واگرایی فراآتلانتیکی

روابط بین کشورهای صنعتی جهان لیبرال و سرمایه داری در طرح های اقتصادی و راهبردی، تنش آفرین بود.
چهارشنبه، 11 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
واگرایی فراآتلانتیکی
 واگرایی فراآتلانتیکی
 

نویسنده: موریس واعیس
ترجمه: سید حامد رضیئی


 
روابط بین کشورهای صنعتی جهان لیبرال و سرمایه داری در طرح های اقتصادی و راهبردی، تنش آفرین بود.

واگرایی اقتصادی

مناقشات اقتصادی باعث تقسیم و جدایی ایالات متحده امریکا، اروپای غربی و ژاپن گردید. بحران موجود تفرقه بین کشورها را پدید آورده، آن را تشدید کرد و مقاومت و شرایط نابرابری بین آن ها را به وجود آورد. امریکا بیشتر از کشورهای دیگر تحت تأثیر بحران قرار گرفت و طرفدار سیاست واحد برای هر یک از کشورها شد. در همین زمان ژاپن بهترین نرخ رشد سالانه در بین کشورهای صنعتی را حفظ کرد. میزان صادرات ژاپن از 1975 تا 1986 چهار برابر و باعث تشدید تنش بین کشورهای رقیب یعنی ایالات متحده امریکا و کشورهای عضو جامعه اقتصادی اروپا گردید. مناقشات در سال های 1981 و 1982 به خاطر تجارت بین شرق و غرب شدت بیشتری به خود گرفت. شرکت هایی که زیر نظر کشورهای اروپایی در منطقه سیبری برای لوله کشی گاز در اتحاد جماهیر شوروی کار می کردند با تحریم ایالات متحده امریکا مواجه شدند. جامعه اقتصادی اروپا در سال 1982 به امریکا هشدار داد و این کشور را متهم کرد که با حیله های گوناگون با شناور کردن دلار مانع رشد تجارت بین المللی گردیده است. در سال 1985 در هنگام بازگشایی گات و مذاکرات چند جانبه ای که به دنبال مذاکرات دور توکیو (1973-1979) صورت گرفته بود، فرانسه و امریکا رویاروی هم قرار گرفتند. ایالات متحده امریکا سعی کرد در چارچوب مذاکرات اروگوئه از پنجم تا نهم دسامبر 1988 جامعه مشترک اروپا را وادار کند تا از کمک های خود به کشاورزان بازار مشترک صرف نظر کند.

واگرایی های سیاسی

حوادث سیاسی داخلی اتحادیه بر جناح جنوب پیمان آتلانتیک شمالی تأثیرگذار بود و متفقین در مقابل تنش های موجود بین شرق و غرب به دو و یا چند گروه تقسیم شدند.

