زیر سایه ترس

انسان ها دو دسته هستند. آن هایی که شرایط سخت را تحمل می کنند و در نهایت از آزمون زندگی سربلند بیرون می آیند و آن هایی که تحمل سختی و دشواری های دنیا را ندارند و
چهارشنبه، 25 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زیر سایه ترس
زیر سایه ترس
 

نویسنده: کسری کریمی طار



 
shadows of the
DAMNE

انسان ها دو دسته هستند. آن هایی که شرایط سخت را تحمل می کنند و در نهایت از آزمون زندگی سربلند بیرون می آیند و آن هایی که تحمل سختی و دشواری های دنیا را ندارند و در پایان زیر چرخ سرنوشت له می شوند. این دسته بندی به هیچ انسانی رحم نمی کند، فرقی نمی کند معروف و محبوب باشید یا یک انسان عادی؛ زیرا آزمون سختی برای همه یکسان است. کشتی گیر معروف SUPER FIRE PRO WRESTLING SPECIAL جزو دسته دوم قرار می گیرد. وی با وجود قهرمانی جهان، در دست یابی به عشقش ناکام می ماند و حتی مربی خود را از دست می دهد. این جاست که صبر و تحمل قهرمان جوان به پایان می رسد و خودکشی می کند!!! از زمان عرضه آن اثر و شهرت سودا 51 بیش از 16 سال می گذرد و اکنون شاید صبر و تحمل وی هم بیشتر شده باشد. حداقل به اندازه ای که شخصیت خلق شده اش حتی توان مبارزه با شیطان و بازگرداندن عشق از دست رفته اش را داشته باشد.

آغاز کشتار

اواخر تابستان سال 2008 کمپانی ea با طرح partners (طرحی که طی آن EA وظیفه نشر بازی های استدیوهای مستقل را برعهده می گیرد) پرده از دو اثر انگشت برداشت. نخستین بازی همکاری این کمپانی با استدیو Epic خالقان سری Gears of war بود که در نهایت Bulletstorm نام گرفت و با نقدهای بسیار مثبتی روبرو شد. اما اثر دوم همکاری مشترکی بین EA و دوبازیساز بزرگ ژاپنی با نام های سودا 51 و شینجی میکامی بود. این بازی تا مدت ها بی نام بود و در نهایت در TGS2010 با نام sahdows of The Damned معرفی شد. اثری اکشن با درون مایه ای ترسناک که عوامل آشنا و غیرآشنای زیادی در آن دیده می شود. گارسیاهاتسیر (Garcia Hotspur) نام شخصیت اصلی بازی است؛ شکارچی موجودات جهنمی، جوانی نترس با لهجه غلیظ اسپانیایی و کتی چرمی که بیان گر شخصیت وی است. هاتسپر مدت مدیدی است که در لیست دشمنان شیاطین به عنوان نفر اول خودنمایی می کند؛ اما در نهایت این گارسیا است که به کشتار شیاطین می پردازد. فلمینگ (Fleming) یکی از شیاطین پر قدرت و اصلی جهنم که هم اکنون به عنوان ارباب اصلی جهنم به شیاطین خدمت می کند، مدت ها است که به انتقام از گارسیا می اندیشد و قصد دارد نقشه ی پلیدی را عملی کند. فلمینگ، پانولا (panula) نامزد و معشوقه گارسیا را می دزدد و او را به اعماق جهنم می برد و او را در مقابل آزمونی قرار می دهد که مشخص نیست بتواند از آن سربلند بیرون آید. داستان بازی بسیار ساده و در نوع خود کلیشه ای است؛ اما تیم سازنده به عمده چنین داستانی طراحی کرده است. تیم سازنده ترکیب سودا 51 و میکامی در soTD، را همانند ترکیب رابرت رودریگز و کوینیتن تارانتینو در Grindhouse می دانند و به همین خاطر است که بسیار از عوامل بازی همچون لهجه افتضاح گارسیا، کت چرمی و علاقه اش به موتور سیکلت از روی B-movie های سینما الهام گرفته شده است. البته مثال های بارز دیگری هم در بازی وجود دارد که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد.

تیمی از جهنم

soTD جز معدود بازی هایی است که سازندگانش از محبوبیت بیشتری نسبت به خود آن برخوردارند و یکی از عوامل معروف شدن این اثر با وجود تبلیغات نه چندان جالب EA هم بدین خاطر است. سودا51 (کارگردان آثاری چون No More Heroes، شینجی میکامی خالق سری Resident Evil و آکیرا یامائوکا(Akira Yamaoka) آهنگ ساز سری silent Hill ستارگانی هستند که گرد هم آمده اند تا اثری متفاوت به بازار عرضه کنند. این سه نفر حتی تیم خود را «تیم کابوس» (Nightmer Team) نامیده اند تا بازیبازها دقیقاً متوجه شوند که با چه اثری روبه رو هستند؛ نفر نخست پروژه و مدیر استدیو Grasshopper Manufacture گیوچی سودا (Goichi suda) ملقب به سودا 51 است. سودا کار خودش را با نوشتن سناریو pro wrestling 3 Final Bout super Fire آغاز کرد. وی در طول سال هایی که در صنعت بازی حضور داشته، بازی های مختلفی در ژانرهای متفاوت ساخته است. همواره از killerv به عنوان بهترین و عجیب ترین کار وی یاد می شود. اثری که باعث شد وی اولین بار با شینجی میکامی که آن روزها در کیکام مشغول به کار بود. آشنا شود. میکامی دیگر بازیساز ستاره این تیم نیازی به تعریف ندارد. وی خالق و کارگردان سری crisis Dino, Evil, Vanquish, God Hand و تهیه کننده آثاری چون May cry Devil و view tiful Joe است. وی هم اکنون روی بازی ترسناک بی نام خودش کار می کند؛ اما این موضوع باعث شده که وظیفه تهیه کنندگی اش در مورد soTD را از یاد ببرد. نفر آخر تیم کابوس آکیرا یاماوکا است. آهنگ ساز و تهیه کننده سری افسانه ای Silent Hill که پس از هم پاشیده شدن Team silent به سودا51 و یارانش در Grasshopper پیوسته است. لازم به ذکر است که در ابتدای ساخت بازی تتسویا میزوگوچی (Tetsuya Mizuguchi) که به خاطر ساخت سری های ریتمیک همچون Rez و Space channel 5 معروف است. به عنوان دیگر تهیه کننده بازی ایفای نقش می کرد. البته وی مدتی بعد به خاطر پروژه جنجالی اش child of Eden از مقام خود کناره گیری کرد.
Resident Evil 4 شاید خیلی ترسناک نبود؛ اما از لحاظ سیستم اکشن و مبارزاتش یک اثر جاودانه و نوآورانه به حساب می آمد. هرچند برخی تغییرات آن موجب خشم بعضی طرفداران سنتی بازی شد؛ اما سیستم دوربین و تیراندازی نوآورانه اش همچنان در بازی های اکشن سوم شخص استفاده می شود. با توجه به آن که میکامی تهیه کنندگی SoTD را به عهده دارد می توان انتظار داشت که سیستم مبارزه های بازی بسیار شبیه به RE4 باشد. همان چیزی که بسیاری از تست کنندگان بازی به آن اعتراف کرده اند. همانند اثر یاد شده در هنگام تیراندازی دوربین به سمت شانه شخصیت اصلی متمایل می شود. سلاح های گارسیا مانند اسلحه های لیان همگی دارای لیزر مخصوص قرمز رنگی هستند که به جای هدف از آن استفاده می شود. اما جالب ترین موضوع این است که سلاح های بازی همگی جاندار هستند. البته جاندار بودن سلاح های SoTD با آثاری چون pery قابل مقایسه نیست. همه این سلاح ها از یک موجود زنده تشکیل شده اند. موجودی به نام جانسون!! جانسون صمیمی ترین دوست گارسیا به حساب می آید. موجود پلیدی که مدت ها پیش از جهنم خسته شده و بالاخره توانست از جهنم بگریزد. جانسون یک کله اسکلت کوچک است که به صورت یک مشعل برای بازیباز ظاهر می شود؛ اما در مواقع ضروری به سلاح گرم یا حتی موتور سیکلت نیز تبدیل خواهد شد!! سلاح هایی چون: کلت، شات گان مسلسل در بازی وجود دارند. البته سلاح هایی دیگر هم در بازی وجود دارند که سازندگان از معرفی آن ها خودداری کرده اند؛ اما به طور کلی بازی سه دسته اسلحه خواهد داشت. SotD از سیستم ارتقای سلاح ها بهره می برد. این ارتقاها خود به دو بخش تقسیم می شوند؛ افزایش تعداد گلوله های یک خشاب و قدرت تیراندازی و ارتقای کلی سلاح زمانی که سلاح به صورت کلی ارتقا می یابد شکل و ظاهر آن هم عوض خواهد شد. به طور مثال اولین سلاح بازی Boner نام دارد. سلاحی همانند کلت که به جای گلوله از استخوان موجودات شیطانی استفاده می کند. با ارتقای کامل این اسلحه شاهد به وجود آمدن سلاح دیگری با نام Big Boner هستیم. که دارای تیرهای قدرتمند و شکلی همچون یک اسلحه شکاری است.
جانسون نه تنها به صورت اسلحه گرم بلکه در حال اصلی اش (به صورت مشعل) هم برای بازیبازها مفید است. شکل اصلی جانسون در مبارزه های تن به تن (Mele Combat) به کار می آید.
حرکات تمام کننده دیگر بخش گیم پلی است. به طور مثال اگر گارسیا به پای دشمنان شلیک کند. قابلیت راه رفتن از آن ها گرفته می شود. در این حالت گارسیا می تواند بالای سر موجودات جهنمی رفته و با یک حرکت تمام کننده ناگهانی به زندگی آن ها پایان دهند. از دیگر نکات قابل ذکر گیم پلی می توان به قابلیت پرش های سریع به چهار جهت اشاره کرد. همچنین نبود سیستم کاورگیری از دیگر خبرهای خوب در مورد گیم پلی این بازی است. خوشبختانه قابلیت حرکت دادن شخصیت در هنگام نشانه گیری در بازی وجود دارد. ضعفی که به شدت در Resident Evil 5 به چشم می آید.

ندای خشم

در یگانه بودن کارهای استاد یامائوکا هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد؛ اما ممکن است برای مخاطبان عادی این پرسش پیش آید که آیا انعطاف آهنگ ساز از سری SH به عنوان نوازنده بازی اکشنی همچون SoTD درست است یا خیر؟ در ابتدا باید یادآور شویم که یامائوکا تجربه آهنگ سازی برای سری Winning Eleven را نیز در کارنامه دارد و آهنگ سازی اثری چون SoTD موضوع چندان عجیبی نیست. دوم این که وی حتی به این موضوع اشاره می کند که آهنگ های ساخته شده توسط او تفاوت بسیاری با کارهای وی در SH دارد. یامائوکا آهنگ هایی در سبک راک و با ضرب آهنگی تند را تدارک دیده است. او همه تلاش خود را کرده تا آهنگ های بازی تأثیر مستقیم بر روند سریع گیم پلی داشته باشد. یامائوکا در این راه تنها نبوده و صداگذار و خواننده همیشگی اش الیزابت مک گلین (Elizabeth Mcclynn) او را همراهی می کند. البته این دو تنها نخواهند بود. زیرا گروه راک معروف The DAmned آهنگ هایی برای بازی تدارک دیده اند. این گروه گاتیک راک انگلیسی برای اولین بار است که در دنیای بازی های رایانه ای ایفای نقش می کند. باید دید آهنگ سازی این گروه برای گارسیا و اهالی جهنم خرسند کننده خواهد بود یا خیر؟!!
SoTD در ابتدا به عنوان یک اثر ترسناک معرفی شد؛ اما در نخستین نمایش آن مشخص شد که بیشتر به آثار اکشن روز شباهت دارد. طبق گفته های سودا51 در ابتدا قرار بود SoTD به یک اثر کاملاً ترسناک تبدیل شود؛ اما بعدها این ایده به خاطر شخصیت اصلی عوض شد و بازی تم اکشن قوی تر به خود گرفت. البته با توجه به این که ناشر بازی EA است هیچ بعید نیست که این یک دستور مستقیم از طرف آن ها باشد. به هرحال در دو سال اخیر، Dead space به عنوان بهترین بازی ترسناک شناخته می شود (این نکته را هم از یاد نبریم که IP بازی SoTD در دبستان سودا است نه ‌EA) با این وجود SoTD همچنان دارای درون مایه ترسناک است و سازندگان، بازی خود را در ژانر Rsychological Thriller قرار دادند. این ژانر به عنوان یک ژانر نوپا و تازه در صنعت بازی شناخته می شود. ژانر PT دقیقاً معادل سینمایی آثار تریلر روانشناسانه هالیوود است. در این ژانر دیگر خبری از صداهای ترسناک، هیولاهای داخل کمد و ... نیست؛ بلکه بازی مورد نظر تلاش می کند با سریع تر و در عین حال عیجب کردن روند اثر مورد نظر به هدف خودش دست پیدا کند. به طور مثال در یکی از صحنه های بازی گارسیا در جلوی قبری می ایستد که بر حسب اتفاق نام خودش بر آن حک شده است. در همین حین دستی از قبر بلند می شود و گارسیا را مجبور به هم پیمانی با مرگ می کند. البته نمونه های بارز دیگری هم وجود دارد که بسیار به مراحل scarecrow در Batman:Arkham Asylum شباهت دارد؛ همانند انتقال ناگهانی گارسیا از جهنم به باغی زیبا که بسیار شبیه به بهشت است!! در حال حاضر از Alan wake به عنوان پایه گذار این سبک یاد می شود. جالب این که SoTD نه تنها از لحاظ سبک کلی بلکه در زمینه گیم پلی هم شباهت هایی به آخرین کار خالقان Max payne دارد. در حالت کلی بازی دارای دو تم تاریکی و روشنایی است. تاریکی مخوف ترین دشمن و به دنبال آن روشنایی بهترین دوست گارسیا است. تاریکی نه تنها باعث کم شدن جان گارسیا به مرور زمان می شود. بلکه از بین بردن دشمنان را هم سخت تر می کند. کم شدن جان گارسیا در تاریکی باعث چالش انگیزتر شدن بازی می شود. در این مواقع بازیباز؛ می بایستی شخصیت اصلی را به سمت جایگاه هایی به نام Light poni (LT) راهنمایی کند. LT ها اصولاً به شکل های مختلف سنگی همچون مجسمه سربز (ادای دینی به EVil Dead یا کلبه وحشت وطنی) وجود دارند. گارسیا با شلیک به سمت آن ها می تواند محیط را روشن کند. بخش هیجان انگیز بازی بیشتر زمانی رخ می دهد که محیط تاریک است و در زمان روشنایی عموماً بازی بیشتر حالت اکشن به خود می گیرد.

جهنمی تاریک اما سوزان

در آپریل سال 2006 مجله EDGE خبر از ساخت اثری ترسناک با نام Kurayami دارد بازی ای که قرار بود توسط استدیو Grasshopper و مستقیماً زیر نظر سودا ساخته شود. Kurayami در روستایی متروکه و تاریک به وقوع می پوست؛ جایی که شخصیت اصلی وظیفه داشت دست به حل معماهای مختلف بزند و گاهی هم با موجودات جهنمی مبارزه کند. Kurayami بیش از این که یک بازی اکشن باشد. اثری با درون مایه ماجراجویانه شناخته می شد. دو عنصر مهم بازی شامل تاریکی و روشنایی بودند. در مکان های تاریک دشمنان زیادی حضور داشتند و این مکان ها، جای امنی برای شخصیت اصلی به حساب نمی آید. در مقابل در مکان های روشن شاهد قدرت نمایی شخصیت اصلی بودیم. پس از گذشت 5 سال Kurayami در حد یک ایده باقی ماند (ایده ای که قرار بود به عنوان اثر انحصاری ps3 از ژانر ترسناک، اعاده حیثیت کند). البته بسیاری از المان های آن بازی به SoTD منتقل شد. اولین مورد مکان بازی به حساب می آید. با گفتن واژه جهنم همیشه یاد بیابانی سوزان و ترسناک می افتیم که پیش از این نمونه آن را در Dantes Inferno دیده بودیم. جهنم دانته 9 طبقه جهنم را به تصویر می کشید که هر طبقه آن مخصوص یک گناه کبیره بود؛ اما جهنم سودا بیشتر شبیه یک روستای جن زده با معماری اروپایی است. جهنمی سرد اما سوزان! البته جهنم اثر نام برده از مکان ترسیم شده در Kurayami تا حد زیادی پیشرفته تر است. اما مورد دوم المان های روشنایی و تاریکی است. در ابتدا قرار بود گیم پلی Kurayami بر مبنای تاریکی و روشنایی باشد. البته با توجه به کمترین بودن حس اکشن، این بخش بیشتر به المان های تاریکی روشنایی اثر کلاسیکی چون Alone in the Dark: The New Nightmare شباهت داشت. با انتقال این بخش به SoTd المان های تاریکی و روشنایی بیشتر حال و هوای Alan wake را به خود گرفتند.
زیر سایه ترس

سرتا سر جنون

زمانی که از شینجی میکامی در مورد شباهت های RE4 و SoTD پرسیدند. وی شباهت هایی چون سیستم تیراندازی را تکذیب نکرد؛ اما اصرار داشت که SOTD اثری نیست که توسط وی ساخته شده باشد و از آن به عنوان یک اثر تمام سودایی یاد کرد. میکامی بیان کرد که وظیفه وی در ساخت بازی مطمئن بودن از درستی در ساختار گیم پلی به ویژه در بخش اکشن است و دیگر بخش های بازی به هیچ وجه شبیه اثری نیست که وی به عنوان کارگردان بر آن نظارت داشته باشد. به اعتقاد بسیاری SoTD اثری شگفت انگیز و دیوانه وار است. جوئل وید (Joel wade) تهیه کننده بازی در EA از این اثر به عنوان دیوانه وارترین بازی در طول دوران کاری اش نام برده است! البته المان ها و داستان دیوانه وار همیشه بخشی از بازی های سودا51 است؛ اما به نظر می رسد که این مورد در عنوان مذکور بیشتری حد رسیده است.
تل پورت های ناگهانی گارسیا از محیط های جهنمی به سرابی از بهشت، دیدن تمام مدت جسد پائولا در طول بازی و طراحی منحصر به فرد بخش های تاریک از جمله عواملی است که باعث شده SoTD تا این حد سرو صدا کند. دیگر نکته جالب بازی شخصیت جانسون است که همیشه همراه شما خواهد بود. وی شباهت بسیاری با نیروی تاریکی Darkness یا ماسک بازی splatterhouse دارد با این تفاوت که این شخصیت دوست همیشگی شما است و البته بار کندی بازی را نیز به عهده دارد.
در کل SoTD اثری است که واقعاً دیوانه وار به نظر می رسد و از نظر بسیاری این اثر نیز مانند دیگر کارهای استدیو Grasshopper برای همه بازیبازها ساخته نشده است. شاید تنها شباهت این بازی با دیگر آثار رو به موتور گرافیکی آن یعنی Unreal Engine 3 خلاصه می شود. اگر جز طرفداران قدیمی آثار سودا هستید، مطمئناً SoTD هم می تواند نظر شما را جلب کند؛ اما این گونه نیست، بهتر است تا زمان عرضه بازی صبر کرده و پس از نقدهای مختلف بازی را تهیه کنید. SoTD در تابستان سوزان امسال عرضه می شود تا جهنم سوزان سودا و میکامی را به تصویر بکشد!!
منبع: نشریه بازی رایانه، شماره 42.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.