سرمايهگذاري، روشي نوين در بورس
نويسنده:محسن رضايي شورکي*
براي سرمايهگذاري کردن ابتدا بايستي به پـسانداز بپردازيم تا بتوانيم مازاد درآمد خود را سرمايهگذاري کنـيمالـبتـهبا ايــنمـازاد درآمد کارهاي گوناگوني ميتوان انجام داد، عدهاي آن را نگهداري ميکنند و در آينده از همين مبلغ استفاده ميکنند يعني هيچگونه افزايشي در آن نخواهند داشت ولي عدهاي از بلا استفاده نگه داشتن افزايش درآمد خودداري کرده تا در آينده به مبلغ بيشتري دست يابند و اين افزايش در مبلغ مازاد درآمد در آينده دليلي است براي پسانداز.
حال به بررسي اين موضوع ميپردازيم که پس انداز خود را چگونه سرمايهگذاري نمائيم ميتوانيم به سرمايهگذاري بر روي اوراق قرضه، سهام، کالاهاي مختلف، زمين و غيره بپردازيم يا پس انداز خود را در بانک سرمايهگذاري نمائيم. اين موضوع که پسانداز خود را کجا سرمايهگذاري کنيم يکي از دغدغههاي اصلي سرمايهگذاران ميباشد و در اين امر مسائل گوناگوني چون سليقه و علاقه فرد نقش مهمي را دارد اما نميتوان نقش سودآوري سرمايهگذاري را به عنوان نقش اصلي در سرمايهگذاري کتمان کرد.
هر چند در کشور ما سرمايهگذاري در بخشهاي مختلفي چون زمين، صنعت، سپردههاي بانکي با نرخ بالا در گذشتههاي نه چندان دور رايج بوده است اما امروزه بازار بورس با افزايش جذابيتهاي اقتصادي خود، پايگاه مهمي را در جذب سرمايهگذاري پيدا کرده است.
هر چند مدت تقريباً زيادي از فعاليت بازار بورس اوراق بهادار ميگذرد اما آگاهي عمومي کمي نسبت به آن وجود دارد و اغلب کساني که مايل به سرمايهگذاري ميباشند با روشهاي متداول سرمايهگذاري در بورس آشنايي کافي ندارند. بنابراين در صورت آگاهنبودن نسبت به سرمايهگذاري و در دست نداشتن اطلاعات کافي در مورد بازار بورس اوراق بهادار سرمايهگذاري در آن نتيجهاي جز نااميدي در بر نخواهد داشت.
خريد زمين و مسکن در دوران تورم نوعي سرمايهگذاري محسوب ميشود که به منظور افزايش قيمت آن در دورههاي آتي و منفعت در آينده انجام ميگيرد. همچنين سرمايهگذاري در صنعت به منظور فروش و کسب سود سرمايهگذاري به حساب ميآيد ولي در صورتي که سرمايهگذاري به منظور سود بردن در دورههاي منظم و به صورت پيوسته باشد ميتوان به سرمايهگذاري در بورس اوراق بهادار پرداخت.
هنگامي که تصميم به سرمايهگذاري در بورس گرفتيم بايستي روشهاي خريد و فروش سهام را فرا گيريم، مشخص نمائيم که هدفمان از سرمايهگذاري چيست، ريسک و بازده مورد انتظارمان چه اندازه ميباشد و در نهايت سبد اوراق بهادار مورد انتظارمان را مشخص نمائيم.البته چون در خريد اوراق بهادار سخن از ريسک به ميان ميآيد بهتر است که افراد مازاد درآمد خود را به سرمايهگذاري تخصيص دهند و کمتر به قرض گرفتن براي سرمايهگذاري رو آورند چرا که قطعيتي در رسيدن به بازده مورد نظر وجود ندارد. منظور از ريسک عدم قطعيتي است که يک سرمايهگذار در بدست آوردن نرخ بازده مورد انتظار خود با آن روبه روست و مسلماً هر چه شرايط يک سرمايهگذاري پرريسکتر باشد فرد انتظار بازده بالاتري را خواهد داشت چرا که در شرايط بازده مساوي، سرمايهگذار مواردي که ريسک کمتري داشته باشد را پذيرا خواهد بود بنابراين بين ريسک و بازده مورد انتظار رابطه مثبتي وجود دارد اما بايستي به اين نکته توجه داشت که فرد سرمايهگذار شخصي ريسک گريز است يا فردي است که خواهان ريسک بيشتر و همچنين بازده بالاتر ميباشد.
براي پايين آوردن احتمال ريسک سرمايهگذاري در بورس از سرمايهگذاري در يک اوراق بهادار پرهيز کنيم و سبد اوراق بهادار را تشکيل دهيم. البته منظور از سبد اوراق بهادار اين نيست که تعداد زيادي اوراق بهادار انفرادي که داراي ماهيت ريسک- بازده مناسبي هستند را انتخاب کنيم بلکه بايستي سبدي از اوراق بهاداري که مطابق با اهداف سرمايهگذاري باشد و به ارتباط بين آنها توجه کند را جمع آوري نمود زيرا در صورتي که با توجه به ارتباط بين آنها سرمايهگذاري گردد در صورت افزايش ريسک يک سرمايهگذاري کاهش در ريسک سرمايهگذاري مقابل، آن را جبران خواهد نمود و براي کاهش ريسک بايستي به متنوع سازي هرچه بيشتر اوراق بهادار پرداخت.
در اين بخش به تفاوت بين سهام رشدي و شرکت رشدي ميپردازيم تا به تسهيل سرمايهگذاري براي سرمايهگذاران کمک كند. هنگام سرمايهگذاري و در آخرين مرحله تجزيه و تحليل، ارزش ذاتي هر سهم با ارزش بازار آن مقايسه ميگردد تا نسبت به آن تصميم مناسب را اتخاذ نمود و نکته در اينجاست که سهام يک شرکت موفق که با مديريت قوي و عملکرد برتر ارزشيابي ميشود ممکن است که بسيار بالا قيمت گذاري شود به طوري که ارزش ذاتي اين سهام پايينتر از قيمت بازار آن باشد در حالي که عکس اين موضوع براي شرکتهاي با عملکرد بد و فروش کمتر اتفاق ميافتد. به چنين شرکتهايي با مديريت قوي و ارزشيابي بهتر، شرکتهاي رشدي ميگويند اما اين موضوع دليلي بر اين نيست که سهام چنين شرکتهايي، سهام رشدي ميباشد. سهام رشدي عبارت است از سهامي که نرخ بازدهي بالاتري نسبت به ديگر سهام با ريسک مشابه در بازار حاصل ميآورند. بالابودن نرخ بازدهي بر اساس ريسک اين سهام ناشي از آن است که بازار، اين سهام را در مقايسه با سهام ديگر کمتر ارزشگذاري ميکند و اين موضوع به واسطه اطلاعات نادرست و غيردقيق ميباشد و پس از اينکه اطلاعات درست آن منعکس ميگردد باعث ميشود تا سهام بازار آن تعديل يافته و شروع به بالارفتن نمايد بنابراين سهام رشدي ميتواند مربوط به هر شرکتي باشد و در صورتي که اين سهام پايينتر از ارزش ذاتي آن قيمتگذاري شده باشد جزو سهام رشدي قرار خواهد گرفت.حال با توجه به موارد مذکور در صورتي که تصميم به سرمايهگذاري در بورس گرفتيم به اين نکات توجه ميكنيم: 1ـ اگر براي اولين بار سرمايهگذاري ميکنيم بايستي با بعضي از موارد مانند اينکه سود چگونه محاسبه ميشود، سهام جايزه چيست و چگونه در مجامع عمومي شرکت کنيم، آشنا شويم.
2ـ اطلاعات مورد نياز خود را در بورس از طريق حضور در تالارهاي بورس يا به وسيله سايتهاي معتبر به دست آوريم.
3ـ از سبد اوراق بهادار متنوع استفاده کنيم.
4ـ اطلاعات غلط را باور نکنيم و از رفتار رمهوار بپرهيزيم.
5 ـ خريد مواردي مانند اوراق مشارکت را نيز در برنامه خود قرار دهيم چرا که داراي ريسک بسيار پايين ميباشد.
6 ـ سرمايهگذاري در بورس را يک سرمايهگذاري ريسکدار در نظر بگيريم و از خريد سهامهاي با اطمينان بيشتر شروع کنيم.
7ـ در صورتي که شاخص دچار تغييرات شديد شد دست به خريد و فروش نزنيم.
با توجه به اين نکات شخصي که به تازگي وارد سرمايهگذاري در بورس ميگردد ميتواند اطلاعات مختصري از چگونگي سرمايهگذاري در بورس بدست آورد البته اين شخص با شرکت در کلاسهايي که بدين منظور تشکيل ميشود ميتواند سطح آگاهي خود را براي سرمايهگذاري بالا ببرد. همچنين چنين فردي با مطالعه اطلاعات گذشته در بورس ميتواند از اين اطلاعات براي سرمايهگذاري آينده استفاده نمايد و چگونگي تاثير عوامل مختلف را بر ريسک و بازده بدست آورد.
با توجه به تمامي اين تفاسير سازمان بورس و اوراق بهادار در سالهاي اخير با شکوفايي همراه بوده و خيل عظيمي از سرمايهگذاران را به سمت خود جذب كرده است كه ميتواند منبع مناسبي براي سرمايهگذاري به شمار رود زيرا در سالهاي 1388و 1389 نقش پررنگي را در جذب سرمايهگذاران داشته است و اين موفقيت بورس را بايد مديون افزايش جذابيتهاي بورس براي سرمايهگذاري دانست. همچنين تشکيل صندوقهاي مشترک سرمايهگذاري براي کاهش ريسک توسط سازمان بورس يکي ديگر از دلايل افزايش سرمايهگذاري ميباشد و سازمان بورس با اين روشها توانست سرمايهگذاران را ترغيب کند تا در بورس اوراق بهادار سرمايهگذاري کنند و همچنان به روند رو به رشد خود ادامه دهد.
پينوشتها:
* کارشناس ارشد حسابداري
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج