نویسنده: سید محمد موسوی
جایگاه ویژه و والای مسجد در میان مسلمانان، بر کسی پوشیده نیست؛ همه می دانیم که مقدس ترین مکان ها مسجد است. گرچه مساجد دارای مراتب هستند و از همه مهم تر مسجد الحرام و مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ اما تمام مساجد از قداست ویژه ای برخوردار و دارای احکام مخصوصی هستند.
این اهمیت و قداست از همان صدر اسلام و آغاز هجرت، به وسیله خاتم رسولان (صلی الله علیه و آله و سلم) به مسلمانان آموخته شد، تا آنجا که به گفته آن حضرت، دو رکعت نماز خواندن در نخستین مسجدی که به دست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برپا شد( مسجد قبا) پاداش و ثواب یک عمره را دارد.
مسجد از همان آغاز، مرکز اجتماع مردم و بستر اندیشه سازی و اندیشه پروری بوده تا انسان را به هدف خلقت و رساندن به کمال برساند.
کارکردهای مسجد در زمینه های عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و اقتصادی در طول تاریخ، نشانگر اهمیت و کارساز بودن مساجد است، و از سوی دیگر، جوان که در بهار عمر خود به سر می برد، در دوران بسیار حساسی قرار گرفته که آن را ایام پرشور و طوفانی و اوج خواسته های گوناگون بشری می توان نامید؛ و گاهی از این دوران به مستی شباب تعبیر کرده اند. نیازهای انسان در مراحل گوناگون عمر- به ویژه در روزگار جوانی- برخی مادی است و برخی معنوی، که هرکدام جای بحث و بررسی دارد. نیازهای معنوی مانند: نیاز به نیایش و پرستش، نیاز به علم و دانش و نیاز به فضایل اخلاقی که باید برای آنها فکری بکند و از مسیر صحیحی آنها را برآورده سازد.
از این رو، افزایش نقش مساجد در ایجاد و تقویت و گسترش فرهنگ اصیل اسلامی، موضوعی است که باید مورد توجه بیشتر قرار گرفته و دست اندرکاران و اندیشمندان اسلامی راهکارهای مناسب و اساسی را در این زمینه فراهم آورند. به هر اندازه که فعالیت ها و کارکردهای مساجد از تنوع بیشتری برخوردار باشد، زمینه جذابیت افزون تر خواهد شد و نیازهای معنوی جوانان را بهتر برآورده خواهد ساخت.
این نوشتار، دربردارنده نیازهای معنوی جوانان و نقش مساجد در برآورده ساختن آن می باشد.
نیازهای جوان
در تعریف جوانی، که بهار عمر آدمی است- برخی از روان شناسان سال های 18 تا 30 سالگی و برخی دیگر سال های 20 تا 40 سالگی را دوران جوانی می دانند. دورانی پر ماجرا که همراه بلوغ کامل و آشنایی کامل تر با فکر منطقی است و از ویژگی های این دوره اقدامات جدی تر برای مقابله با دلواپسی، آشنایی بیشتر با تکالیف، مسئولیت اخلاقی، عضویت در اجتماع و... می باشد.
نیازهای آدمی به طور عمده شامل نیازهای اولیه و نیازهای ثانویه است؛ نیازهای اولیه و یا فیزیولوژیک، عبارت اند از: نیاز به آب، غذا، اکسیژن، خواب و برخی نیازهای غریزی دیگر که به طور معمول میان انسان و حیوان مشترک می باشد.
نیازهای ثانویه، عبارت اند از: نیاز به ایمنی، نیاز به ابراز وجود، نیاز به داد و ستد عاطفی، نیاز به پیشرفت و موفقیت، نیاز به معناجویی، و نیاز به شکوفایی.
در صورتی که این نیازها به خوبی تأمین شود، افزون بر آرامش درونی، حسّ اطمینان به دیگران نیز رشد نموده و رویکرد مثبتی نسبت به دنیا در آدمی پدید می آورد. بدیهی است این آثار، زمانی تحقق می یابد که در نخستین مرحله، جوان به درستی نیازهایش را بشناسد.
صاحب نظران، در زمینه « نیازهای معنوی» گرایش های فطری انسان را شامل حقیقت جویی، فضیلت خواهی، عشق و پرستش، تمایل به زیبایی و خلاقیت می دانند؛ به این معنا که آدمی از درون نوعی تمایل به پدیده های مذکور، در خود احساس می کند، بی آنکه از عوامل بیرونی آنها را کسب کرده باشد.
دوران جوانی، ارزنده ترین دوران های زندگی است و مسئولیت جوانان در این ایام پر ارج و زودگذر، بسیار سنگین است. در این دوران، شخصیت جوان ساخته می شود و سرنوشت آینده اش پی ریزی می گردد. در این ایام، جوان برنامه زندگی را طرح نموده، آزادانه تصمیم می گیرد و خط مشی خود را تا پایان عمر انتخاب می نماید.
برای آنکه جوانان در انجام این مهم موفق شوند و از مسیر صحیح منحرف نشوند، باید از برنامه جامع و کاملی پیروی نمایند که در همه شئون مادی و معنوی، راه صحیح و ناصحیح را نشان داده، روا را از ناروا تمیز دهد و در تمام جلوه های زندگی راهنمای آنان باشد و به همه نیازمندی هایشان با واقع بینی پاسخ دهد.
خوشبختانه آیین مقدس اسلام، چنین برنامه آموزنده و جامعی را در بردارد و اساس « خوشبختی» همه طبقات مردم را در تمام شئون زندگی بیان کرده است. دین اسلام درباره عقاید و افکار، اخلاق و اعمال، و دیگر اموری که در تأمین سعادت مردم مؤثر است، سخن گفته و پیروان خود را به شایستگی رهبری نموده است.
جوانان مسلمان با پیروی از آیین اسلام و به کار بستن برنامه های آن، می توانند شخصیت خود را به شایستگی بسازند و زمینه سعادت خویش را در تمام عمر فراهم آورند، اما برای رسیدن به این هدف بزرگ باید در قدم اول، دین را به معنای واقعی اش شناخته و آموزه های اسلامی را به درستی فراگیرند و برنامه هایش را آگاهانه اجرا نمایند.
جوان و مسجد
موضوع « دین شناسی» در آموزه های دینی مورد توجه فراوان قرار گرفته و اولیای گرامی اسلام در سخنان خود از شناخت دین به « تفقه در دین» تعبیر کرده اند. جوانان وظیفه دارند که از همان آغاز جوانی در کسب دانش دینی تلاش کنند. هر جوانی که از انجام این وظیفه سر باز زند و در پی شناخت دین نرود، مورد نکوهش اولیای اسلام قرار گرفته و سزاوار مجازات است.
در این زمینه به برخی از روایات اشاره می کنیم.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:« لو اُتیتُ بشابّ من شباب الشیعه لا یتفقهُ فی الدین لاوجعتهُ(1)؛ اگر جوان شیعه ای را نزد من آورند که در راه آگاهی دینی گام برنمی دارد، او را به کیفر سختی می رسانم».
امام صادق (علیه السلام) فرمود:« لو اتیتُ بشابّ من شباب الشیعه لا یتفقهُلادبته(2)؛ اگر یکی از جوانان شیعه را نزدم بیاورند که وظیفه خود را در شناخت دین انجام نمی دهد، او را ادب می نمایم.»
در حقیقت بنای مسجدالنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) تنها یک عبادتگاه نبود بلکه به گواهی مورخان و محققان و حتی خاورشناسان، پی ریزی یک « مدرسه بزرگ اسلامی» بود. کشورهای اسلامی از آغاز اسلام تا چند قرن پس از آن، با پدیده ای به نام مدرسه روبرو نبودند.
بنابراین مساجد در راستای برآورده ساختن نیازهای جوانان، می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. در اینجا به دو کارکرد مهم این پایگاه و مکان مقدس می پردازیم.
1. مسجد و نیایش
برخی از صاحب نظران پیرامون ویژگی های دوران جوانی، مطالب گوناگونی بیان کرده اند که یک بخش آنها به بیماری های این دوران ارتباط دارد؛ از باب نمونه به دو مورد آن اشاره می کنیم:
الف) افسردگی: یکی از شایع ترین بیماری هایی که امروزه در دنیا مشاهده می شود، افسردگی است که مانند سرماخوردگی رواج دارد و می توان گفت: افسردگی، شایع ترین بیماری قرن است.
برای این بیماری چند علامت را ذکر کرده اند:
1. از بین رفتن هر نوع علاقه به زندگی؛ خیال می کنیم که زندگی پوچ و هیچ است و باید مرد! از خود می پرسیم: تلاش برای چه؟ زندگی برای چه؟ هیچ انرژی حیاتی در خود احساس نمی کنیم.
2. اختلال خواب؛ اگر خواب شما نسبت به عادت همیشگی به مدت یک ماه تغییر کرد، مثلاً دیر می خوابید، یا زود برمی خیزید. این آغاز یک داستان( بیماری) است!
تمام بیماری های جسمی و روانی، با اختلال خواب آغاز می شوند. بسیاری از مردم سال ها است که به افسردگی مبتلا هستند و معالجه نمی کنند.
3. گریه بی علت؛ آسان گریستن، علامت افسردگی است؛ ولی آسان خندیدن، علامت سلامتی ماست. البته سفارش بر این است که به آسانی خنده بسیار نداشته باشید، قاه قاه نخندید، لبخندی بزنید! اگر شما آسان گریه می کنید، افسرده اید!
4. بی اشتهایی؛ به هیچ چیز اشتهایی ندارید.
5. احساس خستگی؛ همیشه احساس خستگی ناشی از یک کار سنگین را دارید، بی آنکه کار سنگین انجام داده باشید. اگر این احساس را صبحگاه- وقتی که از خواب بیدار می شوید- دارید، این احساس، علامت افسردگی شما است. اگر افسردگی پیشرفت داشته باشد، تمایل به خودکشی هم وجود خواهد داشت!
ب) اضطراب؛ آشوبی بدون دلیل، احساس نامطبوعی را در وجود انسان تولید می کند. اگر امتحانی پیش رو، یا ملاقات حساسی در پیش دارید و در دل خود آشوب دارید، عادی است. اما اگر آشوب بی علت باشد، علامت اضطراب است که باید آن را فوراً معالجه نمود. علامت شایع آن، این است که می گویند:« گویا کسی در دل ما نشسته، رختی می شوید و همراه با این چنگ زدن دل، احساس می کنیم که اتفاق بدی رخ خواهد داد»(3).
برای رهایی از این دو بیماری مهم، باید کاری کنیم و به جایی پناه بریم که به ما «آرامش» بخشیده و ما را به آن موجودی که ژرفای دل در پی اوست، برساند. آن جایگاه اثربخش، مسجد و آن عمل آرامش آفرین، نماز و نیایش است که یاد خدا را به همراه دارد و یاد او نیز آرام بخش دل هاست.
آری! یکی از کارکردهای مسجد، کارکرد عبادی است. در مکتب اسلام اهمیت و جایگاه عبادت خداوند، به حدی است که در آیه ای از قرآن می فرماید:
« و ما خلقت الجنّ و الانس إلا لیعبدون»(4)؛ « جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند».
بنابراین هدف نهایی از آفرینش انسان، عبادت است؛ از این رو تمام زندگی انسان باید رنگ عبادی داشته باشد. و در جای دیگری می فرماید:
« و أنّ المساجد لله فلا تدعوا مع الله احداً»(5)؛ « مساجد از آن خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید».
بدین جهت، خداوند متعال به ساختن مسجد امر می کند و مکانی را برای آسان سازی ارتباط با بندگان خود قرار می دهد؛ نام مسجد خود گواه بر این سخن است؛ زیرا مسجد یعنی جای سجده و کرنش در پیشگاه معبود واقعی و خداوند بزرگ. مسجد، جایگاه نماز و راز و نیاز و تقرب جستن به خدای متعال است.
بارزترین کارکرد مسجد، نقش نیایشی آن است، گرچه کارکردهای گوناگون دیگری هم داشته و دارد.
نماز که زیباترین جلوه عبادت و نیایش با خداوند است، به شکلی کارسازتر و به صورت جماعت مورد سفارش جدی و تأکید فراوان در فرهنگ اسلام است و پرجاذبه ترین و با شکوه ترین نمازها در مساجد برگزار می گردد.
افزون بر نماز، مراسم عبادی دیگری مانند: دعا و نیایش در زمان های ویژه( دعای کمیل در شب جمعه، دعای ندبه در صبح جمعه، دعاهای مخصوص ماه رجب، شعبان، رمضان، مراسم اعتکاف، شب های قدر) و قرائت قرآن کریم، در مساجد برقرار می باشد.
« دعا» وسیله تقرب و نزدیکی بنده با پروردگار، آفریده با آفریدگار است. دعا، زمینه ساز آرامش روح و روان انسان است. دعا، آدمی را به یکتاپرستی و دوری از شرک می کشاند.
براساس فرازی از یک حدیث قدسی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده، خداوند مسجد را زیارتگاه خویش برشمرده و فرموده است:
« الا طوبی لعبدٍ توضّاً فی بیته ثمّ زارنی فی بیتی(6)؛ خوشا به حال بنده ای که در خانه خویش وضو بگیرد، آنگاه مرا در خانه ام زیارت کند».
این زیارت و انس و ارتباط، در سایه عبادت خالصانه افراد با ایمان صورت می پذیرد و آن چنان فضایی نورانی فراهم می سازد که برای عرشیان پرتوافکنی می کند. در فراز دیگری از حدیث چنین آمده است:
« ألا إنّ بیوتی فی الارض المساجدُ تضیءُ لاهل السماء کما تضیءُ النجومُ لاهل الارض(7)؛ همانا خانه های من در زمین که مساجد است، برای اهل آسمان نورافشانی می کند، همان گونه که ستارگان برای اهل زمین نور می افشانند».
از این رو باید از یک سو، مساجد ما به عنوان بهترین پایگاه عبادت و نیایش با معبود، در راه رساندن قشر جوان به این هدف مهم و تقویت بعد عبادی و نیایش، هرچه پر جاذبه تر بوده و شرایط مطلوب ترین داشته باشند، و از سوی دیگر، جوانان برای یافتن پاسخی مناسب به این ندای فطری، از مساجدی که در دسترس آنان است، حداکثر بهره را برده و از مراسم عبادی بیشتر بهره مند گردند.
بی جهت نیست که نسبت به ساختن و بنای مسجد، تعظیم و احترام مسجد، بهداشت و نظافت مسجد، پاداش آمدن و حضور در مسجد، و توجه و ذکر و یاد خدا در مسجد، تأکید و سفارش فراوان شده است!
2. مسجد و آموزش
یکی دیگر از کارکردهای مسجد، کارکرد آموزشی و فرهنگی آن است. این موضوع وقتی بیشتر جلوه گر می شود که ما « تعلیم»را یکی از جنبه های مهم رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بشناسیم؛ موضوعی که به گواهی قرآن، پیامبر برای انجام آن برانگیخته شده است؛ چنانچه در آیه ای مشهور، به آن اشاره نموده و فرموده است:
«هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبلُ لفی ضلالٍ مبین»(8)؛ « او کسی است که در میان مردم درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می خواند و آنها را تزکیه می کند و به آنان کتاب (قرآن ) و حکمت می آموزد و مسلماً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند».
این رسالت را پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) از مسجد آغاز نمود و آن مکان مقدس را علاوه بر عبادت و نماز و نیایش، پایگاه مهمی برای آموزش علم و دانش قرار داد.
از این رو نخستین پیام وحی، « علم آموزی» و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، اولین معلم اسلام و مسجد، مهم ترین پایگاه معنوی مسلمانان شد.
آن حضرت نه تنها پس از نماز جماعت برای مردم سخنرانی می کرد، بلکه کلاس های آموزشی را در اوقات گوناگون تشکیل می داد. در راستای این هدف، مباحث اعتقادی و مبانی دینی و ایمان به خداوند بزرگ، در شمار اولین مسائلی بود که به مسلمانان- به ویژه آنان که تازه به آیین اسلام گرویده بودند- آموزش داده می شد.
آری، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد خویش آیات قرآنی، احکام، معارف دینی و حتی مسایل تاریخی را به مردم آموزش می داد. شواهد نشان می دهد که این جلسات پس از نمازهایی چون: نماز صبح و شام- که افراد زیادی در مسجد حضور داشتند- بیشتر برگزار می شده است. شور و نشاط فراوانی در حفظ و ثبت مطالبی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می فرمود، در میان شنوندگان وجود داشت؛ بعضی از افراد که به دلیلی در این جلسات حضور نمی یافتند، به دیگران سفارش می نمودند تا گفته های آن حضرت را در فرصت مناسب برای آنان بازگو نمایند.
فعالیت های آموزشی مسجد پیامبر در غیاب آن حضرت و هنگامی که ایشان در میدان های نبرد حضور می یافتند، تعطیل نمی شد؛ بلکه افرادی چون:« عبدالله بن مکتوم» و «عبدالله بن رواحه» اداره امور مسجد را بر عهده می گرفتند.
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) کوشش می نمود تا دامنه این تلاش های آموزشی به دیگر مساجد نیز کشانده شود؛ بر پایه شواهد تاریخی، مسجد « قبا» نیز دارای شور و نشاط علمی و فعالیت های فرهنگی بوده است. آن حضرت در برهه ای از زمان « معاذ بن جبل» را که یک چهره علمی به شمار می آمد، به امامت آن مسجد منصوب نمود.
پیشوای گرامی اسلام به منظور گسترش علم و دانش، نه تنها پیروان خود را به تشکیل کلاس درس و مجالس بحث تشویق می نمود، بلکه شرکت در مجلس علم را از نظر معنوی و قداست روحانی، برتر از حضور در مجلس دعا می دانست. در حدیثی آمده است:
«خرج رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فإذاً فی المسجد مجلسان: مجلسٌ یتفقهونَ و مجلسٌ یدعون اللهَ و یسألونه فقال: کلا المجلسین الی خیر اما هؤلاء فیدعون الله و اما هؤلاء فیتعلمون و یُفقهون الجاهل هؤلاء افضلُ، بالتعلیم اُرسلتُ ثمّ قعد معهم(9)؛ روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده کرد که در مسجد دو جلسه تشکیل شده است؛ یکی، مجلس علم است که در آن پیرامون معارف اسلامی گفتگو می شود و دیگری، مجلس دعا و نیایش که در آن خدا را می خوانند. حضرت فرمود: هر دو مجلس به کار خیر و نیک می پردازند، آن گروه دعا می کنند و این گروه درس می خوانند و افراد جاهل را آموزش می دهند، و این گروه علمی برتر و بالاترند، من برای تعلیم مردم برانگیخته شده ام. آن گاه با آنان در مجلس علم نشست».
این اهمیت و قداست از همان صدر اسلام و آغاز هجرت، به وسیله خاتم رسولان (صلی الله علیه و آله و سلم) به مسلمانان آموخته شد، تا آنجا که به گفته آن حضرت، دو رکعت نماز خواندن در نخستین مسجدی که به دست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برپا شد( مسجد قبا) پاداش و ثواب یک عمره را دارد.
مسجد از همان آغاز، مرکز اجتماع مردم و بستر اندیشه سازی و اندیشه پروری بوده تا انسان را به هدف خلقت و رساندن به کمال برساند.
کارکردهای مسجد در زمینه های عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و اقتصادی در طول تاریخ، نشانگر اهمیت و کارساز بودن مساجد است، و از سوی دیگر، جوان که در بهار عمر خود به سر می برد، در دوران بسیار حساسی قرار گرفته که آن را ایام پرشور و طوفانی و اوج خواسته های گوناگون بشری می توان نامید؛ و گاهی از این دوران به مستی شباب تعبیر کرده اند. نیازهای انسان در مراحل گوناگون عمر- به ویژه در روزگار جوانی- برخی مادی است و برخی معنوی، که هرکدام جای بحث و بررسی دارد. نیازهای معنوی مانند: نیاز به نیایش و پرستش، نیاز به علم و دانش و نیاز به فضایل اخلاقی که باید برای آنها فکری بکند و از مسیر صحیحی آنها را برآورده سازد.
از این رو، افزایش نقش مساجد در ایجاد و تقویت و گسترش فرهنگ اصیل اسلامی، موضوعی است که باید مورد توجه بیشتر قرار گرفته و دست اندرکاران و اندیشمندان اسلامی راهکارهای مناسب و اساسی را در این زمینه فراهم آورند. به هر اندازه که فعالیت ها و کارکردهای مساجد از تنوع بیشتری برخوردار باشد، زمینه جذابیت افزون تر خواهد شد و نیازهای معنوی جوانان را بهتر برآورده خواهد ساخت.
این نوشتار، دربردارنده نیازهای معنوی جوانان و نقش مساجد در برآورده ساختن آن می باشد.
نیازهای جوان
در تعریف جوانی، که بهار عمر آدمی است- برخی از روان شناسان سال های 18 تا 30 سالگی و برخی دیگر سال های 20 تا 40 سالگی را دوران جوانی می دانند. دورانی پر ماجرا که همراه بلوغ کامل و آشنایی کامل تر با فکر منطقی است و از ویژگی های این دوره اقدامات جدی تر برای مقابله با دلواپسی، آشنایی بیشتر با تکالیف، مسئولیت اخلاقی، عضویت در اجتماع و... می باشد.
نیازهای آدمی به طور عمده شامل نیازهای اولیه و نیازهای ثانویه است؛ نیازهای اولیه و یا فیزیولوژیک، عبارت اند از: نیاز به آب، غذا، اکسیژن، خواب و برخی نیازهای غریزی دیگر که به طور معمول میان انسان و حیوان مشترک می باشد.
نیازهای ثانویه، عبارت اند از: نیاز به ایمنی، نیاز به ابراز وجود، نیاز به داد و ستد عاطفی، نیاز به پیشرفت و موفقیت، نیاز به معناجویی، و نیاز به شکوفایی.
در صورتی که این نیازها به خوبی تأمین شود، افزون بر آرامش درونی، حسّ اطمینان به دیگران نیز رشد نموده و رویکرد مثبتی نسبت به دنیا در آدمی پدید می آورد. بدیهی است این آثار، زمانی تحقق می یابد که در نخستین مرحله، جوان به درستی نیازهایش را بشناسد.
صاحب نظران، در زمینه « نیازهای معنوی» گرایش های فطری انسان را شامل حقیقت جویی، فضیلت خواهی، عشق و پرستش، تمایل به زیبایی و خلاقیت می دانند؛ به این معنا که آدمی از درون نوعی تمایل به پدیده های مذکور، در خود احساس می کند، بی آنکه از عوامل بیرونی آنها را کسب کرده باشد.
دوران جوانی، ارزنده ترین دوران های زندگی است و مسئولیت جوانان در این ایام پر ارج و زودگذر، بسیار سنگین است. در این دوران، شخصیت جوان ساخته می شود و سرنوشت آینده اش پی ریزی می گردد. در این ایام، جوان برنامه زندگی را طرح نموده، آزادانه تصمیم می گیرد و خط مشی خود را تا پایان عمر انتخاب می نماید.
برای آنکه جوانان در انجام این مهم موفق شوند و از مسیر صحیح منحرف نشوند، باید از برنامه جامع و کاملی پیروی نمایند که در همه شئون مادی و معنوی، راه صحیح و ناصحیح را نشان داده، روا را از ناروا تمیز دهد و در تمام جلوه های زندگی راهنمای آنان باشد و به همه نیازمندی هایشان با واقع بینی پاسخ دهد.
خوشبختانه آیین مقدس اسلام، چنین برنامه آموزنده و جامعی را در بردارد و اساس « خوشبختی» همه طبقات مردم را در تمام شئون زندگی بیان کرده است. دین اسلام درباره عقاید و افکار، اخلاق و اعمال، و دیگر اموری که در تأمین سعادت مردم مؤثر است، سخن گفته و پیروان خود را به شایستگی رهبری نموده است.
جوانان مسلمان با پیروی از آیین اسلام و به کار بستن برنامه های آن، می توانند شخصیت خود را به شایستگی بسازند و زمینه سعادت خویش را در تمام عمر فراهم آورند، اما برای رسیدن به این هدف بزرگ باید در قدم اول، دین را به معنای واقعی اش شناخته و آموزه های اسلامی را به درستی فراگیرند و برنامه هایش را آگاهانه اجرا نمایند.
جوان و مسجد
موضوع « دین شناسی» در آموزه های دینی مورد توجه فراوان قرار گرفته و اولیای گرامی اسلام در سخنان خود از شناخت دین به « تفقه در دین» تعبیر کرده اند. جوانان وظیفه دارند که از همان آغاز جوانی در کسب دانش دینی تلاش کنند. هر جوانی که از انجام این وظیفه سر باز زند و در پی شناخت دین نرود، مورد نکوهش اولیای اسلام قرار گرفته و سزاوار مجازات است.
در این زمینه به برخی از روایات اشاره می کنیم.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:« لو اُتیتُ بشابّ من شباب الشیعه لا یتفقهُ فی الدین لاوجعتهُ(1)؛ اگر جوان شیعه ای را نزد من آورند که در راه آگاهی دینی گام برنمی دارد، او را به کیفر سختی می رسانم».
امام صادق (علیه السلام) فرمود:« لو اتیتُ بشابّ من شباب الشیعه لا یتفقهُلادبته(2)؛ اگر یکی از جوانان شیعه را نزدم بیاورند که وظیفه خود را در شناخت دین انجام نمی دهد، او را ادب می نمایم.»
آدمی در پرتو شناخت دین، عقاید صحیح را از خرافات تشخیص می دهد، فضیلت های اخلاقی را از رذیلت ها می شناسد، و خوب و بد را در کارها درک می کند. آگاهی دینی به معنای شناخت راه سعادت بشر در تمام شئون مادی و معنوی است. شناخت دین به طور جامع و کامل، شالوده ی رشد و تکامل انسان و عامل رسیدن به درجات بالای انسانیت است.
مسجد در تاریخ اسلام سابقه زیادی در امر آموزش دارد؛ به طوری که با آغاز ظهور اسلام همراه بوده است و پس از رحلت پیامبر نیز مسجد النبی در مدینه و مسجدالحرام در مکه و دیگر مساجد، مرکز نشر معارف دینی و دانش های گوناگون بوده است، تا آنجا که مدارس پیشرفته ای که بعدها در کشورهای اسلامی تأسیس شد، از نظر معماری تحت تأثیر شکل و فرم مساجد به وجود آمد.در حقیقت بنای مسجدالنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) تنها یک عبادتگاه نبود بلکه به گواهی مورخان و محققان و حتی خاورشناسان، پی ریزی یک « مدرسه بزرگ اسلامی» بود. کشورهای اسلامی از آغاز اسلام تا چند قرن پس از آن، با پدیده ای به نام مدرسه روبرو نبودند.
بنابراین مساجد در راستای برآورده ساختن نیازهای جوانان، می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. در اینجا به دو کارکرد مهم این پایگاه و مکان مقدس می پردازیم.
1. مسجد و نیایش
برخی از صاحب نظران پیرامون ویژگی های دوران جوانی، مطالب گوناگونی بیان کرده اند که یک بخش آنها به بیماری های این دوران ارتباط دارد؛ از باب نمونه به دو مورد آن اشاره می کنیم:
الف) افسردگی: یکی از شایع ترین بیماری هایی که امروزه در دنیا مشاهده می شود، افسردگی است که مانند سرماخوردگی رواج دارد و می توان گفت: افسردگی، شایع ترین بیماری قرن است.
برای این بیماری چند علامت را ذکر کرده اند:
1. از بین رفتن هر نوع علاقه به زندگی؛ خیال می کنیم که زندگی پوچ و هیچ است و باید مرد! از خود می پرسیم: تلاش برای چه؟ زندگی برای چه؟ هیچ انرژی حیاتی در خود احساس نمی کنیم.
2. اختلال خواب؛ اگر خواب شما نسبت به عادت همیشگی به مدت یک ماه تغییر کرد، مثلاً دیر می خوابید، یا زود برمی خیزید. این آغاز یک داستان( بیماری) است!
تمام بیماری های جسمی و روانی، با اختلال خواب آغاز می شوند. بسیاری از مردم سال ها است که به افسردگی مبتلا هستند و معالجه نمی کنند.
3. گریه بی علت؛ آسان گریستن، علامت افسردگی است؛ ولی آسان خندیدن، علامت سلامتی ماست. البته سفارش بر این است که به آسانی خنده بسیار نداشته باشید، قاه قاه نخندید، لبخندی بزنید! اگر شما آسان گریه می کنید، افسرده اید!
4. بی اشتهایی؛ به هیچ چیز اشتهایی ندارید.
5. احساس خستگی؛ همیشه احساس خستگی ناشی از یک کار سنگین را دارید، بی آنکه کار سنگین انجام داده باشید. اگر این احساس را صبحگاه- وقتی که از خواب بیدار می شوید- دارید، این احساس، علامت افسردگی شما است. اگر افسردگی پیشرفت داشته باشد، تمایل به خودکشی هم وجود خواهد داشت!
ب) اضطراب؛ آشوبی بدون دلیل، احساس نامطبوعی را در وجود انسان تولید می کند. اگر امتحانی پیش رو، یا ملاقات حساسی در پیش دارید و در دل خود آشوب دارید، عادی است. اما اگر آشوب بی علت باشد، علامت اضطراب است که باید آن را فوراً معالجه نمود. علامت شایع آن، این است که می گویند:« گویا کسی در دل ما نشسته، رختی می شوید و همراه با این چنگ زدن دل، احساس می کنیم که اتفاق بدی رخ خواهد داد»(3).
برای رهایی از این دو بیماری مهم، باید کاری کنیم و به جایی پناه بریم که به ما «آرامش» بخشیده و ما را به آن موجودی که ژرفای دل در پی اوست، برساند. آن جایگاه اثربخش، مسجد و آن عمل آرامش آفرین، نماز و نیایش است که یاد خدا را به همراه دارد و یاد او نیز آرام بخش دل هاست.
آری! یکی از کارکردهای مسجد، کارکرد عبادی است. در مکتب اسلام اهمیت و جایگاه عبادت خداوند، به حدی است که در آیه ای از قرآن می فرماید:
« و ما خلقت الجنّ و الانس إلا لیعبدون»(4)؛ « جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند».
بنابراین هدف نهایی از آفرینش انسان، عبادت است؛ از این رو تمام زندگی انسان باید رنگ عبادی داشته باشد. و در جای دیگری می فرماید:
« و أنّ المساجد لله فلا تدعوا مع الله احداً»(5)؛ « مساجد از آن خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید».
بدین جهت، خداوند متعال به ساختن مسجد امر می کند و مکانی را برای آسان سازی ارتباط با بندگان خود قرار می دهد؛ نام مسجد خود گواه بر این سخن است؛ زیرا مسجد یعنی جای سجده و کرنش در پیشگاه معبود واقعی و خداوند بزرگ. مسجد، جایگاه نماز و راز و نیاز و تقرب جستن به خدای متعال است.
بارزترین کارکرد مسجد، نقش نیایشی آن است، گرچه کارکردهای گوناگون دیگری هم داشته و دارد.
نماز که زیباترین جلوه عبادت و نیایش با خداوند است، به شکلی کارسازتر و به صورت جماعت مورد سفارش جدی و تأکید فراوان در فرهنگ اسلام است و پرجاذبه ترین و با شکوه ترین نمازها در مساجد برگزار می گردد.
افزون بر نماز، مراسم عبادی دیگری مانند: دعا و نیایش در زمان های ویژه( دعای کمیل در شب جمعه، دعای ندبه در صبح جمعه، دعاهای مخصوص ماه رجب، شعبان، رمضان، مراسم اعتکاف، شب های قدر) و قرائت قرآن کریم، در مساجد برقرار می باشد.
« دعا» وسیله تقرب و نزدیکی بنده با پروردگار، آفریده با آفریدگار است. دعا، زمینه ساز آرامش روح و روان انسان است. دعا، آدمی را به یکتاپرستی و دوری از شرک می کشاند.
براساس فرازی از یک حدیث قدسی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده، خداوند مسجد را زیارتگاه خویش برشمرده و فرموده است:
« الا طوبی لعبدٍ توضّاً فی بیته ثمّ زارنی فی بیتی(6)؛ خوشا به حال بنده ای که در خانه خویش وضو بگیرد، آنگاه مرا در خانه ام زیارت کند».
این زیارت و انس و ارتباط، در سایه عبادت خالصانه افراد با ایمان صورت می پذیرد و آن چنان فضایی نورانی فراهم می سازد که برای عرشیان پرتوافکنی می کند. در فراز دیگری از حدیث چنین آمده است:
« ألا إنّ بیوتی فی الارض المساجدُ تضیءُ لاهل السماء کما تضیءُ النجومُ لاهل الارض(7)؛ همانا خانه های من در زمین که مساجد است، برای اهل آسمان نورافشانی می کند، همان گونه که ستارگان برای اهل زمین نور می افشانند».
از این رو باید از یک سو، مساجد ما به عنوان بهترین پایگاه عبادت و نیایش با معبود، در راه رساندن قشر جوان به این هدف مهم و تقویت بعد عبادی و نیایش، هرچه پر جاذبه تر بوده و شرایط مطلوب ترین داشته باشند، و از سوی دیگر، جوانان برای یافتن پاسخی مناسب به این ندای فطری، از مساجدی که در دسترس آنان است، حداکثر بهره را برده و از مراسم عبادی بیشتر بهره مند گردند.
بی جهت نیست که نسبت به ساختن و بنای مسجد، تعظیم و احترام مسجد، بهداشت و نظافت مسجد، پاداش آمدن و حضور در مسجد، و توجه و ذکر و یاد خدا در مسجد، تأکید و سفارش فراوان شده است!
2. مسجد و آموزش
یکی دیگر از کارکردهای مسجد، کارکرد آموزشی و فرهنگی آن است. این موضوع وقتی بیشتر جلوه گر می شود که ما « تعلیم»را یکی از جنبه های مهم رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بشناسیم؛ موضوعی که به گواهی قرآن، پیامبر برای انجام آن برانگیخته شده است؛ چنانچه در آیه ای مشهور، به آن اشاره نموده و فرموده است:
«هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبلُ لفی ضلالٍ مبین»(8)؛ « او کسی است که در میان مردم درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می خواند و آنها را تزکیه می کند و به آنان کتاب (قرآن ) و حکمت می آموزد و مسلماً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند».
این رسالت را پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) از مسجد آغاز نمود و آن مکان مقدس را علاوه بر عبادت و نماز و نیایش، پایگاه مهمی برای آموزش علم و دانش قرار داد.
از این رو نخستین پیام وحی، « علم آموزی» و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، اولین معلم اسلام و مسجد، مهم ترین پایگاه معنوی مسلمانان شد.
آن حضرت نه تنها پس از نماز جماعت برای مردم سخنرانی می کرد، بلکه کلاس های آموزشی را در اوقات گوناگون تشکیل می داد. در راستای این هدف، مباحث اعتقادی و مبانی دینی و ایمان به خداوند بزرگ، در شمار اولین مسائلی بود که به مسلمانان- به ویژه آنان که تازه به آیین اسلام گرویده بودند- آموزش داده می شد.
آری، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد خویش آیات قرآنی، احکام، معارف دینی و حتی مسایل تاریخی را به مردم آموزش می داد. شواهد نشان می دهد که این جلسات پس از نمازهایی چون: نماز صبح و شام- که افراد زیادی در مسجد حضور داشتند- بیشتر برگزار می شده است. شور و نشاط فراوانی در حفظ و ثبت مطالبی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می فرمود، در میان شنوندگان وجود داشت؛ بعضی از افراد که به دلیلی در این جلسات حضور نمی یافتند، به دیگران سفارش می نمودند تا گفته های آن حضرت را در فرصت مناسب برای آنان بازگو نمایند.
فعالیت های آموزشی مسجد پیامبر در غیاب آن حضرت و هنگامی که ایشان در میدان های نبرد حضور می یافتند، تعطیل نمی شد؛ بلکه افرادی چون:« عبدالله بن مکتوم» و «عبدالله بن رواحه» اداره امور مسجد را بر عهده می گرفتند.
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) کوشش می نمود تا دامنه این تلاش های آموزشی به دیگر مساجد نیز کشانده شود؛ بر پایه شواهد تاریخی، مسجد « قبا» نیز دارای شور و نشاط علمی و فعالیت های فرهنگی بوده است. آن حضرت در برهه ای از زمان « معاذ بن جبل» را که یک چهره علمی به شمار می آمد، به امامت آن مسجد منصوب نمود.
پیشوای گرامی اسلام به منظور گسترش علم و دانش، نه تنها پیروان خود را به تشکیل کلاس درس و مجالس بحث تشویق می نمود، بلکه شرکت در مجلس علم را از نظر معنوی و قداست روحانی، برتر از حضور در مجلس دعا می دانست. در حدیثی آمده است:
«خرج رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فإذاً فی المسجد مجلسان: مجلسٌ یتفقهونَ و مجلسٌ یدعون اللهَ و یسألونه فقال: کلا المجلسین الی خیر اما هؤلاء فیدعون الله و اما هؤلاء فیتعلمون و یُفقهون الجاهل هؤلاء افضلُ، بالتعلیم اُرسلتُ ثمّ قعد معهم(9)؛ روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده کرد که در مسجد دو جلسه تشکیل شده است؛ یکی، مجلس علم است که در آن پیرامون معارف اسلامی گفتگو می شود و دیگری، مجلس دعا و نیایش که در آن خدا را می خوانند. حضرت فرمود: هر دو مجلس به کار خیر و نیک می پردازند، آن گروه دعا می کنند و این گروه درس می خوانند و افراد جاهل را آموزش می دهند، و این گروه علمی برتر و بالاترند، من برای تعلیم مردم برانگیخته شده ام. آن گاه با آنان در مجلس علم نشست».
پینوشتها:
1. بحارالانوار،ج1، ص 214، ح17.
2. همان، ح16.
3. انسان در مسیر زندگی، دکتر محمد مجد، ص 519( اقتباس).
4. ذاریات/ 56.
5. جن/18.
6. وسائل الشیعه، ج1، ص 381، ح1008.
7. همان.
8. جمعه/ 2.
9. بحارالأنوار، ج1، ص 206، ح35.
/ج