چگونه بعد از شنيدن خبر بد احساسات مان را کنترل کنيم؟

اخبار بد، مرگ يکي از عزيزان، بيماري، اخراج شدن از کار و... به شوک مي مانند. در چنين لحظاتي وحشت مي کنيد و همه ي زندگي تان ناگهان تغيير مي کند. جاي تعجب نيست که در تحقيقي مشخص شده تقريباً همه ي خانم هايي که ابتلا به سرطان سينه شان به آنها گزارش شده است، دچار پريشاني و اضطراب مي شوند. اما جدي تر اينکه، اين وضعيت در تقريباً نيمي از آنها پيشرفت مي کند که منجر به اختلالات رواني شديد مثل افسردگي مي شود.
کاملاً بديهي است که شنيدن خبر بد چندان آسان نيست. اما واقعيت اين است که بايد با آن کنار بياييد. شما فرزنداني داريد که بايد از آن ها حمايت کنيد و زندگي که بايد آن را ادامه دهيد. اما چطور؟
با اينکه به نظر غيرممکن مي رسد، اما راه هايي وجود دارد که مي توانيد با استفاده از آن ها به خودتان براي کنار آمدن با اخبار بد و شروع يک زندگي جديد، کمک کنيد.

کمک بگيريد
 

بعد از شنيدن يک خبر بد، ساده ترين راه اين است که فکر کنيد تنها و بي کس هستيد يا آن قدر خودتان را غرق در فکر کردن به جزييات آن مسأله کنيد که ديگر نتوانيد از زندگي لذت ببريد. بايد سعي کنيد با افراد خوش بين و مثبتي که در اطراف تان داريد صحبت کنيد و از آن ها کمک بگيريد و حتماً انجام کارهايي را که سابقاً از آن ها لذت مي برديد ادامه دهيد.

اطلاعات بگيريد
 

در شرايطي که اخبار بد، خبر ابتلاي شما به يک بيماري باشد، يا مواردي مانند آن تا مي توانيد در آن زمينه اطلاعات جمع کنيد. در اينترنت براي گرفتن اطلاعات در مورد آن بيماري جستجو کنيد، کمي تحقيق کتابخانه يي انجام دهيد و حرف هاي بيماران مبتلا به آن بيماري را بشنويد. وقتي حس کنيد که کاري انجام مي دهيد؛ اضطراب و ترس تان تا حدودي کاهش مي يابد.

در مورد احساسات تان قضاوت نکنيد
 

با اينکه ممکن است از دهان دوستان و آشنايان بشنويد که بايد سرتان را بالا بگيريد و قوي باشيد. اما لزومي ندارد در مورد احساسي که داريد حس بدي داشته باشيد. ترسيدن و ناراحت بودن کاملاً طبيعي است و هيچ اشکالي ندارد. وقتي کم کم سعي مي کنيد که با آن خبر بد و تأثيري که در زندگي تان دارد کنار بياييد، به خودتان اجازه مي دهيد که هر احساسي را آزادانه و بدون قضاوت و انتقاد تجربه کنيد.

به خودتان فرصت دهيد
 

در زمان هاي سخت نبايد، از خودتان انتظار داشته باشيد که نظم و روال عادي زندگي را پي بگيريد يا با همان سرعت قبل در زندگي تان پيش برويد. در صورت نياز از ديگران کمک بگيريد، تعهداتي را که انجام آن، در آن زمان به نظرتان دشوار است، لغو کنيد و از خودتان مراقبت کنيد. خوب غذا بخوريد، خوب بخوابيد و ورزش کنيد و بالاتر از همه ي اين ها به خودتان سخت نگيريد.

احساسات منفي را بيرون بريزيد و کم کم شرايط را بپذيريد.
 

مهم نيست که شوک احساسي که به شما وارد شده چيست؛ مراحلي هست که بعد از هر شوک احساسي بايد طي کنيد. شايد اول، آن اتفاق را نپذيريد يا سعي کنيد ناديده اش بگيريد و دوست داشته باشيد که به زندگي که قبلاً داشتيد برگرديد. در مرحله ي بعد ممکن است از آن وضعيت عصباني شويد و مدام بپرسيد که «چرا من؟» و همه چيز را زير سؤال ببريد و آخر سر هم به طريقي افسرده و مغموم شويد.
با اين که همه ي اين مراحل کاملاً طبيعي هستند، اما شما را از پذيرفتن واقعيت دور مي کنند. قبول واقعيت از نظر احساسي خيلي دشوار است، اما بايد به خودتان اجازه دهيد که کم کم به آن سمت برويد. وقتي آن اتفاق را پذيرفتيد، آن وقت مي توانيد به آن با آرامش بيشتري نگاه کنيد؛ نه با ترس و عصبانيت و ناراحتي.
منبع: نشريه 7 روز زندگي شماره 104