امامت در آینه ی اندیشه (7)

اگر بخواهیم شاخصه های مهم از حکومت علوی و شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام، به عنوان حاکم ایده آل، را بشماریم سرتا سر وجود مقدس ایشان را آکنده از ویژگی های درخشنده و
چهارشنبه، 22 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امامت در آینه ی اندیشه (7)
امامت در آینه ی اندیشه (7)

 




 
36) ظهیری، سید مجید (1381)، مدیرت علوی تجلی صلابت و مدارا، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
چکیده: اگر بخواهیم شاخصه های مهم از حکومت علوی و شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام، به عنوان حاکم ایده آل، را بشماریم سرتا سر وجود مقدس ایشان را آکنده از ویژگی های درخشنده و بالنده می یابیم. اما شاید بتوان خصوصیات ویژه ای از حضرت را نام برد که سایر ویژگی های برجسته ایشان در طول آنها قرار گیرند.
دو ویژگی در اندیشه و عمل امیرالمؤمنین علیه السلام وجود دارد که بسیار مهم می باشد؛ عنصر عقلانیت حقیقت محور در اندیشه و نظر و عنصر تعادل در رفتار و عمل.
عقلانیت حقیقت محور در مقابل عقلانیت توفیق محور و سودانگار قرار می گیرد.
در عرصه ی عقلانیت، سه سوال پیش روی انسان قرار دارد:
1) شناخته وضع موجود؛
2) تعیین هدف و مقصد؛
3) برنامه ریزی برای رسیدن به هفد.
در«عقلانیت توفیق محور» همواره دغدغه ی توفیق عملی مد نظر انسان است و در زمینه ی تعیین هدف و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف دغدغه ی «درستی» و «حقیقت» وجود ندارد، بلکه توفیق عملی مهم است.
در چنین عقلانیتی مرزی ثابت میان درست و نادرست، خیر و شر، حق و باطل و ارزش و ضد ارزش وجود ندارد، بلکه در این نظام فکری مرز میان «عملی و غیرعملی» و «کاربردی و غیرکاربردی» معین کننده ی حق و باطل است. هر آنچه فایده ی عملی داشته باشد درست است و غیر آن نادرست.
اما در «عقلانیت حقیقت محور» از ابتدا دغدغه ی «حقیقت» وجود دارد. در چنین نظام فکری حقیقت امری دست یافتنی و شناختنی (cognetive) است و شناخت وضع موجود، تعیین هدف و برنامه ی عمل باید بر اساس و محوریت آن تعیین شود.
37) بشیر، حسین (1381)، نظام دادرسی علوی علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
چکیده: دستگاه سیاسی و دستگاه دادرسی جامعه ی اسلامی اغلب توأمان بوده اند، مگر در موارد خاصی که مصلحت جداگانه ای اقتضا می نموده است و این به خاطر آن خصوصیتی است که در طبع «ولایت» است، که در قالب شبکه ی منسجم و فراگیری در کشور عمل میکند و ولایت بر دادرسی نیز بخشی از آن را تشکیل می دهد.
سازمان حکومت ولایی از نسبت یافتنی خاص هدفمند چند بعد مختلف چون اداره ی جامعه، دادرسی آن و فتوا به سوی هدف واحد و اصلی شکل می گیرد که در رأس هرم آن، شخص «ولی امر»، به عنوان مرجع عالی قرار می گیرد (همچنان که منصب امامت جمعه هم خاص او و یا به تعیین وی می باشد)، بنابراین حکم و حکومت و افتاء، اگرچه سه مقوله گونه گون هستند، لیکن سه بعد از یک مفهوم را معنارسانی می کنند.
در روزگار امام علی علیه السلام هرچند برخی از مسوولیت ها متداخل با هم بوده اند اما نوع پرداختن امام علیه السلام به مسائل به گونه ای بوده است که وجود یک سازمان تشکیلاتی منسجم و نیرومند در مجموعه ی اندام آن محسوس بوده است.
38) مصباح، حسین (1381)، اندیشه و مدیریت امام علی علیه السلام نماد مردم سالاری دینی، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
چکیده: پیش ز آن که معنای مردم سالاری دینی شناخته بشود باید مردم سالاری را بشناسیم و معنای آن را بیان نماییم.
مردم سالاری سه مشخصه و پایه ی بنیادین دارد:
1) خردورزی، خردپذیری و خردمندی؛
2) قانون؛
3) عدالت.
تمامی دگرگونی هایی که در دموکراسی یا مردم سالاری رخ داده و یا خواهد داد، در راستای تقویت و حضور شفاف و فعال سه مقوله ی نامبرده می باشد.
بهترین دلیل برای این مدعی تامل در سیر دگرگونی های پدید آمده در معنا و مفهوم مردم سالاری است. فرایند گذر و جایگزینی و دموکراسی های کلاسیک، مانند مردم سالاری آتن به مردم سالاری حمایتی و پس از آن مردم سالاری تکاملی و نیز فرایند یاد شده در مردم سالاری های جدید مانند مردم سالاری نخبه گرایی رقابتی، مردم سالاری توسعه بخش، مردم سالاری تعادلی، مردم سالاری قانونی و مردم سالاری مشارکتی یان گر سیر و تلاش بیشتر جهت تحقق و حضور واقعی خردورزی و خردمندی، قانون گرایی و عدالت گستری می باشد. هرچند بعضی از واژگان و مفاهیم نامبرده، به ویژه عدالت، در پاره ای از الگوهای یاد شده به صراحت نیامده است، اما اصول و مبانی و نیز خصوصیات اصلی و پیش زمینه های هرییک از مدهای نامبرده، مقولات پایه ای که برای مردم سالاری بیان شد را به نحوی درخویش گنجانده اند.
39) حق پناه، رضا (1381)، شایسته سالاری در نظام علوی، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
چکیده: شایستگی در لغت به معنای «دانش توانایی، مهارت، دانش، لیاقت و صلاحیت» است و در اصطلاح بسته به کار و حیطه ی شغلی فرد معنا می یابد. هر کاری توانایی، مهارت و لیاقت ویژه ای را می طلبد و در مجموع صلاحیت و شایستگی فرد برای امر به عهده گرفته شده را می رساند؛ یعنی در هر کار، در انتخاب شایسته ترین ها باید به توانایی ها، شاخص های رفتاری، باورها، ویژگی های شخصیتی، ینش ها و مهارت های افراد توجه شود.
رایت استانداردهای شایستگی مانند آموزش حرفه ای، مهارت برجسته و ضروری، تعهد و برخورداری از ارزش های اخلاقی،باور، صبر و پشتکار به فرد «تخصص» می دهد. تخصص یعنی هر کس کاری را انجا دهد که برای آن ساخته شده است. تمدن بشر برایند تخصص است، و تخصص دستاورد انسانی است که مه ی استعداد، توان و تمرکز حواس خود را در رشته ی خاصی برای پیشبرد آن به کار می برد. تخصصی کردن کارها و فعالیت ها (و به تعبیر دیگر هر کاری را به اهل آن واگذار کردن) به حصول اطمینان، کیفیت بهتر و بازده بیشتر می انجامد. از این رو تصدی مشاغل باید مرتبط با تخصص باشد؛ مثلاً مدیریت یک کارخانه را، نه پزشک یا مدیر عمومی، بلکه باید مدیر صنعتی یا مهندس صنایع عهده دار شود، و جراحی را یک پزشک انجام می دهد، نه مهندس صنایع، و استنباط احکام شرعی را یک مجتهد واجد شرایط انجام می دهد، نه پزشک و نه مهندس.
40) شورورزی، ع. (1381)، آسیب ها و آفات مدیریت بعد از عصر نبوی، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
41) هاشمی رکاوندی، سید مجتبی (1381)، آسیب شناسی روانی، اجتماعی عصر امامعلی علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
42) گروه فرهنگ و معارف اسلامی (1381)، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
چکیده: ما می خواهیم بر عبرت بزرگی که به عنوان یک واقعیت تلخ، عامل دست و پاگیری برای اقامه عدل علوی بوده و امام علی السلام همواره آن را در صدر جدول برنامه های خویش برای مبارزه قرار داده است دست یازیم، تا در عصر نوازیش انقلاب اسلامی بتوانیم از وقوع آن پیشگیری نماییم.
آنچه مصیبت بزرگ در عصر حکومت امام علی علیه السلام بوده است و امام علیه السلام هم از آن بسیار یاد کرده و شکوه نموده و مردم را از آن پرهیز داده، پدیده ی شومی با عنوان «رجعت فرهنگی» است.
43) همایون مصباح، سید حسین (1381)، نقش بازدارنده ی خواص در حکومت علوی، اندیشه ی حوزه، ش 32 و 33.
چکیده: تأمل در حیات اجتماعی اقتصادی، فرهنگی، تاریخی، علمی ادبی و هنری بشر، ما را به سوی صفاتی رهنمون می گردد که پیروزی و شکست، روشنی و تاریکی، فروشدن و فروآمدن تمامی سطور و سطوح آن صفحات را پوشش می دهد و چون دو زوج ناسازگار اما مجبور باهم بودن، در کنار و با کمک یکدیگر، حیات بشری را در حال حرکت نگاه می دارند؛ و گویی منبع انرژی برای استمرار حیات می باشند.
این فراز و نشیب برایند سلسله ای از عوامل و دلایل است که عناصر انسانی و غیر انسانی آن را می سازد. در میان آن عنصر انسانی تاثیر ژرف، عمیق و دگرگو کننده دارد که سنگینی و حجم بزرگ آن را خواص به دوش می کشند.
به تعبیر دیگر در میان عامل انسانی، خواص از انسان ها سرچشمه دگرگونی های مثبت و منفی، ویران گر و سازنده می شوند و می باشند.
منبع: اندیشه ی حوزه شماره 84.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.