وادي عشق

در طول چهارده قرني که از اسلام مي گذرد، شعراي متعددي با زبان ماندگار شعر در مدح و ثناي اهل بيت(ع) خصوصا در رابطه با حماسه عاشوراي حسيني و مظلوميت هاي اهل بيت(ع) به سرودن شعر پرداخته و به نشر فضايل و مناقب ائمه معصومين(ع) در قالب شعر جامع عمل پوشانده اند. در اين مطلب قصد داريم شما را با چند تن از پيش کسوتان و پيرغلامان اين عرصه آشنا کنيم. کساني که سال هاست بار سفر آخرت را بسته و راهي شده اند، اما بعد از گذشت سال ها، هنوز هم مرثيه هايشان گرمي بخش مجالس عزاداري ثارالله است.
دوشنبه، 18 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وادي عشق

وادي عشق
وادي عشق


 

نويسنده: نعيمه جلالي نژاد




 

اشاره:
 

در طول چهارده قرني که از اسلام مي گذرد، شعراي متعددي با زبان ماندگار شعر در مدح و ثناي اهل بيت(ع) خصوصا در رابطه با حماسه عاشوراي حسيني و مظلوميت هاي اهل بيت(ع) به سرودن شعر پرداخته و به نشر فضايل و مناقب ائمه معصومين(ع) در قالب شعر جامع عمل پوشانده اند. در اين مطلب قصد داريم شما را با چند تن از پيش کسوتان و پيرغلامان اين عرصه آشنا کنيم. کساني که سال هاست بار سفر آخرت را بسته و راهي شده اند، اما بعد از گذشت سال ها، هنوز هم مرثيه هايشان گرمي بخش مجالس عزاداري ثارالله است.

کمال الدين علي محتشم کاشاني
 

محتشم کاشاني از مهمترين شاعران و مرثيه سرايان شيعه بود. او که به لقب شمس الشعراي کاشاني نيز مشهور است، در آغاز سده ده هجري و هم دوره با پادشاهي شاه طهماسب صفوي در کاشان متولد شد و بيشتر دوران زندگي خود را در اين شهر گذارند، در نوجواني به مطالعه علوم ديني و ادبي معمول زمان خود پرداخت و اشعار شعراي قديمي ايران را به دقت مورد بررسي قرار داد. همان موقع بود که به دربار شاه طهماسب صفوي راه يافت و به مناسبت قصيده و غزل هاي زيبايش مورد لطف شاه قرار گرفت و پس از مدتي در زمره شعراي معروف عصر خود جاي گرفت. اما به دليل اعتقادات ديني خود و احساسات شيعي دربار شاهان صفوي که در صدد تقويت اين مذهب (در مقابل مذاهب اهل سنت) بودند، به سرودن اشعار مذهبي و مصائب اهل بيت که در نوع خود تازه و بي بديل بود پرداخت.
محتشم پس از مدت کوتاهي به يکي از بزرگ ترين شعراي ايران در سبک اشعار مذهبي و مصائب ائمه اطهار شيعه بدل شد و اشعارش در سراسر ايران مطرح شد. به طوري که مي توان وي را معروف ترين شاعر مرثيه سراي ايران دانست که براي اولين بار سبک جديدي در سرودن اشعار مذهبي را پايه گذاري کرد.
اولين اشعار مذهبي محتشم در سوگ غم مرگ برادرش بود که ابيات زيبايي در غم هجر برادرش سرود و پس از آن به سرودن مرثيه هايي در واقعه جانسوز کربلا، عاشوراي حسيني و مصيبت نامه هاي مختلف پرداخت.
فنون شاعري را از صدقي استرآبادي، فرا گرفت و خود شاگرداني مانند تقي الدين محمد حسيني صاحب «خلاصه الاشعار»، صرفي ساوجي، وحشتي جوشقاني و حسرتي کاشاني را پرورش داد. محتشم با سرودن دوازده بند در مرثيه کشتگان کربلا که بند اول ترکيب بند معروفش با بيت «باز اين چه شورش است که در خلق عالم است؟/ باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟» آغاز مي شود، مقام والايي در مرثيه سرايي ايران کسب کرد و اين ترکيب بند محتشم بود که شهرت بسياري به دست آورد.
محتشم کاشاني در ربيع الاول سال 699 هجري در شهر کاشان درگذشت. مجموعه آثار اين شاعر بزرگ عصر صفوي، پس از مرگش، توسط يکي از شاگردانش در شش کتاب جمع شد، که مشتمل بر غزليات، قصايد، قطعات، رباعيات، مثنويات، و ترکيب بندهاي اوست.

باز اين چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟

باز اين چه رستخيز عظيم است؟ کز زمين
بي نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است

اين صبح تيره باز دميد از کجا؟ کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است

گويا، طلوع مي کند از مغرب آفتاب
کآشوب در تمامي ذرات عالم است

گر خوانمش قيامت دنيا، بعيد نيست
اين رستخيز عام، که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است

جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا، عزاي اشرف اولاد آدم است

حاج ملاحسين مولوي
 

حاج ملاحسين، يکي از بزرگ مداحاني به شمار مي رود که تمام عمرش را وقف معصومين(ع) کرده بود و به نام شيخ الشعرا مشهور بود.
حاج ملاحسين در شهر قم، محله چهل اختران به دنيا آمد. از دوران کودکي نزد شيخ غلام حسين کرمانشاهي مشغول يادگيري قرآن شد. همزمان با يادگيري مفاهيم قرآني در مکتب خانه نيز درس مي خواند. از همان دوران علاقه زيادي به مداحي و شاعري داشت و در سنين نوجواني نزد ميرزا ابالفضل زاهدي تفسير قرآن را فرا گرفت.
شغل اصلي اش آسياباني بود و زندگي ساده و بي آلايشي داشت. ملاحسين مولوي بدون داشتن استادي براي مداحي، شروع به مداحي و سرودن اشعاري در ذکر مصيبت هاي معصومين کرد. بدون وضو شعري نمي سرود و در مجلسي شرکت نمي کرد. هرگز مبالغي که از راه مداحي به دست مي آورد نمي شمرد و اکثر مبالغ را بدون شمارش به مستمندان مي بخشيد.
وقتي از ايشان سؤال مي شد که «چرا مبالغي را که از راه مداحي به دست مي آوري را نمي شماري؟» پاسخ مي داد: «هفتاد سال است که حنجره ام را در خدمت حضرت زهرا و فرزندانش گذاشته ام، چطور مي توانم در مقابل آن مبلغي دريافت کنم و آن را بشمارم؟!»
شاگردان زيادي داشت که هر کدام بعد از سال ها همجواري با استاد جزء بهترين شاعران و مداحان قرار گرفتند. مرحوم آقاي ستايشگر، آقاي کوچک زاده، ميرزا علي اخباري، ميرزا محمود مولوي، آقاي عاصي، آقاي شمس، آقاي زنگي، آقاي باقري، آقاي حسن اخباري، آقاي سازگار، آقاي حيدرزاده، آقاي مالکي از جمله کساني بودند که در محضر حاج ملاحسين مولوي فنون شاعري و مداحي را آموختند.
حاج ملاحسين، چند روز قبل از فوت به خانه يکي از دوستانش به نام آقاي کاشاني مي رود و مي گويد: من را حلال کن. من ديگر به اين جا نمي آيم.
آقاي کاشاني با خودش فکر مي کند: شايد فردي از خانواده سخني گفته باشد که حاج ملاحسين ناراحت شده باشد. به همين دليل با نگراني مي پرسد: کسي به شما چيزي گفته که شما ناراحت شده ايد؟
حاج ملاحسين مي گويد: اين روزها روزهاي آخر زندگي من است. من از کسي ناراضي نيستم، از خانواده محترم تان هم بخواهيد تا من را حلال کنند. بعد از چند روز در تيرماه سال 27 به منزل آقاي دکتر نيک پور مي رود. نماز مغرب را برگزار مي کند و بين دونماز در حالي که مشغول ذکر تسبيحات حضرت زهرا (ع) بودند از دنيا مي رود.
آيت الله بهجت با شنيدن فوت ملاحسين مي فرمايد: جنازه ايشان را نگه داريد و در روز پنج شنبه به خاک بسپاريد. وي در شهر قم، قبرستان شيخان در خانه ابدي به خاک سپرده مي شود.
حاج ملاحسين در حالي که اشعار بسيار زيادي را در طول زندگي سروده بود، هيچ کدام از آن ها را روي کاغذي ننوشت و آثاري از وي به چاپ نرسيد. تنها چند نمونه از اشعار گهربار ايشان در کتابي که به دست محمد جواد مولوي نيا منتشر شده، به يادگار باقي ماند.

تو قتيل العبراتي، شه لب تشنه حسينم
کشتي بحر نجاتي شه لب تشنه حسينم

به تولاي تو من دل خوش و شادم به دو عالم
هم لطف و برکاتي، شه لب تشنه حسينم

دست حاجت نبرم جز به در کعبه کويت
تو مجيب الدعواتي، شه لب تشنه حسينم

قدسيان فخر به درباني کوي تو نمايند
چه رفيع الدرجاتي، شه لب تشنه حسينم

گر ولاي تو نباشد چه صيامي چه صلوتي؟
معني صوم و صلوتي، شه لب تشنه حسينم

با وجوديکه تو هستي پسر ساقي کوثر
تشنه آب فراتي، شه لب تشنه حسينم.

منبع :ماهنامه فرهنگي اجتماعي ديدار آشنا شماره 134



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط