خوشگذراني در شهر بازي
ارسلان شهلا/درsonic colors مثل تمام بازي هاي سونيک، جوجه تيغي معروف و تند و تيز را از چپ به راست کنترل مي کنيد، مي پريد، سکه مي خوريد، بر سر دشمنان مي زنيد و مثل توپ دور خود جمع مي شويد و غل مي خوريد. خوشبختانه سازندگان بازي عقل به خرج داده اند و به جاي آنکه سونيک را از بيخ و بن متحول کنند، به ريشه هاي سونيک وفادار مانده اند و همين مسأله عامل اصلي جذابيت sonic colors است. در نتيجه، سونيک اين بار هم بازي نفس گير و هيجان انگيزي از کار در آمده است که شما را به ياد روزهاي اوج جوجه تيغي روي کنسول سگا مي اندازد.
ماجراي sonic colors در يک شهر بازي گردون با کلي حلقه اتفاق مي افتد که خوراک خود سونيک است. دشمن قديمي سونيک يعني دکتر روباتيک اين شهر بازي را راه انداخته تا شهروندان فضايي را سرگرم کند و حواس آنها را از کارهاي شرورانه اش پرت کند. اما ظاهراً خود شهر بازي وسيله اي براي ادامه کارهاي شيطاني دکتر روباتيک است. او گروهي از بازديد کنندگان فضايي بيچاره شهربازي به نام «ويسپ ها» را دستگير و زنداني مي کند و حالا سونيک و رفيق هميشگي اش «تيلز» براي نجات ويسپ ها و شکست دادن دکتر روباتنيک بد جنس دست به کار مي شوند. تيلز يک روباه چست و چابک زرد رنگ است که دو تا دم دارد و از 19 سال پيش تا الان در بازي هاي مختلف سونيک کنار جوجه تيغي بوده است.
داستان بازي به جاي صحنه هاي سينمايي از طريق عکس ها و نوشته هاي روي آن روايت مي شود. همين قدر براي بيان ماجراهاي sonic colors کافي است؛ چون سونيک اساساً نيازي به داستان ندارد و همه اينها بهانه اي براي حضور دوباره سونيک در دنياي بازي هاي کامپيوتري است. در واقع براي بسياري از بازي هاي هم نسل سونيک مثل دانکي کنگ يا ماريو مي توان داستان مشخصي را بازگو کرد اما سونيک يعني دويدن، سرعت و حلقه خوردن و همين براي جوجه تيغي دنياي بازي هاي کامپيوتري کفايت مي کند.
اما قدرت هاي جديد سونيک، گيم پلي بازي را متنوع مي کند. سونيک با آزاد کردن ويسپ ها براي مدت کوتاهي قدرت هاي جديدي به دست مي آورد. مثلاً ويسپ هاي زرد رنگ به او امکان مي دهند صخره ها را به راحتي خرد کند. ويسپ هاي نارنجي هم جوجه تيغي را مثل موش به هوا مي فرستند و او پس از مدتي دوباره روي زمين فرود مي آيد. ويسپ هاي بنفش هم که به طور اختصاصي در نسخه DS بازي sonic colors گنجانده شده، سونيک را به سياهچاله متحرکي تبديل مي کند که از حلقه هاي طلايي گرفته تا دشمنان و آيتم هاي دور و بر، همه چيز را در خود فرو مي بلعد. کنترل سونيک و قدرت هاي او روي ds آسان و لذتبخش است. سونيک روي DS نه کند است که حوصله تان را سر ببرد و نه آن قدر سريع است که او را روي صفحه نمايش گم کنيد.
sonic colors بازي جذابي است اما اين جذابيت خيلي زود به آخر مي رسد. در هر کدام از شش مرحله بازي، سه مرحله ديگر گنجانده شده که دو مرحله جانبي و يکي هم مبارزه باغول است. سونيک آن قدر کوتاه است که با کمي صبر و حوصله، اگر يک بار پاي بازي بنشينيد، مي توانيد آن را تمام کنيد.
منبع: نشريه همشهري دانستنيها ويژه نامه ديجيتال اسفند 89
ماجراي sonic colors در يک شهر بازي گردون با کلي حلقه اتفاق مي افتد که خوراک خود سونيک است. دشمن قديمي سونيک يعني دکتر روباتيک اين شهر بازي را راه انداخته تا شهروندان فضايي را سرگرم کند و حواس آنها را از کارهاي شرورانه اش پرت کند. اما ظاهراً خود شهر بازي وسيله اي براي ادامه کارهاي شيطاني دکتر روباتيک است. او گروهي از بازديد کنندگان فضايي بيچاره شهربازي به نام «ويسپ ها» را دستگير و زنداني مي کند و حالا سونيک و رفيق هميشگي اش «تيلز» براي نجات ويسپ ها و شکست دادن دکتر روباتنيک بد جنس دست به کار مي شوند. تيلز يک روباه چست و چابک زرد رنگ است که دو تا دم دارد و از 19 سال پيش تا الان در بازي هاي مختلف سونيک کنار جوجه تيغي بوده است.
داستان بازي به جاي صحنه هاي سينمايي از طريق عکس ها و نوشته هاي روي آن روايت مي شود. همين قدر براي بيان ماجراهاي sonic colors کافي است؛ چون سونيک اساساً نيازي به داستان ندارد و همه اينها بهانه اي براي حضور دوباره سونيک در دنياي بازي هاي کامپيوتري است. در واقع براي بسياري از بازي هاي هم نسل سونيک مثل دانکي کنگ يا ماريو مي توان داستان مشخصي را بازگو کرد اما سونيک يعني دويدن، سرعت و حلقه خوردن و همين براي جوجه تيغي دنياي بازي هاي کامپيوتري کفايت مي کند.
سونيک، همان جوجه تيغي قديمي
کنترل
سونيک در صفحه نمايش پاييني مي دود و دور خود مي چرخد و هر وقت به هوا بپرد، از نمايشگر بالايي سر در مي آورد. شايد گمان کنيد دنبال کردن بازي روي دو صفحه نمايش مجزا کار دشواري است اما اين ساختار در اين بازي کاملاً جواب داده. اتفاقاً گسترده بودن محيط نمايش بازي به صورت عمودي يک مزيت براي سونيک روي DS است؛ چون اين طوري خطرهايي که روي زمين يا بالا سر جوجه تيغي در کمين اوست را به راحتي مشاهده مي کنيد.
اگر سونيک باز کار کشته اي باشيد، احتمالاً از تعداد دفعاتي که سونيک همين طور اتفاقي و الکي مي مرد و مجبور مي شديد بازي را از نقطه عقب تر شروع کنيد، به ستوه مي آمديد اما به لطف نمايش بازي روي دو صفحه نمايش DS، تعداد اين مرگ هاي اتفاقي در sonic colors به حداقل مي رسد. گيم پلي
اما قدرت هاي جديد سونيک، گيم پلي بازي را متنوع مي کند. سونيک با آزاد کردن ويسپ ها براي مدت کوتاهي قدرت هاي جديدي به دست مي آورد. مثلاً ويسپ هاي زرد رنگ به او امکان مي دهند صخره ها را به راحتي خرد کند. ويسپ هاي نارنجي هم جوجه تيغي را مثل موش به هوا مي فرستند و او پس از مدتي دوباره روي زمين فرود مي آيد. ويسپ هاي بنفش هم که به طور اختصاصي در نسخه DS بازي sonic colors گنجانده شده، سونيک را به سياهچاله متحرکي تبديل مي کند که از حلقه هاي طلايي گرفته تا دشمنان و آيتم هاي دور و بر، همه چيز را در خود فرو مي بلعد. کنترل سونيک و قدرت هاي او روي ds آسان و لذتبخش است. سونيک روي DS نه کند است که حوصله تان را سر ببرد و نه آن قدر سريع است که او را روي صفحه نمايش گم کنيد.
sonic colors بازي جذابي است اما اين جذابيت خيلي زود به آخر مي رسد. در هر کدام از شش مرحله بازي، سه مرحله ديگر گنجانده شده که دو مرحله جانبي و يکي هم مبارزه باغول است. سونيک آن قدر کوتاه است که با کمي صبر و حوصله، اگر يک بار پاي بازي بنشينيد، مي توانيد آن را تمام کنيد.
مولتي پلير
منبع: نشريه همشهري دانستنيها ويژه نامه ديجيتال اسفند 89
/ج