوم در تامين نهادهاي آموزشي با توجه به نياز صنعت با هدف اشتغال زايي و کاهش جرم و فساد در اين منطقه.
5- آگاه سازي افکار عمومي (تدريس نکات ابتدايي و اوليه صنعت نفت به دانش آموزان و استفاده از رسانه هاي عمومي) در مورد نفت و کليه جوانب آن در جهت خروج جامعه از رخوت و نخوت ناشي از مصرف دلارهاي نفتي و تبديل آن به جامعه اي که در آن نفت به عنوان ارتزاق کننده خزانه نيست بلکه سوختي است براي به تحرک درآوردن صنايع گوناگون کشور از کشتي سازي گرفته تاخودرو سازي و صنايع سبک.
6- بازسازي و تجهيز جاده هاي خراب و غيراستاندارد ارتباطي که شاهرگ اقتصادي يک استان صنعتي، نفت خيزو بسيار استراتژيک کشور محسوب مي شود.
7- ايجاد انگيزه هاي مالي (معافيت مالياتي، وام هايي با بهره هاي پايين، کاهش تعرفه گمرک و...)
به منظور جذب سرمايه گذاري بخش خصوصي و خارجي در پروژه هاي پارس جنوبي با هدف توسعه بيشتر و راه اندازي هر چه سريع تر پروژه ها و سود آوري اقتصادي طرح ها.
8- ايجاد انگيزه نيروي کار از جمله ايجاد امکانات مناسب براي زندگي و احداث تفريح گاه هاي متنوع براي سهل تر شدن شرايط سخت کار در اين منطقه با آب و هواي گرم و مرطوب و در جهت بالا رفتن بهره وري نيروي کار، کاهش هزينه هاي جا به جايي نيروي کار.
9- توجه بيشتر به حقوق زنان مشغول به کار در آن ناحيه به منظور کاهش نابرابري هاي جنسيتي.
10-احداث و گسترش امکانات رفاهي، بهداشتي و آموزشي جهت بالا بردن رفاه حال بوميان منطقه به منظور کاهش نفرت عمومي از طرح هاي توسعه اي و جلوگيري از وقوع حوادث ناگوار و غيرقابل پيش بيني از سوي اهالي عسلويه.
منبع: ماهنامه اطلاعات علمي شماره 364



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط