علم استفاده از مغز براي موفقيت

ضمير ناخود آگاه انسان از زمان جنيني در رحم مادر، کار خود را آغاز مي نمايد و با توجه به اطلاعات دريافت شده از طريق کانال هاي ارتباطي، شروع به برنامه ريزي ذهني براي نوزاد مي نمايد. اين کانال ها در اين زمان، همان حواس پنج گانه ي مادر مي باشد يعني هر آن چه را که مادر ببيند، بشنود يا حس کند، به صورت کامل ضمير ناخود آگاه، آن ها را ضبط نموده و طبق اين اطلاعات، شروع به برنامه ريزي براي کودک مي نمايد و دقيقاً به همين علت است که احساسات مختلف در مادران، نسبت به خوراکي ها شکل مي گيرد زيرا يکي از علت هاي اين امر، خواسته ها و نيازهاي ضمير ناخودآگاه جنين براي رشد مي باشد و از همين زمان است که مادران بايد تعليم و تربيت کودک خود را برعهده بگيرند که متأسفانه بيش تر مادران باردار، از اين امر غافل اند و اطلاعات لازم را در اين خصوص ندارد.

وظايف اصلي ضمير ناخودآگاه
 

هر کس با توجه به باورها و بينش خود و به طور خود کار، حوادث و اتفاقات بيروني را تفسير و توجيه مي کند، بنابراين بسياري از انسان ها، بر اين باورند که آن چه در درون شان مي گذرد، از اراده خارج بوده و نمي توانند در آن دخل و تصرفي نمايد. باورهاي انسان ها که شکل دهنده و تنظيم کننده ي رفتار آدمي ست، در طول عمر، شکل گرفته، ساخته شده و قالب بندي مي شوند ولي باورهاي ساخته شده از بدو تولد تا 5 سالگي، از اهميت بسيار حياتي برخوردار مي باشند چون در اين دوره 5 ساله، کودک به شدت به مادر، پدر و اطرافيان وابسته بوده و بدون اين که مفهوم خوبي يا بدي را بداند و يا توانايي فهم و شناخت مفاهيم را داشته باشد، راهنماي ها، فرمان ها، تنبيهات و تشويق ها، هشدارهاي متعدد و بي شمار مادر و اطرافيان را دريافت و ضبط مي کند، از راه شنيدن، ديدن، لمس کردن، عملکرد و... يا ناظر بر رويدادها و امور جاري زندگي، رسوم، سنن، آيين، آداب و عادات، دين و مذهب و مراسم مربوط به آن ها و... همگي بي کم و کاست در ذهن کودک ضبط مي شود. موقعيت کودک، نياز حياتي او به مادر و پدر، عدم توانايي او در فهم و درک معاني در اين دوره، تصحيح و توضيح را براي او غير ممکن مي سازد، بنابراين کليه ي امور و جريان ها را حقيقت محض مي پنداشته و ضبط مي کند. اين نوار هاي ضبط شده در طول زندگي وجود داشته و هيچ کس نمي تواند آن ها را از مغز خود پاک سازد و اين نوارها هميشه آماده ي باز نواختن هستند. اين باز نواختن در تمام عمر، داراي نفوذي مقتدرانه است. باورها و اعتقادات ساخته شده در اين دوره، از اهميت خاصي برخوردارند چرا که باورهاي بعدي، تحت تأثير باورهاي اوليه قرار مي گيرند. حتي در بسياري از افراد، قالب ها و باورهاي فکري 5 سال اول، بدون تغييرات اساسي حتي گاهي به صورت تعصب آميز، راهنما و الگوي آنان در تمام طول عمرشان مي گردد. بنابراين فرمان ها، هشدار ها، راهنمايي ها، تنبيه ها، تشويق ها و...در مغز کوچک کودک ضبط مي شوند که بيش تر آن ها در چهارچوب کلمات «نکن، بکن، هرگز، هيچ وقت، هميشه، يادت نرود و...» بيان مي شود. هم چنين ادب کردن هاي بيهوده و خسته کننده ي والدين در کودک احساس هاي منفي به وجود مي آورد. اين احساس هاي منفي که در پي هم مي آيند و يکديگر را تأييد و تثبيت مي کنند نيز به طور دائم ضبط شده و پاک شدني نيستند. بسياري از ما تحت تأثير گفتار، کردار و تلقين هاي منفي مستقيم و غير مستقيم اطرافيان مان به ويژه مادر و پدر، از کودکي مي آموزيم که «زندگي سخت، دشوار و بي رحم است. زندگي فنا پذير است، تو عرضه نداري، در زندگي هيچ چيز نمي شوي، تو شانس نداري، تو هميشه شکست مي خوري، تو هميشه اشتباه مي کني و...» متأسفانه اين باور هاي منفي در بسياري از موارد و در بسياري از انسان ها، تا آخر عمر باقي مي ماند.
به طور کلي، باورها و اعتقادات انسان ها، از بدو تولد و از زماني ساخته و پرداخته مي شود که شخص هيچ گونه حق انتخابي نداشته و هيچ گونه نظر يا دخل و تصرفي در آن ها نمي توانسته داشته باشد. باورها و اعتقادات بعدي نيز تحت تأثير باورهاي اوليه قرار دارند. هم چنين بسياري از خصوصيات و نحوه ي تفکر آدمي، تحت تأثير فرهنگ حاکم بر جامعه و تلقين ها و الگوهاي محيط ( خانواده و اجتماع) مي باشد. به طوري که در بسياري از مواقع، مقاومت در برابر آن ها حتي در سنين بالا نيز بسيار مشکل است.
زندگي انسان عجب حکايتي ست! سفري آغاز شده که اختيار آن را نداشته ايم که بدانيم چرا به دنيا مي آييم، سفرمان، در چه زمان و از کجا شروع شده و تا کي ادامه خواهد داشت؟ ضوابط و شرايط آن کدام اند؟ همسفران ما کيستند؟ چه فضايي بر سفرمان حاکم بوده و خواهد بود؟ حوادث و رويدادهايي که به ظاهر به نفع ماست، در نهايت هم به سود ما خواهد بود يا نه؟ از همه شگفت انگيز تر اين که باورهاي اساسي و اوليه ي ما، زماني شکل مي گيرند که قدرت تشخيص حتي خوب را از بد، زيبا را از زشت، سود را از زيان و مفيد را از مضر نداشته ايم؟ بدون توجه به اين که از کجا آمده ايم، دوران خردسالي مان چگونه سپري شده، چه دشواري هايي را پشت سر گذاشته ايم، باورهاي اوليه مان چه بوده و فرهنگ حاکم بر جامعه مان چگونه بوده و چه اثرات مثبت يا منفي بر باورهاي مان داشته اند، مي توانيم با رعايت اصولي، از خود انساني موفق، آرام، شاد، تندرست، جذاب، دانا و توانا، مثبت انديش و سر شار از شور و شوق ساخته و انساني جديد يا شخصي کاملاً متفاوت با گذشته باشيم و اين امور امکان پذير نيست مگر با شناخت کامل ضمير ناخودآگاه. شناخت جزئي همين چند وظيفه ي ضمير ناخودآگاه، پرده از راز قدرت هاي نهفته در اين سيستم بر مي دارد. فرض کنيد شما نقش ضمير ناخودآگاه را بر عهده داريد؛ چگونه مي توانيد چند ميليارد سيستم عصبي را هم زمان با سيستم هضم و دفع، گردش خون، تنفس، رشد، خاطرات، احساسات و...کنترل نماييد؟ شاخص ترين فرماندهان نظامي، قادرند تنها يک يا چند لشکر که تعداد اعضاي شان حداکثر به چند هزار نفر مي رسد را کنترل نمايد که آن هم به صورت کامل، امکان پذير نمي باشد پس ملاحظه مي کنيد که خالق قادر، چه سيستم قدرتمندي طراحي نموده و نمونه ي بارزي از خود را در بدن ما به امانت گذاشته است.
براي نمونه، اگر ما نهال درختي را از ابتدا در زميني بکاريم، اين نهال شروع به رشد نموده و لايه هاي چوب را هر سال به خود اضافه مي کند. ساقه ي اوليه ي نهال، داراي خصوصيات کلي همان درخت بوده و چنان چه اين لايه از بين رود، کل درخت، خشکيده و از بين خواهد رفت. در واقع سلامتي درخت تنومند چندين ساله، بستگي به سلامتي همان اولين لايه ي نهال دارد و ما در انسان، اين لايه ي اوليه را «ضمير ناخودآگاه» و لايه هاي بعدي را« تربيت ها و رفتارهاي مختلف» مي ناميم. با کمي تأمل بر روي تنه هاي برش خورده ي درختان، در مي يابيم که راهي براي دسترسي به لايه ي اوليه ي نهال وجود ندارد و به صورت مخفي در زير لايه هاي ثانويه، کار خود را انجام مي دهند. ضمير ناخودآگاه نيز همانند همين ساقه ي اوليه ي درخت بوده و به راحتي قابل دسترسي نمي باشد در صورتي که اثرات برنامه ريزي آن را در رفتار ها و خصوصيات افراد مي توان مشاهده کرد.
منبع: نشريه شادکامي و موفقيت-ش67.