تکليف عاشورايي
نويسنده: محمد باقر قاليباف
وظيفه انقلابي بسيج در حفظ ارزش ها
انقلاب اسلامي يک حرکت ارزشي بود و به همين جهت با بسياري از محاسبات علمي و تجارب تاريخي انطباق و سازگاري نداشت؛ چرا که بنيانگذار و رهبر فقيد کبير انقلاب اسلامي ما موفق شد، ارزش هاي اعتقادي جامعه را به عنوان سرمايه کاربرگزيده و با تعريف و يادآوري اين ارزش ها که به صورت بالقوه در فطرت هاي پاک انسان موجود بود، به بارور کردن و بهره دهي اعتقادات ارزشي آنان دست يابد و بر هيچ کس پوشيده نيست که ارزش هاي ياد شده در تعاليم و آموزه هاي پير جماران ماحصل متن انسان ساز و جامعه ساز قران کريم و منبعث از آموزه هاي غديرخم و عاشورا، به عنوان انقلاب ارزش ها در فرهنگ اسلاميت بود؛ ارزش هاي چون عبوديت و تعبد، زهد و پارسايي، شجاعت و مجاهدت در راه خدا، اخلاقي دانستن سياست، ايثار و فداکاري براي ارزش هاي اجتماعي و نهايات هوشمندي و حضورفعال در متن جامعه و تحولات آن در جزءجزء شخصيت و سيره امام تجلي بود. از منظر امام خميني(ره) بي شک انقلاب اسلامي با درک فلسفه غدير و تداوم دادن قيام عاشورا، بعد از 14 قرن به بهترين شکل به احياي اسلام و حاکميت ارزش هاي الهي پرداخت؛ همان گونه که واقعه عاشورا ما حصل تغيير ارزش ها در جامعه بود و قيام امام حسين عکس العملي در مقابل تحريف اصول ديانت و ارزش هاي آن به حساب مي آمد، انقلاب اسلامي نيز حرکتي با گفتمان فرهنگي – ارزشي محسوب مي شود؛ چرا که امام در مرحله نخست جان ها را متحول کرد و پس از آن توانست ساختار نظام سياسي ايران را دگرگون کند؛ همان طور که در نهضت عاشوراي حسيني، جان انسان ها در پرتو شهادت و فداکاري روشنايي گرفت. در انقلاب اسلامي ايران، غدير مبدأ هويت و ماهيت مردم و عاشورا چراغ راه آنان براي به وجود آمدن انقلاب ارزشي و دروني شد؛ چنان که امام عزيزمان فرموده است: « آن چيزي که اينجا حاصل شد و بايد آن را جزو معجزات حساب کنيم، همان انقلاب دروني اين ملت بود. انقلاب دروني اين ملت موجب شد که انقلاب پيدا بشود و همان انقلاب دروني آنها و شناخت آنها از اسلام و توجه آنها به خداي تبارک و تعالي موجب شد که در تمام اين دوره اي که ما در آن هستيم، از اول که قيام شد و بعد به انقلاب بدل شد و به پيروزيش رسيد تا الان، روز به روز مي بينيد که حضور ملت و تعبد ملت رو به افزايش است. اين نه براي انقلاب است بلکه براي انقلاب دروني است. پيروزي را بايد از انقلاب دروني مردم جست وجو کنيم.» بنابراين يکي ازبزرگ ترين برکات انقلاب اسلامي، دگرگوني بنيادي در ارزش هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي، معيار قضاوت و ارزش گذاري مقام و شخصيت و وضع اجتماعي، فضيلت ها، کرامت ها و رفعت هاي انساني بود. به قول شهيد بهشتي که در اين زمينه خاطر نشان کرده است: «اگر انقلابي در ايران روي داده، جهت اين انقلاب روشن است. حاکميت صدق، حق، عدل، عفت، تقوا، مهر، عطوفت، برادري الهي، قهر و غضب في الله، دوستي با دوستان خدا، دشمني با دشمنان خداست. انقلاب براي حاکميت ارزش متعالي و مبارزه با ضد ارزش هايي بوده که سال ها و قرن ها بر زندگي مردم، براخلاق، بر روابط، در زندگي خصوصي، خانوادگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ما حاکم بود. انقلاب براي اين بود که آن ارزش ها را از حاکميت بيندازد و ارزش هاي اصيل متعالي و الهي و نور را به جاي ظلمات حاکم کند... تا انقلاب ارزش ها در جامعه پديد نيايد هرگز نمي توان گفت انقلابي پديد آمده است.» ماحصل آنکه غدير خم به عنوان عيد ولايت پذيري و ولايت مداري و حماسه عاشورا به عنوان مظهر تبلور ايمان و اعتقادات الهي است؛ پس بايد هويت اسلامي، ارزش هاي ديني و فرهنگي استخراج شده از آن حفظ شوند و کانون هايي که درجهت بارور کردن انقلاب و آشنا کردن نسل جوان با فضايل و مکارم نقش بسياري داشتند نظير جايگاه رفيع ولايت فقيه به عنوان سنگر دفاع از انقلاب و ارزش هاي آن تقويت شوند و اولين و مهم ترين گام براي اين منظور تبديل ارزش ها به هنجارها و مقررات عيني همراه با ضمانت اجرا و پياده کردن آنها در سطوح مختلف اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و به ويژه سياسي است که مستلزم تحقق يک جامعه اسلامي و ارزشي است. ولايت در اسلام و درمکتب غدير، ناشي از ارزش ها و نظام ولايت فقيه مادر ارزش هاست و نمي توان از جامعه اي که حاکميت سياسي و مقررات قانوني آن مسير ديگري را به غير از مطالبات ارزشي ولايت فقيه پي مي گيرد، توقع داشت که ارزش هاي اسلامي و روح اخلاق گرايي در آن نهادينه و به کار گرفته شوند؛ چرا که چنين جامعه اي کم کم در عرصه فردي و زيست اجتماعي نيز ارزش هاي ديني و معنوي را فراموش خواهد کرد و شاهد قرار گرفتن عناصري همچون تکفير و تهمت به جاي صدق و اخلاق، موعود گرايي غير ديني به جاي انتظار اميد بخش، دنيا گرايي به جاي حيات طيبه، بدعت گرايي به عنوان مادر تمام خصومت ها و بي بصيرتي ها به جاي شريعت گرايي به عنوان زير بناي وحدت، ترويج دموکراسي غربي و ناسيوناليسم به جاي جمهوريت توأم با اسلاميت، شعارگرايي عوام فريبانه خدمت به حقوق بشر به جاي غيرت ديني و در انتها سياست منهاي اسلام به جاي سياست به اضافه اخلاق، خواهيم بود. لازم است منظومه منور ارزش هاي گفتمان عاشورا در الگوي رفتار و مناسبات اجتماعي و مهم تر از همه رفتار سياسي ما حضور دائم و فعال داشته باشد؛ امام خميني بارها تأکيد کردند و يادآور شدند که نهضت ما و انقلاب اسلامي در امتداد قيام حسيني است و مي فرمودند: «تکليف همه ما ها را حضرت سيدالشهدا معلوم کرده است... جمهوري اسلامي ايران نبايد تحت هيچ شرايطي از اصول و آرمان هاي مقدس و ارزش هاي الهي خود دست بردارد.» امروز بايد با بهره گيري از آموزه هاي سترگ غديرخم و حماسه عاشورا ذيل التزام به ولايت فقيه، ارزش هاي مهمي همچون حفظ محبت خدا و اهل بيت در دل ها، واقع بيني و عدالت طلبي، اعتدال و ميانه روي و