خيانت هاي انگليسي

در اين مقاله ليستي از چند قرارداد حسرت برانگيز قاجاري و پهلوي ارائه مي دهيم. قراردادهايي که بخشي يا حتي همه ايران را مانند گوشت قرباني ميان دولت هاي استعماري به غارت برده است. آنچه ذکر مي شود، يک پرده از خيانت دولت هاي خارجي و به خصوص انگلستان يا به قول قديمي ترها؛ بريتانياي کبير است. با خواندن اين ليست به معناي جديدي از کبير هم پي خواهيم برد.
چهارشنبه، 14 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خيانت هاي انگليسي

خيانت هاي انگليسي
خيانت هاي انگليسي


 

نويسنده: نويسنده: محمد بهمني




 
اشاره:
در اين مقاله ليستي از چند قرارداد حسرت برانگيز قاجاري و پهلوي ارائه مي دهيم. قراردادهايي که بخشي يا حتي همه ايران را مانند گوشت قرباني ميان دولت هاي استعماري به غارت برده است.
آنچه ذکر مي شود، يک پرده از خيانت دولت هاي خارجي و به خصوص انگلستان يا به قول قديمي ترها؛ بريتانياي کبير است. با خواندن اين ليست به معناي جديدي از کبير هم پي خواهيم برد.
1. جدا کردن افغانستان از ايران در سال 1857 بر اساس پيمان پاريس
هرات که در زمان صفوي و حتي تا اوايل قاجار از مهمترين شهرهاي خراسان به حساب مي آمد، ادعاي استقلال کرد. ناصرالدين شاه سپاهي را براي بازپسگيري هرات اعزام و هرات را محاصره کرد. همزمان ارتش انگلستان، بندر بوشهر را اشغال کرد و ناوگان نظامي خود را در سواحل ايران مستقر نمود و به دولت ايران پيام داد که تنها راه تخليه بنادر ايران، عقب نشيني از هرات است. بالاخره ايران به ناچار در قراردادي که ميان نماينده ايران و انگليس در پاريس منعقد شد، هرات را به عنوان بخشي از افغانستان پذيرفت و عملاً کشور جديد افغانستان به رسميت شناخته شد.
2. تحميل قرارداد رويتر(1872) که بر اساس آن، ايران به مدت 70 سال کاملاً به انگلستان فروخته شد!
اين قرارداد که با پادرمياني روشنفکران غربزده دربار قاجار، خصوصاً ميرزا حسين خان سپهسالار صدراعظم ايران امضاء شد، استفاده از همه معادن، ذخائر، دريا و خشکي ايران به بريتانياي کبير! واگذار شد.
هنگامي که خبر اين قرارداد به ايران رسيد، آيه الله ملا علي کني؛ مجتهد سرشناس تهران، نامه هاي خطاب به ناصرالدين شاه نوشت و از اين قرارداد و باني آن يعني ميرزا ملکم خان ارمني و سپهسالار به شدت انتقاد کرد. ناصرالدين شاه که هنوز در ميانه مسير بازگشت از اروپا به ايران بود، نيز از بيم شورش در پايتخت و قيام ملا علي کني، سپهسالار را به عنوان سفير ايران در استامبول، به ترکيه فرستاد و در واقع باني قرارداد به حکم ملاعلي کني تبعيد شد. اين قرارداد به خاطر مخالفتهاي ملا علي کني، هيچ وقت اجرا نشد.
3. ايجاد فرقه هاي ضالّه بابيت و بهائيت به قصد انحطاط مذهبي در ايران و در نتيجه به انحراف کشيده شدن هزاران ايراني.
4. تجزيه و تقسيم بلوچستان ايران در سال 1887 به منظور امنيت بخشيدن به مرزهاي هند و به عنوان کمربند دفاعي جنوب غربي هند که مستعمره انگليس به شمار مي رفت.
بزرگ ترين مستعمره انگلستان و روسيه بود. روسيه اي که بزرگ ترين رقيب و دشمن انگليس بود. به همين دليل روباه پير براي افزودن موانع جغرافيايي و سياسي و دور کردن دست روس از هند، با حيله گري از ادغام بلوچستان ايران و هند، کشور جديدي به نام پاکستان را بنيان کرد. اختلافات مذهبي پاکستان که مسلمان بودند و هندوستان که کشور هزار آيين و با غلبه بت پرستي بود، به اين جدايي کمک کرد.
5. نقش تاريخي انگليس در ترويج مواد مخدر در ايران
« برادران شرلي» در دوره صفويه ترويج استفاده از مواد مخدر را در ايران شروع کردند طولي نکشيد که ترياک به عنوان يک داروي خانگي جاي خود را در ميان ايرانيان باز کرد و بعد از مدتي دولت انگليس اعلام کرد که سوخته ترياک را با قيمت مناسب از افرادي که از اين ماده استفاده مي کنند مي خرد و در نهايت نيز قرارداد تالبوت ( انحصار توتون و تنباکو) به ايران تحميل شد.
6. معاهده گلستان
اين قرارداد در سال 1813 ميلادي، بين ايران و روسيه امضا شد.
همزمان با فعاليتهاي گاردان فرانسوي براي تقويت قواي نظامي ايران، به دنبال قتل تسي تسيانف فرمانده سپاه روسيه به عهده گوداوويچ(Goudawitch) افتاد.
گوداوويچ در سال 1223ه.ق به صورت کاملاً غافلگيرانه به ايروان حمله کرد، اما شکست خورد و برگشت. « عباس ميرزا» براي تنبيه سپاه روسيه از تبريز به نخجوان رهسپار شد و طي چند نبرد در اطراف شهر ايروان و درياچه« گوگچه» سپاهان روس را مغلوب کرد.
در سال 1225ه.ق. حسين خان قاجار حاکم ايروان عليه روس ها شورش کرد و عده زيادي از روس ها را به اسارت گرفت و عازم تهران کرد. اين روزها (1226- 1225 ه.ق) مقارن با خروج« گاردان» از ايران و ورود هيأت نظامي انگليسي به ايران بود.
در آن زمان روس ها خواستار صلح با ايران شدند؛ با اين شرط که سرزمين هاي متصرفه در تصرف آن ها باقي بماند و ايران به آن ها اجازه عبور از داخل کشور براي حمله به عثماني را بدهد. اما دولت قاجاري ايران اين تقاضا را نپذيرفت.
پس از ورود « سرگور اوزلي» به علت رابطه دوستي که ميان انگليس و روسيه ايجاد شده بود، در پي آن شد که بين ايران و روسيه، صلح برقرار کند و خواستار آن بود که افسران انگليسي که در سپاه ايران بودند، از جنگ با روسيه دست بردارند.
 
جنگ به اصرار عباس ميرزا ادامه يافت و سپاه ايران در محل « اصلاندوز» کنار رود ارس مقيم شدند. در اين هنگام روس ها غافلگيرانه به اردوي ايران حمله کردند. اگرچه سپاه ايران مقاومت زيادي نشان دادند اما به علت اختلافاتي که بين سپاه ايران پيش آمد، نيروهاي ايراني مجبور به عقب نشيني به سمت تبريز شدند.
يکي از علل شکست قواي ايران، اين بود که همواره دولت قاجار به يک دولت بيگانه اعتماد و دل مي بست و انتظار داشت آن دولت از سرزمين ايران حفاظت و مراقبت کند. گاهي به فرانسه اعتماد مي کردند، گاهي به انگليس و گاهي به روسيه.
چون عباس ميرزا در گذشته فتوحاتي انجام داده بود که منافع انگلستان را به خطر مي انداخت، انگليسي ها درصدد بودند که به نحوي جلوي طولاني شدن جنگ هاي روسيه و ايران را بگيرند.
به همين دليل با نيرنگ هاي گوناگون، ضمن تهييج ايلات ايراني، آن ها را به شورش وا داشتند. از طرف ديگر اصرار داشتند که ايران قرارداد صلح با روسيه را امضا کند.
فرمانده سپاه روسيه پس از فتح اصلاندوز، آذربايجان را از هر دو طرف مورد تهديد قرار داد. در اين زمان ترکمانان خراسان نيز شورش کردند. شاه ايران که درصدد آماده کردن سپاهي براي سرکوب نيروهاي روسيه بود، به علت اوضاع ناآرام در چند جبهه تقاضاي صلح کرد. انگليسي ها از يک سو با ايران قراداد داشتند که در مواقع خطر سربازهاي انگليسي در لباس ايراني با دشمن بجنگد. ولي پس از ورود سرگور اوزلي و رابطه دوستي که با روس ها بوجود آورده بود و قراري که با روس ها بسته بود، انگلستان سربازان خود را از جبهه ها فراخواند و ضعف قواي نظامي ايران، شورش هاي محلي و نابساماني در آذوقه و مهمات، فتحعلي شاه قاجار را مجبور به صلح با روس ها کرد.
« ميرزا ابوالحسن ايلچي» به عنوان نماينده و سرگور اوزلي نيز به عنوان واسطه از تهران عازم روسيه شدند. دولت روسيه نيز چون در اين زمان سخت گرفتار درگيري با ناپلئون بناپارت بود، از رسيدن سفير روسيه و تقاضاي صلح استقبال کرد. قرارداد صلح در قريه« گلستان» از توابع « قره باغ» منعقد شد. اين عهدنامه به وساطت و شفاعت سرگور اوزلي، نماينده روس رديشچوف( رديشخوف) در مقام فرماندهي نيروهاي گرجستان و نماينده تهران« ميرزا ابوالحسن خان ايلچي» به تاريخ 29 شوال (1228ه.ق) در يازده فصل و يک مقدمه امضا شد.
از جمله مناطقي که طي اين قرارداد از ايران جدا شد عبارت اند از:
قره باغ، گنجه، شکي، شيروان، قوبا، دربند، باکو، هرجا از ولايات تالش را که بالفعل در تصرف روسيه بود.، داغستان، گرجستان.
7. عهدنامه ترکمنچاي
قراردادي که در 1 اسفند 1206 ( 21 فوريه 1828) پس از پايان جنگ ايران و روسيه در قفقاز جنوبي و آذربايجان، بين روسيه و ايران امضا شد. براي امضاي اين پيمان از سوي فتحعلي شاه پادشاه ايران ميرزاعبدالحسن خان و آصف الدوله و از سوي روسيه تزاريايوان پاسکويچ حضور داشتند.
طي اين قرارداد قلمروهاي باقي مانده ايران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ايروان و نخجوان به روسيه واگذار شد. ايران حق کشتي راني در درياي خزر را از دست داد و ملزم به پرداخت 10 کرور تومان به روسيه شد. بر طبق اين قرارداد روسيه قول داد از پادشاهي وليعهد وقت عباس ميرزا حمايت کند.
8. لغو قرارداد ترکمانچاي
پس از اين که انقلاب کمونيستي در شوروي به پيروزي رسيد، « لنين» براي اثبات حسن نيت خود نسبت به ملل ضعيف جهان، لغو تمام امتيازات استعماري دولت تزاري پيشين را اعلام کرد.
دولت« صمصام السلطنه» نيز از اين فرصت استفاده کرد و در 18 شوال 1336 در مصوبه اي، لغو قرارداد ترکمانچاي و ديگر امتيازات واگذار شده به دولت روسيه تزاري را اعلام نمود که اين اقدام شامل لغو امتياز کاپيتولاسيون براي اتباع روسيه نيز مي شد. دولت ايران چند روز بعد، مصوبه اي براي لغو امتياز کاپيتولاسيون براي کشورهاي ديگر نيز صادر کرد چرا که چند کشور ديگر نيز پيش از اين بر اساس قراردادهايي تحت عنوان دولت« کامله الوداد» از امتياز کاپيتولاسيون مطابق قرارداد ترکمانچاي برخوردار شده بودند. مصوبه دوم همان طور که انتظار مي رفت توسط دولت بريتانيا رد شد و بريتانيا تا سالها بعد حق کاپيتولاسيون يا همان حق توحش امروزي را براي خود قائل بود. تا بعد از قيام امام در 1340 شمسي در برابر حق کاپيتولاسيون آمريکا مسکوت ماند، ولي عملاً با پيروزي انقلاب لغو شد.
9.تحميل قرارداد دارسي به ايران براي اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتي در سال 1901.
قرارداد دارسي قراردادي است که « ويليام ناکس دارسي» در سال 1901 با دولت ايران امضا کرد تا به اکتشاف و استخراج نفت در ايران بپردازد.
از طرف ايران مظفرالدين شاه، امين السلطان، ميرزا نصرالله مشيرالدوله و مهندس الممالک(نظام الدين غفاري) قرارداد را امضا کردند.
10. به انحراف کشاندن انقلاب مشروطيت و زمينه چيني براي اعدام آيت الله شيخ فضل الله نوري.
11. تحميل قرارداد 1907
بر اساس آن ايران بين انگلستان و روسيه تقسيم شد. اين قرارداد ايران را مانند کيک تولد، به سه قسمت روسي، انگليسي و بيطرف تقسيم کرد.
در سال 1325 قمري برابر 1907 ميلادي قرارداد 1907 ميان کشورهاي روسيه و بريتانيا در منطقه « سن پترزبورگ» امضا شد. بر اساس اين قرارداد ايران ميان روس ها و بريتانيايي ها تقسيم شد. شمال ايران به اشغال روس ها درآمد و پس از جنگ جهاني اول نيز بريتانيايي ها با اشغال بوشهر به سوي شيراز پيشروي کرده و مناطق جنوبي ايران را به تصرف خود درآوردند.
12. قرارداد اَنگو- روسي 1907 ميان بريتانياي بزرگ و روسيه تزاري امضا شد. بر اين پايه بريتانيا پيشنهاد پاره کردن ايران به دو منطقه نفوذ را داد. منطقه شمالي به روسيه تزاري اعطا شد و منطقه جنوبي به بريتانياي کبير. منطقه مياني بايد به عنوان منطقه بي طرف کار مي کرد. در قرارداد يا تفاهم دو طرفه انگليس روسيه، در سال 1914 اين کيک تولد را دو نيم کردند؛ شمال براي روسيه، جنوب براي انگليس.
13. زمينه چيني، حمايت و پشتيباني از کودتاي رضاخان از طريق سيد ضياء الدين طباطبائي، روزنامه نگاري که عامل سفارت بريتانيا در تهران بود.
بعد از تقريباً 4 سال از قرارداد 1919 که به قراداد وثوق الدوله نيز مشهور شد، رضاخان با بازيگرداني انگليس در سوم اسفند 1303 شمسي و به رأي مجلس مشروطه انگليسي، پادشاه ايران شد و پايان قاجاريه و تاسيس رژيم پهلوي را اعلام کرد.
14. نقش مستقيم در کودتاي 28 مرداد 1332 (1953) براي همراهي با آمريکا؛
15. اشغال و ويران شدن سفارت ايران در لندن و کشته شدن 2 ديپلمات ايران؛
در 6 روز پر تب و تاب، در ارديبهشت سال 1359 يعني از روز دهم تا پانزدهم آن ماه، سفارت جمهوري اسلامي ايران در لندن به اشغال گروهي متشکل از شش مرد مسلح درآمد و 26 نفر از جمله 17 کارمند سفارتخانه، 8 نفر مراجعه کننده و يک مامور نگهبان انگليسي به گروگان گرفته شدند؛ لازم به ذکر است در طول اين حادثه، 2 تن از اعضاي فعال و انقلابي ايران جان باختند و بر اثر حمله يک گروه کماندوي انگليسي به سفارتخانه، اشغالگران اصلي از بين رفتند و ساختمان سفارتخانه به صورت نيمه ويران، برجاي ماند؛ با افشاي يکي از ماموران سابق سازمان پليس مخفي انگليس(MI6) اشغال سفارت و مرگ ديپلمات هاي ايراني را رئيس MI6 طرح ريزي کرده و اجراي آن را به چند تروريست عراقي که دست پرورده سازمان اطلاعاتي انگليس بودند واگذار نموده بود؛
16. کمک هاي سياسي، تسليحاتي و اقتصادي به رژيم يعني عراق براي حمله به ايران و ادامه اين پشتيباني ها در طول 8 سال جنگ؛
17. برنامه ريزي، حمايت و هدايت تحريم هاي بين المللي عليه ملت ايران از انقلاب تاکنون.
18. فضا سازي هاي مستمر رسانه اي با بکار گرفتن بنگاه هاي سخن پراکني نظير بي بي سي و راه اندازي شبکه هاي مختلف رسانه اي فارسي زبان در جهت براندازي و تخريب چهره نظام مقدس جمهوري اسلامي در افکار عمومي مردم دنيا، و تلاش براي نابودي فرهنگ و هويت غني ملت عزيز ايران.
19. آموزش و تجهيز و پشتيباني از بمب گذاري و ديگر اقدامات تروريستي در خوزستان، حرم مطهر رضوي، سيستان و بلوچستان، حسينيه شيراز و ترور شهيدان لاجوردي و صياد شيرازي در طي سال هاي پس از انقلاب اسلامي و خصوصاً پس از اشغال افغانستان و عراق.
20. زمينه چيني و طراحي، آموزش، تجهيز و پشتيباني از تروريست ها براي ترور دانشمندان هسته اي ايران همچون شهيدان عليمحمدي، شهرياري و دکتر عباسي(رئيس فعلي سازمان انرژي اتمي) و شهيد رضائي نژاد و احمدي روشن که طبق اعتراف و تصريح جان ساورز رئيس سابق MI6 و کوپر معاون اشتون.
منبع:نشريه ديدار آشنا - شماره 137




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط