خطاي راهبردي
نويسنده: مهدي شهسوار
جهت گيري سياست خارجي جمهوري آذربايجان در قبال رژيم صهيونيستي
جمهوري آذربايجان در تحليل شرايط سياسي منطقه، منافع خود را در گروي نزديکي به غرب مي داند. لذا رژيم صهيونيستي، به بازيگري قابل ذکر در عرصه سياست خارجي جمهوري آذربايجان، تبديل شده است. اين تعميق رابطه در زمان کوتاه، نشان دهنده اهميت اين رابطه براي دو طرف است. در اين نوشتار، اهداف باکو از رابطه با تل آويو مورد بررسي قرار مي گيرد.
در چارچوب استراتژي نزديکي به غرب توسط جمهوري آذربايجان، تل آويو که از نفوذ زيادي در اين جبهه برخوردار است، مورد توجه ويژه باکو قرار گرفته و از سوي ديگر، جمهوري آذربايجان نيز در چارچوب دکترين بن گورين، مبني بر اتحاد با کشورهاي مسلمان غيرعرب منطقه، مورد توجه تل آويو بوده و در کنار اين موضوع، وجود مرز مشترک با ايران، رژيم صهيونيستي را نيز علاقه مند به ايجاد رابطه با جمهوري آذربايجان کرده است. اهداف باکو از گسترش روابط با تل آويو را مي توان در چارچوب استراتژي جمهوري آذربايجان در قره باغ چنين مورد تحليل قرار داد:
3-تخريب چهره جمهوري آذربايجان در جهان اسلام. هرگونه حمايت از رژيم صهيونيستي نزد افکار عمومي، خصوصاً در سال هاي اخير به نوعي موافقت با اقدامات ضد حقوق بشري اين کشور است. لذا مي توان عنوان کرد هزينه هاي رابطه باکو با تل آويو به مراتب بيش از فوايد ظاهري آن است. باکو مي تواند به تمامي اهداف ذکر شده از طريق تقويت همکاري ها با ايران و همسايگان دست يابد که هزينه هاي رابطه با تل آويو را هم نداشته باشد و اين در حالي است که ايران به دليل مخالفت با حضور غرب در منطقه، آماده تعميق رابطه خود با جمهوري آذربايجان است.
منبع: نشريه همشهري ديپلماتيک، شماره56..
جمهوري آذربايجان در تحليل شرايط سياسي منطقه، منافع خود را در گروي نزديکي به غرب مي داند. لذا رژيم صهيونيستي، به بازيگري قابل ذکر در عرصه سياست خارجي جمهوري آذربايجان، تبديل شده است. اين تعميق رابطه در زمان کوتاه، نشان دهنده اهميت اين رابطه براي دو طرف است. در اين نوشتار، اهداف باکو از رابطه با تل آويو مورد بررسي قرار مي گيرد.
در چارچوب استراتژي نزديکي به غرب توسط جمهوري آذربايجان، تل آويو که از نفوذ زيادي در اين جبهه برخوردار است، مورد توجه ويژه باکو قرار گرفته و از سوي ديگر، جمهوري آذربايجان نيز در چارچوب دکترين بن گورين، مبني بر اتحاد با کشورهاي مسلمان غيرعرب منطقه، مورد توجه تل آويو بوده و در کنار اين موضوع، وجود مرز مشترک با ايران، رژيم صهيونيستي را نيز علاقه مند به ايجاد رابطه با جمهوري آذربايجان کرده است. اهداف باکو از گسترش روابط با تل آويو را مي توان در چارچوب استراتژي جمهوري آذربايجان در قره باغ چنين مورد تحليل قرار داد:
بهره گيري از لابي يهوديان:
نزديکي به غرب:
افزايش قدرت چانه زني در مناقشه قره باغ:
مدرنيزه کردن ارتش و تقويت بنيه نظامي کشور:
توسعه جمهوري آذربايجان:
فروش نفت و مبادلات اقتصادي:
1-بي شک ايجاد شکاف بين مردم و دولت، نخستين عامل است؛ چرا که مردم جمهوري آذربايجان با اکثريت مطلق مسلمان و شيعه نسبت به سرنوشت فلسطين و مسلمانان آن کشور، حساس هستند و ايجاد رابطه با رژيم صهيونيستي قطعاً تبعاتي را در جهت تضعيف مشروعيت دولت در پي خواهد داشت.
2-تخريب رابطه ايران و جمهوري آذربايجان. اين مسأله با توجه به هويت تاريخي و عمق رابطه مردمي دو کشور، همچنين مبادلات سياسي و اقتصادي بالا با دولت ايران در تضاد با منافع بلند مدت جمهوري آذربايجان خواهد بود. 3-تخريب چهره جمهوري آذربايجان در جهان اسلام. هرگونه حمايت از رژيم صهيونيستي نزد افکار عمومي، خصوصاً در سال هاي اخير به نوعي موافقت با اقدامات ضد حقوق بشري اين کشور است. لذا مي توان عنوان کرد هزينه هاي رابطه باکو با تل آويو به مراتب بيش از فوايد ظاهري آن است. باکو مي تواند به تمامي اهداف ذکر شده از طريق تقويت همکاري ها با ايران و همسايگان دست يابد که هزينه هاي رابطه با تل آويو را هم نداشته باشد و اين در حالي است که ايران به دليل مخالفت با حضور غرب در منطقه، آماده تعميق رابطه خود با جمهوري آذربايجان است.