مقدمه
دولت عراق در تاریخ 31 شهریور ماه سال 1359 با تمامی امکانات جنگی، اعم از نیروهای نظامی ورزیده و کارآزموده و تسلیحات مدرن و پیشرفته از زمین، هوا و دریا به ایران حمله کرد و بخشهای وسیعی از خاک میهن اسلامی را به تصرف خود درآورد. این جنگ تمام عیار با توجه به اسناد و گزارشها طبق اصول و قواعد حقوق بینالمللی، از نوع جنگهای جنایت علیه صلح و امنیت بین المللی تعریف و تعبیر میشود که مسئولیت آن بر عهده آغازگر است.علی رغم آن که برای آغاز هر جنگی معمولا دو طرف درگیر مدتها در حالت جنگ سرد به سر میبرند و تا حدی آمادگی نظامی برای مبارزه را فراهم میآورند، این جنگ در زمانی درگرفت که ما به هیچ وجه، آماده نبرد مسلحانه نبودیم و شاید بهتر باشد که بگوییم اصولا قصد جنگیدن نداشتیم؛ زیرا، دلیلی برای این اقدام نمیدیدیم. ملتی که پس از سالها مبارزه و درگیری، نظام جبار و ستمگری را سرنگون و هزاران شهید و معلول در راه تحقق این امر به جامعه تقدیم کرده بود، قصد داشت به سازندگی بپردازد و ویرانیهای چندین ساله خود را ترمیم کند و نفس تازهای در کالبد نیمهجان جامعه بدمد. این ملت به طرف کشورهای مسلمان دست دوستی و همکاری دراز کرده بود و لزومی نمیدید که با ملل مسلمان یا دولتهای همسایه در گیر نبردی نظامی شود، در حالی که رژیم بعثی عراق برای آغاز درگیری لحظه شماری میکرد و در آمادگی نظامی کامل به سر میبرد. ارتش عراق، پس از حملات وسیع و گسترده ماههای اولیه در غرب و جنوب کشور و تصرف بیست هزار کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامیمان، افزون بر آن که به طور آشکار و مکرر، اصول و قواعد اولیه جنگ را نقض کرد، از طریق به کارگیری انواع سلاحهای کشتار جمعی، مانند بمبهای شیمیایی و مانند آن، ایجاد خاکریزها، سنگرها، میدانهای مین و موانع متعدد در اراضی اشغالی، که موجبات تخریب وسیع اراضی کشاورزی، مناطق مسکونی و تأسیسات زیر بنایی مختلف را فراهم کرد، با امکانات وسیع تبلیغاتی کوشید خود را مظلوم و نظام جمهوری اسلامی ایران را مقصر اصلی جنگ معرفی کند بدین ترتیب، از دولتها و ملتهای عرب و دوست و همپیمان خود انتظار حمایتهای مالی و سیاسی در سطح جهانی را داشت.
نکته مهم در دستگاه تبلیغاتی عراق این بود که برای حفظ انگیزه جنگ در بین نظامیان عراقی، آشکارا تاریخ و وقایع جنگ و دستاوردهای سپاهیان اسلام را تحریف میکرد. صدام برای لغو قرارداد صلح 1975 الجزایر اعلام کرد در آن زمان، عراق در موضع ضعف قرار داشته؛ بنابراین، قرارداد صلح بر آن تحمیل شده است یا برای آغاز حمله به ایران و قلب ماهیت جنگ، از توطئه مشترک اسرائیل، امریکا و ایران خبر داد و برای آن که نظامیان و مردم مسلمان و شیعه مذهب عراق را به جنگ تشویق کند چارهای نداشت، جز آن که به جنگ جنبه عربی - فارسی بدهد و ایرانیان یا فارسها را همان مجوسهای قدیم بخواند و جنگ را انتقام تاریخی فارسها از نبرد پیروزمندانه قادسیه اول عربها به رهبری سعد بن ابیوقاص بخواند. به همین منظور، دستگاه تبلیغاتی عراق فیلمی به نام قادسیه تهیه کرد و بدین ترتیب، عملا به تحریف تاریخ و انحراف افکار عمومی مردم عراق اقدام کرد.
صدام و رژیم بعثی عراق تا مدتها توانستند با امکانات تبلیغاتی وسیع و پر دامنه، افکار عمومی کشورهای عربی و بینالمللی را تحت تأثیر قرار دهند و اهداف تجاوزکارانه خود را پنهان نگه دارند. حال این پرسشها مطرح میشود که عوامل موفقیت آنان چه بود؟ چرا ما نتوانستیم به خوبی از تبلیغات و رسانههای جمعی، مواضع حق طلبانه و دفاعی خود را به گوش جهانیان برسانیم؟ آیا شرایط اجتماعی - سیاسی دوران انقلاب عامل اساسی ضعف ما در تبلیغات دوران دفاع مقدس نبود؟ آیا مسئولان جمهوری اسلامی ایران با دستگاه تبلیغاتی مدرن مخالف بودند؟ سهم عدم وجود یک سیاست تبلیغاتی در دوران دفاع مقدس چه میزان بود؟ آیا اصولا تبلیغات میتوانست نقش کارآ و مثبتی را در دوران جنگ به نفع ما ایفا کند و در خلال درگیریهای نظامی، نقش همسویی ابر قدرتها با دولت عراق، به ویژه همکاری امپریالیسم خبری امریکا با رژیم بغداد در تبلیغات منفی بین المللی علیه ما چگونه بود؟
هدف این تحقیق، بررسی نقاط ضعف و قوت تبلیغات ایران و عراق در طول جنگ هشت ساله و روش تحقیق، تحلیلی - توصیفی است و سعی خواهد شد از طریق جمعآوری اطلاعات و اسناد منتشر شده و با مراجعه به رهنمودهای امام خمینی (ره) در طول دوران دفاع مقدس به پرسشهای مطرح شده، پاسخ داده شود. به عبارت دیگر، این شیوه را روش تحلیل اسنادی میگویند که در آن، ارتباط بین مشاهده و نظر (رجوع به متن و نتیجهگیری درباره هر مطلب) یک رابطه دو طرفه است، یعنی با طرح پرسش، جست و جو در متن آغاز میشود و ممکن است پس از مطالعه آن، برخی از قسمتها معنی قسمتهای دیگر را تغییر دهد.(1) موریس دو ورژه(2) این روش را جزء روشهای کلاسیک میداند که اغلب، مردم به شیوه ناآگاهانهای آن را به عنوان کشف اطلاعاتی که خواستار آنند، به کار میگیرند. (3)
به طور کلی، این شیوه دو روش تحلیل درونی و تحلیل بیرونی اسناد و متون را دربر میگیرد. تحلیل درونی سخنرانیها، دست نوشتهها، پیامهای تاریخی حضرت امام (ره) تحلیلی است که بر پایههای عقلانی استوار است و مفهومی است. (4) در تحلیل بیرونی متن، سند مورد نظر در متنی که از آن استخراج شده قرار گرفته و مطالعه میشود تا میزان درستی آن ثابت شود. در ضمن، شناخت زمینههای اصلی (5) پیام و سند در علوم اجتماعی بیانگر آن است که بدانیم مخاطبان و شنوندگان آن پیام و سند چه کسانی بودهاند و یا آن پیام در چه زمان و مکانی اظهار شده است. (6)
مقاله حاضر از دو بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، ادبیات تحقیق و تعاریف و مفاهیم و نقش تبلیغات و انواع و اقسام و ویژگیهای آن از دیدگاه امام خمینی (ره) و دیگران را شرح میدهیم و در بخش دوم، نقاط ضعف و قوت تبلیغات ما و دشمنان را بررسی میکنیم و در پایان، نتیجهگیری و جمعبندی کلی را ارائه میدهیم.
بررسی مفاهیم
تبلیغات چیست؟
در فرهنگ عمید، تبلیغ به مفهوم رسانیدن آمده است: پیغام یا خبر، پیام یا مطلبی را به اطلاع مردم رسانیدن. (7)در زبان و فرهنگ فرانسه، اصطلاح Lapropaganda را به مفهوم تبلیغ، ترویج، کوشش برای انتشار دادن مراسم و مسلکی به کار میبرند که در اصل، از ریشه لاتینی Propgatus گرفته شده (8) و منظور از آن، هر اقدام منظمی است که برای رواج عقیده و مرام و قبولاندن عقیده یا آیین ویژهای در زمینههای سیاسی و اجتماعی و غیره انجام شود. (9) از نگاه امام خمینی (ره)، تبلیغات از اصول بسیار مهم اسلام است و منظور از آن، شناساندن خوبیها و تشویق به انجام آنها و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز و منع از آنها میباشد. (10)
هر چند در لغت، تبلیغ به معنای رسانیدن و ابلاغ کردن است، اما در دنیای تبلیغات، به معنای ترغیب دیگران به انجام کار مورد نظر تبلیغ کننده است که اگر در این راه، مبلغ به اصول اخلاقی و انسانی و حقوقی پایبند نباشد، ممکن است برای قبولاندن و القای یک خبر به تحریف، دروغ پردازی، رواج شایعات امور غیر واقع و خلاف نیز اقدام کند؛ امری که رژیم بعثی عراق بارها آن را انجام داد. در دوران حاضر، که آن را عصر ارتباطات نام گذاری کردهاند و پیامرسانی و ابلاغ کلام به سرعت و در سطح وسیع و بسیار گستردهای صورت میگیرد، اهمیت پرداختن به موضوع تبلیغات در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بررسی نقاط ضعف و قوت آن، امر ضروری و مهمی است. بازنگری امر تبلیغات در جنگها، رفع سستیها و ضعفهایمان و ادامه شیوههای موفق و مثبت میتواند موفقیت و حقانیت ما را در صحنههای بین المللی تضمین کند.
اهمیت تبلیغات
در کتاب جنگ و ضد جنگ، الوین و هیدی تافلر راز بقا را در آستانه قرن 21 پیوستن به جریان موج سوم و یکی از ویژگیهای این جریان را حکومت رسانهها و عنصر اطلاعات و دانایی و تبلیغات میدانند. آنها معتقدند که کنگرهها و پارلمانها و دادگاههای کند امروزی، محصول موج اول و وزارتخانههای غول آسا و دیوان سالاریهای حکومتی کنونی نیز به مقدار زیاد محصول موج دوماند. رسانههای فردا از تلویزیون سیمی گرفته تا ماهواره پخش مستقیم و شبکههای رایانهای و سیستمهای دیگر، محصول موج سوماند و آینده نشان دهنده قدرت اعجاب برانگیز رسانهها و دستگاههای خبری و تبلیغاتی جهان خواهد بود.(11)تبلیغات به دلیل آن که به علم مستقل و پویایی که کاربردهای متنوعی دارد، تبدیل شده است، فرضیهها اصول و قوانینی را دربر میگیرد که روز به روز، بر پیچیدگی و تخصصی شدن آنها افزوده میشود؛ بنابراین، هر ملتی که در راستای آموزش و به کار گیری آن در راه آرمانها و اهداف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی خود تلاش و سرمایهگذاری بیشتری کند، به طور قطع، بر رقبای خود پیروز خواهد شد.
مؤلفههای ضعف و قوت تبلیغات چیست؟
تبلیغات مانند هر مقوله اجتماعی دیگری به سیاست و استراتژی مشخص و معینی نیاز دارد. مسئولان هر نظام و دولتی با در نظر گرفتن تمامی جنبهها به سیاست گذاری و تعیین اولویتهای جامعه میپردازند. طبیعی است بر اساس سیاستهای داخلی و خارجی جامعه، سیاست تبلیغاتی نیز از ابعاد داخلی و خارجی برخوردار است.اگر بپذیریم که تبلیغات فن و هنری است که میتواند افکار عمومی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد، این تأثیرات جنبه مثبت یا منفی خواهد داشت، مثبت از این نظر که خواسته تبلیغ کننده برآورده میشود و او به نیت و خواسته خود میرسد و منفی به این دلیل که تلاش تبلیغاتی یا بینتیجه میباشد یا عکس نیت تبلیغ کننده به دست میآید. در بینش امام خمینی (ره)، ضعف و قوت تبلیغات به گونه متفاوتی مطرح شده است. هر چند از دیدگاه ایشان، تبلیغات امر مهمی تلقی میشود، اما این که به دلیل اشکالات و موانعی که در سر راه پدید میآید، مجبور شویم روشها و تاکتیکها را تغییر دهیم یا با تأخیر به اهداف خود برسیم، دلیل موجهی برای عدول از رعایت اصول نیست. (12)
در جای دیگری از پیام تاریخی و مهم امام خمینی (ره) خطاب به روحانیون، معیار کلی و محک تعیین تبلیغات منفی و مثبت را در این امر مهم که در هر حال، احکام خدا و حدود الهی نباید زیر سؤال بروند مشاهده میکنیم. حال این پرسش مطرح است که ادای این تکلیف در چه زمان و مکانی مناسبتر است؟
از نگاه امام (ره)، شاید هیچ مکانی برای تبلیغ درباره مسائل جهان اسلام و مشکلات جوامع انسانی از حرمین شرفین مقدستر و مؤثرتر نباشد؛ مکانی که حجاج کشورهای مختلف اسلامی در بهترین فرصت میتوانند به دور از هرگونه فشار و تحمیلهای سیاسی کشورهایشان، مواضع سیاسی خود را علیه چپاولگریها، زورگوییها و سیاستهای ضد اسلامی اعلام کنند، مراسم برائت از مشرکین است. امام خمینی (ره) در پاسخ به نامه ملک خالد بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی مینویسند:
«... نمیدانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کردهاند و از حج بیت الله الحرام که سر تا سر آن مشحون به سیاست و سر جعل آن قیام انسانها به قسط و رفع ستمگریها و چپاولگریهاست که سیاست کلی انبیای عظام، به خصوص حضرت رسول خاتم صلوات الله علیه است چه فهمیدهاند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتی از شعار علیه اسرائیل و امریکا منع میکنند...». (13)
ایشان در جای دیگری، روحانیون، نویسندگان و گویندگان را موظف میکنند که در فرصتهای مناسب به جبران تبلیغات مسموم وسایل ارتباط جمعی وابسته به امریکا و اسرائیل که به شایعه افکنی و دروغ پردازی بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران میپردازند، از اسلام و انقلاب اسلامی ایران دفاع کرده، جهانیان را از هجوم ارتش عراق به دستور امریکا آگاه کنند. (14)
در حقیقت، باید منشاء برخی از نقاط ضعف تبلیغات ایران در پیروی از اصول اخلاقی و ایدئولوژیک جست و جو کرد. عدم رعایت جنبههای انسانی و اخلاقی میتواند مواضع تبلیغی را تقویت کند و بهرهگیری از انواع و اقسام شیوهها و ترفندها برای دستیابی به اهداف تبلیغی امکانپذیر است.
