نویسنده: آرش حسن زادگان
God Of War: Ghost Of Sparta
امتیازات:
معایب:
ساختار به شدت خطی مرحله های بازی، تعداد کم مبارزه با غول های بزرگ، نبود معماهای درگیر کننده، نداشتن نکته جدیدی نسبت به نسخه قبلی PSPخوب ارزش 17
20 گرافیک
18 موزیک و صدا
16 گیم پلی
از همین ابتدا عنوان می کنیم که شبح اسپارتا Spin Off کامل و راضی کننده برای تمام طرفداران پر و پا قرص بازی خدای جنگ و قهرمان و به یاد ماندنی آن است. به جرأت می توان گفت که اگر این عنوان برای کنسول PS3 ساخته و عرضه می شد می توانست کم و کاستی هایی که به قول برخی از طرفداران در قسمت شوم خدای جنگ دیده می شد را جبران کند و در برخی قسمت ها خود را یک سر و گردن بالاتر از آن نشان دهد. داستان God Of War: Ghost Of Sparta روایت گر بخشی از حوادث و اتفاقاتی است که کریتوس پس از پایان قسمت اول و قبل از آغاز قسمت دوم با آن ها روبرو می شود اگر به یاد داشته باشید با کامل کردن بخش Treasures در قسمت اول بازی خدای جنگ دمویی برای شما باز می شد که در آن شاهد ملاقات کریتوس با مادرش بودیم. هنوز مدتی از کشته شدن اریس به دست شبح اسپارتا و تکیه زدن او بر سریر خدای جنگ نگذشته که کابوس های گذشته باز هم به سراغ کریتوس می آیند اما این کابوس ها پیامی را با خود به همراه دارند پیامی از جانب مادر کریتوس که باعث می شود او برای پی بردن به حقیقت امری راهی معبد پوسایدون شود. پس از ورود به معبد کریتوس با صحنه عجیبی روبرو می شود مادرش که به نظر می رسید سال ها پیش مرده هنوز زنده است اما آیا این ترفند و حقه ای دیگر از طرف خدایان برای فریب دادن شبح اسپارتا است؟ در ادامه، ماجرا مادر کریتوس پرده از راز سر به مهری بر می دارد. سال ها پیش اریش و آتینا به دستور زیئوس و سایر خدایان مأمور می شوند که کودکی نشان شده از اسپارتا را که پیش گویی شده سرنوشت المپ و سایر خدایان را تغییر خواهد داد ربوده و به تاناتوس (Thanatus) خدای مرگ بسپارند تا او رابرای همیشه در دنیای مردگان محبوس کند. این کودک نشان شده کسی نیست جز دیموس (Dimues) برادر کوچک تر کریتوس. تا پیش از این کریتوس گمان می کرد که دیموس در همان کودکی کشته شده اما با فاش شدن این راز کریتوس سفری پر ماجرا و نفس گیر را برای یافتن برادرش به سوی قلمرو مرگ آغاز می کند اما آیا دیموس هنوز زنده است؟ آیا کریتوس موفق به یافتن او خواهد شد؟ برهه داستانی شبح اسپارتا هوشمندانه انتخاب شده و به بسیاری از سؤالات طرفداران و مجهولات گذشته پاسخ می دهد نکاتی ظریف و جالب که بسیاری از شما برای مدت ها در پی یافتن آن ها بوده اید. مثل همیشه از ابتدا تا انتها داستان با روندی درگیر کننده پیش می رود و بازیباز را به خوبی برای دنبال کردن مابقی ماجرای باز ترقیب می کند اما پیچیدگی و چند لایه بودن خاص خود را ندارد و تنها بر پایه یک مورد دنبال می شود کما این که هدف اصلی داستان شبح اسپارتا رفع ابهامات این بخش در قسمت های قبلی است با این که حضور سایر شخصیت های بازی چندان پررنگ نیست اما اکثر آنها به جز شخصیت دیموس به خوبی پرداخت شده اند.
باز هم Cutscones هایی که از جنس بازی (in Game Engine) کار شده اند همراه با نقاشی های کمیک گونه که هنوز جذابیت خود را دراند صحنه های اصلی داستان بازی را به تصویر می کشند و می توان تک تک آن ها همانند یک فیلم درجه یک هالیوودی انتخاب و کارگردانی شده اند. و امّا بخش اصلی یعنی گیم پلی. عناوین محبوب و پرطرفدار دنباله دار همواره با این مشکل روبرو هستند که گیم پلی آن ها در شماره های بعدی تکراری و خسته کننده نشود و در عین حال ساختار و جذابیت خود را از دست ندهد و مشکلی که چالش اصلی سازندگان این عناوین محسوب می شود، شبح اسپارتا همانند سایر نسخه های خدای جنگ اصول و قواعد کلی خود را حفظ کرده و سازندگان سعی کرده اند تا به مدد اضافه کردن تعدادی از حرکات و ضربات جدید و تزریق آن به مکانیک های بازی گیم پلی آنرا در بخش های معما، پلتفرم و اکشن تازه و جذاب تر کنند. برگ برنده و نقطه قوت GOS همانند Uncharted: ATدر ترکیب و خوراندن معجونی دلچسب از اکشن و پلتفرمینگ به بازیباز است. به طور مثال صحنه ی نبرد کریتوس با ایرانیس (Erinys) دختر تاناتوس ویا صحنه گریختن از شهر در حال تخریب. سرخوردن و پرش و پشت سر هم ضربه زدن و درگیری و دوباره پریدن پشت سر هم و بدون مکث و به تناوب با گرفتن کلید L1 و زدن کلید دایره یک نوع حرکت جدید به حرکات گرفتنی کریتوس اضافه شده که به شما اجازه می دهند چند تاکنیک گرفتنی جدید را بر روی دشمنان اجرا کنید، با ترکیب و اجرای این فنون در ابتدا با انتهای ضربات نبردها شکل جذاب تری به خود می گیرند. اینجاست که می توان گفت اضافه شدن انیمیشن ها (نکته ای که به بخش تکنیکی گرافیک مربوط می شود) به مدد متنوع تر کردن گیم پلی بازی در بخش اکشن آن آمده و باعث پیشرفت و ارتقاء آن شده است. Horn Of Boars، Eye Of Atlantis وScourage Of Erinys که جز جادو های جدید کریتوس هستند تقریباً شبیه به نیروهایی هستند که در قسمت های قبلی طراحی بودند. اما نیروی There s Bane که کریتوس آن را در همان اوایل بازی بدست می آورد گیم پلی بازی را در حین نبردها دستخوش تغییراتی کرده است.
با کسب این نیرو خط سومی در زیر خط جادوی کریتوس اضافه می شود. با گرفتن کلید R1 شمشیرهای کریتوس شعله ور و ضربات او سهمگین تر قدرتمندتر می شوند. برخی از در و دیوارها فقط با نیروی این جادو تخریب و باز می شوند و زره تعدادی از دشمنان هم فقط با قدرت این جادو شکسته می شوند. جدای از این با فعال کردن این نیرو دشمنان دیگر قادر به خراب کردن فنون ترکیبی شما در حین اجرای آن ها نیستند. این نیرو به صورت اتوماتیک شارژ و پر می شود. اما باید به نوعی زمان به کارگیری و فعال کردن آن را مدیریت کرده و در لحظه مناسب از آن برای تقویت ضرباتتان استفاده کنید. معماها در سطح معمولی قرار دارند و اغلب شبیه به معماهای سلاح جدید کریتوس یعنی Arms Of Sparta (بازوان اسپارتا) که تشکیل شده از یک نیزه و سیر اسپارتی (نوع ضربات آن شباهت کوچکی با نیزه سرنوشت (Spear Of Destiny) در خدای جنگ 2 دارد) در لیست بهترین سلاح های طراحی شده برای این مجموعه قرار دارد. Aos به خوبی دشمنان دور و نزدیک را زیر پوشش حملات به خود می گیرد و آن ها را از پای در می آورد، عبور از برخی مراحل نیز با به کارگیری این سلاح امکان پذیر است. شاید سازندگان GOS در ساخت و طراحی سلاح کم کاری کرده باشند اما فراموش نکنید طراحی و قرار دادن یک سلاح با ضرباتی کار آمد و اصطلاحاً به درد بخور بهتر از طراحی چندین سلاح ناکار آمد و به درد نخور که تنها از لحاظ شکل ظاهری با هم متفاوتند. هوش مصنوعی و نوع حرکات دشمنان نیز تا حدودی بهتر شده و نبرد با دشمنانی نظیر Siren ها، Cyclops ها و Gaint Grant s ها چالش بر انگیزتر شده است.
سری بازی های GOW بدون شک یکی از مثال زدنی ترین عناوین در طراحی هنری به حساب می آیند، و شبح اسپارتا نیز در این زمینه از قاعده مستثنی نیست. اکثر لوکیشن ها همان هایی هستند که انتظار دیدنشان را می کشیم معبد پوسایدون که در بلندترین نقطه آتلانتیس واقع شده، معبد آتینا و آریس، Sunkencity شهری دیدنی که در زیر آب واقع شده، شهر اسپارتا همه و همه زیبا و با شکوه، تماشایی و تأثر گذار کار شده اند و بازیباز در حین جستجو و گردش و یا نبرد عظمت و بزرگی لوکیشن ها و دقت و ریز بینی و ذوق سلیقه طراحان را در خلق چنین مکان هایی به خوبی احساس می کند.
افکت ها و جلوه های پس زمینه نظیر بارش باران، صاعقه، مواد مذاب انفجارها، شعله های آتش دود و غبار که در برخی لوکیشن ها به چشم می خورند جزو بی نظیرترین جلوه های بصری در کنسول PSP به شمار می روند. در مقایسه با زنجیرهای المپ حرکاتی نظیر پرش راه رفتن و دویدن تفاوت چندانی نداشته اما در اجرای حرکات اکشن و ضربات انیمیشن ها بهتر و نرم شده اند مدل شخصیت ها برای یک کنسول دستی در سطح بسیار بالایی قرار دارد. از هممان لحظه آغازین بازی مدل صورت کریتوس که برای اولین بار در سمت چپ تصویر قرار دارد شما را به تحسین وامی دارد در تک تک Cutscenes ها این مسئله خودنمایی می کند و به جرأت می توان GOS را در ساخت مدل شخصیت ها، محیط اطراف و لوکیشن ها و کیفیت بافت های به کار رفته در طراحی آنها جزو بهترین کنسول PSP دانست، نور پردازی های GOS بسیار عالی انجام شده و نظیر آن را در هیچکدام از بازیهایی که پیش از این برای کنسول PSP عرضه شده ندیده اید به راحتی می توان گفت که GOS یک عنوان تمام عیار از مجموعه GOW که باز هم از لحاظ گرافیکی آبروی کنسولی را که برای آن عرضه شده خریده است. وسعت محیط و دور نمای(Draw Distance) GOS مانند صحنه ایی که هیولای دریای صدها متر دورتر از کریتوس ایستاده هرگز در سایر عناوین کنسول PSP دیده نشده است. گراد مارینو که موسیقی و تم اصلی خدای جنگ یعنی Vengful Spartan ساخته اوست در این قسمت نیز وظیفه ساخت چندین قطعه به یادماندنی دیگر را بر عهده داشته که جز بهترین آهنگ های ساخته شده برای این مجموعه به شمار می روند. مانند همیشه آهنگ ها کاملاً هماهنگ و منطبق با صحنه ها و فضاها ساخته و انتخاب شده اند و تأثیر به سزایی در برقراری ارتباط بازیباز با تک تک مراحل و صحنه هایی که در پیش رویشان می بینند دارند. برای اولین بار حدود 7 تا 8 ساعت زمان لازم است تا بازی را به اتمام برسانید. طبق روال همیشگی این مجموعه با اتمام بازی در قسمت Treasures بخش Challenge آزاد می شود که این بار به دو قسمت Cgallenge Of Ares در 5 تست و Challenge Of Alhena در 8 تست تقسیم شده. بخش جدید به نام معبد زیئوس هم در بازی گنجانده شده که بازیباز را به تکرار و جمع آوری گوی های قرمز در بازی ترقیب می کند. در معبد زیئوس گوی های شیشه ای وجود دارند که با صرف و خرج کردن تعدادی از گوی های قرمز برای آن ها می توان یکی از قسمت های قفل یا اصطلاحاً Lock شده در بازی را آزاد کرده و شاید شبح اسپارتا نتوانسته باشد خود را به عنوان یک بازی جدید و اثری خلاقانه یا انبوهی از نکات و موارد نوآورانه در دنیای بازی های کنسولی مطرح کرده باشد اما به عنوان یک Spin Off با داستانی که طرفداران این مجموعه را راضی می کند و گیم پلی و جذابیتی که در سطح سایر عناوین عرضه شده از این سری قرار داد یک بازی خوب و قابل قبول از استودیوی Ready AT Dawn برای کنسول PSP محسوب می شود.