عمل به تکاليف اسلامي و انقلابي، خير خواهي و اخلاق گرايي، شهامت و شهادت طلبي، احترام به خانواده معزز شهدا، تواضع و فروتني، ايثار و فداکاري، عزت بخشي به جانبازان به عنوان عمارهاي انقلاب و ميراث جاودان دفاع مقدس را احيا و حفظ و آن را نهادينه کرد تا همگان طعم شيرين زيست مومنانه را ذيل نظام جمهوري اسلامي ايران چشيده و احساس کنند. بايد اذعان کرد که بسيج را بايد مفهومي فراگير دانست که عموميت وسيعي از انديشه هاي ارزشي را در خود جاي داده است؛ عنوان و لقب اين واژه مقدس مي تواند هماي سعادت را بر دوش هر فردي از هر قشري از جامعه فرو بنشاند؛ بسيجي بايد با تعهد و تقوا، عزم و اراده، صفا و صدق، شجاعت و همت، عدالت خواهي، تيز هوشي و زمان شناسي در فراز هاي حساس انقلاب و به خصوص در جبهه تحقق پيشرفت توأم با عدالت حضور داشته باشد؛ چرا که بسيج مرزبان ارزش هاي انقلاب و گفتمان بزرگ و عظيم عاشورا است و بايد بداند ارزش ها حاصل رشادت هاي همرزمانش در طول تاريخ، انقلاب و دفاع مقدس است؛ پس ابيد براي پاسداري، حفاظت و ترويج آنها پيوسته آماده باشد و اجازه ندهد قلم، بيان و گامي ارزش ها را حذف يا کمرنگ کند. در برهه فعلي انقلاب، بسيجيان عزيز بايد با بهره گيري از بينش ها وروش هاي مولاي متقيان و پند هاي حکمت آموز غدير خم، نماد و تبلور ارزش زيست مومنانه ذيل گفتمان «براي مردم»، «بامردم»، و «درمردم» باشند و در کنار توده هاي مختلف، از سنگر ولايت فقيه به عنوان مرجع ارزش ساز در جامعه دفاع و صيانت کنند و پيوسته در انديشه هاي دروني و روابط اجتماعي خويش به دنبال ايجاد تنظيم هندسي ارزشمند «خود»، «خلق»، «خدا» به عنوان يک امر بايسته و شايسته بر اساس سيره معصومين، امام خميني(ره) ، شهداي انقلاب و دفاع مقدس و مطالبات مقام معظم رهبري باشند. به اميد آنکه بنده و بسيجيان عزيز با کار بست عقلانيت توأم باعشق، شهامت و فداکاري، صدق و آگاهي و التزام عملي شعور گرا به ولايت فقيه، بتوانيم پاسداراني پايند به ارزش هاي انقلاب و اسلام باشيم؛ چنان که مقام معظم رهبري مي فرمايند: «امروز بايد مساله پايبندي به ارزش ها محور تقسيم باشند؛ يعني آنان که پايبند به ارزش ها هستند، محرم و همراه انقلابند و آنان که پشت به اين ارزش ها کنند و محور رفتارشان را ارزش هاي الهي تشکيل ندهد، نامحرمند و بيگانه با انقلاب.» هنگامه فرا رسيدن بزرگترين عيد اسلاميت و انسانيت، اعتقاد قلبي دارم که غدير روح جهان، انسان و آخرين زنجيره تداوم ارزش هاي الهي است؛ غدير يک گزينش رحماني و رمزي است بين خدا و انسان، غدير فرودگاه موکب مقدس پيامبراعظم و قرارگاه فرماندهي سپاه توحيد و لشکر ارزش گرايان در عالم هستي است. اميدوارم با استعانت از قدرت لايتناهي خداوند قادر متعال، توسل به آستان امير المومنين و با تأسي به حکمت هاي شگرف غديرخم و شهداي انقلاب و دفاع مقدس بتوانيم حاکميت ارزش هاي الهي را در جامعه عينيت و تحقق بخشيم.
منبع: آيه شماره دي ماه 89