از دید برخی از کارشناسان، یک تبلیغات مؤثر و مفید، تبلیغاتی است که در روند تبلیغاتی خود، هیچ گونه تغییر استراتژیکی نداشته باشد و فقط در مقاطع ویژهای، به طور تاکتیکی و نمادین، منحنی تبلیغاتی خود را سیر صعودی ببخشد، به صورتی که دستگاه عظیم تبلیغاتی به بینظمی و نوسان دچار نشود و تحت فشار قرار نگیرد. (15)
انواع و اقسام تبلیغات
از نظر سنخ شناسی (16) تبلیغات میتواند جنبه فردی یا گروهی، مردمی یا دولتی و حزبی، سنتی یا مدرن داشته باشد و از طریق به کار گیری ابزار و فنون جدید در همه عرصهها و زمینههای زندگی بشر دخالت کند و سازنده افکار و عقاید و نظرات مردم یک جامعه باشد.اهداف تبلیغات
هر تبلیغی طبق اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی که از پیش طراحی شده است، صورت میگیرد؛ بنابراین، به طور قطع، ماهیت تبلیغات بر اهداف متفاوت و گوناگون منطبق است؛ زیرا، هدف تبلیغات در نظر عموم ایدئولوژیها و جوامع یکسان نیست. بسیاری از سیاستها و تلاشهای تبلیغی در راستای اهداف غیر انسانی و نامشروع صورت میگیرد، در حالی که از نظر برخی از ایدئولوژیها، ماهیت اهداف تبلیغاتی در چارچوب خشک اخلاقی و مشروعی قرار دارد و فریب و نیرنگ نقشی را در آن ایفا نمیکنند. در فرهنگ اسلامی ما، تبلیغ با دعوت دینی مترادف بوده و تبلیغ دینی به مفهوم ارشاد و دعوت به نیکی است، در حالی که در تبلیغات به مفهوم امروزی با نیرنگ و تزویر و فریب افکار عمومی همراه است، نخستین پیام ما به همه ملتهای جهان، به ویژه مسلمانان، بازگشت به فرهنگ نام محمدی (ص) و قرآن است، همان طوری که بجز تبلیغ احکام الهی وظیفه دیگری بر عهده پیامبر گرامی اسلام (ص) نبوده است. (17)امام خمینی (ره) هدف از تبلیغات را در نظام جمهوری اسلامی رساندن آوای حیات بخش و زندگی آفرین اسلام و بانگ افتخار آفرین توحید به مردم در بند و تحت ستم دنیا میدانند. (18) به طور قطع، راه مبارزه با سلطه تبلیغاتی دشمن، آگاهی بخشی و تبلیغات اصولی در تمامی زمینههاست، به طور که امام خمینی (ره) ارتقای سطح آگاهیهای اسلامی و انقلابی آحاد ملت و تشریح مسائل اسلامی برای جلوگیری از ایجاد انحراف از سوی استکبار جهانی و سرسپردگان داخلیاش و زدودن آثار حکومت سیاه و طاغوتی شاهنشاهی را امر اجتنابناپذیری میدانستند.
ایشان در جای دیگری، تبلیغات را امر مهمی میدانند که باید برای رضایت خدا انجام شود و به همان اندازه یا بیشتر که تبلیغات برای مستکبران و زور گویان مضر است، برای مستضعفان مفید میباشد. (19)
وجه تمایز تبلیغات اسلامی و غیر اسلامی
در فرهنگ روابط بین المللی، درباره تعریف تبلیغ آمده: «فعالیتی است برای دگرگون کردن عقاید عمومی از راههای غیر مستقیم و احیانا پنهانی با وسایلی، مانند زبان، خط، تصویر و نمایش و جز اینها...». (20)در جوامع صنعتی و پیشرفته، به علت آن که افکار عمومی تأثیر بسزایی در دگرگونیهای اجتماعی دارند، گروههای مختلف اجتماعی به ویژه، گروههای رسمی میکوشند تا عقاید عمومی را از طریق وسایل گوناگون ارتباط جمعی با عقاید خود همساز(21) کنند. به همین منظور، گروههای فشار(22) برای تحمیل عقاید خود بر عامه مردم جامعه تشکیل میشوند. (23) این گروهها میتوانند تأثیرات محدود یا گستردهای را در سطح ملی، منطقهای یا بین المللی ایجاد کنند و از طریق روش ماهرانهای که تبلیغ نام دارد، عقاید عمومی را دگرگون کنند. (24)
البته، باید یادآور شد که تبلیغ با ارشاد (25) تفاوت آشکاری دارد. ارشاد جریانی است که مفاهیم روشن و منظمی به شخص میدهد، ولی تبلیغ جریانی است که با در آمیختن مفاهیم روشن و تاریک با یکدیگر، آنها را به وجه خوشایندی در میآورد و به شخص عرضه میکند. هم چنین تبلیغ، احساسات و عواطف افراد را برمیانگیزاند، در حالی که ارشاد به شناخت ادراکی منجر میشود. در تبلیغات تبلیغ کنندگان از روش تلقین پذیری انسان سود میبرند، اما ارشاد کنندگان به تقویت شناخت منطقی افراد میپردازند و باورها و اموری را که به آن یقین دارند، تقویت میکنند. بدیهی است که تبلیغات اسلامی با مضمون ارشاد اسلامی هماهنگی بیشتری دارد تا تبلیغات؛ زیرا، خداترسی عامل مهم انجام این وظیفه است.
تبلیغ از طریق برنامههای نمایشی از برنامههای گفتاری یا نوشتاری بسیار مؤثرتر است و هر چه تبلیغات جنبه مردمیتر داشته باشد، بهتر پذیرفته خواهد شد. (26) تکرار یک مضمون میتواند در اثر گذاری تبلیغ نقشی منفی را ایفا کند؛ بنابراین، سیاست تبلیغاتی روشهای مطلوب چگونگی اجرای تبلیغات را مشخص میکند.
در جوامع غربی، که به اصالت سود و نفع پرستی بیش از مسائل اخلاقی و انسانی توجه میشود، برای تحصیل نتایج مطلوب در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی، حربه تبلیغات به نحو گستردهای به کار گرفته میشود.
از دیدگاه اسلامی، تبلیغ به قصد و نیت تقرب الهی صورت میگیرد و در آن، نفع مادی مد نظر نیست؛ بنابراین، فاقد بسیاری از جنبههای منفی تبلیغات دنیای مادی گرایانه است.
«الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احد الا الله و کفی بالله حبیبا:
آنان که رسالتهای خداوند را تبلیغ میکنند و از او میترسند و از هیچ شخصی غیر از خداوند باکی ندارند و خداوند برای آنها از نظر حساب کردن کافی است». (27)درست است که تعالیم اسلام بر فطرت پاک و سالم مردم مبتنی است و هر کس آماده پذیرش پیام حق است، ولی این مطلب به معنای بینیازی از تبلیغ مسائل مذهبی نیست. (28)
تبلیغات ایران و عراق طی جنگ هشت ساله
در این بخش، به مفاهیم تبلیغات مثبت و سازنده، که اثرات چشمگیری در پیروزیها داشته و تبلیغات منفی که تأثیر ناخوشایندی در پیشبرد روند جنگ ایفا کردهاند، میپردازیم.در آغاز، باید بپذیریم هر جنگی به قصد و نیت تسلط بر دشمن و متقاعد کردن او به پذیرش نظر نیروی مقابل وی صورت میگیرد. درگیریهای خشونتبار، انهدام امکانات و تجهیزات و نیروهای انسانی دشمن همه اهدافی جزئی و تاکتیکیاند برای آن که دشمن هدف کلی ما را بپذیرد. برای رسیدن بدین اهداف، هر گونه اقدامی که نیروهای دشمن را تضعیف کند نیز، مجاز شمرده میشود. هم زمان با کاربرد قوه قهریه برای درهم شکستن مقاومت و توان رزمی دشمن از روش غیر مستقیم جنگ و تبلیغات روانی و شایعه پراکنی نیز استفاده میگردد. کلا وزویتس،(29) نظریه پرداز نظامی پروسی، معتقد بود که: «جنگ، ادامه سیاست است. البته، با ابزاری دیگر».(30) از دیدگاه وی، جنگ، تنها ابزار سیاست است، نه عکس آن؛ بنابراین، باید با تمام قدرت ملت جنگید و برای این جنگیدن وجود یک طبقه جنگجو (نظامیان) ضروری است، اما مسئله مهمتر و ضروریتر تربیت این نظامیان است. وی پرورش روحیه نظامیگری را مهمترین عامل تربیت این نظامیان میداند. به اعتقاد وی، به علت آن که جنگ در دامان سیاست یک دولت رشد میکند، اصول آن مانند ویژگیهای فردیای که در جنین وجود دارد، در سیاست دولت نهفته است؛ بنابراین، جنگ باید تابع سیاست باشد. (31) سیاستی که در این جا میتوان از آن با عنوان سیاست تبلیغاتی یا سیاست دفاعی نام برد.
اهمیت کاربرد تبلیغات و جنگ روانی در جنگها از بدیهیترین اموری است که همواره، در کنار مسائل نظامی مطرح بوده است، حتی از نظر امام خمینی (ره)، سلاح تبلیغات از کاربرد سلاحهای جنگی کارآتر است.
حال این پرسش مطرح است که با توجه به محدود بودن نهادهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور و حجم وسیع تبلیغات بین المللی علیه ایران در دوران جنگ تحمیلی به چه حد میتوانستیم نسبت به پیشبرد اهداف جنگهای روانی خود موفق باشیم؟ رژیم عراق از هر ترفندی در تبلیغات جنگ استفاده میکرد، ولی ما از آغاز بر اصول انقلابی خود پافشاری میکردیم و حاضر نبودیم حتی اندکی از اصول اساسی اسلام و انقلاب منحرف شویم. در نتیجه، جنگیدن با این دو روحیه کاملا متفاوت بسیار دشوار بود. بدیهی است فرد پای بند به اصولی که میخواهد تمامی مسائل را رعایت کند، در تنگنا قرار خواهد گرفت و در مقابل، برای دشمنی که به هیچ اصل و اصولی معتقد نیست، انجام هر گونه عملیات نظامی و تبلیغاتی آسان خواهد شد.
تبلیغات ایران و عراق را میتوان به دو دسته تبلیغات در جبهه داخلی و تبلیغات در سطح بین المللی تقسیمبندی کرد، که هر کدام از آنها نیز با توجه به کارکرد مثبت یا منفی آن قابل تقسیم است.
پینوشتها:
1. غلامرضا صدیق اورعی؛ اندیشه امام خمینی درباره تغییر جامعه؛ مشهد: انتشارات سوره، چاپ اول، 1372، ص 26.
2. Maurice duverge.
3. موریس دو ورژه؛ روشهای علوم اجتماعی؛ ترجمه خسرو اسدی؛ تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1362، ص 140.
4. همان؛ ص 105.
5. Arriere plans.
6. همان؛ ص 106.
7. حسن عمید؛ فرهنگ فارسی عمید؛ تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1362، ص 299.
8. حسن صفوی؛ افکار عمومی؛ تهران: انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، 1351، ص 39.
9. Ie petit larousse , ed larousse , paris , 1986 , p: 804.
10. روزنامه رسالت؛ 15 / 1 / 1368، ص 14.
11. الوین وهیدی تافلر؛ جنگ و ضد جنگ؛ ترجمه هوشنگ فرخجسته؛ تهران: انتشارات سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368، صص 298.299.
12. منشور روحانیت، 1369.
13. صحیفه نور، جلد 15، از پاسخ امام خمینی (ره) به نامه خالد بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی در تاریخ 18 / 7 / 60، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 186.
14. همان؛ جلد 20، 6 / 5 / 1366، ص 125.
15. روزنامه ابرار، 26 / 11 / 64، ص 8.
16. Typology.
17. سوره مائده، آیه 99.
18. هفته نامه سروش، 18 / 2 / 61، ص 143.
19. «مجموعه فرامین و رهنمودهای امام خمینی خطاب به پاسداران» ره توشههای پاسداران به مناسبت سوم شعبان؛ انتشارات دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1361، ص 205.
20. غلامرضا علی بابایی: فرهنگ روابط بین الملل؛ تهران: انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1375، ص 52.
21. Accommodation.
22. Pressure group.
23. آگ برن ونیمکف؛ زمینه جامعه شناسی؛ ترجمه آریانپور؛ تهران: انتشارات دهخدا، 1350، ص 142.
24. همان؛ ص 144.
25. Indoctrination.
26. احمد شریف؛ «پیرامون روش تبلیغ»، روزنامه اطلاعات، 29 / 11 / 59.
27. سوره احزاب، آیه 38.
28. خلاصه مقالات تبلیغ و تبلیغات؛ به همت احمدرضا حیدری؛ تهران: انتشارات معاونت پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی، 1371، ص 31.
29. Karl - Von Clause witz.
30. گاستون بوتول؛ جامعه شناسی جنگ؛ ترجمه هوشنگ فرخجسته؛ تهران: انتشارات سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368، ص 21.
31. همان؛ ص 21.
/ج