سفر به روستاي سفيد چاه مازندران و ديدار با گورستان اسرار آميزش
اسم روستاي سفيدچاه را گورستان اسرارآميزش سر زبان ها انداخته. در منطقه گلوگاه بهشهر، تقريباً كسي نيست كه چيزي از داستان هاي شگفت انگيز گورستان تاريخي اين روستا نشنيده باشد. مردم گلوگاه از 50 پارچه آبادي دور و اطراف، مرده هايشان را به دوش مي گيرند و الله اكبرگويان به سفيدچاه مي آورند تا جايي در گورستان اين روستا برايشان دست و پا كنند. آنها معتقدند كه خاك سفيد اين روستا نمي گذارد اجساد مردگانشان بپوسد. گورستان پرطرفدار سفيدچاه روز به روز بزرگ و بزرگ تر مي شود و كم كم خانه ها و زمين ها را پس مي زند تا براي مردگان جا باز كند. اين گورستان به جز خاك سفيد رنگش، يك تفاوت ديگر هم با ديگر گورستان هاي ايران دارد؛ در بخش تاريخي گورستان، تقريباً تمام سنگ قبرهاي بالاي سر مزار متوفيان سر پا ايستاده اند. سنگ قبرهايي كه هر كدام تابلويي اعلاناتي هستند براي شناساندن شخصيت فرد متوفي.
نکته
نوادگان در روستا
سرشناس ترين اهالي گورستان روستاي سفيدچاه 3 نوزاد امام موسي بن جعفر (ع) هستند؛ ابراهيم (ع)، منصور (ع) و عبدالرحمان (ع) كه از ظلم و جور خلفاي مستبد فراري شده اند و براي همين در اين ديار مانده اند. از جمله ديدني هاي مقبره اين 3 تن، صندوقچه اي چوبي است كه اهالي روستا مانند چشم هايشان از آن محافظت مي كنند.
چطور برسيم؟
در راه گورستان سپيد
براي رفتن به روستاي سفيدچاه، بايد با قطار، وسيله شخصي يا اتومبيل كرايه اي به بهشر برويد
وسيله نقليه شخصي:
از بهشهر به بعد بايد به دل جنگل سرسبز بخش «يانه سر» تا بعد از طي 20 كيلومتر جاده پيچ در پيچ آسفالته، به گلوگاه برسيد، بعد از گلوگاه، روستاي «نيالا» در مسيرتان قرار مي گيرد و بالاخره سفيدچاه در حاشيه جاده از راه خواهد رسيد.
وسيله نقليه عمومي:
در بخش يانه سر، به جز سفيدچاه حدود 30 روستاي ديگر هم هست، با اين حساب در بهشهر سوار ميني بوس هر كدام از اين روستاها كه بشويد، مي توانيد به سفيدچاه و گورستانش برسيد.
چه مي بينيد؟
نقش و نگارهاي گور
سنگ قبرهاي ايستاده گورستان سفيدچاه از اسم و رسم مردگان گورستان مي گويند؛ از شغل و كسب و كار آنها و يا حتي خلقيات و روحيه شان
بر سينه سنگ قبرهاي ايستاده سفيدچاه اين اشكال را خواهيد ديد:
نقوش حيواني:
از كبوتر و روباه گرفته تا خرگوش و شتر را در اين گورستان خواهيد ديد. كبوتر، نماد پيام آوري، پيك ناهيد و عشق است. روباه، نماد دنيايي است كه فريبكار و نيرنگ باز است و خرگوش، نشان شخص باهوش و بادرايتي است كه فريب دنيا را نمي خورد. ميان سنگ قبرهاي سفيدچاه حتي شتر هم ديده مي شود. شتري كه لابد حكايت از كارواني دارد و لابد متوفي، در مسير عبور از اين روستا دار فاني را وداع گفته است.
نقوش گياهي:
سرو بدون شك پرجميعت ترين گياه اين گورستان است. سرو براي ما ايراني ها نماد جاودانگي و فناناپذيري بوده است. گل نيلوفر نشانه پاكي و تولد مجدد بوده و گل انار نماد پاكي و بي آلايشي.
ابزارهاي كاربردي:
اسباب و اثاثه نقش شده روي سنگ قبرها در بيشتر موارد شغل و كسب و كار شخص متوفي را برملا مي كند. شمشير، كمان، تفنگ و باروت دان، نشانه اشخاص شجاع و جنگاور است. بر سنگ قبر بافندگان، قيچي، ماسوره و ابزار بافندگي به چشم مي خورد و از ابزار نجاران نقش تبر، اره و مته بر سنگ قبرشان گذاشته شده است.
نقوش نمادين:
خورشيد نشانه حق پرستي و گرايش به بلندپروازي است و آينه، نماد خودشناسي و معرفت. بر سنگ قبر بانوان، شانه دوطرفه بر سنگ قبر آقايان شانه يك طرفه حك شده. نقوش نمادين، بيشتر در ميان سنگ تراشان متاخرتر كه ظاهرا كم حوصله تر از حجاران صفوي بودند، رايج بود. سنگ تراشان در قرن 13 و 14 ساده پسند و كم سواد بودند و اگر به دقت ميان سنگ قبرهاي زخمي شده به قلم اين سنگ تراشان بگرديد، حتي مي توانيد از آنها غلط هاي املايي بگيريد.
نقوش تاريخي:
امكان اين كه در ميان آن همه سنگ قبر يك سنگ تيموري يا صفوي پيدا كنيد كم است. بايد بين سنگ هاي زردرنگ ضخيم بگرديد تا بلكه با يكي از آن شاهكارهاي هنر سنگ تراشي روبه رو شويد. اين سنگ ها عموماً مانند محراب هايي هستند كه با خطوط ظريف و اسليمي هاي پرپيچ و تاب پر شده اند. خطوط خوش حك شده بر اين سنگ ها به جز نام متوفي و سال درگذشت وي، شامل صلوات كبير، احاديث، آيات و روايات مي شوند.
منبع: نشريه سرزمين من شماره 31