ناتو

پیمان آتلانتیک شمالی بر تقسیم مسئولیت ها و بار مالی بین اعضا پایه ریزی شده بود و بیشترین هزینه های مالی را ایالات متحده که در عین حال فرماندهی کل ناتو را به عهده داشت، متحمل می شد. موقعیت مذکور زاییده مشکلات بعد از جنگ بود زیرا کشورهای اروپایی در حال بازسازی کشورهای خود بوده و قادر به کمک مالی به ناتو نبودند. ایالات متحده امریکا در سال 1970 تصمیم گرفت تلاش های خود را تقلیل داده و از کشورهای اروپای غربی خواست تا سهم مهمی از هزینه های ناتو را به عهده بگیرند. بعضی از سناتورهای امریکایی پیشنهاد کردند تا ایالات متحده امریکا به فراخوانی نیروهای موجود خود در اروپا بپردازد. جداسازی نظام پولی امریکا و اتحادیه اروپا ضربه مهلک دیگری بر کشورهای اروپای غربی وارد کرد. هنری کیسینجر برای بهتر شدن روابط اتحادیه اروپا و امریکا، سال 1973 را «سال اروپا» نامید که به بیانه اوتاوا منتهی و در سال 1974 مورد پذیرش قرار گرفت. متن بیانیه اوتاوا یادآور پایه، اساس و آرمان های پیمان آتلانتیک شمالی بود که به شناخت ارزش نیروهای هسته ای فرانسه و انگلستان پرداخت و بیانگر انصراف کامل پیمان ناتو بود.
بحران شروع و مشکلات مهم جدیدی را مطرح کرد. اولین شوک نفتی دموکراسی های لیبرال اروپای غربی را دگرگون کرده و آن ها را متوجه وابستگی کامل به خارج از سرزمین خود کرد. در همین زمین رهبران کنجکاو و دلسوزی همچون هارولد ویلسون از حزب کارگر (1964-1970 و 1974-1976) انگلستان، هلموت اشمیت سوسیال دموکرات (1974-1982) جمهوری فدرال آلمان و والری ژیسکار دستن لیبرال (1974-1981) از فرانسه در رأس دولت های اروپای غربی قرار گرفتند که در جستجوی راه حلی برای رضایت ایالات متحده امریکا بودند؛ آن ها راه را برای ایجاد اجلاس کنفرانس سه جانبه ای با شرکت اروپا، ایالات متحده و ژاپن فراهم کردند.
در اجلاس های رامبویّه در نوامبر 1975، جامائیکا 1976 تحول مربوط به روابط بین الملل به کندی پیشرفت می کرد. نقش اصلی نمایندگان کشورهای فوق بعد از اجلاس ورسای در پاریس در 1982 آشکار شد که در آن وزرای دارایی ایالات متحده امریکا، انگلستان، جمهوری فدرال آلمان، فرانسه و ژاپن مذاکرات را به زمینه های پولی اختصاص دادند. کانادا و ایتالیا بعداً به گروه قبل اضافه شدند و هفت کشور صنعتی جهان «گروه هفت» را تشکیل دادند. طرح سه جانبه خلاق و دارای نقش مهمی بود ولی به زودی محدودیت هایی برای آن قائل شدند. اجلاس های پنهانی گروه هفت جای خود را به گردهمایی عمومی با شرکت افراد دیگر داد که توسط رسانه ها از اهداف اصلی منحرف شد. در این اجلاس ها همکاری ها کامل نبود و اختلاف منافع کشورها به خصوص در طرح روابط شرق و غرب در تلافی یکدیگر بودند. اعضای ناتو در مورد مسائل دفاعی هم عقیده نبودند و هر یک از آنها مسائل مربوط به آینده دوران تنش زدایی را به گونه دیگری پیش بینی کردند. غیر از انگلستان که علاقمند بود روابط خود با آمریکا را حفظ کرده و تحکیم بخشد، بقیه کشورهای اروپای غربی استقرار موشک های مستقر در اروپا را به باد انتقاد گرفتند ولی در عین حال مایل بودند تا امریکا مذاکرات با شرق را ادامه دهد. موج صلح طلبانه و نوعی ناسیونالیسم بی طرف در جمهوری فدرال آلمان متجلی شد که حاضر نبود سیاست غربی خود را فدای جنگ سرد جدیدی بین شرق و غرب کند. آلمان فدرال بعد از انتخابات 1983 وفاداری خود را به پیمان آتلانتیک شمالی را تأیید کرده و به مناسبت سالگرد مارتین لوتر (1) هویت ملی آلمانی خود را اعلام کرد. ایالات متحده آمریکا بعد از این جریان در رفتار اروپایی ها خطر بی طرفی را احساس کرد و به خصوص خرید گاز سیبری توسط کشورهای اروپایی را نوعی وابستگی اقتصادی به اتحاد جماهیر شوروی دانست.
ابتکار عمل دفاع استراتژیکی، اروپایی ها را که تهدید جداسازی منافع راهبردی آمریکا با اروپا را احساس می کردند، به دو دسته تقسیم کرد و به خصوص شرکت متفقین در برنامه اقدامات دفاع استراتژیکی که توسط امریکا پیشنهاد شده بود، خویشتن داری اروپایی ها را برانگیخت. در عین حال انگلستان، آلمان فدرال و ایتالیا در سال 1985 و 1986 قراردادهایی با واشنگتن امضا کردند. فرانسه ترفند و طرح جدیدی را برای فناوری اروپا به کشورهای اروپایی پیشنهاد کرد.
اروپا و امریکا در مناقشات بین اعراب و اسرائیل به دو گروه تقسیم شدند: دولت های فرانسه و ایتالیا طرفدار کشورهای عربی بودند در صورتی که امریکا و دیگر کشورهای اروپایی غربی از اسرائیل طرفداری می کردند. اغتشاشات، سیاست داخلی و مناقشات دو جانبه همبستگی پیمان آتلانتیک شمالی را تهدید می کرد.

تنش در درون ناتو

مناقشات در قبرس دولت یونان را وادار کرد تا از 1974 تا 1980 از پیمان کناره گیری کند که به دنبال آن بحران شدید و طولانی بین ترکیه و یونان که هر دو از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی بودند، ایجاد شد. سوسیالیست های یونان در اکتبر 1981 در رأس قدرت قرار گرفتند و در نتیجه روابط یونان با ناتو به سردی گرایش پیدا کرد. انقلاب پرتغال در سال 1974 به چهل سال دیکتاتوری سالازارها خاتمه داده و دولتی در رأس حکومت قرار گرفت که بیشتر وزرای آن را طرفداران احزاب کمونیستی تشکیل می داد. در سال 1971 دولت کارگری که در مالیات قدرت را به دست گرفته بود، در ژانویه 1981 با اتحاد جماهیر شوروی مصالحه کرد و ستاد کل ناتو که در جزیره مالت مستقر بود مجبور به ترک محل شد. اسپانیا که در ژوئن 1982 به عضویت ناتو پذیرفته شده بود از سازمان نظامی الحاقی فاصله گرفت.

پی نوشت ها :

1. Martine Luther مارتین لوتر اصلاح طلب و متکلم دینی.

منبع: واعیس، موریس؛ تاریخ روابط بین الملل از 1945 تا 2008، تهران: امیر کبیر، 1390.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط