جعبه سیاه رویاها

شاید باور نکنید؛ اما سال ها پیش از دهه 1970، قبل از اینکه کنسول های خانگی به شیوه امروزی وجود داشته باشد و به بازیباز اجازه دهد بازی را خریده و با استفاده از
يکشنبه، 2 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جعبه سیاه رویاها
جعبه سیاه رویاها

نویسنده: سهیل منصوری



 
شاید باور نکنید؛ اما سال ها پیش از دهه 1970، قبل از اینکه کنسول های خانگی به شیوه امروزی وجود داشته باشد و به بازیباز اجازه دهد بازی را خریده و با استفاده از کنسولش بازی کند؛ کنسول ها به صورت تک بازی عرضه می شدند. هر کنسول تنها یک بازی داشت که سخت افزار اجرا کننده آن داخل کنسول قرار گرفته بود و برای بازی کردن یک بازی جدید باید یک کنسول جدید می خریدید. شاید گمان کنید بازی ای که بر روی یک کنسول عرضه می شد بسیار پیشرفت بود؛ اما راستش را بخواهید بازی های این کنسول ها هم تعریفی نداشت و عناوین ساده ای مثل Pong را در بر می گرفت. خرید یک کنسول فقط برای یک بازی ایده جالبی نبود. بازیباز را محدود می مرد؛ کسالت آور بود؛ طول عمر مفید بسیار کوتاهی داشت؛ فضای زیادی اشغال می کرد و بسیار گران بود. در واقع به قدری گران بود که بسیاری از افراد نمی توانستند این بازی رابخرند و بیشتر در مراکز Arcade با پرداخت پول بازی می کردند. در این زمان بعضی از شرکت های سازنده تصمیم گرفتند کنسول هایی که بتواند بازی های مختلف را اجرا کند خریدار به جای اینکه برای انجام یک بازی، یک کنسول جدید بخرد؛ تنها یک کنسول می خرید و بازی های مختلف را روی آن اجرا می کرد. یکی از اولین کنسول ها با قابلیت اجرای چند بازی در سال 1972 توسط شرکت Maganox ساخته شد. اما کنسول ماگانوس ایرادهای زیادی داشت. بازیباز باید امتیازها را روی کاغذ می نوشت و برای بازی کردن باید از کارت های بازی و یک تاس که برای هر بازی جداگانه فروخته می شود استفاده می کرد. در واقع کنسول ماگانوس یک کنسول تک بازی دیگر بود که کارت های بازی و قوانین آن هر بار عوض می شد. چهار سال طول کشید تا اولین کنسول موفق با قابلیت اجرای چند بازی عرضه شود.
قبل از 1976 شرکت آتاری چند کنسول تک بازی ساخته بود و عملکرد موفقی داشت. اما آتاری هم مانند بسیاری از بازی سازهای دیگر آن دوران، به فکر طراحی یک کنسول با قابلیت اجرای چند بازی بود. هدف آن ها ساخت کنسولی بود که بتواند تعداد زیادی بازی- نزدیک به 10 بازی- اجرا کند. در سال 1976 سه نفر از طراحان آتاری به نام های استیو مایر، جو دکوا و هارولدلی روی طرح یک کنسول جدید مشغول به کار شدند. جو در آن زمان یک دوچرخه داشت که نام آن را Stella گذاشته بود معلوم نیست چرا اعضای تیم چنین تصمیمی گرفتند؛ ولی این پروژه با الهام از نام دوچرخه جو، Project Stella نامیده شد. هدف از این پروژه ساخت یک سوپر کنسول که با استفاده از ROM داخلی بتواند 10 بازی اجرا کند. در آن زمان یکی از رقبای آتاری به نام Fairchild channel روی طرحی به نام F System کار می کرد که رابط اتصال ROM خارج از کنسول تعبیه شده بود به این ترتیب یک بازی همراه با کنسول عرضه می شد و خریدار می توانست بقیه بازی ها را در ماه های بعد بخرد و خود روی کنسول نصب کند. آتاری از ایده شرکت رقیب استفاده کرد و همین روش را روی استلا پیاده کرد. سازندگان کنسول نمی دانستند که این ایده به ظاهر ساده، مفهوم کنسول های بازی و شیوه عملکرد آن در دهه های آینده را تعیین خواهد کرد. پروژه استلا کامل شد؛ اما نمی توانست نام یک دوچرخه را یدک بکشد. به همین دلیل با نام تجاری Atari CX2600 VCS به بازار عرضه شد و سال ها با نام اختصاری Atari VCS عرضه شد؛ تا زمانی که در سال 1982 با نام رسمی و جاودانی خود معرفی شد؛ آتاری 2600، پدربزرگ کنسول های بازی امروزی.
جعبه سیاه رویاها

آتاری در ایران

کافی است یک کنسول بازی را به افراد مسن نشان دهید آن را آتاری صدا کنند. با کامپیوتر خود بازی کنید تا به حالت انتقادی بگویند کامپیوتر را به آتاری تبدیل کرده اید. آتاری در ایران چیزی بیش از یک کنسول یا یک شرکت بازی سازی است و بیانگر بخشی از فرهنگ مردم و یک مفهوم است: بازی کامپیوتری. ایرانی ها عادت دارند از نام برندهای موفق نظیر سمسونایت (کیف سامسونت) یا پفک برای نامگذاری نوع خاصی از محصولات استفاده کنند و آتاری هم دقیقاً همین کار را انجام داد. جا افتادن این کلمه در ایران مرهون پدیده ای به نام آتاری 2600 است. زمانی که آتاری 2600 برای اولین بار به ایران آمد، برای مردم شگفت آور و عجیب بود. بسیاری از ایرانی ها با دستگاه های Arcade که قبل از آمدن آتاری 2600 در کشورهایی چون آمریکا بسیار رایج بود آشنایی نداشتند و آتاری 2600 برای آن ها اولین بود. آتاری برای آن ها مفهومی مانند تلویزیون یا ویدیو بود؛ چیزی بسیار بیش از یک دستگاه و نمادی از راه رسیدن دورانی جدید. برخلاف کنسول های امروزی که باید در اتاق افراد و معمولاً بچه ها و جایی دور از دید والدین دنبای آن گشت؛ آتاری 2600 مرکز سرگرمی خانواده بود. حتی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها هم با شگفتی پشت سر پدر ها و مادرها یی که با فرزندشان بر سرنوبت بازی جر و بحث می کردند می نشستند و به آن خیره می شدند. بازی هایی چون Frogger و River Raid هنوز هم برای بسیاری از افراد مسن ایرانی یاد آور خاطرات بی نظیر و به یا دماندنی است؛ خاطراتی از یک کشف جادویی جدید. شعله نشاطی که آتاری 2600 بر افروخت زیاد دوام پیدا نکرد و وقتی خانواده ها به آن عادت کردند؛ کنسول ها به مکان واقعی خود یعنی اتاق و قلب بچه ها رفتند. اما بسیاری از بازیبازهای بازنشسته امروز هرگز فراموش نخواهند کرد آتاری 2600 تنها کنسولی بود که توانست پیر و جوان و کودک را در کنار هم جمع کند و لبخند را بر لبان آن ها بنشاند و این کاری بود که هیچ کنسولی بعد از آن موفق به انجامش نشد.
جعبه سیاه رویاها
اگر بخواهیم مشخصات فنی آتاری 2600 را برای شما بازگو کنیم تعجب خواهید کرد و آتاری 2600 حتی در زمان خود هم سیستم چندان پیشرفته ای نبود. مغز این دستگاه یک نگارش ضعیف شده از پردازشگر 6502 بود که با سرعت 1,19 مگاهرتز کار می کرد. صدا و گرافیک بازی توسط یک چیپ دیگر سرعت 3,5 مگاهرتز پردازش می شد که تصاویری با کیفیت تفکیک پذیری 160پیکسل افقی در 200 پیکسل عمودی را با حداکثر 128 رنگ نمایش می داد. هر کارتریج ROM آن 4 کیلو بایت حافظه داشت. کنسول تنها 128 بایت حافظه RAM داشت و حتی حافظه تصویری هم نداشت. ممکن است از خود بپرسید اگر این کنسول حافظه تصویری نداشت پس چطور تصویر نمایش داده می شد؟ شیوه پردازش تصویر در آتاری2600 بسیار عجیب و غیر متعارف بود. به جای اینکه تصویر در حافظه نمایشی رسم شده و سپس به تلویزیون ارسال شود؛ آتاری از ترفندی عجیب استفاده می کرد. همانطور که می دانید تصویر در تلویزیون ها CRT یا لامپ اشعه کاتدیم با استفاده از یک پرتو که روی صفحه حساس پرتاب می شود نمایش داده می شود. این پرتو به سرعت از چپ به راست و از بالا به پایین روی صفحه تلویزیون حرکت کرده و هر نقطه از تصویر را روشن می کند. سرعت حرکت این پرتو روی صفحه تلویزیون به قدری بالا است که تماشاگر آن را به صورت یک تصویر پیوسته می بیند. برای اینکه کنسول آتاری 2600 بتواند تصویر نمایش دهد؛ نرم افزار بازی باید دقیقاً بداند این پرتو کجا قرار دارد و سپس بر اساس موقعیت پرتو، رنگ آن پیکسل را محاسبه کرده و به تلویزیون بفرستد. این عمل به قدری سنگین و حساس بود که محاسبه و هماهنگی تصویر بین کنسول ها و تلویزیون 80 در صد قدرت پردازش کنسول را به خود اختصاص می داد و تنها 20 در صد از این توانایی برای خود بازی باقی می ماند. بازی اصلی که همراه کنسول عرضه شدCombat نام داشت که یک بازی دو نفره با دو شخصیت روی صفحه، یک آبجکت توپ و یک پس زمینه بود. تقریباً تمام بازی ها باید از این الگو پیروی می کردند و اگر بازی سازی می خواست بازی متفاوتی بسازد؛ باید با پیچیدگی ها ی برنامه نویسی بسیار دشوار و دیوانه وار این کنسول سرو کله می زد. در طول چند نسل برنامه نویسان یاد گرفتند با استفاده از این کنسول کارهایی انجام دهند که طراحان آن حتی تصور هم نمی کردند. واقعیت این است که آتاری 2600 خاص و منحصر به فرد یا پیشرفته نبود. سخت افزار آن ابتدایی بود و بیشتر آنچه در جعبه آن قرار داشت از کنسول های قدیمی آتاری آمده بود. درواقع پیتر انگلبرایت- یکی از برترین برنامه نویسان این کنسول- می گوید آتاری 2600 از لحاظ تکنولوژی حداقل کنسول ممکن بود. اما آنچه باعث شد آتاری 2600 اینچنین موفق شده و بر رقبا پیشی بگیرد سخت افراز برتر آن نبود؛ بلکه پشتیبانی نرم افزاری و بازی های فوق العاده ای بود که برای آن عرضه شد.
جعبه سیاه رویاها
آتاری کنسول خود را برای اولین بار در سال 1977 عرضه کرد و 400 هزار دستگاه از آن ساخته شد تا بازارهای جهانی را تصاحب کند در آن زمان کسی نمی دانست که این کنسول 30 میلیون دستگاه فروش خواهد داشت؛ تعداد بسیار زیادی بازی برای آن تولید خواهد شد و در طول سه دهه بازی های تجاری برای آن عرضه می شود. آتاری 2600 شاید پرفروش ترین کنسول تاریخ نبود؛ اما پر قدمت ترین بود، بیش از هر کنسول دیگری عمر کرد و دوران طلایی کنسول های بازی با آن آغاز شد. آتاری نه تنها در آمریکا، بلکه در سراسر جهان از جمله در ایران به موفقیت باورنکردنی دست پیدا کرد و رویاهای میلیون ها بازیباز با آن شکل گرفت. البته این تنها نسخه از کنسول نبود. شرکت Sears این کنسول را از آتاری لایسنس کرد که با نام Sears Video Arcade عرضه شد و سال ها بعد پس از اینکه بدنه اش تغییر شکل پیدا کرد با نام Video Arcade II عرضه شد. تعداد زیادی دستگاه Pirate نیز عرضه شد که توسط شرکت های زیرزمینی و غیر قانونی ساخته شد. مدل اولیه آتاری که Heavy Sixer نامیده می شد یک جعبه بزرگ سیاه با حاشیه چوبی بسیار زیبای قهوه ای داشت، به دلیل استفاده از یک بدنه داخلی فلزی برای کاهش نویز بسیار سنگین بود و 6 کلید بزرگ فلزی روی آن تعبیه شده بود. این شش کلید برای روشن و خاموش کردن، تغییر رنگ برای تلویزیون سیاه و سفید یارنگی، انتخاب حالت بازی، resetکردن دستگاه و انتخاب درجه سختی برای هر بازیباز به طور مستقل استفاده می شد. آتاری از این طرح اولیه هدف مشخصی داشت: کنسول جدید آتاری برای اتاق بچه ها طراحی نشده بود بلکه قرار بود نسل جدید سرگرمی و بخشی از اتاق نشیمن همه خانه ها باشد. در آن زمان تلویزیون ها و دستگاه های استریو هم با بدنه چوبی عرضه می شدند. در واقع طراحی چوبی آتاری با هدف تبدیل این کنسول به بخشی از دکور اتاق نشیمن خانواده ها طراحی شده بود تا با تلویزیون ها، استریوها، مبلمان های گرانقیمت و کمد های چوبی تطابق داشته باشد. راستش را بخواهید این ایده چندان موفق نبود و کنسول آتاری سال ها بعد به سرعت به اتاق بچه ها راه پیدا کرد. طراحی اولیه فوق العاده لوکس آن نیز تغییر کرد: جعبه چوبی با یک جعبه سیاه رنگ پلاستیکی جایگزین شد؛ با حذف شیلد داخلی فلزی کنسول سبک تر شد و تعداد دکمه های فلزی از چهار به 6 کاهش یافت. دکمه ها در واقع حذف نشدند؛ بلکه به پشت کنسول منتقل شدند. اولین کنسول آتاری 200 پاوند قیمت داشت. داخل جعبه کنسول علاوه بر خود کنسول، یک کارتریج بازی Combat، دو کنترلر راکت مانند برای بازی هایی مثل Breakoutو دو Joy Stick اصلی آتاری از نوعی که به یک افسانه تبدیل شد قرار داشت. پس از موفقیت باور نکردنی بازی Pong شرکت های زیادی مشغول بازی سازی شدند. اما بازار بازی های کامپیوتری قرار نبود فقط به بازی پانک خلاصه شود و در آن زمان نه بازی بازها و نه بازی سازها این نکته را نمی دانستند. بازار از پانگ کلون ها انباشته شد و بازی بازها به این نتیجه رسیدند قرار نیست بازی جدیدی تجربه کنند. به این ترتیب بازار بازی های کامپیوتری خیلی زودتر از آنکه کسی تصور آن را بکند به سوی رکود رفت. رقبای آتاری یکی پس از دیگری از گردونه خارج شدند و اوضاع برای آتاری 2600 دشوار شد. بازی سازان به این نتیجه رسیدند آتاری 2600 برای بقا به یک بازی تأثیر گذار نیاز دارد: بازی که مانند پانگ سر و صدا کند و باعث فروش دستگاه شود. این بازی، Space Invaders نام داشت که در سال 1978 برای دستگا ههای Arcade عرضه شد. یکی از کارکنان آتاری به نام Ray kassar از موفقیت این بازی روی دستگا ه های Arcade آگاه بود؛ به هیمن دلیل با شرکت سازنده این بازی قرار دادی بست تا بازی را به طور انحصاری برای کنسول آتاری 2600 منتشر کند. و این بازی روی هیچ کنسول دیگری عرضه نشود. آنچه Space Invaders برای آتاری 2600 انجام داد شبیه آنچیزی بود که Tetris برای Game Boy انجام داد یعنی آن را به مبارز بلامنازع میدان کنسول ها تبدیل کرد. Space Invaders به اولینKiller App آتاری 2600 تبدیل شد و تمام
جعبه سیاه رویاها
دستگاه های آتاری که سری اول تولید شده بود فروش رفت. فروش همچنان ادامه پیدا کرد و اتاری 2600 تا پایان سال 1980 تنها در آمریکا بیش از 2 میلیون نسخه فروخت. پس از اینکه مردم فهیمدند این کنسول جدید صرفاً به Space Invaders محدود نمی شود و می تواند بازی های دیگری روی آن بازی کنند؛ فروش دستگاه حالت انفجاری پیدا کرد. در حالیکه صنعت بازی های کنسول در حال 1978 زمانی که هنوز جوان بود داشت می مرد؛ آتاری 2600 منجی دوست داشتنی بود که یک تنه آن را نجات داد و به یک صنعت پویا و موفق تبدیل کرد. اما موفقیت آتاری 2600 و صنعت کنسول به معنی رقابت بیشتر بود. در سال 1982 اتاری 2600 رقبای زیادی پیدا کرد که بسیاری از آن ها مانند Coleco Vision از نظر سخت افزاری برآن برتری داشتند. برای رقابت با کنسول های قوی تر، آتاری دستگاه جدیدی به نام آتاری 5200 معرفی کرد که از لحاظ سخت فزاری قوی تر از 2600 بود اما Backward Compatible نبود و نمی توانست بازی های 2600 را اجرا کند. در زمان عرضه آتاری 5200 صنعت بازی های کامپیوتری به اوج نشاط و موفقیت خود رسیده بود و موفقیت آتاری 5200 حتمی بود. اما حدس بزنید چه شد؟ آتاری 5200 چندان موفق نبود. اولاً تعداد زیادی بازی خوب برای 2600 ساخته شده بود و مردم نمی خواستند آن را کنارگذاشته و سراغ آتاری 5200 یا بازی های کم بروند. از طرف دیگر آتاری خود هنوز کنسول 2600 را تولید می کرد و می فروخت و پشتیبانی خوبی از آن می کرد. آتاری 2600 روی 5200 سایه انداخت. حدس بزنید پس از عرضه آتاری 5200 چه کنسولی موفق بود؟ آتاری 2600 . کنسول نسل قبلی که کنسول نسل بعد از خود را شکست داد و نشان داد نباید موفقیت را در میان دستگاه های سریع با قاب های زیبا جستجو کرد؛ بلکه کنسولی موفق خواهد بود که بازی های بهتر و بیشتری داشته باشد. آتاری 2600 تا داشتن بیش از 1000 بازی، این نیاز را به خوبی بر آورده می کرد. اما آتاری نمی خواست آتاری2600 را تا ابد بسازد و دنبال فرصتی برای عرضه یک کنسول جدید و خوب با موفقیتی در سطح یا حتی بیشتر از 2600 بود. در سال 1983 شرکت نیتندو از سابقه خوب آتاری از توزیع کنسول ها در بازار آمریکا خبر داشت و از آتاری دعوت کرد تا کنسول جدید ساخت این شرکت را که در ژاپن Famicom نامیده می شد با نام آتاری عرضه کند. تقریباً توافق ها انجام شد تا اینکه در آخرین لحظه به دلیلی که هرگز اعلام نشد (شایع شد یکی از کارکنان آتاری در جریان مذاکرات بر سر یکی از مذاکره کنندگان نیننتندو فریاد زده و به او دشمنام داده است) توافق به هم خورد. نیتند و کنسولش را با نام Nes را Nintendo Entertainment system در آمریکا عرضه کرد و آتاری 2600 همچنان کنسول اصلی آتاری باقی ماند. در آن زمان عرضه دو بازی نا موفق برای آتاری 2600 که یکی بر اساس فیلم ETساخته شده بود و دومی یک پورت بسیار ضعیف از بازی Pac Man بود باعث کاهش تقاضا برای آتاری 2600 شد. باز هم بازار کنسول راکد شده بود و رقبا داشتند عرصه را ترک می کردند. آتاری برای اینکه بتواند در صحنه باقی بماند قیمت 2600 را 25 در صد کاهش داد. اما حتی این کار هم کمکی به اوضاع نکرد. بازار راکد شده بود؛ در سال 1984 عصر طلایی بازی های کامپیوتری به پایان رسید و صنعت بازی ها مرده به حساب می آمد. اما آتاری همچنان به تولید کنسول ادامه داد. همانطور که شرکت هایی مثل سونی پس از چند سال نگارش کوچک تر و جمع و جور تری از کنسول خود را با نام هایی مثل Slim عرضه می کنند؛ آتاری نگارش کوچک تری از 2600 را با نام Atari 2600 Jr یا جونیور را همزمان با نسل سوم این کنسول یعنی آتاری 7800 عرضه کرد و انتظار داشت موفقیت قبل را تکرار کند. اما 7800 موفق نشد. در عوض نینتند و کنسول خود را در سال 1985 در آمریکا عرضه کرد و بسیار موفق بود. یک سال بعد در سال 1986 سگا با کنسول Master System از راه رسید و موفقیت جدیدی آفرید. بازار کنسول ها دوباره رونق پیدا کرد و آتاری محصولات خود را دوباره به بازار فرستاد. آتاری 7800 نه از لحاظ سخت افزاری و نه از لحاظ پشتیبانی بازی با محصولات موجود قابل رقابت نبود و شکست خورد. Atari 2600 Jr هم با اینکه با قیمت بسیار پایین 50 پاوندی عرضه شد ولی همچنان یک کنسول بسیار قدیمی بود. آتاری مقام سوم بازار را با فاصله زیاد داشت و آتاری 2600 به تدریج از بازار محو شد ولی تولید آن تا پایان 1989 در آمریکا به طور رسمی همچنان ادمه داشت در سال 1991 با 128 بازی داخلی مجدداً در اروپا عرضه شد. تا سال 1992 همچنان برای آن بازی عرضه می شد و تا سال 1994 می شد بازی های آن را پیدا کرد. اما سرانجام در سال 1994 رسماً یک کنسول مرده محسوب شد. آیا آتاری 2600 واقعاً مرده است؟ هرگز. هدف از ساخت کنسول آتاری 2600 این بود که 2 تا 3 سال دوام بیاورد؛ اما این کنسول 18 سال در بازار دوام آورد. رقمی که از هر کنسول دیگری بیشتر است. آتاری 2600 اولین کنسول تاریخ نبود؛ در زمان عرضه چندان پیشرفته بود و رقبای زیادی داشت. اما موفقیت باور نکردنی آن که به صنعت بازی های کامپیوتری جان داد مدیون انعطاف پذیری آن و برنامه نویسان و طراحان با استعدادی بود که با سخت افزار پیچیده آن دست و پنجه نرم کردند؛ دشواری های آن را تحمل کردند و بازی هایی جاودانه پدید آورند. آتاری 2600 جایگاه بعضی از بهترین بازی های کامپیوتری تاریخ است؛ پدر بزرگ کنسول های امروزی محسوب می شود؛ بیش از هر کنسول دیگری دوام آورده و هنوز هم پس از سال ها بازی های آن به صورت شبیه سازی شده یا باز سازی شده مورد استفاده قرار می گیرد و آنچه در بازی های آن معرفی شد هنوز در بازی های مدرن استفاده می شود. این جعبه سیاه رنگ و سنگین زمانی رویاهای بسیاری از بازیبازها در سراسر دنیا را شکل داد و دقیقاً به همین دلیل است که تا ابد در رویا ها زنده باقی خواهد ماند.
Space invaders بعد از حضور موفق بر روی دستگاه های آرکید، نسخه ای از آن به کنسول آتاری 2600 نقل مکان کرد. این بازی تنها در امریکای شمالی از دو میلیون نسخه فروش داشت و به آن لقب اولین Killer App تاریخ صنعت بازی دادند.
بازی et اولین بازی ساخته شده از روی یک فیلم سینمایی پرفروش بود. مبلغی که آتاری بابت حق امتیاز این فیلم پرداخته بود تنها در صورت فروش 35 میلیون نسخه از این بازی به سوددهی می رسید. اما این بازی در نهایت تنها یک میلیون نسخه فروش داشت.
جعبه سیاه رویاها

بازی بدون دست

خیلی قبل از اینکه نینتندو با Wii Fit و Wiimote و تفنگ Nes دستگا ه های غیر از Joy Stick و گیم پد را وارد کنسول ها بکند؛ آتاری این کار را با آتاری 2600 انجام داد. آتاری 2600 مجموعه ای از ابزارهای جانبی عجیب داشت که به بازیباز اجازه می داد به روش هایی نا متعارف بازی ها را کنترل کند. یکی از عجیب ترین این دستگا ها Mindlink بود که آتاری ادعا می کرد به بازیباز اجازه می دهد با قدرت مغز خود کنسول را کنترل کند! این یک ادعای واهی بود؛ چون این دستگاه در واقع حرکت پلک های بازیباز را بررسی می کرد و آن را به کنسول منتقل می کرد. آتاری به سرعت متوجه شد بازیبازها علاقه ای به این وسیله ندارند و از خیر آن گذشت. شرکت بعدی که برای آتاری 2600 یک دستگاه جانبی عرضه کرد Sun Com بود که با Aerobic Joy Stick از راه رسید؛ وسیله ای که به دوچرخه های تمرینی ثابت وصل می شد. کار اصلی این وسیله این بود که دکمه دسته (دسته آتاری تنها یک دکمه داشت و به آن Fire می گفتند) را فشار دهد. هر چه بازیباز سریع تر یدال می زد؛ دکمه آتش سریع تر فشار داده می شد. آمیگا هم با وسیله ای شبیه Wii Fit یا اسکیت برد از را ه رسید که بازیباز باید روی آن قرار می گرفت. اما شرکت های سازنده به این نتیجه رسیدند بعضی بازیبازها دوست ندارند دسته بازی را کنار بگذارند. به همین دلیل آتاری وسیله جدیدی به نام Voice Commander را معرفی کرد که بازیباز برای شلیک باید در آن فریاد می کشید! همانطور که کاملاً معلوم است؛ تولید این وسیله قبل از عرضه لغو شد. بعد از آن Gameline از راه رسید که شبیه یک کارتیج معمولی بازی بود؛ اما بازی داخل آن وجود نداشت بلکه یک سیم برای وصل شدن به خط تلفن داشت و بازیباز با وصل شدن به سرویس آن می توانست بازی داونلود کند. هزینه آن 10 سنت به ازای بازی یا 1 پاوند برای هر ساعت بود و در روز تولد کاربر هم همه چیز مجانی بود. این سرویس هم موفقیتی به دست نیاورد! سپس شرکت Starpath با دستگاهی به نام Supercharger از راه رسید که حافظه کنسول را از 128 بایت به 6272 بایت افزایش می داد. سازنده این دستگاه ادعا می کرد با این دستگاه می توان بازی هایی با گرافیک و گیم پلی عالی تجربه کرد. بازی های خوبی برای این دستگاه ساخته شد ولی این بازی ها از بازی های خود آتاری بهتر نبودند. قابلیت دیگر دستگاه این بود که می توانست بازی ها را از نوار کاست بارگذاری کند. این قابلیت محدودیت سایر بازی ها را ازبین برد. سوپر شارژر دستگاه نسبتاً موفقی شد؛ اما خیلی دیر از راه رسید و آنچنان که می توانست فروش نکرد. دستگاه مشابه دیگر Amiga Power Module بود که نه تنها اجازه بارگذاری بازی از نوار کاست را می داد؛ بلکه به بازیباز اجازه می داد از طریق تلفن به یک بازیباز دیگر وصل شود تا آنلاین بازی کند. اما آمیگا حدس می زد در بازار پر از رقابت این دستگاه فروش خوبی نداشته باشد؛ به همین دلیل این بسته را با یک چیز بسیار عجیب دیگر همراه کرد: یک جفت عینک سه بعدی! وسیله ای که شرکت های مانند سونی تنها از یکی دو سال پیش روی آن مانور می دهند و همین مسأله نشان می دهد کنسول آتاری 2600 در دوران خود تا چه حد جادویی و فوق العاده بود.
جعبه سیاه رویاها
کنترل بازی با ذهن، ایده ای که از زمان آتاری 2600 وجود داشته و هنوز کاملاً عملی نشده است.
جعبه سیاه رویاها
اولین ایده کنترل بازی به وسیله وزن بدن که در نسل هفتم کنسول ها و توسط نینتندو فراگیر شد.
جعبه سیاه رویاها
منبع: بازی یارانه شماره نشریه: 41

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط