نویسنده : محسن خوشفر
چکیده
در میان روایات اهل بیت، روایاتی وجود دارد که با این عنوان «احادیث ائمّه، صعب و مستصعب هستند» مطرح شدهاند و محدّثان شیعه در کتب خود این روایات را با اسناد و تعابیر مختلف ذکر کردهاند. شارحان حدیثی شیعه در بیان معنا و مفهوم این احادیث، به سه گروه تقسیم شدهاند: برخی بر این باورند که این احادیث به بطون مختلف معنایی کلمات معصومان اشاره دارد و نشان از این است که بعضی معانی احادیث، برای همگان قابل فهم نیست؛ عدّهای آن را ناظر به فضایل و کمالاتی میدانند که در وجود معصومان است که درک و اعتقاد به صحّت آن برای توده مردم مشکل است. و دسته سوم، ولایت معصومان را مصداق این احادیث میدانند. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا با جمعآوری نقلهای مختلف این احادیث و استفاده از قرائن موجود در این روایات، کاوشی در ارائه نظر صحیح انجام دهد و در این راستا نشان داده خواهد شد که نظر گروه اوّل، ناصواب و نظر گروه دوم، صحیح است و نظر گروه سوم نیز به نحوی از مصادیق مورد دوم است. همچنین علل به خطا رفتن عدّهای از شارحان این احادیث، ذکر میشود تا حدیثپژوهان با دانستن آن علل، خود را از ارتکاب چنین اشتباهاتی حفظ کنند. کلید واژهها: صعب، مستصعب، حدیث، امر.درآمد
روایات و احادیث موجود در منابع حدیثی، معمولاً به گونهای است که معنایی واحد، با تعابیر مختلف و توسّط افراد مختلف نقل شده و حتی ممکن است یک نقل با نقل دیگر از لحاظ اضافات و یا کم بودن الفاظ، تفاوت داشته باشد. شخص حدیثپژوه وقتی به حدیثی برخورد مینماید برای این که معنای صحیح آن حدیث را در یابد، باید به دنبال جمعآوری احادیث دیگری باشد که به نحوی با حدیث مورد پژوهش، ارتباط داشته باشد؛ چرا که در فرایند نقل حدیث، بسیار اتّفاق میافتاده که مطلبی به دلیل وجود قرینه در نزد راوی، از روایت حذف شده ولی توسّط راوی دیگر همان قرینه ذکر شده و جمعآوری و توجّه به این گونه قراین، موجب راهنمایی حدیثپژوه به دریافت معنای صحیح از روایت میشود. و حتی در بعضی روایات، معانی متضادّ حدیث یا مصادیقی از معنای مطرح شده در حدیث مورد بحث و یا موارد دیگری ذکر شدهاند که توجّه به آنها فهم صحیح از روایت را منجر میشود. این روش، از گذشته در نزد فقیهان شیعه وجود داشته و ایشان به صرف نظر به یک روایت، حکم به مضمون آن نمیکردهاند، بلکه با تشکیل خانواده حدیث که همان نقلهای مختلف روایت است و با در نظر گرفتن تمامی روایات، معنای مورد نظر را از حدیث کشف و طبق آن حکم میکردهاند. سیره حدیثنگاری محدّثان متقدّم شیعه نیز بر این نکته گواه است که ایشان نیز خود را موظّف به این کار میدانستهاند امّا در زمان متأخّر این نکته بالاخص در مورد روایات غیر فقهی، غفلت شده است. به طوری که بسیار مشاهده میشود که شخصی فقط با دیدن یک روایت و بدون در نظر گرفتن قراین متعدّد معینکننده معنای واقعی آن روایت، دست به ترجمه و توضیح روایت میزند و همین امر در برخی موارد موجب اشتباه میگردد. گروهی از روایات موجود در منابع حدیثی شیعه، احادیثی است که در آن بیان شده است که «احادیث ائمّه، صعب و مستصعب است». در این جا، ضمن بررسی طرق مختلف نقل این روایات و تشکیل خانواده حدیث و بیان نظرات شارحان در بیان مراد از این روایات، سعی خواهد شد تا با استفاده از قراین درونمتنی و برونحدیثی، مراد صحیح از این روایات بیان شود.نقلهای مختلف حدیث صعب و مستصعب
مضمون این روایات، با تعابیر مختلفی نقل شده است ولی میتوان آنها را به دو شیوه تقسیم کرد: الف. بر اساس عبارت اوّل روایات: 1. انّ أمرنا صعب و مستصعب. 2. انّ حدیثنا صعب و مستصعب. 3. انّ علم العلماء، صعب و مستصعب. ب. بر اساس ادامه عبارت پیشگفته: لا یؤمن به الّا ملک مقرّب أو نبیّ مرسل أو عبد امتحن الله قلبه للایمان. 2. لا یحتمله ملک مقرّب و لا نبی مرسل و لا مؤمن امتحن الله قلبه للایمان. در ادامه، هر یک از این اقسام به طور مجزّا بررسی و معنای به دست آمده از آن معین خواهد شد.
نظرات شارحان حدیث
متن این روایت در الکافی بدین گونه است: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْـحسَیْنِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ، عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ: أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: رَسُولُ الله صلی الله علیه و آله: إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ الله قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ. فَمَا وَرَدَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَدِیثِ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَلَانَتْ لَهُ قُلُوبُکُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ، فَاقْبَلُوهُ وَ مَا اشْمَأَزَّتْ مِنْهُ قُلُوبُکُمْ وَ أَنْکَرْتُمُوهُ، فَرُدُّوهُ إِلَی الله وَ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلَی الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ. وَ إِنَّـمَا الْهَالِکُ أَنْ یُحَدِّثَ أَحَدُکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنْهُ لَا یَحْتَمِلُهُ فَیَقُولَ وَ الله مَا کَانَ هَذَا. وَ الله مَا کَانَ هَذَا وَ الْإِنْکَارُ هُوَ الْکُفْرُ. امام باقر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به راستی حدیث آل محمّد، صعب است و مستصعب؛ بدان ایمان نیاورد جز فرشته ای مقرّب یا پیغمبری مرسل یا بنده ای که خدا دلش را به ایمان آزموده است. آن چه از حدیث آل محمّد صلی الله علیه و آله به شما رسید و دلنشین شما گردید و آن را فهمیدید، پذیرا شوید؛ آن چه را دل شما نگرفت و آن را نفهمیدید، آن را به خدا و رسولش و به عالم از آل محمد صلی الله علیه و آله برگردانید، هلاکت در اینجاست که برای یکی از شما آن چه را تحمّل ندارد و نمی تواند بفهمد، باز گویند و او بگوید: به خدا این نمیشود، به خدا این نمی شود. انکار، همان کفر است ( الکافی: ج 1، ص 401). کسانی که به شرح این روایت و روایات هم مضمون با آن پرداختهاند، مطالب گوناگونی را بیان کردهاند که میتوان آنها را به سه گروه تقسیم کرد. 1. مقصود این است که سخنان معصومان و روایات ایشان، مراتب معنایی مختلف و بالایی دارند که فهم و درک معنای واقعی آن مشکل و دشوار است ( الذریعة الی حافظ الشریعة، ج 2 ص 15) و معنای واقعی این احادیث را جز این سه دسته از مردم نمیتوانند درک کنند لذا فهم معنای کلام آنها برای هر فردی ممکن نخواهد بود. بدیهی است که این دسته، عبارت «حدیثنا» را به صورت اضافه لامیه ترجمه کردهاند که به معنای «حدیث صادر شده از جانب ما» میباشد. در نتیجه، وجود بطون معنایی متعدّد را برای کلمات معصومان استنتاج کردهاند؛ همان گونه که آیات قران دارای بطون مختلف است. از این رو، سخنان معصومان اعم از این که در ارتباط با کمالات و مقامات خودشان باشد یا در باره موضوعاتی دیگر همچون طینت، سعادت، جبر، اختیار، معراج، عرش، کرسی، لوح و قلم و.... حتی عدّهای ذکر کردهاند که فهم این روایات، نیازمند ریاضتهای عقلی و کاوشهای عمیق و دقیق زبانی و فکری است (مرآة العقول، ج 4، ص 313؛ الذریعة الی حافظ الشریعة، ج 2، ص 15؛ الأصول الأصیلة، ص 169؛ مجموعه رسائل در شرح احادیثی از الکافی»، ج 1 ص 10، آسیبشناسی حدیث، مبحث سادهانگاری). 2. مقصود، روایاتی است که فضایل و کمالات حضرات معصومان را بیان میکنند؛ زیرا بسیاری از این کمالات به گونهای است که توده مردم از قبول کردن آن عاجزند و اگر به مقداری از آن فضایل آگاهی یابند، قائل به علوّ و ارتفاع در شأن حضرات میگردند و یا منکر آن میشوند که این موجب کفر آنان میگردد. و به همین علّت هم معصومان از شیعیان خود بیشتر از مخالفان خود تقیه میکردند (ر. ک: مرآة العقول، ج 3، ص 98). لذا وجود این کمالات برای ائمه را جز این سه دسته قبول نمیکنند (ر. ک: همان جا). میان دو معنای ذکر شده، رابطه عموم و خصوص من وجه برقرار است؛ زیرا روایاتی که از لحاظ معنایی قابل فهم نیستند و در مورد فضایل معصومان نیستند، جزو دسته اوّل هستند ولی در دسته دوم نمیگنجند. و روایاتی که از لحاظ معنایی قابل فهم برای همگان هستند ولی قبول وجود چنین فضیلتی برای ائمّه، برای همگان میسّر نباشد، از مصادیق دسته دوم هستند در حالی که در گروه اوّل نمیگنجند. این گروه، عبارت «حدیثنا» را به معنای «حدیث در باره ما» معنا کردهاند که اضافه ظرفیه است و یا حدیث را مصدر و از نوع اضافه مصدر به مفعول در نظر گرفتهاند. 3. مقصود، ولایت معصومان است بدین معنا که تحمّل ولایت امامان، برای مردم، مشکل و سخت است و جز سه گروه از مردم که ذکر شد، کسی نمیتواند آن را تحمّل کند ( الوافی، ج 3، ص 645؛ شرح الکافی: الأصول و الروضه، ج 7، ص 2 ـ 4).مفردات روایات
در روایات مورد بحث، سه واژه کلیدی صعب، مستصعب، و احتمال، وجود دارد که بررسی معنای لغوی آنها ضروری است. «صعب» در معنای فعلی خود، مفهوم امتناع کردن ( اقرب الموارد) و یا شدید و غیر قابل تحمّل بودن را میرساند (العین) و امّا در معنای اسمی خود، نقیض حیوان رام و یا هر آن چه که قابل تحمّل نباشد را گویند (العین؛ مقاییس اللغة).«مستصعب» نیز در معنای فعلی خود، اگر لازم استعمال شود به معنای صعب شدن و غیر قابل تحمّل یافتن شیئی است ( اقرب الموارد؛ المصباح المنیر) امّا در معنای اسمی، به هر آن چه که غیر قابل تحمّل باشد گویند که در نتیجه همان معنای صعب را افاده میکند ( العین). و در بعضی منابع، آن را مبالغه از صعب دانستهاند و عدّهای دیگر صعب را آن چه فی نفسه غیر قابل تحمّل است گفته و مستصعب را آن چه مردم آن را غیر قابل تحمّل میشمارند ذکر کردهاند (مرآة العقول). «احتمال» به معنای مادّه ثلاثی خود، یعنی حمل است ( المصباح المنیر) و حمل به معنای سبک و قلیل انگاشتن و بلند کردن چیزی است. به عنوان مثال، وقتی عرب میگوید که فلان شئ را بر پشتش حمل کرد، یعنی آن شئ را سبک انگاشت و بلند کرد (مقاییس اللغة؛ اقرب الموارد). در نتیجه وقتی مفعول حمل، یک امر معنوی، مانند مطلبی اعتقادی و یا از این قبیل موارد باشد و گفته شود که فلانی آن مطلب را حمل کرد، یعنی آن مطلب را بزرگ و غیر قابل باور ندانسته و آن را قبول و باور کرده و به همراه دیگر اعتقادات خود میپذیرد. با توجّه به قول لغتدانان، معنای روایت این است که در میان روایات اهل بیت سخنانی وجود دارد که قابل تحمّل و پذیرش برای همگان نیست و فقط سه دسته از مردم میتوانند آنها را بپذیرند و قبول کنند. این معنا با نظر آن محدّثانی که به عنوان گروه دوم و سوم نام برده شدند، سازگاری دارد ولی مدّعای آن دسته که سخنان ائمه را دارای بطون متعدّد فرض کرده و معتقدند که فهم آن مطالب برای همگان میسّر نیست، با استعمال لغوی تطابق کامل ندارد؛ زیرا از لحاظ منطقی آن چه مشکل الفهم باشد با آن چه غیر قابل تحمّل است، رابطه عموم و خصوص من وجه دارد نه تطابق؛ چه بسا مطلبی قابل فهم برای همگان باشد ولی آن را قبول نکنند. مانند ولایت امیر المؤمنین علیه السلام که کسی در فهم معنا و منظور از ولایت امیر المؤمنین دچار مشکل نیست، ولی بسیاری از مردم از قبول آن سر باز میزنند. این مثال، طبق معنای لغوی، جزو مصادیق صعب و مستصعب است ولی از نظر گروه اوّل از محدّثان، جزو این احادیث نیست؛ زیرا مشکل الفهم نیست. علّت این که این گروه، صعب و مستصعب را به معنای مشکل الفهم دانستهاند این است که در زبان فارسی، صعب را به مشکل معنا میکنند و هر کلام مشکلی را که فهمش احتیاج به تفکّر و تعمّق دارد، کلام صعب میگویند. ولی در زبان عربی، معنای دقیقتری مورد نظر است و صعب را غیر قابل تحمّل معنا میکنند. همین اختلاف بین زبان پارسی و عربی، باعث به اشتباه افتادن بعضی از محدّثان شده است. بنا بر این، مدّعای گروه اوّل از محدّثان، مؤید لغوی نخواهد داشت مگر این که از ادلّه شرعی همچون روایات، چنین مطلبی استفاده بشود.
منبع:دوفصلنامه حدیث اندیشه شماره 8و9..