روح مطهر

همواره کویر تشنه و عطشناک اندیشه ها، در پی چشمه ای است که دل ها و جان ها را سیراب کند.
يکشنبه، 15 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روح مطهر
روح مطهر

 




 
در تکریم روز معلم و یاد شهید آیت الله مطهری

زندگیت مرتضی و روح توست مطهر
یاد تو زنده است و نام توست معطر

خامه تو رهگشای وادی توحید
کلک تو، روشنگر پیام پیمبر

ای به قلم یکه تاز معرکه حق
یک تنه با خصم بی شمار، برابر

تشنگی عقل را تو چشمه ی زمزم
روح عطشناک را عطیّه ی کوثر(1)

همواره کویر تشنه و عطشناک اندیشه ها، در پی چشمه ای است که دل ها و جان ها را سیراب کند.
عالمان دین و مرزبانان مکتب، همان چشمه جوشان و چراغ فروزان در کویر تشنگی و برهوت تاریکی اند که به نگهبانی ارزش ها در برج شرف و شریعت مشغول اند و یورش اجانب را پاسخی دندان شکن دارند و هجوم کافران را دفاعی جانانه.
و ... شهید مطهری، باغبان بیدار و تیزبین عصر ما بود، که جریان معارف ناب دین از زبان او به کام تشنگان می رسید و عقل های حق جو را « مائده ربّانی» بود و اندیشه های سرشار از سؤال را پاسخی در خور و جوابی روشن.
سرمایه ای ارزشمندتر از «دل»‌و «عمر» نیست.
و این هر دو، در اختیار معلم است و امانتی است که به او سپرده می شود.
بهترین سال های عمر دانش آموزان و دانشجویان، در مدرسه و دانشگاه سپری می شود و زمین مستعد و زمینه باروری همچون دل ها و فکرها در اختیار معلمان و استادان است. والدین هم اگر جگرگوشه های خود را به صورت «امانت» در اختیار مراکز آموزشی و معلمان و اساتید قرار می دهند، انتظار « رویش» و بالندگی دارند.
اگر معلمی را شغل انبیا دانسته اند،
اگر تعلم و تربیت، رسالت پیامبران الهی بوده است،
این بار سنگین بر دوش معلمان نیز نهاده شده و مسئولیتی مضاعف دارند، و در نتیجه پاداشی مضاعف خواهند داشت و شایسته برترین تقدیرها خواهند بود، اما به شرط آنکه قدر این رسالت و بهای آن امانت را بدانند و به تعهد باغبانی در شکوفاندن این گلبوته های نورس و پروراندن نهال های مستعد، به خوبی عمل کنند.
خداوند، نخستین معلم است که به انسان آنچه را نمی دانست، آموخت:
« علّم الانسان ما لم یعلم»(2)
پیامبران نیز، از سوی خداوند،‌ رسالت « تزکیه و تعلیم» داشته اند:
« و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»(3)
این خط نورانی، همچنان تداوم دارد و هرکس در خط انبیاست، در قلمرو نفوذ و حوزه تأثیرگذاری اش باید قصه نگار باورهای ناب، در متن دل و جان مخاطبان باشد و در قلب ها شعله حق و ایمان و انسانیت برافروزد و با جهل، در همه شکل ها و قالب ها و با جهالت، در هر شکل و شمایل کهن و سنتی، یا مدرن و امروزین آن بستیزد، که فرموده امیرمؤمنان (علیه السلام) است:
« ضادوا الجهل بالعلم(4)؛ با دانش، به جنگ جهل بروید».
به فرموده حضرت علی (علیه السلام):
« خداوند، پیش از آنکه از جاهلان پیمان بگیرد که بیاموزند، از عالمان پیمان گرفته است که دانسته های خود را به دیگران بیاموزند»(5).

این«دانش»، تنها در علوم ریاضی، طبیعی، فیزیک، ادبیات و تاریخ خلاصه نمی شود، بلکه هر نوع علم و بصیرتی که بتواند« چراغ راه»‌باشد و روشنگر مسیر راهجویان و گام زنان، در حیطه این تعلیم قرار می گیرد. شناخت « راه صحیح زندگی» و آگاهی از رمز و راز « خودسازی»‌و « جامعه سازی» نیز در همین راستاست. معلم باید به شاگردانش هم « بال پرواز» بدهد، هم « چراغ بینش»، هم « پای رفتن» هم « چشم دیدن» و... این ها، کار کمی نیست!
اینکه نام شهید مطهری بر تارک « روز معلم» می درخشد و سالروز شهادت آن عزیز را به نام معلم نهاده اند، درس ها و نکته ها دارد.
او به واقع، عمری سوخت، تا پیش پای مردم، مشعل برافروزد و چراغ راهشان باشد.
به آنچه باور داشت، چنان پای بند بود که جان بر سر آن نهاد.
با آنچه باطل می پنداشت، چنان دشمن بود که هیچ تسامح و تساهلی را در راه « مرزبانی ایدئولوژیک» برنمی تافت.
قلمش، روشنگر حقایق بود و بیانش، رسواگر فریب و نفاق.
سخنش، از عمق جان برمی خاست و گفتارش، ریشه در اعتقادات ناب او داشت.
آنچه می نوشت، از سردرد و سوز بود و احساس تعهد و تکلیف.
آنچه می گفت، چشمه زلالی بود که از متن معارف دین و دستاوردهای « قرآن و عترت» جوشیده بود.
این بود که امام راحل (قدس سره) همه آثار او را سودمند و مؤثر می دانست و به مطالعه آنها ترغیب می کرد و می فرمود:
« آثار قلم و زبان او بی استثنا آموزنده و روان بخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می گرفت،‌ برای عارف و عامی، سودمند و فرح زاست»(6).
« من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتاب های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود»(7).
بی جهت نبود که نفاق پیشه گان و صاحبان اندیشه های وارداتی و التقاطی، با او دشمن بودند و از افشاگری های او نسبت به انحرافات فکری مدعیان اسلام شناسی، در هراس می افتادند.

 

با تو به کنجی خزید، هرچه منافق
بی تو شده گرم، جان افعی و اژدر

جان تو آیینه ی جمال الهی
جام دل از جلوه های فیض، مصوّر

خانه ایمان به نام توست مصفا
خاطر ما در غیاب توست، مکدّر(8)

شهید مطهری، یک عالم نمونه و یک استاد الگوست،
هم برای حوزویان و طلاب، هم برای دانشگاهیان و دانشجویان، هم برای پژوهشگران و نویسندگان، هم برای خطیبان و فرهنگ سازان و مربیان.
وقتی او « اسوه» است، تکلیف و رسالت ما« تأسّی» است.
در چه چیز باید به آن سرمشق بنگریم؟
در خداباوری، مردم دوستی، دین محوری، کمال اخلاقی، تواضع علمی، حق پذیری، انحراف ستیزی، شوق فراگیری، عشق به تعلیم، اخلاص در عمل، پرهیز از دنیازدگی، حریّت در اندیشه، پرهیز از پسند عوام، انس با قرآن، تهجّدهای شبانه و تلاش های روزانه، حبّ اهل بیت، سابقه در مبارزات، حرمت گذاری به اساتید، دلسوزی نسبت به شاگردان و...
این ها نمونه ای از « جهات الگویی»‌آن معلم شهید است که می بایست سرمشق دوستدارانش قرار گیرد.
درست است که می گوییم:« معلم شهیدم، راهت ادامه دارد».
ولی چگونه؟ توسط چه کسانی؟ و کدام راه؟
باشد که معلمان، « رسالت معلمی» را با چیز دیگری عوض نکنند،
و اهل علم، کار انبیایی خویش را از یاد نبرند،
و دانشمندان، « گوهر علم» خود را ارزان نفروشند!

پی‌نوشت‌ها:

1. برگ و بار، ص 223، ابیاتی از شعر « مطهری، عطیّه کوثر» از نگارنده.
2. علق/5.
3. جمعه/2.
4.غررالحکم، ج7، ص 269، ح5912.
5. همان، ج6، ص 94، ح9650.
6. صحیفه امام(ره)، ج14، ص 325.
7. همان، ج12، ص 188.
8.برگ و بار، ص 223.

 

منبع: نشریه فرهنگ کوثر، شماره 85.



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط